✨🌙⭐خدایا در این شب آرام بر دوستانم یه خیال راحت یه خاطر جمع یه فکر آروم یه دل خوش یه محفل عاشقانه وگرم و یه عالمه حس خوب زندگی عطاکن، آمین🤲 به خانواده‌ی بزرگ ما بپیوندید☺️👇 http://eitaa.com/bano_sadeghy در روبیکا هم همراهمون باشید💞👇 https://rubika.ir/banosadeghy (از اینکه مطالب را با ذکر منبع نشر میفرمایید متشکریم🌹)

سلام صبح بخیر براتون لُپ لُپ آوردم😂🥰 به خانواده‌ی پر جمعیت ما بپیوندید☺️👇 http://eitaa.com/bano_sadeghy در روبیکا هم همراهمون باشید💞👇 https://rubika.ir/banosadeghy (از اینکه مطالب را با ذکر منبع نشر میفرمایید متشکریم🌹)

دیگه لقمه خورم شده 😋 وقتی بچه ها رو اجبار به خوردن نکنید... بجاش به موقع بیدارشون کنید... هله هوله بهشون ندید.... مراقب باشید که دچار یبوست نشن.... و از همه مهمتر چنتا بچه دیگه دورو برشون باشه که بدونن اگه نخورن یکی دیگه میخوره😁 هیچ وقت مشکل بدغذایی با بچه ها نخواهید داشت☺️

🔸یک خانواده یهودی با هشت بچه پشت سرهمی! کسب و کارشون هم صابون سازی دستی ارگانیکه! 🔺(همین یهودیا که ریاست who رو بر عهده دارن، برای شیعه ایرانی نسخه فرزند کمتر میپیچن و خودشون... ) 🔹[خاخام های یهودی:هر زن یهودی برای رفتن به بهشت دست کم باید هشت فرزند به دنیا بیاورد!] #جنگ_جهانی_جمعیت #جهاد_فرزندآوری_یهودیا به خانواده‌ی پر جمعیت ما بپیوندید☺️👇 http://eitaa.com/bano_sadeghy در روبیکا هم همراهمون باشید💞👇 https://rubika.ir/banosadeghy (از اینکه مطالب را با ذکر منبع نشر میفرمایید متشکریم🌹)

☺️قسمت چهارم: شب بعد شام تصمیم گرفتیم بریم آستارا خوشحال شدم و به خودم گفتم آخیش.... یه چند ساعتی که تو راهیم بعدشم تو بازار و .... دوباره تو ماشین برا بقیشم خدا بزرگه صبح شاد و شنگول وسایلمو برداشتم که بزارم تو ماشین... یهو عمه جان گفتن، فاطمه جون شما بیا تو ماشین ما... من😳 نه عمه آخه شما جا ندارید که شماو حاج آقا و راهله و مهناز و ..... مامانم اینجور وقتا سریع به کمکم میشتافت، گفت نه حاج خانوم اذیت میشید جاتون تنگ میشه ، عمه جان که فکر همه جا رو کرده بود گفت ،خب مهناز میاد پیش شما😄 رفتم دیگه... 🚶‍♀ نشستیم تو ماشین ،من افتادم پشت صندلی شاگرد ، جایی که پسر عمه نشسته بود ، خیلی سختم بود، گاهی عمه یه سوالی میکرد و من بعد قورت دادن اب دهنم خیلی کوتاه یه جوابی میدادم ، تمام سعی ام رو میکردم که خیلی متین و شکیل جواب بدم اما این استرس لهنتی نمیگذاشت😓 ،شده بیاید صحبت کنید اول حرفاتون یهو یه صدای نازک بیاد 🤪دو سه مرتبه اول کلامم با آژیر شروع شد وای که چقد دلم میخواست زودتر برسیم اما این تازه اول ماجرا بود ،بس که سفت نشسته بودم پام خواب رفته بود ، داشتم ریز ریز به پام میزدم که یهو عمه گفت فاطمه جون چی شده ؟ گفتم هیچی راهله گفت نکنه پات خواب رفته من:نه چیزی نیست 🥴 عمه :فدات شم خوب پاتو دراز کن ، پاتو بزار کنارداود😰 از من انکار و از عمه اصرار و بالاخره پامو از کفش درآوردم و از کنار در دادم جلو ، اون لحظه حاضر بودم نیم ساعت پام گز گز کنه ولی پامو نزارم جلو ، آخه حالا دیگه باید سفت تر نگهش می‌داشتم که صاف بچسبه به در 😩 ...... #داستان_زندگی_من

😂 طرز صدا کردن زمانی که غذا آماده است : 😊تخم مرغ : عزیزم الهی مادر فدات بشه بیا غدا حاضره ... 😊کوکو : عزیزم غذا آماده است ... 😊خورشت : بیا دیگه غذا یخ کرد ... 😔 مرغ : ما الان میخوریم جمع میکنیم ها ... اومدی اومدی !!! 😳 کباب : اصن صدا نمیکنن !!! بعد میگن هرچی صدا کردیم نیومدی !!!😅🤣😂😅😁😄 #طنز به خانواده‌ی پر جمعیت ما بپیوندید☺️👇 http://eitaa.com/bano_sadeghy در روبیکا هم همراهمون باشید💞👇 https://rubika.ir/banosadeghy (از اینکه مطالب را با ذکر منبع نشر میفرمایید متشکریم🌹)

امشب اومدیم مهمونی جاتون خالی❤️ اگه گفتید کجا؟😋

علی اقا که عصای دست به معنای واقعی😘 منم چون عروس خوبیم با کمک نادیا دارم شام درست میکنم😅 عه لو دادم که😂

https://eitaa.com/joinchat/774570008C9052be5167 بچه های خانم عاشری هم توشون هستن😍

ته تغاریم که در عشق و حال😍

دوباره بیعت کنیم با سپه سالار حجت ابن الحسن خودتان را سپر بلای این آقا کنید.... ☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️ خدایا ما را از کج فهمی ها و نا فهمی ها به نور علم و آگاهی رهنمون باش❤️ به خانواده‌ی بزرگ ما بپیوندید☺️👇 http://eitaa.com/bano_sadeghy در روبیکا هم همراهمون باشید💞👇 https://rubika.ir/banosadeghy (از اینکه مطالب را با ذکر منبع نشر میفرمایید متشکریم🌹)