✨بسم الله الرحمن الرحیم
و اعدوا لهم ما استطعتم من قوه✨
◾️ما جمعی از #طلاب حوزه های علمیه خواهران سراسر کشور
▪️جنایات نیروهای داخلی و خارجی دشمن را که در حق مردم بی گناه شهر #ایذه، روا داشتند به شدت محکوم می نماییم.
این مصیبت را به خانواده های شهدا و مجروحین عزیز تسلیت می گوییم.
و همچنین حمله بی شرمانه اغتشاشگران به #حوزه_علمیه آن شهر غیور را خدمت امام زمان(ارواحناه فداه) تسلیت عرض می کنیم.
▪️برکسی پوشیده نیست عمل جنایت کارانه دشمن، به سبب خشمی است که از شکست در منطقه کردستان عراق خورده است و همچنین شکست مفتضحانه در نقشه آشوب طی سه روز متوالی در بازار شهر های کشور.
از این بابت به سربازان گمنام امام زمان(عجلاللهتعالیفرجهالشریف) خداقوت می گوییم و برای آن سرافرازان میهن آرزوی سلامتی و پیروزی داریم.
◾️همچنین ما طلاب مکتب حوزه اسلام ناب محمدی، از #قوه_قضائیه درخواست آن را داریم که مجرمان و مسببین این جریان را «بصورت #علنی» به سزای اعمال شان برسانند.
و از بزرگان و مراجع حوزه علمیه #قم، #مشهد، #اصفهان خواستار آن هستیم که در میان این #جنگ_ترکیبی، واکنش های مناسب را داشته باشند و ان شاءالله طلابِ انقلابی را با عملیات فرهنگی، به میانه میدان فراخوانند.
🦋 @banooyeab
7.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#پایان_مماشات
#اصفهان
#شهید_مدافع_وطن
🎥تو بهترین بابای دنیایی
🔹وداع دختر شهید مدافع وطن اسماعیل چراغی با پدر شهیدش
▪️دخترک قصه های شادش را، پشت یک غروب پنهان کرد.
بعد از آن با غمِ دو چندانش خاطرِ ستاره را پریشان کرد.
▪️دخترک، دستهای کوچک را، سپری بر ندیدنش میکرد.
دخترک، آن شکوفه سیب است، گذرِ باد پَر پَرش میکرد.
▪️دخترک، قصه های آخر را، بی صدا، به اشکِ چشمش شست
آن یکی که نبود و یک روزی، با تنی چاک، دست، ز عشقش شست.
▪️دخترک، مادری شده امشب، بهر لالایی پدر خوانده:
"روی نیزه آفتاب در خواب، در خرابه ستاره ای مانده"
▪️شب دراز است و فاطمه بیدار، شب دراز است و ماه خوابیده
پشت هر حرف گفتنی امشب، جای یک نقطه، آه، خوابیده
▪️دخترک باز کرده آغوشی، این حسین(علیهالسلام) است و آن بغل زهراست.
روی رخسار دخترک امشب، آن نشانی ز کوچه ها پیداست.
🦋 @banooyeab
46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚜﷽⚜ـ
🚩 واعتصموا به چادرت بانو ...
🎥 ششمین روز از اجتماع خواهران مطالبه گر شهر اصفهان
#مطالبه_از_مسئولین
#محصنات
#اصفهان
تنها کانال رسمی تجمعات خواهران مطالبه گر اصفهان (بانوی فاطمی)
@banooye_faatemi
🦋 @banooyeab
📌 #کمک_به_جبهه_مقاومت
ماجرای دلکندن
مادرجان میگفت: وقتی مامانم فوت کرد، انگشتهاشون ورم داشت و انگشتر طلاشون از دستشون در نمیاومد. خواهرم هم با انبر انگشتر رو برید و داد به من، گفت مال تو باشه.
مادرجان البته آن انگشتر را هیچوقت دست نمیکند؛ چون آن صحنه و انگشتان ورم کرده را به یادش میاندازد. انگشتر را جایی پنهان کرده که اصلا جلوی چشمش نباشد.
سر سفره عقد، طبق رسم رایج به ما هم طلا هدیه دادند. الان که بزرگ شدهام فهمیدهام در فرهنگ ما زیورآلات طلا بیش از آن که استفادهی زینتی داشته باشند، یک ذخیره برای روز مبادا هستند. یک سرمایه. قرار است که این هدایای عقد بشود سرمایه زندگی عروس و داماد برای خرید جهیزیه و خانه و ماشین.
این که هرکس چه هدیهای داده و چقدر طلا داریم خیلی مهم نیست. مهم این است که تمام این طلاها را روزی از دست خواهیم داد. یا به جهیزیه و اینجور چیزها تبدیل میشوند، یا در بهترین حالت میمانند تا وقتی مُردم بچههایم النگو و انگشتر و گوشوارهام را دربیاورند و بین خودشان تقسیم کنند.
به هرحال قرار نیست چیزی از این هدیهها واقعا مال ما باشد؛ هیچکدامشان را نمیتوانیم همیشه همراه خودمان نگه داریم. خیلی هنر کنیم، میتوانیم آنها را تا لحظه مرگ به خودمان بچسبانیم؛ ولی بعدش دیگر دست ما نیست.
واقعا از این رسم و فرهنگ دلخورم که برای سرمایه زندگی ما فقط تا چند سال آینده به فکر بوده است. در بهترین حالت، اگر خیلی بخواهم خوشبین باشم، هفتاد، هشتاد سال زندگی خواهیم کرد. این طلاها را هم دادهاند به عنوان سرمایه این زندگی؛ ولی فکرش را نکردهاند که ما زندگی مهمتری داریم و برای آن زندگی که ابدیتیست تمام نشدنی، هیچ سرمایهای نداریم. بزرگترهای ما اصلا فکرش را نکردند که ما چطور با دست خالی به خانه آخرت برویم و چطور تا ابد زندگی کنیم درحالی که سرمایهای نداریم.
در واقع الان باید یقه خودم را بگیرم؛ چون سرمایه آن زندگی ابدی را خودمان باید از الان جمعوجور کنیم. هیچکس آنطرف به دادمان نمیرسد و من فکر میکنم لازم است چیزی از همین طلاها را ذخیره کنیم برای آن زندگیِ ابدی.
توی این دنیا هیچ چیز مال ما نیست. همهچیز را روزی از دست خواهیم داد، دیر یا زود. تنها چیزی متعلق به ما خواهد شد که آن را بخشیدهایم؛ و قسمت امیدبخش ماجرا آنجاست که خداوند انفاق را زیاد میکند و برکت میدهد. آن دنیا با انفاقهای کوچک، میشود مدتها زندگی کرد، برعکس این دنیا که مال هرقدر زیاد باشد، آخرش تمام میشود. وقتی میبخشی، درواقع برای آخرتت سرمایهگذاری کردهای و مالت وقتی به تو برمیگردد که بیشتر از همهی زندگیات به آن نیاز داری. ما بیش از همه در آخرت به مالمان محتاجیم؛ به مالی که انفاق کردهایم.
و خداوند فرموده است که برای رسیدن به نیکی، راهی جز انفاق از دوستداشتنیها نیست. هیچ راهی نیست: لَن تَنَالُواْ ٱلبِرَّ حَتَّى تُنفِقُواْ مِمَّا تُحِبُّونَ(آلعمران، ۹۲). فرموده است «لن تنالوا»، نه «لا تنالوا». لن یعنی هرگز، یعنی هیچ راهی ندارد جز همین انفاق از آنچه دوست داری.
چند روز است که برای دادن هدایای عقدم به لبنان، دل توی دلم نیست. احساس میکنم دارم از بهشت عقب میمانم. از این که این طلاها را به خودم بچسبانم خجالت میکشم، درحالی که مسلمانان غزه و لبنان در این مواجهه حیاتی حق و باطل، تمام زندگیشان را فدا کردهاند. خجالت میکشم که طلاها را درحالی به خودم بچسبانم که زنان دیگر دارند خودشان را از سنگینیِ طلا میرهانند و زندگی ابدیشان را آباد میکنند.
اسمش کمک به غزه و لبنان است؛ ولی باطنش رهاندن خود است از شُحِّ نفس و بخل و هر صفتی که انسان را از انسان بودن میاندازد. باطنش نجات خود است از ورطه هلاکت آخرالزمان. باطنش آدم شدن است؛ درواقع تا دوستداشتنیهایت را از خودت جدا نکنی و کنده نشوی، آدم نمیشوی و من این را به تجربه فهمیدهام؛ نه که در کتابها خوانده باشم.
روسری سفیدی را سرم کردهام که سر سفره عقد پوشیده بودم. طلاها را توی کیفم گذاشتهام و دل توی دلم نیست که برسیم به گلستان شهدا. دل توی دلم نیست که از سنگینیِ این طلاها رها شوم و برای زندگی ابدیمان سرمایهای دست و پا کنم.
شکیبا شیردشتزاده
سهشنبه | ۱۵ آبان ۱۴۰۳ | #اصفهان
ــــــــــــــــــــــــــــــ
🇮🇷 #راوینا | روایت مردم ایران
✿══ بــانوی آب ══✿