eitaa logo
گزارش لحظه به لحظه شهادت حضرت زهرا
38 دنبال‌کننده
405 عکس
15 ویدیو
0 فایل
به جمع آوری محمد رضا انصاری
مشاهده در ایتا
دانلود
نماهنگ فضه ببخش.mp3
2.15M
سخته برام دیگه از خدا شفا مو نمیخوام😭 🎙 🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊 🎙‌مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣 👇👇👇👇 https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
گزارش لحظه به لحظه شهادت حضرت زهرا
#پارت97
🔥گزارش لحظه به لحظه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها 🔥 پس از آن سخنان،حضرت زهراعلیهاالسلام از آن دو نفر روی برگرداند. ابوبکر گفت: یا فاطمه،من از نارضایتی پیامبر و تو به خدا پناه می‌برم. حضرت زهراعلیهاالسلام با یادآوری روز هجوم به خانه اش به فرمود: 🔥ای ابوبکر؛عجیب است که امروز با وارد خانه ما می شوی و این زمانی است که که مردم را بر ما کرده ای! بیرون برو!به خدا سوگند کلمه ای باتو نخواهم گفت تا خدا و را ملاقات کنم و به آنان نمایم.🔥 اینجا بود که ابوبکر صدای وای و ویل بلند کرد و گفت: کاش مادرم مرا به دنیا نياورده بود! اما عمر به او گفت:وای بر مردم!چگونه تو را بر امور خود حاکم کرده اند،درحالی که تو پیرمردی هستی!آیا بخاطر یک زن اینگونه منقلب میشوی و با خوشحال خواهی شد؟😐 آنگاه هردو برخواستند و هنگام رفتن به امیرالمؤمنین گفتند: اگر اتفاقی برای او افتاد،مارا بی خبر مگذار😏 وقتی آنها رفتند حضرت زهرا عرض کرد: آیا آنچه میخواستی انجام دادم؟ فرمود: آری سپس سوال کرد: آیا آنچه بگویم انجام می دهی؟ پاسخ داد: آری حضرت زهراعلیهاالسلام عرض کرد: ❤️‍🩹تو را قسم می دهم که این دو نفر هرگز بر جنازه ام نگذارند و بر سر نیایند و قبر مرا . 🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊 🎙‌مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣 👇👇👇👇 https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
🔥گزارش لحظه به لحظه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها 🔥 در روز هایی که حضرت زهرا سلام الله در بستر بود چندین بار وصیت کرد، و در یکی از وصیت ها که عده ای حضور داشتند فرمود: 🔥امتی که عهد و پیمان خدا و پدرم پیامبر را درباره شکستند،هرگز بر من نماز نخوانند.آنان در حق من کردند و ارثم را گرفتند و نوشته پدرم بر اعطای را پاره کردند و شاهدان مرا خواندند.من شب و روز برای اتمام حجت بر در خانه هایشان رفتم در حالی امیرالمؤمنین مرا می برد و حسن و حسین همراهم بودند. من آنان را به خدا و پیامبر متذکر شدم که به ما ظلم نکنند و حقي که پروردگار برایمان قرار داده نکنند .اما آنان شب ها پاسخ مثبت می‌دادند و روز ها از یاری ما سر باز می زدند. آنگاه عمر و قنفذ و خالد را بر در خانه ما فرستادند تا پسر عمویم را برای بیعت سراسر زیان خود ببرند،اما او از خانه نیامد زیرا مشغول وصایای پیامبر و جمع آوری قرآن بود. آنان هیزم بر در خانه ما جمع کردند، تا پسر عمویم را برای بیعت سراسر زیان خود خود به ببرند،اما او از خانه بیرون نیامد زیرا مشغول وصایای و جمع قرآن بود. آنان هیزم بر در خانه ما جمع کردند و آتش آوردند تا آنها را شعله ور کنند و ما بسوزیم.من پشت در ایستادم و آنان را به خدا و پسرم قسم دادم که از ما دست بردارند و به جای بی حرمتی به کمک ما بیایند.در آن هنگام عمر با لگدی محکم به در کوبید که در روی من افتاد در حالی که بودم.من بت صورت بر زمین افتادم در حالی که زبانه می‌کشید و را می سوزاند. عمر را از قنفذ گرفت و بر بازویم زو به گونه ای که همانند بازوبند شد. سپس به صورتم زد و محسنم نیز به شهادت رسید. آیا این می خواهند بر جنازه من بخوانند؟ خدا و رسول از آنان هستند و من نيز .🔥 🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊 🎙‌مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣 👇👇👇👇 https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
گزارش لحظه به لحظه شهادت حضرت زهرا
#پارت103
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روز های آخر عمر حضرت زهرا سلام الله علیها نزدیک می شد،روزی حال حضرت به شدت منقلب شد درحالی که امیرالمؤمنین و فرزندانش کنار بستر او نشسته بودند،در آن حال خطاب به همسرش عرض کرد: ای پسر عمو و ای باب شهر علم پیامبر و ای همسرم در دنیا و در آخرت و ای صاحب نسل طاهر،تو را درباره این دو فرزندم وصیت میکنم که اینها نور دو چشم پیامبرند. برایشان بس است آنچه از فراق جدشان کشیده اند و مادرشان را نیز از دست می دهند . آنها برای زیارت قبر من بیاور که قلبم با آنان است. ای پسر عمو،بدان که من از تو راضی هستم،آیا تو نیز از من راضی هستی؟ من به اندازه طاقتم در خدمت تو بودم و درباره کارهای دنیا به اندازه توانم تو را یاری کردم.من روز ها جو آرد کردم و شب ها با مشک آب آوردم و اکنون به کوتاهی در حق تو اعتراف میکنم. مرا ببخش!🥺 امیرالمؤمنین در حالی که ،رضایت خود را با این جمله اظهار داشت: ای دختر محمد مصطفی و ای بانوی بانوان،روح من فدای روح تو باد🥺 حضرت زهراعلیهاالسلام که رضایت همسرش را شنید عرض کرد: هنگامی که بدنم را در قبر گذاشتی این ظرف و این بسته را ور قبر همراه من قرار بده. امیرالمؤمنین پرسید: در این ظرف چیست؟ عرض کرد: **یا ابالحسن،از پدرم شنیدم که فرمود:اشک غضب خدا را خاموش میکند؛قبر هرگز از مکان های بهشتی نخواهد شد مگر آنکه بنده از ترس پروردگار باشد. خداوند عزیز جبار می‌داند که من سحر ها از خوف گریستم و این اشک ها را در این ظرف جمع کرده ام
گزارش لحظه به لحظه شهادت حضرت زهرا
#پارت105
🔥گزارش لحظه به لحظه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها🔥 امیرالمؤمنین با سخنان همسرش میگریست و حضرت زهرا سلام الله علیها با دست اشکهای او را می‌گرفت و به صورت خود می کشید و می فرمود: ای پسرعمو،تو در فراق من محزون هستی،و اشک محزون هرگاه بر امتی جاری شد خداوند آنان را مورد مشمول رحمت خویش قرار میفرماید. پس چگونه است اگر این اشک بر روی کنیزی بریزد؟ من اشک او را به امید رحمت به صورتم کشیدم،چرا که من کنیز خدا و دختر پیامبرم.💔 آنگاه حضرت زهرا گریست و حسنین با گریه مادر اشک ریختند😭 سپس اميرالمؤمنين درباره آن بسته پرسید: حضرت زهراعلیهاالسلام بسته را گشود که در آن حریر سبزی بود و در میان آن کاغذی سفید بود و چند سطر روی آن بود که می درخشید. حضرت زهرا عرض کرد: یا ابالحسن،من شب عروسی دو پیراهن نو و کهنه داشتم.در آن شب بر سجاده بودم که شنیدم فقیری در می زند و لباس کهنه می‌خواهد؛اما من لباس نو را به او دادم و لباس کهنه را پوشیدم. یا ابالحسن،صبح عروسی با لباس کهنه در خانه تو بودم؛پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم وارد شد و فرمود:دخترم آیا تو لباس نو نداشتی؟چرا آن را نپوشیدی؟ عرض کردم:پدر آن را به فقیری صدقه دادم. حضرت فرمود:کار خوبی کردی.آنگاه گریست و مرا در آغوش گرفت. در آن هنگام جبرئیل نازل شد و عرض کرد: خداوند به تو سلام می‌رساند و میگوید:به فاطمه سلام برسان و بگو: هرچه می‌خواهی درخواست کن که اگر آنچه در آسمانها و زمین است بخواهی میدهم و به او بشارت ده که من او را دوست دارم...🥺 🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊 🎙‌مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣 👇👇👇👇 https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
گزارش لحظه به لحظه شهادت حضرت زهرا
#پارت107
🔥گزارش لحظه به لحظه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها 🔥 سپس پیامبر فرمود: دخترم این نوشته در این بسته قرار می گیرد و وصیت کن این را با تو در قبر بگذارند. هنگامی که روز قیامت مردم مبعوث شدند،و گناهکاران امیدشان قطع شد و شعله های آتش آنان را به سوی جهنم کشانید،این امانت را به من بده تا آنچه خدا به من و تو وعده داده درخواست کنم،چرا که تو و پدرت رحمت بر عالمیان هستید. حضرت زهراعلیهاالسلام در روز های آخر درباره دشمنان خدا و منع حضور آنان برای تشیع و تدفین وصیت نمود و به امیرالمؤمنین عرض کرد: یاعلی، هیچ یک از دشمنان خدا بر سر جنازه من حاضر نشوند و بر بدن من نماز نخوانند. هنگامی که از دنیا رفتم مرا با دست خود غسل بده و کفن نما و شب دفن کن تا ابوبکر و عمر حضور نداشته باشند و خبر دار نشوند و بر بدن من نماز نخوانند. آن حضرت درباره حضور نیافتن آن دو نفر،در مراسم خاکسپاری،امیرالمؤمنین را قسم داد و عرض کرد: تو را به خدا و به حق رسول خدا قسم می‌دهم،که ابوبکر و عمر بر من نماز نخوانند. پیامبر به من فرمود: یا فاطمه، تو اولین نفر از اهل بیتم هستی که به من ملحق مي شوی. من از نگفتن این خبر تا این لحظه میخواستم تورا ناراحت نکنم. 🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊 🎙‌مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣 👇👇👇👇 https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
گزارش لحظه به لحظه شهادت حضرت زهرا
#پارت110
همچنین حضرت به اسما وصیت کرد که هیچ کس بعد از وفات کناره جنازه اش نیاید،و درباره عدم حضور به طور خاص تاکید فرمود. یکی از وصایای حضرت زهرا سلام الله علیها درباره تدفین و ساعات بعد از آن بود. حضرت در این باره به امیرالمؤمنین وصیت کرد: هنگامی که از دنیا رفتم تو غسل مرا بر عهده بگیر و بر بدن من نماز بخوان. تو مرا در قبر بگذار و سنگ های لحد را بچین و خاک بر روی آن بریز. آنگاه بالای سرم مقابل صورتم بنشین و قرآن و دعای بسیار بخوان که میت در آن ساعت به انس با زنده ها نیاز دارد.یاعلی،هنگامی که مرا در قبر گذاشتی زود مرو و دقایقی صبر کن. من تو را به خدا می سپارم و درباره فرزندانم وصیت به نیکی میکنم. حضرت زهراعلیهاالسلام درباره اموال خود (غیر از فدک که غصب شده بود) وصیت کتبی نمود. حضرت سرپرستی همه اموال خود را به امیرالمؤمنین و پس از او به امام حسن و سپس به امام حسین علیه السلام سپرد. آن حضرت در وصیت مکتوب خود مقداری از اموالش را به فقرای بنی هاشم و فرزندان عبدالمطلب و مقداری را به همسران پيامبر اختصاص داد‌.همچنین برای زنان بنی هاشم و به خصوص دختر خواهرش امامه(امامه بنت ابی العاص،مادرش دختر خوانده پیامبر بود) اموالی اختصاص داد و افرادی را بر وصیت خود شاهد گرفت.
🔥گزارش لحظه به لحظه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها 🔥 🥀روز های در بستر بودن حضرت زهرا با غم و اندوه می گذشت. در یکی از روز ها که حضرت میگریست امیرالمؤمنین فرمود: چرا گريه میکنی؟ فرمود 💔گریه میکنم برای آنچه که بعد از من به تو می رسد 💔 امیرالمؤمنین برای دلداری همسرش فرمود 💔اشک مریز،به خدا قسم،تحمل اینها در راه خدا برای من آسان است.💔 در یکی از روزها عباس عموی پیامبر برای عیادت آمد،اما به دلیل شدت حال حضرت اجازه ورود به او داده نشد. لذا به خانه بازگشت و فرستاده ای را نزد امیرالمؤمنین فرستاد و گفت: ای پسر برادر،فدایت گردم،اگر دختر رسول خدا از دنیا رفت مهاجرین و انصار را جمع کن تا با حضور در نماز بر جنازه او به ثواب برسند که برای دین ما آبرویی خواهد شد. امیرالمؤمنین در حضور عمار به فرستاده عمویش فرمود:به عمویم سلام برسان و بگو: 🥀فاطمه،دختر پیامبر،با مظلومیت،از حق خود ممنوع گردید و از میراثش دور نگه داشته شد. وصیت پیامبر و حق خدا و رسول درباره او رعایت نشد.عمو جان من از تو می خواهم اجازه دهی به مشورت تو عمل نکنم چرا که فاطمه وصیت کرده مراسم او را مخفیانه انجام دهم.🥀 🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊 🎙‌مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣 👇👇👇👇 https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
🔥گزارش لحظه به لحظه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها🔥 💔بیش از نود روز از رحلت پیامبر می گذشت و در این ایام های زیادی به خاندان جاری شده بود.از فدک تا به خانه وحی،از شهادت پیامبر تا اشک در بیت الاحزان،از های حضرت زهرا تا های امیرالمؤمنین،اما روز های آخر فرا رسیده بود و هیچ یک از اهل خانه امیدی به زنده ماندن بانوی بانوان نداشتند. 😭 حضرت نیز احساس نزدیکی خویش را داشت. روز سوم جمادی الثانی امیرالمؤمنین وارد خانه شد و دید حضرت زهرا پس از مدت ها که نمی توانست کار خانه انجام دهد،آن روز خمیری آماده کرده تا نان بازو و ظرف آبی آماده کرده تا مو های حسنین و لبای هایشان را بشوید.🥺 امیرالمؤمنین با تعجب از آنچه میدید،علت را پرسید، و حضرت درحالی که اشک بر صورتش جاری بود فرمود: 🥀یاعلی،اکنون منو توست. دیشب در خواب پدرم را دیدم که در مکانی بلند ایستاده و به راست و چپ می‌نگرد و گویا منتظر کسی است. عرض کردم: پدر رفتی و مرا تنها و بی کس باقی گذاشتی؟ شب و روز و هر ساعت بر تو گریه میکنم و از هیچ غذایی لذت نمی برم و خواب راحت ندارم. فرمود:فاطمه جان،من اینجا منتظر تو ایستادم.دخترم،فرداشب هنگام رسیدن تو به من است. با دیدن این خواب يقين کردم که فرداشب از نزد تو خواهم رفت. این خمیر را برای نان امروز آماده کرده ام و با این آب میخواهم موهای فرزندانم را بشویم،چرا که تو فردا مشغول و و من هستی و میترسم فرزندانم بمانند و سر هایشان غبار آلود بماند و لباس هایشان تمیز نباشد.😭 هنگامی که امیرالمؤمنین کلمه را از حضرت زهرا سلام الله علیها شنید و فرمود: یا فاطمه،هنوز فراق پدرت در من است،پس چگونه میتوانم با فراق تو شوم؟😭 حضرت زهرا سلام الله علیها فرمود: 🥀 ای پسر عمو، در فراق من همانگونه صبر کن که بر دوری پدرم صبر کردی که خدا با صابرین است🥀 🕊🕊🕊🌸🌸🌸🕊🕊🕊 🎙‌مارو به دوستانتون معرفی کنید🗣 👇👇👇👇 https://eitaa.com/maktabmortezaali مکتب مرتضی علی (صلوات الله علیه)
گزارش لحظه به لحظه شهادت حضرت زهرا
#پارت117
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا