یادداشت خانم دکتر سهیلا صادقی، استاد دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران درباره توقف فعالیت رسانهای استاد مهدی جمشیدی:
در 21 تیر ماه نوشته ای از #مهدی_جمشیدی نویسنده، پژوهشگر و فعال حوزه اندیشه و فرهنگ دیدم ، که از تصمیم خود برای کناره گیری از نوشتن در رسانه ها سخن گفته بود، به عنوان فردی که نوشته های وی را همواره دنبال می کنم ، تصمیم گرفتم در مورد او چند سطر برای دوستان نه در سطح رسانه بنویسم، چون من با این فضا قرابت چندانی ندارم!!
اولین بار #مهدی_جمشیدی را در جوار امام رئوف در یک کنفرانس ملاقات کردم. در میان جمع بزرگی از اساتید صاحب عنوان و صاحب منصب، حقیقتا بحث وی چنان جذاب، مستدل و غنی از بن مایه های نظری بود که اگر با چهره جوان وی همراه نمی شد، فکر می کردم استادی میانسال بعد از سالها تحقیق و تفحص به چنان ایدههایی دست یافته است.
در همانجا هم صراحت بیان وی برای عدهای که همواره از بیان حقایق فرهنگی و اجتماعی طفره میروند، خوشایند نبود و طبق معمول به جای فهم مباحث وی، بعضی شخصیت او را نشانه گرفتند.
از آن به بعد همیشه دنبال نوشتههای وی بودم، برای من که عمده پژوهشهایم کیفی است، نحوه اقناعسازی و مفهومسازیهای وی بینظیر و بیبدیل بود. او دادهسازی نمیکند، تکراری سخن نمیگوید، از اصل بحث #طفره_نمیرود، علیرغم آشنایی با مباحث نظری و فلسفی، مفاهیماش را از جایی عاریه نمیگیرد، دقیقا معطوف به مسائلی سخن میگوید، که انتخاب میکند، مسائلی که بر آنها اشراف دارد. از این شاخ به آن شاخ نمیپرد، لذا از افکار عمیق او، متنهای مستندی نشأت میگیرد که جایی برای فردی که در مقابل وی بحث میکند، نمی گذارد. رقبای وی در این حوزه به جای آنکه با وی بحث کنند و یا از او یاد بگیرند، سعی میکنند با ناسزاگویی بر او بتازند.
در هر مناظرهای که او را دیدم، بیاطلاعی و یا یاوهگویی حریف را زودتر از آنکه بیننده انتظار دارد، رو میکند؛ و حریفان به جای آنکه او را برای داشتههایش تحسین کنند، بخاطر نداشته های خود بر او میتازند.
جهاد چند ساله وی در حوزه اندیشه و فرهنگ مثال زدنی است. عده ای از حجم مطالبی که توسط وی تولید می شود، شاکیاند و عدهای از قلم تیز او؛ قلمی که وامدار کسی نیست و با کسی جز حقیقت رودربایستی ندارد.
حجم مطالب وی از یکسو ناشی از پویایی ذهنی او و از سوی دیگر ناشی از تمرکز وی بر حوزهای است که بر آن متمرکز و مسلط است. او از این در و آن در سخن نمیگوید، بلکه در حوزه تخصصی خود به صورت متمرکز مطلب می نویسد.
#نظام_فکریاش از هم گسیخته و آشفته نیست، همه اجزا و عناصر فکری وی یک کلیت بهم پیوسته است.
حضور افرادی چون #جمشیدی موجب آرامش خیال است، چون وی مانند یک #دیدهبان_تیزبین مسائل را رصد میکند و کمتر چیزی از تیررس فکریاش خارج میماند و به نحو احسن پاسخ می_دهد.
نگاه خصومتبار دشمنان نسبت به جمشیدی نه تنها قابل انتظار که قابل فهم است، اما دریغ از بعضی از دوستان که در جبهه خودی، نگاه تفقدآمیزی به او نشان ندادند، حقیقتا این امر دل هر صاحب اندیشهای را میشکند. بیتردید مهدی جمشیدی مولود سالها مطالعه، تتلمذ در محضر اساتید بزرگ، پژوهش بیوقفه و #درک_عمیق از مبانی انقلاب اسلامی و عشقورزی به آن است؛ چنین فردی را که عصاره تحقیق، نظر، اندیشه و عشق ورزی به انقلاب اسلامی است را به راحتی نمی توان نادیده گرفت، نویسنده این سطور قصد ندارد از وی یک اسطوره بسازد، یقینا او هم ضعف ها و محدودیت های خاص خود را دارد و به بعضی از نوشتههای او نقدهایی وارد است، اما یقینا بر آن است که بگوید زمانی که اندیشه عده ای در حصار_ترس، مصلحت و منفعت ، گیر کرده است و یا زمانی که قلم عده ای بر روی کاغذ نمیچرخد و یا زمانی که دیگران از بیان حقایق دچار لکنت می شوند و یا از بیان آن عاجزند، جمشیدی ما را از اندیشه خود محروم نساخت.
تا جایی که نوشته های وی را دنبال میکنم، فکر نمیکردم که کسی بتواند بر اندیشه قوی و سرریز او لجام بزند و اهل اندیشه را از تحلیل های وی محروم سازد، یقینا کناره گیری وی از سر مصلحت و یا ترس از دشمنانش نیست، چون وی ثابت کرده است که با این مفاهیم قرابتی ندارد، اما میتواند از سر دلشستگی از #جبهه_خودی باشد که بعضا قدر وی را ندانسته و او را پشتیبانی نکرد!
ختم کلام آنکه، برای تصمیم وی مبنی بر کناره گیری و عزلت پذیری، وجهی قائل نیستم و او را از این کار بر حذر میدارم، چرا که فرد صاحب اندیشه نمیتواند و نباید اندیشه خود را از دیگران دریغ کند!!
🦋به #بانوی_آب بپیوندید:
https://eitaa.com/banooyeab
https://ble.ir/banooyeab