#بانوی_شهید #مادرانه #طلبه_شهیده 🌸 بسمـ رب الشـهدا مهمـان‌امروزما #خدیجه_ولی_زاده تاریخ شهادت : ۱۳۹۵/۹/۸ محل شهادت :  شهر حله عراق عملیات منجر به شهادت : عملیات تروریستی گروه داعش نحوه شهادت : انفجار بمب بر سر راه اتوبوس حامل زائران اربعین حرم اباعبداالله الحسین (علیه‌السلام) 💔👇 برگی از زندگی شهیده؛ ✍ پس از پایان تحصیلات مدرسه در دانشسرای مقدماتی به استخدام آموزش و پرورش درآمد و شغل معلمی را انتخاب کرد. 🌷این طلبه شهیده جزو اولین کسانی بود که طرح شهید رجایی را در آموزشگاه خود پیاده کرد. طرح شهید رجایی طرح آموزش قرائت قرآن در آموزشگاه بود. 🌷خانم ولی‌زاده علاقه زیادی به مطالعه و تحصیل علوم روز و دینی داشت و به همین دلیل به ادامه تحصیل در رشته دینی و عربی پرداخت، وی برای غنی کردن معلومات خود در جامعه‌الزهرا(سلام‌الله‌علیها) ثبت نام کرد و در آزمون غیر حضوری عمومی سطح دو پذیرش شد. 🌷 شهیده ولی زاده در تاریخ ۸ آذر سال ۱۳۹۵ مصادف با ایام اربعین حسینی در راه بازگشت از زیارت سیدالشهدا(علیه‌السلام) همراه با جمعی از شاگردان و زائران امام حسین (علیه‌السلام) در شهر «حله» عراق به شهادت رسید.🪴 ✨ اَللَّهُـــمَّ صَلِّ عَلــَی مُحَمـّـــَدٍ وَآلِ مُحَمـّــَدٍ وَعَجّـــِـلْ فــَرَجَهُـــمْْ ✨ ✍بانو 🆔 [کپی با ذکر منبع بلامانع است.] به #بانوی_آب 💧بپیوندید: https://eitaa.com/joinchat/1242038283C53201e044e https://ble.ir/banooyeab https://rubika.ir/banooyeab

#بانوی_شهید #مادرانه #طلبه_شهیده 🌸 بسمـ رب الشـهدا مهمـان‌امروزما #شهیده_زهرا_دقیقی محل تولد: گيلان – فومن تاريخ تولد: ۱۳۴۹ تحصيلات:ديپلم شغل:طلبه محل شهادت:۲۰ كيلومتري كاظمين علت شهادت:حادثه تروريستي تاريخ شهادت: ۹۰/۸/۱۷ 💔👇 برگی از زندگی شهیده از زبان همسر؛ ✍ ایشان بعد از دبیرستان، وارد حوزه علمیه رشت شد و در آنجا مشغول به تحصیل گردید. یکی از دوستان طلبه ی ایشان برای من نقل کرده که در دوران طلبگی، ما با هم در یک مدرسه بودیم. ایشان یک شب از خواب بلند شد؛ دیدم گریه می کند. گفتم: چی شده خانم دقیقی؟ چرا گریه می کنی؟ پاسخ داد که در عالم خواب دیدم که یک لوحی را جلوی من باز کردند که اسامی شهدا در آن نوشته شده بود. هر چه نگاه کردم اسم خودم را پیدا نکردم. ما خندیدیم و گفتیم آخه خانوم ها رو چه به جنگ؟ رشت کجا، منطقه جنگی کجا؟… سپری شد. فردا شب دوباره، نیمه ی شب از خواب بلند شد اما ایندفعه خندان. گفتیم: چرا می خندی؟ گفت: آخر کار خودم را کردم… دیشب اینقدر مناجات کردم، خدا را صدا کردم… که در عالم خواب دیدم یک صدای انفجاری بلند شد، سرم را بلند کردم دیدم یک ستاره ای در آسمان منفجر شده، نگاه کردم دیدم در آن نوشته: شهیده زهرا دقیقی.🪴 ✨ اَللَّهُـــمَّ صَلِّ عَلــَی مُحَمـّـــَدٍ وَآلِ مُحَمـّــَدٍ وَعَجّـــِـلْ فــَرَجَهُـــمْْ ✨ ✍بانو 🆔 [کپی با ذکر منبع بلامانع است.] به #بانوی_آب 💧بپیوندید: https://eitaa.com/joinchat/1242038283C53201e044e https://ble.ir/banooyeab https://rubika.ir/banooyeab

#بانوی_شهید #مادرانه #طلبه_شهیده 🌸 بسمـ رب الشـهدا مهمـان‌امروزما #شهیده_فاطمه_اسدیان تاريخ تولد: ۱۳۴۷/۰۶/۰۱ تاريخ شهادت: ۱۳۶۶/۱۲/۲۶ محل شهادت: چهارمحال وبختياري - شهركرد حادثه منجر به شهادت: بمباران هوایی مناطق مسکونی توسط عراقیها میزان تحصیلات: کاردانی زبان انگلیسی و طلبه نحوه شهادت: اصابت ترکش 💔👇 برگی از زندگی شهیده از زبان خواهر؛ ✍فاطمه بارها خواب دیده بود كه شهید می شود، شب جمعه آخر زندگی اش با هم به گلزار شهدا رفتیم و محلی را كه امروز قبر این شهید است نشان داد و گفت: خواب دیدم مرا در اینجا دفن كرده بودند و من خندیدم و گفتم اینجا كه جای شهداست. 🌷 ساعت ۱۱ صبح روز ۲۰ اسفندماه ماه سال ۱۳۶۶ شهركرد بمباران شد و فاطمه در این بمباران به درجه رفیع شهادت كه آرزوی او بود رسید و در همان مكانی كه در خواب دیده بود در بهشت دو معصوم شهركرد دفن شد. 🌷 خواهر این شهیده می گوید: چهارشب قبل از شهادت خواهرم خواب دیدیم كه یك زن در حرم حضرت معصومه (سلام‌الله‌علیها) درحال طواف است و همه از دنبال او گریه می كنند از یك نفر پرسیدم كه این زن كیست؟ به من جواب دادند فاطمه اسدیان است. 🌷 وقتی تعبیر خوابم را از جویا شدم به من گفتند كه خواهرم به شهادت خواهد رسید و درست چند روز بعد از خوابم خواهرم به مقام شهادت نائل شد. 🪴 ✨ اَللَّهُـــمَّ صَلِّ عَلــَی مُحَمـّـــَدٍ وَآلِ مُحَمـّــَدٍ وَعَجّـــِـلْ فــَرَجَهُـــمْْ ✨ ✍بانو 🆔 [کپی با ذکر منبع بلامانع است.] به #بانوی_آب 💧بپیوندید: https://eitaa.com/joinchat/1242038283C53201e044e

#بانوی_شهید #مادرانه #طلبه_شهیده 🌸 بسمـ رب الشـهدا مهمـان‌امروزما #شهیده_رقیه_رضایی نام پدر: محمد علی نام مادر: سکینه محل تولد: قزوین تاریخ تولد: ۱۳۴۴/۰۱/۲۲ تاریخ شهادت: ۱۳۶۶/۰۵/۰۹ محل شهادت: مکه نحوۀ شهادت: توسط عوامل رژیم سعودی در مراسم برائت از مشرکین​ محل دفن: گلزار شهدای قزوین 💔👇 برگی از زندگی شهیده از زبان دوست؛ ✍شهید رقیه رضایی سطح دو (لیسانس) حوزوی را گرفت و سه ماه هم باردار بود که در مکه به شهادت رسید. 🌷ایشان بسیار زیبا و شیک پوش بودند و حتی به سوهان کشیدن ناخن هایش هم اهمیت می داد اما در جامعه طوری پوشیده بودند که معتقد بودند که ما بانوان زیبا هستیم و نباید در جامعه خود را نمایان کنیم.🪴 🦋بخشی از وصیت نامه: 🕊«خداوندا! در آن لحظه كه چشم دل ما به غير تو خواهد بنگرد و از جهت محبت تو انحراف گيرد، كورش كن تا جز تو كسي را نبيند و جز حلال تو به چشم اندازي ديگر نگاه تماشا نيفكند. ما آن دست و پا را نخواهيم كه به معصيت تو بجنبد و آن جان و دل را نپسنديم كه جز به عشق جانان زنده باشد و سعادتي عنايت فرما كه چشمان ما جز در جستجوي رضاي تو روشن نباشد و جز لقا و رضاي تو ديگري را نبيند.‎»🕊 ✨ اَللَّهُـــمَّ صَلِّ عَلــَی مُحَمـّـــَدٍ وَآلِ مُحَمـّــَدٍ وَعَجّـــِـلْ فــَرَجَهُـــمْْ ✨ ✍بانو 🆔 [کپی با ذکر منبع بلامانع است.] به #بانوی_آب 💧بپیوندید: https://eitaa.com/joinchat/1242038283C53201e044e

#بانوی_شهید #مادرانه #طلبه_شهیده 🌸 بسمـ رب الشـهدا مهمـان‌امروزما #شهیده_مهسا_مقامیان_زاده نام پدر : حسین تاریخ تولد : ۱۳۵۲/۰۲/۲۲ تاریخ شهادت : ۱۳۹۵/۹/۵ محل شهادت :  شهر حله عراق نحوه شهادت : انفجار بمب بر سر راه اتوبوس حامل زائران اربعین حرم اباعبداالله الحسین علیه السلام 💔👇بخشی از دلنوشته‌ی فرزند شهیده در فراق مادرش: مادرم ای جان جانانم، نور عینم زندگی اهل بیتی‌ات چه پایان خجسته‌ای دارد زندگی‌ات زینبی گونه بود و هم فاطمی مادریت ام‌البنینی بود و همیشه چون فاطمه(سلام‌الله‌علیها) دم از بصیرت و حمایت و دفاع از ولایت می‌زدی چون خدیجه تمام دارایی‌ات وقف دین و اشاعه‌‌ فرهنگ بود و نامت شد شهیده مجاهد فرهنگی مادرم شهادتت مبارک و چه شهادتی شنیده‌ام که در این سفر پیاده‌روی اربعین زینب گونه از مصائب امام خواندی و به تربیت افراد پرداختی و لحظه‌ی شهادت چون علی اکبر تکه تکه چون ابالفضل ... چو فاطمه و ماجرای سوختن ولی لا یوم کیومک یا اباعبدالله و حال که می‌شنویم جسم پاکت هم نصیب این دنیا نشده و تماماً خدایی شده در راه ارباب بی‌کفن مادره بی کفنم شهادتت مبارک.🌷 ✨ اَللَّهُـــمَّ صَلِّ عَلــَی مُحَمـّـــَدٍ وَآلِ مُحَمـّــَدٍ وَعَجّـــِـلْ فــَرَجَهُـــمْْ ✨ ✍بانو 🆔 [کپی با ذکر منبع بلامانع است.] به #بانوی_آب 💧بپیوندید: https://eitaa.com/joinchat/1242038283C53201e044e

#بانوی_شهید #مادرانه #طلبه_شهیده 🌸 بسمـ رب الشـهدا مهمـان‌امروزما #شهیده_بتول_مطهری 💔👇برگی از زندگی شهیده: ✍ طلبه شهیده «بتول مطهری» متولد ۱۳۶۲ پس از طی مراحل تحصیلی در رشته مهندسی آبیاری کشاورزی از همدان و اشتغال به کار، جهت تحصیل در امور دینی وارد جامعه‌الزهرا(سلام‌الله‌علیها) شد. این طلبه شهیده یکی از بانوان بسیجی فعال در امور فرهنگی بود، ایشان پس از ازدواج با شهید حجت الاسلام و المسلمین سیدرضا بطحایی، طلبه‌ای از گلپایگان به نجف اشرف هجرت کردند که حاصل این زندگی مشترک، سیدمحمدعلی سه ساله بود.🌷 🕊پس از زیارت حرم امام حسن عسکری (علیه‌السلام) هنگام عزیمت به نجف متوجه می‌شوند که حرم مطهر در محاصره داعش است و تیراندازی و انفجار‌هایی در اطراف به گوش می‌رسد. متاسفانه از نحوه و چگونگی شهادت آن‌ها اطلاع دقیقی نداریم، اما خودروی همسر ایشان که بر اثر اصابت گلوله خمپاره مچاله شده و کاملاً سوخته بود، شناسایی شد. اجساد خانواده شهید بطحایی متلاشی شده و باقی‌مانده پیکر مطهر این خانواده شهید حریم آل‌الله در قبرستان وادی السلام نجف مقابل آرامگاه شهید ذوالفقاری به خاک سپرده شد.🌷 ✨ اَللَّهُـــمَّ صَلِّ عَلــَی مُحَمـّـــَدٍ وَآلِ مُحَمـّــَدٍ وَعَجّـــِـلْ فــَرَجَهُـــمْْ ✨ ✍بانو 🆔 [کپی با ذکر منبع بلامانع است.] به #بانوی_آب 💧بپیوندید: https://eitaa.com/joinchat/1242038283C53201e044e

#بانوی_شهید #مادرانه #طلبه_شهیده 🌸 بسمـ رب الشـهدا مهمـان‌امروزما #شهناز_حاجی_شاه نام پدر: غلام علی تاریخ تولد: ۱۳۳۸ محل تولد: خوزستان - دزفول تاریخ شهادت: ۱۳۵۹/۰۷/۰۸ محل شهادت: خرمشهر 💔👇 برگی از زندگی شهیده از زبان دوست؛ ✍ شب قبل از شهادت، با شهناز و گروهی دیگر از خواهران، دور هم جمع بودیم. آن شب، شهناز لباس سفید خیلی زیبایی به تن کرد و جوراب های سفیدی پوشید و چادر سفیدی به سر انداخت. گفتم: برای چه لباس سفید پوشیده ای؟ در این شور و حال و جنگ و گریزها پوشیدن لباس سفید چه مناسبتی دارد؟ گفت: خب، معمولاً وقتی انسان خوش حال است، بهترین لباس ها را می پوشد. بعد رو به بچه ها کرد و گفت: بلند شوید تا دو رکعت نماز بخوانیم و چند عکس یادگاری با هم بگیریم. شاید این آخرین عکس ها باشد. همین کار را هم کردیم. با همان چادر و لباس سفید، عکس انداخت! حالات عجیبی داشت. آن شب، وقتی نوبت نگهبانی به او رسید، گفتم: لباست را عوض کن و برو پست نگهبانی را تحویل بگیر. اما او قبول نکرد و گفت: این لباس عروسی من است. در این لباس، خیلی راحت هستم. یک چادر مشکی روی لباس هایم می پوشم و چیزی معلوم نمی شود. با همان لباس ها سر پست نگهبانی رفت.🪴 ✨ اَللَّهُـــمَّ صَلِّ عَلــَی مُحَمـّـــَدٍ وَآلِ مُحَمـّــَدٍ وَعَجّـــِـلْ فــَرَجَهُـــمْْ ✨ ✍بانو 🆔 [کپی با ذکر منبع بلامانع است.] به #بانوی_آب 💧بپیوندید: https://eitaa.com/joinchat/1242038283C53201e044e