eitaa logo
🇵🇸عاقبت بخیر🇮🇷
648 دنبال‌کننده
14.2هزار عکس
2.8هزار ویدیو
253 فایل
ما از خم پرجوش ولایت مستیم عهدی ازلی با ره مولا بستیم بنگر که وظیفه چیست در این میدان ما افسر جنگ نرم آقا هستیم [ ️🔴 کپی مطالب بامنبع ] 🔴تبادل نداریم 🌹" خادم شهدا" @zeinab_1391
مشاهده در ایتا
دانلود
حجره پریا داستان امنیتی واقعی تقدیم به سربازان گمنام امام زمان عج 📌قرارگاه جبهه ضد صهیونیستی
🔸دقیقا سر وقت حاضر شد... منم از همیشه آماده تر بودم... همون لحظه حدود بیست نفر از اساتید و شاگرد اول های دانشکدمون هم آنلاین بودند تا بتونن به من فکر برسونن تا کم نیارم... قرار بود اون شروع کنه... با شروعش داغونم کرد... با شروعش حتی گروه بیست نفره اتاق فکرمون هم هنگ کرده بودند و کسی چیزی نمیگفت! 🔹اون شروع کرد و گفت: «سلام آتا! خوبید؟ شب بخیر! قراره امشب من شروع کنم؟!» 🔸گفتم: «سلام. آره. شروع کن!» 🔹گفت: «سوال من امشب واضحه! خیلی هم ساده است! اونم اینه که چرا کسی جذب شماها نمیشه؟!! چرا اینقدر که پول خرج میکنین و تبلیغات گسترده و پست های خاص و عکس نوشتارهای خاص تر و این چیزا میذارین و پخش میکنین، اما چرا کسی جذب شماها نمیشه؟! چرا حتی تو دانشگاهتون آمار خودکشی و یاس و ناامیدی بالاست؟! من اصلا کاری به سواد و سر و زبونت ندارم. فقط لطفا اینو واسم روشن کن تا اگر اشتباه میکنم، دیگه حرف نزنم!» همه موندیم چی بگیم و چی جوابش بدیم! راس میگفت! 🔸براش نوشتم: «بحث ما در طول این شبها مبنایی بود! من چه کار آمار دارم! حتی بر فرض اینکه حرفات درباره میزان جذب ما و خودکشی و افسردگی ما درست باشه، به من ربطی نداره! به من چه؟ اگر راس میگی علمی بحث کن!» 🔹نوشت: «اتفاقا کار دارم. مگه مکتب و فرقه شما فقط مال فلسفه و دنیای علمی و حرف باد هواست که اثری بر زندگیتون نداشته باشه و فقط یک مکتب فکری باشه! ببین آقای محترم! شما حتی اگر همه حرفات هم علمی باشه (که البته اثبات شد و بحث کردیم و اغلب حرف های شما را رد کردم و خودت هم قبول داشتی و سکوت کردی!) بازم باید زندگی کنی و به ایدئولوژیت برای زندگیت نیاز داری! چون زندگیت و فکر کردنت که از خودت جدا نیست!» 🔸نوشتم: «چی میخوای بگی؟! حرفت را رک بزن تا جوابت بدم!» 🔹نوشت: «تو چطور آدم تحصیل کرده ای هستی و چطور آتئیست را به عنوان یک نحله فکری قبول کردی و میگی حالت با اون فرقه خوبه اما : در طول بحث 13 شب گذشته ما حدودا 10 بار فحش دادی! بیش از بیست بار به امامان ما توهین کردی و حرف زشت زدی! خیلی زود جوش آوردی و دو سه بار تهدید کردی که حذفم میکنی و بحث را تموم میکنی! بنظر خودت، این حرف ها و رفتارها مال یه پسر جوون تحصیل کرده و سالم و سرحال و با اندیشه باز و روشنفکری بالاست یا مال یه آدم عصبی ناراحت تندخوی متعصب! حرفم اینه: چرا آتئیست از شماها تندخوی عصبی مزاج و افسرده ساخته؟! همین!» 🔸بچه ها بهم میگفتن حرفش را رد کن... قبول نکن... بگو تو بد فکر میکنی... مگه خودتون چی دارین؟ کی دارین؟ دلتون به چی خوشه؟ اما ... اینا جواب اون نبود... یک دقیقه سکوت کردم... همه خاطرات بد در طول زندگی و تحصیلم جلوی چشمام گذشت... بچه هایی که افسرده بودند و خدا را قبول نداشتند و افسرده تر میشدن... کسایی که بخاطر مصیبتی که به زندگیشون وارد شده بود خدا و دین را گذاشته بودن کنار و زندگیشون نکبتی تر شده بود! حتی هم خونه خودم یادم اومد که تا همین حالا هم داره قرص میخوره و هروقت یاد غم هاش میفته، یه پیک میزنه تا یادش بره! من هیچی ننوشتم... دستام نمیرفت برای نوشتن... روی کیبورد خشکم زده بود... مدام از طرف بچه های گروه و اساتیدم پیام های زیاد میومد... داشتن عصبیم میکردن... به هیچکدومشون توجه نکردم... اصلا صدای هیچکدومشون را نمیشنیدم... 🔸فقط براش نوشتم: «تو زن هستی یا مرد؟!» 🔹نوشت: «در اصل سوال و جواب ما اثر داره؟!» 🔸نوشتم: «نمیدونم... مطمئن نیستم دنبال چی هستم... اما لطفا جواب بده!» 🔹نوشت: «بانو هستم!» ادامه دارد.....
تا نوشت بانو هستم، نمیدونم چم شد؟! نمیدونم چه بر سرم اومد؟ داشتم از یه زن میخوردم و میباختم! داشتن همه میدیدن و فکر میکردن قراره یه تکنیک و پلتیک خاصی بزنم و ضربه فنیش کنم با این سوالات! اما کسی خبر نداشت تو چه حالی هستم! 🔸حال عجیبی بود! من با دخترا و زن های زیادی چت داشتم... اما اون لحظه که فهمیدم اون شخص، زن هست و داره منو دور میزنه و دست و پام را دور گردنم میپیچه و داره بهم میگه چرا داری بد زندگی میکنی و چه به دردت خورده اون درسای مزخرفی که خوندی، گریم گرفت... 🔸نمیفهمید چه حس خوبی داشتم که داشتم میباختم... دوس داشتم تمومش کنم... اما چون داشت با دلم بازی میکرد و پرده از زخم کهنه بچه های دانشکده و زندگیم برداشته بود، دلم میخواست بیشتر حرف بزنه! اما نمیدونستم بهش چی بگم که ادامه بده و بحث را تموم نکنه تا من همچنان حس خوبی داشته باشم و گریه کنم! 🔸نوشتم: «قبول ندارم!» 🔹نوشت: «خب الحمدلله... من فکر میکردم زندگی بدی داری و همه تون دارین زیر بار آموزه های بد و کج و معوج آتئیست گری و الحاد و کفر، له میشین! خوشحالم که میگی قبول نداری و حرفای منو رد میکنی! من دیگه حرفی ندارم! حرف خودت برام حجت هست و قبول میکنم. امیدوارم همیشه شاداب زندگی کنی و کم نیاری! لابد به من اطلاعات غلط دادن. در هر حال..بیخیال...نوبت شماست...سوالتون را بفرمایید... 🔴کپی ممنوع @banooye_dameshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ترورهای دهه شصت 4.mp3
5.9M
🔰 سلسله جلسات و با موضوع 🌀 بررسی دولت ها و وقایع بعد انقلاب جهت روشنگری سیاسی 🎬 جلسه ۴ ✳️ 🔰ادامه بحث سازمان مجاهدین خلق 🎤 از اساتید مهدویت و پژوهشگر تاریخ معاصر و انقلاب @banooye_dameshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم