#خاکهاينرمکوشک🪴
#قسمتصدپنجم🪴
🌿﷽🌿
وصلت
همسر شهید
سیزده، چهارده سالی از شهادت عبدالحسین می گذرد.بارها خوابش را دیده ام. مخصوصاً هر دفعه که مشکلی
گریبانمان را می گیرد. طوري این مسأله طبیعی شده که دیگر تا او را در خواب نبینم، یقین دارم مشکل حل نمی
شود. بچه ها هم به این موضوع عادت کرده اند و دیگر برایشان عادي شده است.
سر ازدواج پسرم مهدي " 1 "،. با چند تا مشکل دست به گریبان شدیم. چند تا مشکل حسابی اذیتمان می کرد.
با خانواده ي دختر، همه ي صحبتها را کرده بودیم و قرار و مدارها را گذاشته بودیم. سه، چهار روزي مانده بود به
عقد. بچه ها، از چند روز قبل، هر صبح که از خواب بیدار می شدند، اول از همه می آمدند سر وقت من و می
پرسیدند: «بابا رو خواب ندیدي؟»
پاورقی
-1 فرزند سوم خانواده؛ این خاطره مربوط می شود به تابستان هزارو سیصدو هفتادو شش
خودم هم پکر بودم. کسل و ناراحت می گفتم: «نه، خواب ندیدم.»
آنها هم با خاطر جمعی می گفتند: «پس این وصلت سر نمی گیره، چون مادر بابا رو خواب ندیده.»
با مشکلات هنوز دست و پنجه نرم می کردیم و امیدي هم به رفعشان نداشتیم.
دو شب قبل از عقد، بالاخره خواب عبدالحسین را دیدم.تو یک اتاق خیلی زیبا نشسته بود و بچه ها هم دورش.
شبیه آن جا را به عمرم ندیده بودم. جلوي عبدالحسین، یک ورق کاغذ بود که توش نوشته هایی داشت. با آن
چشمهاي جذاب و نورانی اش، نگاهی به کاغذ انداخت. یکدفعه دیدم پایین ورقه را امضا کرد و نشان بچه ها داد.
بلند شد از اتاق برود بیرون، گفتم: «می خواید از دست بچه ها فرار کنید؟»
خندید و آرام گفت: «نه، فرار نمی کنم.»
از خواب پریدم. نزدیک اذان صبح بود. زود بچه ها را از خواب بیدار کردم و به شان گفتم: «بابا رو خواب دیدم.»
نفهمیدم چطور دور و برم را گرفتند. سر از پا نشناخته، می گفتند: «خوش به حالت! بگو چی دیدي؟»
جریان ورقه و امضاي آن را براشان تعریف کردم. با خوشحالی گفتند: «پس این وصلت سر می گیره، دیگه نمی خواد
غصه بخوري.»
به شوخی گفتم: «مهدي غصه می خورد، که حالا از همه خوشحال تر شده.»
واقعاً هم غصه مان تمام شد.بعد از آن هم نفهمیدم مشکلات چطور حل شد. وقتی به خودم آمدم که تو محضر
بودیم و آقاي عاقد، داشت خطبه ي عقدي مهدي و عروس تازه را می خواند.
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🌸به نیت فرج امام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
☘
💖☘
💖💖☘
💖💖💖☘
💖💖💖💖☘
🌹 با ما همراه باشید👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1297023018Cec154516f5