eitaa logo
خانواده بزرگ ما😍
159.9هزار دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
4.9هزار ویدیو
108 فایل
خانواده دوازده نفره ما🥰 که حالا با عروس جان شده سیزده نفره اینجاسبکی متفاوت وجذاب اززندگی رامشاهده میکنید😍 متولد64/کارشناسی علوم تربیتی تبلیغات👈 @bano_sadeghy_tablighat
مشاهده در ایتا
دانلود
خانواده بزرگ ما😍
تلاش براى خوب‌ بودن از خصوصيات فطرى نوجوانه😇 اونا هميشه فكر مى‌كنن كه خوب هستن، پدرومادر بايد به طور
آقا از اتاق فرمان اشاره کردن ابراهیم دیگه جوون شده ماشاءالله... عکس اوشون رو با نوجوانمون عوض کردم😊
امروز روزِ شکر گزاریه😍 #مشوق #رسانه_موثر
اینها دوستانی هستند که از روبیکا هم ما رو دنبال میکنن... هم پیام میدن😁 https://rubika.ir/banosadeghy
بریم قسمت بعدی داستان زندگی مون بخونیم....؟☺️ یادتونه که... گفتم این متن ها برای حدود پنج سال پیشه
خانواده بزرگ ما😍
سلام بسیار خوشحالم که درین جمع با نشاط هستم و حداقل با خانواده هایی که باهم هم فکر هستیم دور هم جمع
سلام😊 مجدا هستم، مادر هفت کوچولو☺️ وقتی ابراز لطف دوستان رو دیدم منم به شوق اومدم که بیشتر توضیح بدم تصمیم گرفتم از زمان ازدواج شروع کنم با عنوان من وارد پانزده سالگی شده بودم و داشتم امتحانات سال آخر راهنمایی رو میدادم که رفت و آمد های عمه خانوم به منزلمون زیاد شد ، بعد چند وقت متوجه شدم برای پسر عمه اومدن خواستگاری🙈 مادرم بخاطر حس مادری و دلسوزی موافق ازدواج زود من نبودن ولی پدرم میگفتن جوون خوب و مومن که اومد نباید ردش کرد ، وقتی پدر بزرگ ها هم موافقت کردن دیگه مادرم چیزی نگفت و مقدمات ازدواج فراهم شد . هر چند بعضی از اقوام هم مخالف جدی ازدواج من بودن ، بقیه هم از دور یه زمزمه هایی داشتن که حالا میگذاشتی دوتا خواستگار بیاد و بره بعد...مگه هول بودید و....ولی حرف پدرم همون بود و واقعا هم راست میگفت بعدها از آقای پناهیان شنیدم که میگفتن اگر خواستگار خوب اومد و رد کردید منتظر بهترش نباشید و اینکه اولین خواستگاری که میاد از طرف خداست چون اصلا ازدواج امری آسمانی ست، راستی یادم رفت بگم، موقع تعیین مهریه بزرگترها روی دویست تا توافق کرده بودن که اقای داماد ازون وسط با خجالت گفتن ، هم توان پرداختشو ندارم، هم شاید بشه برای عقد بریم محضر آقا و ایشون بیشتر از چهارده تا عقد نمیکنن عروس خانم راضی هستن به این مقدار؟؟ منم نه گذاشتم نه برداشتم عین این دخترهای هول بلند گفتم بلهههههه😄 و ما بعدش به فاصله شاید دو هفته عقد کردیم یکسال اول دبیرستان رو عقد بودیم و بزور قبول شدم و قرار عروسی شد برای روز مبعث حضرت رسول یه نکته رو درباره سنم بگم، شاید خیلی از شماها الان با خودتون بگید خیلی بچه بودم یا چقدر زود و.... درسته ،من صبح روز خواستگاری مشغول دوچرخه بازی بودم، اتفاقا وقتی خواهر کوچیکم رو سوار کرده بودم بخاطر شیطنت زیادیم ، با هم افتادیم و سرش شکست😁🙈 ولی اگه قرار بود تو این بازی های بچه گانه متوقف بشم تا بیست سالگی هم ادامه داشت،من با ازدواج هم پخته شدم هم اتفاقا چون هر دو سن زیادی نداشتیم به تفریحاتمون هم رسیدیم ، با هم کوه میرفتیم و.. 😍 حالا بعدا براتون از بعد ازدواج هم میگم شایدم بیشتر،کما اینکه هستن تو خانواده خودمون که متاسفانه مادرها با این طرز تفکر که حالا بچه اس و زوده دختر هاشون رو نگه داشتن و الان بالای سی سال دارن و ازدواج نکردن😔 بگذریم..... خانواده ما اون موقع مشغول ساخت خونه بودن و از نظر مالی در مذیقه ، همین باعث ناراحتی مادرم میشد ولی همسر عزیز میگفتن در حد ضروریات کفایت میکنه جهیزیه من در عین سادگی، با کمترین وسایل ممکن آماده شد بخوام یکم جزیی تر بگم بوفه و تلویزیون ومبل و وسایل تزیینی که اصلا نداشتیم، کل وسایل بزرگ من خلاصه میشد تو یخچال و گاز و لباسشویی و اتو ، یه سری وسایل برقی آشپزخانه هم بهمون هدیه داده شد که بعضی هاش دوتا بود، روزهای اول عروسی مون یه خانمی اومد در خونه و تقاضای کمک کرد همسر جان بدو بدو اومد گفت فاطمه راضی هستی اینا رو بدیم و صدقه اول زندگی رو هم اینطوری دادیم 😍☺️ و به ای ترتیب اثاث مختصر من بدون چیدمان عروس که با روبان و... هست تو خونه ای چهل و پنج متری که آقا داماد خودش تو حیاط منزل پدری ساخته بودن چیده شد . روز عروسی من لباس عروس کرایه کردم، به یه آرایشگاه خیلی ساده رفتم و ماشین عروس هم نداشتم چون مسیر آرایشگاه تا خونه یه کوچه هم نبود😊، عروسی ما در منزل صورت گرفت با مختصر مهمان های درجه اول از دو خانواده ، این در حالی بود که اکثر دوستان من که همون سال یا یکی دو سال قبل و بعد ما ازدواج کردن، همه در سالن و با تشریفات معمول ازدواج کردن. شاید اگر اطرافیان یه مقدار کمک میکردن من هم عروسی مجلل تری میگرفتم اما فکر نکنید ازین بابت ناراحت بودم و یا هستم ازدواج من شبیه به ازدواج دختر رسول خدا صورت گرفت ، این برای من باعث افتخاره و مهم این بود که ما دو زوج عاشق😜 به هم رسیدیم این شاید هنجار شکنی محسوب میشد و قطعا سخت بود اما همیشه خوشحالم که راه درست و کار درست رو انتخاب کردم و البته (هذا من فضل ربی ) این نکته رو هم بگم که یکی از علتهایی که باعث میشد من به این سادگی ها رضایت بدم این بود که آدم تو سنین پایین تر کمتر به تجملات و چشم و هم چشمی ها توجه داره. الان من هم درسم رو خوندم، هم بچه دار شدم و هم تجربه سالها زندگی رو دارم و از خیلی هم سن و سالای خودم جلو ترم☺️ دخترهای خوب سرزمینم ... امروز هم خیلی ها هستن که پا روی رسم و رسومات خرافی و غلط و دست وپا گیر میگذارن و آینده خودشون رو درست و زود و خوب رقم میزنن، بیاید جزو این خط شکن های پر افتخار باشید😍
راستی...اسم مجازی من مجداست... دلیلشو یه جای دیگه گفتم.. اگه دوست داشتید بدونید....😉
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انتخاب شما کدومه؟!!!! بالاترین کار برای امام زمان⁉️ یا بزرگترین خیانت به خدا و شهدا و امام زمان⁉️ 🌸بانوصادقی اینجاست🌸 🌸👈عضوشوید👉🌸
✨ یه تیر و سه نشون: 📌هم بازی 📌هم آموزشی 📌و هم تقویت هوش از این بازیا به بچه ها یاد بدید👇👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نمونه ای که با توجه به سن و توانایی های فرزندتون میتونید سخت‌تر یا آسون‌ترش کنید😇 ✅تقویت هوش دیداری ✅تقویت و ✅شناخت رنگ‌ها 🌸بانوصادقی اینجاست🌸 🌸👈عضوشوید👉🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خب او‌ن کسی رو غیر از من نداره...😭🥺 ای کاش همه مامان هایی که قصد سقط عمدی جنین های معصوم خودشون رو دارن یه لحظه به این جمله فکر کنند که جنین، زمانی که داره مظلومانه جان میده و دست و پا می‌زنه، جایی غیر از رحم مادر برای پناه بردن نداره...😭 🌸بانوصادقی اینجاست🌸 🌸👈عضوشوید👉🌸
دختر دار که شدی باید هنرمند هم باشی.... باید با سرانگشتان ظریف عاطفه گره از گیسوان بهم پیچیده دنیای دخترت باز کنی☺️ دختر دار که شدی باید لطیف تر بشوی... برای نوازش های مکرر این گُل🌹 خلاصه که می‌خواستم پُزِ بافت تیغ ماهیمو بدم😁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر وقت خیلی دلت گرفته بود... یا از گرفتاری های دنیا خسته شدی...🤲❤️ 🌸بانوصادقی اینجاست🌸 🌸👈عضوشوید👉🌸
... ✋💔 می گفت : همیشه عکس یه شهید تو اتاقتون داشته باشید.. پرسیدیم چرا؟ گفت : اینا چشماشون معجزه میکنه. هر وقت خواستید گناه کنید فقط کافیه یه نگاهتون بهشون بخوره. می گفت: بنده‌ها فراموش کارن؛ یادشون میره یکی اون بالا هست که همه چیزو میبینه. ولی این شهدا انگار انعکاس ِنگاه خدان. انگار با نگاهشون بهت میگن ما رفتیم که تو با گناهات ظهور و عقب بندازی؟ ما رفتیم که تو یادت بره خدایی هست؟ میگی جوونم؛ میگه منم جوون بودم شهید شدم. بهتر نیست یه بهونه بهتر بیاری؟! می گفت : خیلی جاها جلوتونو میگیرن. 🕊 ❣برای شادی روح پاک و مطهر همه شهدا ❣برای تعجیل در فرج آقا صاحب الزمان صد صلوات هدیه میکنیم📿 و امروزمون رو مزین میکنیم به نام و یادِ این شهید عزیز🌹
اولین چیزی که ادم صبح باید ببینه یه دونه از ایناست😍🐣 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به نظر من اینکه دختر چهارساله بتونه موهاشو خودش با سلیقه خودش ببنده خیلی خوبه... ما مادرها گاهی خودمون اجازه نمیدیم بچه هامون رشد کنن!! چجوری....؟با انجام دادن تمام کارهاش با در خدمت بودن تمام وقت..و این نه محبته نه لطف ... اینکه شما از قوی شدن...بزرگ شدن....مستقل شدن... و توانمند شدن بچت جلوگیری کنی فقط ظلمه😔 لطفا ظالم نباشیم❌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خیلی از پدرمادرهای امروز این ذهنیت اشتباه رو دارن که هرچه بچه خواست باید براش مهیا کنن و اگر نتونستن خواسته های بچه شونو براورده کنن،فکر میکنن که بچه عقده ای بار میاد،و با مشکلات مواجه شدن بچه رو بد میدونن درصورتی که ما وقتی علم و اگاهی درمورد مساله ای رو نداشته باشیم دچار این خطا ها میشیم بهتره بشینیم پای صحبت یک نویسنده و روانشناس غربی که البته شهید مطهری هم حرفای ایشونو تایید کرده شاید از اون ها بهتر یاد گرفتیم پ.ن:ما نیازمند اموزش دیدن هستیم به خانواده‌ی بزرگ ما بپیوندید☺️👇 http://eitaa.com/bano_sadeghy در روبیکا هم همراهمون باشید💞👇 https://rubika.ir/banosadeghy (حتما مطالب را با ذکر منبع نشر بفرمایید. متشکریم🌹)
این پست فک کنم واسه یکساله پیشه که تو کانال بارگزاری کردیم.... دیدم الان وقتشه دوباره شنیده بشه... گاهی هم برید یه چرخی بزنید اون بالاها ... محتواها کولاک میکنه انقد خوبه😍😅
خانواده بزرگ ما😍
سلام😊 مجدا هستم، مادر هفت کوچولو☺️ وقتی ابراز لطف دوستان رو دیدم منم به شوق اومدم که بیشتر توضیح بد
سلام دوباره خدمت اعضا دوست داشتنی خودم😊 تا ازدواج رو براتون گفتم ازدواج ما روز مبعث حضرت رسول اکرم صلی الله بود ، اون زمان دهم تیر میشد ،دوماهی فرصت داشتیم تا مدرسه رفتن من، آخه تازه قرار بود برم دوم دبیرستان. تو اون دو ماه هفته ای دوسه بار میرفتیم کوه، با موتور میرفتیم تا جمشیدیه و ازونجا میرفتیم بالا ، انقدر زود میرفتیم که نماز صبح رو بالا میخوندیم ، از بهترین تفریحاتمون بود، سالم و کم خرج و دونفره😊ولی حیف که زود تموم شد و اول مهر رسید😥 با هزار مکافات تو یه دبیرستان روزانه اسم نوشته بودم( اخه اسمامون تو شناسنامه نرفته بود، یه محضر آشنا رفته بودیم😉) صبح بلند میشدم ، صبحانه آماده میکردم ،یه نامه عاشقانه مینوشتم و میرفتم مدرسه ، عین یه بچه خوب😊چون من باید حدود شش و نیم میرفتم و آقای همسر ساعت هشت ، ظهر برمیگشتم و تازه باید ناهار درست میکردم ، بعد یه مدت همسر جان گفتن باید کلاس زبان هم بری استعدادشو داری و لازمه. این شد که وقتی از مدرسه برمیگشتم بدو بدو یه چیزی آماده میکردم و میخوردیم و برا ساعت دو نیم دوباره میرفتم کلاس زبان ، باز بدو بدو برمیگشتم و کارهای خونه و بعدم شام رو آماده میکردم ، ما ترجیح داده بودیم بجای اینکه پول خرج خرت و پرت و وسایل خونه و لباس... کنیم ، خرج تحصیل کنیم 😎،برای همین هردو کلاس زبان رو ادامه دادیم... دوسال دبیرستان به سختی گذشت ، تو این مدت نگذاشتم نمراتم پایین بیاد یادمه شبهای امتحان تا چهار صبح بیدار میموندم ، خلاصه سال دوم تموم شد و تابستون از راه رسید با برنامه های متنوع😍، یکیش این بود که بچه های محل رو جمع کرده بودیم خونمون و من بهشون قران درس میدادم ، هر دو سه هفته یبار هم با رضایت اولیا میبردیمشون اردو😃 برنامه کوه هم به راه بود و علاوه بر اینها من کلاس کنگ فو و تیراندازی هم میرفتم انقدر پیشرفت کرده بودم که برای هر دو بهم پیشنهاد دادن که میتونی وارد تیم ملی بشی و همه اینها با تشویق های آقای همسر انجام میشد،سال سوم و پیش رو هم خوندم و همزمان زبان رو ادامه دادم تا تافل .تابستان ها برنامه آموزش قرآن هم همچنان برقرار بود و حالا تقریبا سه سال از ازدواج پربار ما😎 گذشته بود و من مطمئنم اگر ازدواج نکرده بودم انقدر پیشرفت نمیکردم ، همه اینها در حالی بود که مهمانی هم میدادم و میرفتم و... راستی یه چیزی درباره آشپزی بهتون بگم 🙈 من تقریبا هیچی از آشپزی نمیدونستم ، انقدر که یبار برادر شوهرم اینا اومدن خونمون و من نخود پلو درست کردم ولی با نخود ابگوشتی😜😆و یبار مادرم اینا مهمان ما بودن که باقالی پلو درست کرده بودم بدون شوید😉 یبارم برا خودمون لوبیا پلو درست کردم ، دیده بودم مادرم تو قرمه سبزی یه تیکه لواشک میندازه و خیلی خوشمزه میشه، منم اومدم هنرمندی کنم ، تو مایه لوبیا پلو لواشک انداختم، اونم یه تکه بزرگ 😀 و اینطوری ترشه برنج یه غذای جدید شد که تا همین امروز یادش میوفتیم و کلی میخندیم تو همین ایام من کنکور دادم و رشته مورد علاقه ام ینی قران و حدیث واحد شمال قبول شدم که یه اتفاق جدید و دوست داشتنی مسیر زندگیمون رو تغییر داد...‌‌‌.. من باردار شدم😍 و پسر اولم شش روز بعد از بیست سالگی ام بدنیا اومد و من ترجیح دادم دانشگاه رو به تعویق بندازم......... ادامه در قسمت های بعدی😉😉 تو دروس این چند روز آخر یه چیز جدید یاد گرفتم، فک کردم برا شما هم جالب باشه ( یکی از نامهای خداوند رَب هست به معنی پرورش دهنده ، استاد در توضیح این نام خداوند میگفت ینی خدا شما رو آفرید و در تمام لحظات زندگی، در تمام اتفاقات ، در حال رشد دادن شماست و اصلا کار خدا رشد و پرورش شماست پس آرام باشید و خودتون رو به خدا بسپرید😭😭😭 چه خدای مهربونی ومن در تمام این سالها با تمام وجود حس کردم (رب )دارم
پیام‌های زیادی اومده که دوست دارید زودتر بقیه داستان زندگی ما رو بخونید😊 و من میخوام همشو یکجا براتون ارائه بدم....نظرتون درباره عکس پایین چیه😉
همین پیام‌های شما انگیزه میده برای ادامه دادن....🥺😍 خدایا میشه منم سهیم کنی در حضور بابرکت این شیعیان امیرالمونین 🥺... میشه منم سهمی در خوشحال کردن پیامبر داشته باشم اونجا که فرمود من به زیادی امتم افتخار میکنم😍 میشه اینها رو ذخیره قبر و قیامت ما قرار بدی🤲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خواستند فلسطین را "محو" کنند؛ فلسطین دنیا را "فتح" کرد✌️ 🌸بانوصادقی اینجاست🌸 🌸👈عضوشوید👉🌸
آقا من میخوام برم اونجا😂 الان یه عده کج فهم میان میگن دیدی... دیدی این مقصدش عمان نبود😂 راستی ما بیایم ایران برا اونا که وویس پخش کردن بد میشه که!!! اونوقت باید این جمله رو با خودشون تکرار کنن: لعنت بر دهانی که بی‌موقع باز شود😅
📍شبستان عمومی راهرو ۱۴ غرفه انتشارات حماسه یاران اگه رفتید نمایشگاه یه سری هم به این غرفه بزنید.... کتاب‌های جالبی میبینید😁مخصوصا اون سبزه روی میز😍
فردا صبح برای خرید این کتاب عازم مصلی و نمایشگاه کتاب هستیم اگر ساعت ۱۰ صبح اونجا بودید در این غرفه منتظرتونم
دیگه امیدوارم باهوشای عزیز حدس زده باشید اون کتاب سبز جذاب چه کتابیه😍 درسته خودم نیستم ولی نماینده مو میتونید فردا تو نمایشگاه ملاقات کنید...😊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امتحانات آخرالزمان روز به روز سخت‌تر میشود...💔 مرحوم علامه مصباح یزدی؛ دعا کنیم مسلمان از دنیا بریم، مراتب توحید پیشکش!!! خوش به حال آنان که فهمیدن چطور زندگی کنند... 🌸بانوصادقی اینجاست🌸 🌸👈عضوشوید👉🌸
🪴 والدین آگاه تا وقتی که خطری کودک رو تهدید نمی کنه، در کار کودک دخالتی نمی‌کنن بلکه آزاد میذارنش تا؛ تجربه کنه، لذت ببره و رشد کنه. 🌸بانوصادقی اینجاست🌸 🌸👈عضوشوید👉🌸
مکالمات خواهر برادری... از سمت یک برادر شکموی قلدر😁 شما به بچه ها توجه کنید... نه به حرفهای پشت صحنه😄