#سیده_زهرا_حسینی در سال ۱۳۴۷ چشم به جهان گشود
۱۷سال داشت که جنگ ایران و عراق به طور رسمی شروع شد،ایشان تصمیم گرفت که به نوبه ی خود در جنگ شرکت کند؛با توجه به وضعیت وخیم بیمارستانها و کشته شدهها او ابتدا برای کمک به بیمارستان شهر رفت، سپس در غسالخانه جنت آباد به غسل و کفن و دفن شهدا پرداخت. او به همراه خواهر کوچکترش لیلا به کارهای مختلفی از جمله همکاری در کفن و دفن شهدا، امدادگری، حمل مجروحان، تعمیر و آمادهسازی اسلحه، پختوپز و توزیع امکانات و هر کاری که مورد نیاز بود اقدام میکرد.
برادر بزرگتر سیده زهرا حسینی در همان روزهای ابتدایی جنگ شهید شدند. خود او و برادر کوچکترش نیز در طول سالهای دفاع مقدس، مجروح شدند. مجموع این اتفاقات و تجربیات سیده زهرا حسینی را به ثبت خاطرات خود تشویق کرد. او این خاطرات را در قالب کتابی به نام «دا» به چاپ رساند. این کتاب پرمخاطبترین کتاب سال 1388 در ایران گردید.
او توانست مخاطبان فراوانی را با عقاید و گرایشات گوناگون، پای کتاب خود بنشاند.
همچنین در سال ۱۳۹۳ به وی نشان افتخار جهادگر عرصه فرهنگ و هنر اهدا شد
روایتی که خانم حسینی در کتاب دا برای فرزندان ایران نمود، بی شک روایتی از نوع نقش آفرینی مادرانه است که عاملی در تقویت پیوندهای اجتماعی جامعه ما گذاشته است، به احترام نقش آفرینی اثر گذارش روایتی مختصر از ویژگی های شاخص ایشان بیان شد، تا الگویی باشد برای روایت سایر بانوان بزرگ سرزمینمان.
#بانوی_مجاهد_پیشران_جهاد_تبیین
#الگوی_سوم
#زنان_تاثیر_گذار
#نشر_خوبیها
@banooye_pishro_nkh