eitaa logo
بانوان فرهیخته ی فلارد🇮🇷🏴
139 دنبال‌کننده
11هزار عکس
11.1هزار ویدیو
404 فایل
ارتباط با مدیر کانال https://eitaa.com/hosseini12345
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 گریه یوسف را از پشت سر می‌شنیدم و می‌دیدم چشمان این رزمنده در برابر بارش اشک‌هایش می‌کند که مستقیم نگاهش کردم و بی‌پرده پرسیدم: «چی شده؟» از صراحت سؤالم، مقاومتش شکست و به لکنت افتاد: «بچه‌ها عباس رو بردن درمانگاه...» گاهی تنها خوش‌خیالی می‌تواند نفسِ رفته را برگرداند که کودکانه میان حرفش پریدم: «دیدم دستش شده!» 💠 و کار عباس از یک زخم گذشته بود که نگاهش به زمین افتاد و صدایش به سختی بالا آمد: «الان که برگشت یه راکت خورد تو .» از گریه یوسف همه بیدار شده بودند، زن‌عمو پشت در آمد و پیش از آنکه چیزی بپرسد، من از در بیرون رفتم. 💠 دیگر نمی‌شنیدم رزمنده از حال عباس چه می‌گوید و زن‌عمو چطور به هم ریخته و فقط به سمت انتهای کوچه می‌دویدم. مسیر طولانی خانه تا درمانگاه را با دویدم و وقتی رسیدم دیگر نه به قدم‌هایم رمقی مانده بود نه به قلبم. دستم را به نرده ورودی درمانگاه گرفته بودم و برای پیش رفتن به پایم التماس می‌کردم که در گوشه حیاط عباسم را دیدم. 💠 تخت‌های حیاط همه پر شده و عباس را در سایه دیوار روی زمین خوابانده بودند. به‌قدری آرام بود که خیال کردم خوابش برده و خبر نداشتم دیگر به رگ‌هایش نمانده است. چند قدم بیشتر با پیکرش فاصله نداشتم، در همین فاصله با هر قدم قلبم به قفسه سینه کوبیده می‌شد و بالای سرش از افتادم. 💠 دیگر قلبم فراموش کرده بود تا بتپد و به تماشای عباس پلکی هم نمی‌زد. رگ‌هایم همه از خون خالی شده و توانی به تنم نمانده بود که پهلویش زانو زدم و با چشم خودم دیدم این گوشه، عباس من شده است. زخم دستش هنوز با چفیه پوشیده بود و دیگر این به چشمم نمی‌آمد که همان دست، از بدن جدا شده و کنار پیکرش روی زمین مانده بود. 💠 سرش به تنش سالم بود، اما از شکاف پیشانی به‌قدری روی صورتش باریده بود که دلم از هم پاشیده شد. شیشه چشمم از اشک پُر شده و حتی یک قطره جرأت چکیدن نداشت که آنچه می‌دیدم نگاهم نمی‌شد. 💠 دلم می‌خواست یکبار دیگر چشمانش را ببینم که دستم را به تمنا به طرف صورتش بلند کردم. با سرانگشتم گلبرگ خون را از روی چشمانش جمع می‌کردم و زیر لب التماسش می‌کردم تا فقط یکبار دیگر نگاهم کند. با همین چشم‌های به خون نشسته، ساعتی پیش نگران جان ما را به دستم سپرد و در برابر نگاهم جان داد و همین خاطره کافی بود تا خانه خیالم زیر و رو شود. 💠 با هر دو دستم به صورتش دست می‌کشیدم و نمی‌خواستم کسی صدایم را بشنود که نفس نفس می‌زدم: «عباس! من بدون تو چی کار کنم؟ من بعد از مامان و بابا فقط تو رو داشتم! تورو خدا با من حرف بزن!» دیگر دلش از این دنیا جدا شده و نگران بار غمش نبودم که پیراهن را پاره کردم و جراحت جانم را نشانش دادم: «عباس می‌دونی سر حیدر چه بلایی اومده؟ زخمی بود، کردن، الان نمیدونم زنده‌اس یا نه! هر دفعه میومدی خونه دلم می‌خواست بهت بگم با حیدر چی کار کردن، اما انقدر خسته بودی خجالت می‌کشیدم حرفی بزنم! عباس من دارم از داغ تو و حیدر دق می‌کنم!» 💠 دیگر باران اشک به یاری دستانم آمده بود تا نقش خون را از رویش بشویم بلکه یکبار دیگر صورتش را سیر ببینم و همین چشمان بسته و چهره برای کشتن دل من کافی بود. اجازه نمی‌داد نغمه ناله‌هایم را بشنود که صورتم را روی سینه پُر خاک و خونش فشار می‌دادم و بی‌صدا ضجه می‌زدم. 💠 بدنش هنوز گرم بود و همین گرما باعث می‌شد تا از هجوم گریه در گلو نمیرم و حس کنم دوباره در جا شده‌ام که ناله مردی سرم را بلند کرد. عمو از خانه رسیده بود، از سنگینی ، دست روی سینه گرفته و قدم‌هایش را دنبال خودش می‌کشید. پایین پای عباس رسید، نگاهی به پیکرش کرد و دیگر ناله‌ای برایش نمانده بود که با نفس‌هایی بریده نجوا می‌کرد. 💠 نمی‌شنیدم چه می‌گوید اما می‌دیدم با هر کلمه رنگ از صورتش می‌پَرد و تا خواستم سمتش بروم همانجا زمین خورد. پیکر پاره‌ پاره عباس، عمو که از درد به خودش می‌پیچید و درمانگاهی که جز پرستارانش وسیله‌ای برای مداوا نداشت. 💠 بیش از دو ماه درد و مراقبت از در برابر و هر لحظه شاهد تشنگی و گرسنگی ما بودن، طاقتش را تمام کرده و عباس، دیگر قلبش را از هم متلاشی کرده بود. هر لحظه بین عباس و عمو که پرستاران با دست خالی می‌خواستند احیایش کنند، پَرپَر می‌زدم تا آخر عمو در برابر چشمانم پس از یک ساعت کشیدن جان داد...
💠 چشمانم را بستم و با همین چشم بسته، بریده حیدر را می‌دیدم که دستم روی ضامن لرزید و فریاد عدنان پلکم را پاره کرد. خودش را روی زمین می‌کشید و با چشمانی که از عصبانیت آتش گرفته بود، داد و بیداد می‌کرد: «برو اون پشت! زود باش!» دوباره اسلحه را به سمتم گرفته بود، فرصت انفجار از دستم رفته و نمی‌فهمیدم چه شده که اینهمه وحشت کرده است. از شدت خونریزی جانش تمام شده و حتی نمی‌توانست چند قدم مانده خودش را به سمتم بکشد که با تهدیدِ اسلحه سرم فریاد زد: «برو پشت اون بشکه‌ها! نمی‌خوام تو رو با این بی‌پدرها تقسیم کنم!» 💠 قدم‌هایم قوت نداشت، دیوارهای سیمانی خانه هر لحظه از موج انفجار می‌لرزید، همهمه‌ای را از بیرون خانه می‌شنیدم و از حرف تقسیم غنائم می‌فهمیدم به خانه نزدیک می‌شوند و عدنان این دختر زیبای را تنها برای خود می‌خواهد. نارنجک را با هر دو دستم پنهان کرده بودم و عدنان امانم نمی‌داد که گلنگدن را کشید و نعره زد: «میری یا بزنم؟» و دیوار کنار سرم را با گلوله‌ای کوبید که از ترس خودم را روی زمین انداختم و او همچنان وحشیانه می‌کرد تا پنهان شوم. 💠 کنج اتاق چند بشکه خالی آب بود و باید فرار می‌کردم که بدن لرزانم را روی زمین می‌کشیدم تا پشت بشکه‌ها رسیدم و هنوز کامل مخفی نشده، صدای باز شدن در را شنیدم. ساکم هنوز کنار دیوار مانده و می‌ترسیدم از همان ساک به حضورم پی ببرند و اگر چنین می‌شد، فقط این نارنجک می‌توانست نجاتم دهد. 💠 با یک دست نارنجک و با دست دیگر دهانم را محکم گرفته بودم تا صدای نفس‌های را نشنوند و شنیدم عدنان ناله زد: «از دیشب که زخمی شدم خودم رو کشوندم اینجا تا شماها بیاید کمکم!» و صدایی غریبه می‌آمد که با زبانی مضطرب خبر داد: «دارن می‌رسن، باید عقب بکشیم!» انگار از حمله نیروهای مردمی وحشت کرده بودند که از میان بشکه‌ها نگاه کردم و دیدم دو نفر بالای سر عدنان ایستاده و یکی دستش بود. عدنان اسلحه‌اش را زمین گذاشته، به شلوار رفیقش چنگ انداخته و التماسش می‌کرد تا او را هم با خود ببرند. 💠 یعنی ارتش و نیروهای مردمی به‌قدری نزدیک بودند که دیگر عدنان از خیال من گذشته و فقط می‌خواست جان را نجات دهد؟ هنوز هول بریدن سر حیدر به حنجرم مانده و دیگر از این زندگی بریده بودم که تنها به بهای از خدا می‌خواستم نجاتم دهد. در دلم دامن (سلام‌الله‌علیها) را گرفته و با رؤیای رسیدن نیروهای مردمی همچنان از ترس می‌لرزیدم که دیدم یکی عدنان را با صورت به زمین کوبید و دیگری روی کمرش چمباته زد. 💠 عدنان مثل حیوانی زوزه می‌کشید، دست و پا می‌زد و من از ترس در حال جان کندن بودم که دیدم در یک لحظه سر عدنان را با خنجرش برید و از حجم خونی که پاشید، حالم زیر و رو شد. تمام تنم از ترس می‌تپید و بدنم طوری یخ کرده بود که انگار دیگر خونی در رگ‌هایم نبود. موی عدنان در چنگ هم‌پیاله‌اش مانده و نعش نحسش نقش زمین بود و دیگر کاری در این خانه نداشتند که رفتند و سر عدنان را هم با خودشان بردند. 💠 حالا در این اتاق سیمانی من با جنازه بی‌سر عدنان تنها بودم که چشمانم از وحشت خشک‌شان زده و حس می‌کردم بشکه‌ها از تکان‌های بدنم به لرزه افتاده‌اند. رگبار گلوله همچنان در گوشم بود و چشمم به عدنانی که دیگر به رفته و هنوز بوی تعفنش مشامم را می‌زد. جرأت نمی‌کردم از پشت این بشکه‌ها بیرون بیایم و دیگر وحشت عدنان به دلم نبود که از تصور بریدن سر حیدرم آتش گرفتم و ضجه‌ام سقف این سیاهچال را شکافت. 💠 دلم در آتش دلتنگی حیدر پَرپَر می‌زد و پس از هشتاد روز دیگر از چشمانم به جای اشک، خون می‌بارید. می‌دانستم این آتشِ نیروهای خودی بر سنگرهای داعش است و نمی‌ترسیدم این خانه را هم به نام داعش بکوبند و جانم را بگیرند که با داغ اینهمه عزیز دیگر برایم ارزش نداشت. موبایل خاموش شده، حساب ساعت و زمان از دستم رفته و تنها از گرمای هوا می‌فهمیدم نزدیک ظهر شده و می‌ترسیدم از جایم تکان بخورم مبادا دوباره اسیر داعشی شوم. 💠 پشت بشکه‌ها سرم را روی زانو گذاشته، خاطرات حیدر از خیالم رد می‌شد و عطش با اشکم فروکش نمی‌کرد که هر لحظه تشنه‌تر می‌شدم. شیشه آب و نان خشک در ساکم بود و این‌ها باید قسمت حیدرم می‌شد که در این تنگنای تشنگی و گرسنگی چیزی از گلویم پایین نمی‌رفت و فقط از درد دلتنگی زار می‌زدم... ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎
✨بسم الله الرحمن الرحيم✨ 🌹 آیات 131 و 132 سوره نساء 💥 وَلِلَّهِ مَا فِى الْسَماَوَاتِ وَمَا فِى الْأَرْضِ وَلَقَدْ وَصَّيْنَا الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتاَبَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَإِيَّاكُمْ أَنِ اتَّقُوا اللَّهَ وَإِنْ تَكْفُرُوا فَإِنَّ لِلَّهِ مَا فِى السَّمَاواتِ وَمَا فِى الْأَرْضِ وَكَانَ اللَّهُ غَنِيّاً حَمِيداً (131) 💥 وَلِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْض وَكَفَى‏ بِاللَّهِ وَكِيلا (132) ً : و آنچه در آسمان ‏ها و آنچه در زمین است براى خداست و همانا كسانى را كه پیش از شما كتاب آسمانى داده شدند و نیز شما را به تقواى الهى سفارش كردیم و اگر كافر شوید، آنچه در آسمان‏ ها و آنچه در زمین است براى خداست و خداوند همواره بى‏ نیاز و ستوده است. (131) و براى خداست آنچه در آسمان‏ها و آنچه در زمین است و خداوند بس كارساز است. (132) 🌷 : آسمان ها 🌷 : زمين 🌷 : بی نیاز 🌷 : ستوده این آیات همانند سایر آیات سوره نساء در مدينه نازل شده است. در آيه قبل به اين حقيقت اشاره شد كه اگر دو همسر نمی توانند با هم کنند و اگر نمی توانند با هم سازش کنند و ضرورتى ايجاب كند كه دو همسر بخواهند از هم جدا شوند، و چاره‌ اى از آن نباشد، اقدام بر اين كار بى ‌مانع است و از آينده نترسند، زيرا آنها را از فضل و كَرَم خود بى ‌نياز خواهد كرد، در آيه 131 سوره نساء اضافه مى ‌كند: وَ لِلّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ؛ و آنچه در آسمان ها و آنچه در زمین است برای خداست. كسى كه چنين ملک بى‌انتها و قدرت بى ‌پايان دارد از بى‌نياز ساختن بندگان خود عاجز نخواهد بود. سپس براى تأكيد درباره در اين مورد و هر مورد ديگر، مى ‌فرمايد: وَ لَقَدْ وَصَّيْنَا الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَ إِيّاكُمْ أَنِ اتَّقُوا اللّهَ؛ و همانا کسانی را که پیش از شما کتاب آسمانی داده شدند و نیز شما را به تقوای الهی سفارش کردیم. بعد روى سخن را به كرده و مى‌ فرماید: وَ إِنْ تَكْفُرُوا فَإِنَّ لِلّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ كانَ اللّهُ غَنِيًّا حَمِيداً؛ و اگر کافر شوید، آنچه در آسمان ها و آنچه در زمین است برای خداست و خداوند همواره بی نیاز و ستوده است. در آيه بعد بار دیگر روى اين جمله تكيّه مى‌كند وَ لِلّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْض؛ و برای خداست آنچه در آسمان ها و آنچه در زمین است. وَ كَفى بِاللّهِ وَكِيلاً: و خداوند بس نگهبان است. 🔹 نساء ✅ و الهى، ضامن اجراى وعده ‏هاى اوست. ✅ سفارش به سفارش همه‏ ى انبیاست و تكرار این توصیه در همه ادیان، از اصول مهم تربیتى است. ✅ مشترک بودن دستورات الهى در همه ادیان، عمل به آنها را آسان مى‏ نماید. ✅ بى‏ تقوایى زمینه ساز است. ✅ ، مردم را از تحت قدرت خدا خارج نمى‏ كند. ✅ چون بى نیاز مطلق است پس باید ستایش شود. ✅ به ایمان و تقواى مردم نیازى ندارد. ✅ به كسى كنید كه مالک آسمان ‏ها و زمین است. ✍تهیه و تنظیم : استاد عاشوری
✨بسم الله الرحمن الرحيم✨ 🌹 آیه 176 سوره نساء 🌹 آیه پایانی سوره نساء 💥يَسْتَفْتُونَكَ قُلْ اللَّهُ يُفْتِيكُمْ فِي الْكَلالَةِ إِنِ امْرُؤٌاْ هَلَكَ لَيْسَ لَهُ وَلَدٌ وَلَهُ أُخْتٌ فَلَهَا نِصْفُ مَا تَرَكَ وَهُوَ يَرِثُهَا إِنْ لَمْ يَكُنْ لَهَا وَلَدٌ فَإِنْ كَانَتَا اثْنَتَيْنِ فَلَهَا الثُّلثَانِ مِمَّا تَرَكَ وَإِنْ كَانُوا إِخْوَةً رِجَالاً وَ نِسَاءً فَلِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ أَنْ تَضِلُّوا وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيم ٌ : (اى پیامبر!) از تو درباره کلاله فتوا مى خواهند، بگو: خداوند درباره ى (ارث) كلاله به شما چنین فتوا مى دهد كه: اگر مردى بمیرد و فرزندى نداشته باشد ولى خواهرى داشته باشد، نصف آنچه به جا گذاشته از آنِ خواهر است و او نیز از خواهرش اگر فرزندى نداشته باشد همه اموال را ارث مى برد و اگر دو خواهر باشند، دو سوّم دارایى به جامانده را ارث مى برند و اگر چند برادر و خواهر باشند سهم ارث برای مرد مانند دو زن است. خداوند احكام را براى شما بیان مى كند تا گمراه نشوید و خداوند به همه چیز دانا است. 🌷 : در اين آیه منظور برادران و خواهران 🔴 : این آیه همانند سایر آیات سوره نساء در مدينه نازل شده است. از جابر بن عبد اللّه انصارى چنين نقل كرده‌ اند كه مى‌ گويد: من شديداً بيمار بودم، پيامبر صلّى اللّه عليه و آله به عيادت من آمد من كه در فكر مرگ بودم به پيامبر عرض كردم: وارث من فقط خواهران من هستند، ميراث آنها چگونه است؟ اين آيه كه نام دارد نازل شد و ميراث آنها را روشن ساخت. اين آيه مقدار برادران و خواهران را بيان مى ‌كند و ارث بردن خواهر و برادر مربوط به زمانی است که میت فرزندی نداشته و پدر و مادرش هم از دنیا رفته باشند. درباره ارث خواهران و برادران، دو آيه در نازل شده است يكى آيه ١٢ سوره نساء كه ناظر به برادران و خواهران «مادرى» است اما در آيه 176 سوره نساء درباره خواهران و برادرانى است که از یک پدر و مادر متولد شدن یا فقط پدرشان یکی است که این آیه به پیامبر می فرماید: يَسْتَفْتُونَكَ قُلِ اللّهُ يُفْتِيكُمْ فِي الْكَلالَةِ؛ از تو درباره کلاله فتوا می خواهند، بگو خداوند درباره ارث کلاله به شما فتوا می دهد. 1⃣ إِنِ امْرُؤٌ هَلَكَ لَيْسَ لَهُ وَلَدٌ وَ لَهُ أُخْتٌ فَلَها نِصْفُ ما تَرَكَ؛ اگر مردی بمیرد و فرزندی نداشته باشد ولی خواهری داشته باشد، نصف آنچه به جا گذاشته از آن خواهر است. 2⃣ وَ هُوَ يَرِثُها إِنْ لَمْ يَكُنْ لَها وَلَدٌ؛ و او نیز از خواهرش اگر فرزندی نداشته باشد همه اموال را ارث می برد. یعنی اگر زنی از دنیا برود و فرزندی نداشته باشد و فقط یک برادر ( برادر از پدر و مادری یا پدری تنها ) داشته باشد تمام ارث او به برادر می رسد. 3⃣ فَإِنْ كانَتَا اثْنَتَيْنِ فَلَهُمَا الثُّلُثانِ مِمّا تَرَكَ؛ و اگر دو خواهر باشند دو سوم دارایی به جا مانده را ارث می برند یعنی هر کدام یک سوم که مجموع آن دو سوم است به شرطی که مرد میت فرزندی ندارد و دو خواهر فقط داشته باشد. 4⃣ وَ إِنْ كانُوا إِخْوَةً رِجالاً وَ نِساءً فَلِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ؛ و اگر چند برادر و خواهر باشند سهم ارث برای مرد مانند دو زن است. 🔴 چرا سهم مرد دو برابر زن است؟ هزینه های بر عهده مرد است حتی اگر زن ثروت بسیار زیادی داشته باشد باز مخارج زندگی بر عهده مرد است. تأمين مسکن ، خوراک و پوشاک بر عهده مرد است و زن مسئولیتی در قبال آن ندارد. مرد باید به زن دهد و تمام مخارج زندگی زن بر عهده ی مرد است. علاوه بر آن در دین اسلام و بر اساس آیه 4 سوره نساء و بر خلاف آنچه که بعضی ها فکر می کنند که هنگام طلاق مرد باید مهریه بدهد اما مهریه باید هنگام ازدواج توسط مرد به زن داده شود. همچنین جهاد بر عهده مردان است و بر زنان واجب نیست. بر اساس حکمت خداوند و بر اساس این نکات، ارث مرد دو برابر زن است و اگر ارث مرد و زن برابر باشد منصفانه نیست زیرا مرد در طول زندگی هزینه های زیادی بر عهده اوست که این هزینه ها بر عهده زن نیست. حتماً راهى را كه نشان مى‌ دهد راه صحيح و واقعى است و در پایان آیه می فرماید: يُبَيِّنُ اللّهُ لَكُمْ أَنْ تَضِلُّوا وَ اللّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ: خداوند احکام را برای شما بیان می کند تا گمراه نشوید و خداوند به همه چیز داناست. 🔹🔹 ✅ وظیفه ى ، براى یادگیرى مسایل و احكام دینى، رجوع به رهبران دینى است. ✅ براى دنیاى مردم برنامه دارد. موضوع ارث از یک جهت موضوعى اقتصادى و از جهتى موضوعى خانوادگى است و دین به لحاظ هر دو جهت، براى آن احكامى مقرّر داشته است. ✍تهیه و تنظیم : استاد عاشوری
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 آیه ۱۰۸ سوره مائده 💥أَدْنَىٰٓ أَنْ يَأْتُوا بِالشَّهَادَةِ عَلَىٰ وَجْهِهَآ أَوْ يَخَافُوٓا أَنْ تُرَدَّ أَيْمَانٌ بَعْدَ أَيْمَانِهِمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اسْمَعُوا ۗ وَ اللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ : این به خاطر این كه شاهدان شما شهادت را به صورتی درست و صحیح ادا كنند و یا بترسند که (دروغ هایشان فاش شود و) سوگندهایی جای سوگندهای آنها را بگیرد، به حقیقت نزدیک ‌تر است. و خداوند را تقوا پیشه كنید و بشنوید؛ و خداوند گروه فاسقین را هدایت نمی کند. 🌷 : نزدیکتر 🌷 : بترسند 🌷 : برگردانده شود 🌷 : سوگندها 🌷 : بشنوید 🌷 : هدایت نمی کند 🌷 : کسانی که از مسیر الهی خارج شدند موضوع اين آيه در ادامه آیه قبلی است. این آیه در حقيقت فلسفه احكامى را كه در زمينه در آيات قبل گذشت بيان مى ‌كند كه اگر طبق دستور بالا عمل شود يعنى دو را بعد از نماز و در حضور جمع به گواهى بطلبند، و در صورت بروز خيانت آنها، افراد ديگرى از ورثه جاى آنها را بگيرند و حقّ را آشكار سازند اين برنامه سبب مى ‌شود كه شهود در امر شهادت دقّت به خرج دهند و آن را بر طبق واقع به خاطر ترس از يا به خاطر ترس از مردم انجام دهند مبادا سوگندهايى جاى سوگندهاى آنها را بگيرد که می فرماید: «ذلِكَ أَدْنى أَنْ يَأْتُوا بِالشَّهادَةِ عَلى وَجْهِها أَوْ يَخافُوا أَنْ تُرَدَّ أَيْمانٌ بَعْدَ أَيْمانِهِمْ؛ این به خاطر این که شاهدان شما شهادت را به صورتی درست و صحیح ادا کنند و یا بترسند که [دروغ هایشان فاش شود و] سوگندهایی جای سوگندهای آنها را بگیرد، به حقیقت نزدیکتر است» در حقيقت اين كار سبب مى ‌شود كه حدّاكثر ترس از مسئوليّت در برابر و يا بندگان خدا در آنها بيدار گردد و از محور حقّ منحرف نشوند. و در آخر آيه براى تأكيد روى تمام احكام گذشته دستور مى ‌دهد: «وَ اتَّقُوا اللّهَ وَ اسْمَعُوا وَ اللّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفاسِقِينَ؛ و خداوند را تقوا پیشه کنید و بشنوید و خداوند گروه فاسقین را هدایت نمی کند.» یعنی خود را از انجام دادن گناهان حفظ کنیم و از مخالفت خدا پرهیز کنیم و لطف و رحمت خدا را برای خود حفظ کنیم. 🔹پیام های آیه ۱۰۸ سوره مائده ✅ یکی از عواملی که باعث می شود فرد دست به نزند نگرانی از رسوایی در جامعه است زیرا آبرویش می رود. ✅ چنان کنیم که نا اهلان عادل نما نتوانند با سوگند دروغ، زحمات ما را هدر دهند و بدانند که اظهارات نادرستشان توسط گروه بهتری رد می شود. ✅ در امر وصیت ، سوگند و شهادت، داشته باشیم. ✅ شهادت ناحق ، نشانه است. ✍تهیه و تنظیم : استاد عاشوری
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 آیه ۵۰ سوره أنعام 💥قُلْ لَآ أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزَآئِنُ اللَّهِ وَلَآ أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلَآ أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ ۖ إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَىٰٓ إِلَيَّ ۚ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمَىٰ وَالْبَصِيرُ ۚ أَفَلَا تَتَفَكَّرُونَ : بگو: من به شما نمی ‌گویم كه گنجینه‌ های خدا نزد من است، و نیز غیب هم نمی ‌دانم، و نمی ‌گویم كه فرشته ‌ام؛ فقط از آنچه به من وحی شده پیروی می ‌كنم. بگو: آیا نابینا و بینا یكسانند؟! پس چرا نمی ‌اندیشید؟ 🌷 : بگو 🌷 : نمی گویم 🌷 : گنجینه ها 🌷 : فرشته 🌷 : پیروی می کنم 🌷 : آیا 🌷 : یکسان است 🌷 : نابینا 🌷 : بینا 🔴 اين آيه همانند سایر آیات سوره أنعام در مکه نازل شده است و دنباله پاسخگويى به اعتراضات گوناگون كافران و مشركان است و به سه قسمت از ايرادهاى آنها در جمله‌هاى كوتاه پاسخ داده شده است: 1⃣ نخست اين كه آنها به «صلّى اللّه عليه و آله و سلم» پيشنهاد معجزات عجيب و غريبى می دادند، و هر يک به ميل خود پيشنهادى داشتند، حتّى به مشاهده معجزات مورد درخواست ديگران نيز قانع نبودند؛ گاهى خانه ‌هايى از طلا، و گاهى نزول فرشتگان، و زمانى تبديل سرزمين خشک و سوزان مكّه به يک باغستان پر آب و ميوه! گويا آنها با اين تقاضاها يک نوع مقام الوهيّت و مالكيّت زمين و آسمان براى پيامبر انتظار داشتند. لذا در پاسخ اين افراد، به «صلّى اللّه عليه و آله» دستور مى ‌دهد «‌قُلْ لا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدِي خَزائِنُ اللّهِ؛ بگو من به شما نمی گویم که گنجینه های خدا نزد من است» «خزائن» جمع «خزينه» به معنى منبع و مركز هر چيزى است و به اين ترتيب خزائن اللّه، منبع همه چيز را دربر مى ‌گيرد كه از ذات بى ‌انتهاى كه سرچشمه همه كمالات و قدرت هاست، مى ‌باشد. 2⃣ سپس در برابر افرادى كه انتظار داشتند «صلّى اللّه عليه و آله» آنها را از تمام اسرار آينده و گذشته آگاه سازد، و حتّى به آنها بگويد در آينده چه حوادثى مربوط به آنها روى مى‌ دهد، تا براى دفع ضرر و جلب منفعت به پا خيزند، مى ‌فرمايد: «وَ لا أَعْلَمُ الْغَيْبَ؛ و نیز غیب هم نمی دانم» 3⃣ و در جمله سوم به پاسخ ايراد كسانى كه انتظار داشتند خود پيامبر «صلّى اللّه عليه و آله و سلم» باشد، و يا فرشته ‌اى همراه او باشد، مى فرمايد: « وَ لا أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاّ ما يُوحى إِلَيَّ؛ و نمی گویم که فرشته ام؛ فقط از آنچه به من وحی شده پیروی می کنم» 🔴 و در پايان آيه به «صلّى اللّه عليه و آله» دستور داده مى ‌شود كه: «قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الْأَعْمى وَ الْبَصِيرُ أَ فَلا تَتَفَكَّرُونَ؛ بگو: آیا نابینا و بینا یکسانند؟ پس چرا نمی اندیشید؟» منظور از یعنی کسی که حقایق را به خوبی نمی بیند و چشم اندیشه اش بسته است و منظور از کسی است که حقایق را به خوبی می بیند. 🔹پیام های آیه ۵۰ سوره أنعام🔹 ✅ صداقت ،‌ تا آنجاست که اگر فاقد قدرتی باشند، به مردم اعلام می کنند. ✅ از کارهای ، مبارزه با خرافه گرایی و شخصیت سازی کاذب است. ✅ برای زندگی شخصی یا اداره حکومت، همچون دیگران از مسیر عادی اقدام می کند و از علم غیب و گنجینه های الهی استفاده شخصی نمی کند. ✅ کار ، فقط بر اساس پیروی از وحی است. ✅ پیروی از ، بصیرت و ‌پیروی نکردن از آنها، نابینایی است. ✍تهیه و تنظیم : استاد عاشوری
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 آیات ۶۰ تا ۶۲ سوره أنعام 🌹 بخش ۱ 💥وَ هُوَ الَّذِي يَتَوَفَّاكُمْ بِاللَّيْلِ وَ يَعْلَمُ مَا جَرَحْتُمْ بِالنَّهَارِ ثُمَّ يَبْعَثُكُمْ فِيهِ لِيُقْضَىٰٓ أَجَلٌ مُسَمًّى ۖ ثُمَّ إِلَيْهِ مَرْجِعُكُمْ ثُمَّ يُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ(۶۰) 💥وَ هُوَ الْقَاهِرُ فَوْقَ عِبَادِهِ ۖ وَ يُرْسِلُ عَلَيْكُمْ حَفَظَةً حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنَا وَ هُمْ لَا يُفَرِّطُونَ(۶۱) 💥ثُمَّ رُدُّوٓا إِلَى اللَّهِ مَوْلَاهُمُ الْحَقِّ ۚ أَلَا لَهُ الْحُكْمُ وَ هُوَ أَسْرَعُ الْحَاسِبِينَ(۶۲) : و او كسی است كه روح شما را در شب [به وقت خواب] می ‌گیرد، و آنچه را در روز به دست‌‌ می آورید می ‌داند؛ سپس شما را در روز بر می ‌انگیزد تا اجل مُعّین سر آید؛ سپس بازگشت شما به سوی اوست؛ سپس شما را به آنچه همواره انجام می ‌دادید خبر می‌ دهد(۶۰) و اوست كه بر بندگانش غالب است، و همواره نگهبانانی بر شما می‌ فرستد تا هنگامی كه یكی از شما را مرگ فرا رسد فرستادگان ما جانش را می‌ گیرند؛ و آنان كوتاهی نمی ‌كنند‌(۶۱) سپس به سوی خدا، سرپرست و مولای به حقّشان باز می ‌گردانند. آگاه باشید که حکم و داوری از آن اوست؛ و او سریع ‌ترین حسابرسان است(۶۲) 🌷 : از توفی به معنای دریافت‌ کامل است که در اینجا یعنی روح شما را می گیرد. 🌷 : شب 🌷 : می داند. 🌷 : به دست می آورید. 🌷 : روز 🌷 : بر می انگیزد. 🌷 : معین 🌷 : بازگشت شما 🌷 : شما را خبر می دهد. 🌷 : غالب 🌷 : بندگانش 🌷 : می فرستد. 🌷 : نگهبانان 🌷 : یکی از شما 🌷 : مرگ 🌷 : کوتاهی نمی کنند 🌷 : باز می گردانند 🌷 : سریع ترین 🌷 : حسابرسان این آیات همانند سایر آیات سوره أنعام در مکه نازل شده است. در آيه ۶۰ بحث را به احاطه علم خداوند به اعمال انسان كه هدف اصلى است، كشانيده و قدرت غلبه ی را نيز مشخّص مى ‌سازد، تا مردم از مجموع اين بحث نتايج تربيتى لازم را بگيرند. نخست مى‌ فرماید: «وَ هُوَ الَّذِي يَتَوَفّاكُمْ بِاللَّيْلِ وَ يَعْلَمُ ما جَرَحْتُمْ بِالنَّهارِ؛ و او‌ کسی است که روح شما را در شب [به وقت خواب] می گیرد و آنچه را در روز به دست می آورید می داند» اين نظام خواب و بيدارى تكرار مى‌ شود، مى‌خوابيد و شما را بيدار مى‌ كند و اين وضع هم چنان ادامه دارد تا پايان شما فرا رسد که می فرماید: «ثُمَّ يَبْعَثُكُمْ فِيهِ لِيُقْضى أَجَلٌ مُسَمًّى؛ سپس شما را در روز بر می انگیزد تا اجل معین سر آید» سرانجام نتيجه نهايى بحث را چنين بيان مى‌ كند: «ثُمَّ إِلَيْهِ مَرْجِعُكُمْ ثُمَّ يُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ؛ سپس بازگشت شما به سوی اوست سپس شما را به آنچه همواره انجام می دادید خبر می دهد» در آيه ۶۱ باز براى توضيح بيشتر روى احاطه علمى نسبت به اعمال بندگان، و نگهدارى دقيق حساب آنها براى روز رستاخيز چنين مى فرمايد: «وَ هُوَ الْقاهِرُ فَوْقَ عِبادِهِ وَ يُرْسِلُ عَلَيْكُمْ حَفَظَةً: و اوست که بر بندگانش غالب است و همواره نگهبانانی بر شما می فرستد»سپس مى‌فرمايد: «حَتّى إِذا جاءَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ؛ تا هنگامی که یکی از شما را فرا رسد» و در اين هنگام فرستادگان که مأمور قبض ارواحند روح او را مى‌گيرند که می فرماید: «تَوَفَّتْهُ رُسُلُنا؛ فرستادگان ما جانش را می گیرند» كه اين فرشتگان به هيچ وجه در انجام مأموريت خود كوتاهى و تفريط ندارند که می فرماید: «وَ هُمْ لا يُفَرِّطُونَ؛ و آنان کوتاهی نمی کنند» در آيه ۶۲ به آخرين مرحله كار اشاره نموده و‌ افراد بشر پس از طىّ دوران خود با اين پرونده ‌هاى تنظيم شده كه همه چيز در آنها ثبت است، در به سوى پروردگارى كه مولاى حقيقى آنهاست باز مى ‌گردند که می فرماید: «ثُمَّ رُدُّوا إِلَى اللّهِ مَوْلاهُمُ الْحَقِّ؛ سپس به سوی خدا، سرپرست و مولای به حقشان باز می گردانند» و در آن دادگاه، دادرسى و حكم و قضاوت مخصوص ذات پاک خداست «أَلا لَهُ الْحُكْمُ؛ حکم و داوری از آن اوست» و با آن همه اعمال و پرونده‌ هايى كه افراد بشر در طول تاريخ پرغوغاى خود داشته ‌اند به سرعت به تمام حسابهاى آنها رسيدگى مى‌ شود «وَ هُوَ أَسْرَعُ الْحاسِبِينَ؛ و او سریع ترین حسابرسان است» ⬅️ پیام های آیات در جلسه بعدی ✍تهیه و تنظیم : استاد عاشوری
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 آیات ۶۰ تا ۶۲ سوره أنعام 🌹 بخش ۱ 💥وَ هُوَ الَّذِي يَتَوَفَّاكُمْ بِاللَّيْلِ وَ يَعْلَمُ مَا جَرَحْتُمْ بِالنَّهَارِ ثُمَّ يَبْعَثُكُمْ فِيهِ لِيُقْضَىٰٓ أَجَلٌ مُسَمًّى ۖ ثُمَّ إِلَيْهِ مَرْجِعُكُمْ ثُمَّ يُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ(۶۰) 💥وَ هُوَ الْقَاهِرُ فَوْقَ عِبَادِهِ ۖ وَ يُرْسِلُ عَلَيْكُمْ حَفَظَةً حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنَا وَ هُمْ لَا يُفَرِّطُونَ(۶۱) 💥ثُمَّ رُدُّوٓا إِلَى اللَّهِ مَوْلَاهُمُ الْحَقِّ ۚ أَلَا لَهُ الْحُكْمُ وَ هُوَ أَسْرَعُ الْحَاسِبِينَ(۶۲) : و او كسی است كه روح شما را در شب [به وقت خواب] می ‌گیرد، و آنچه را در روز به دست‌‌ می آورید می ‌داند؛ سپس شما را در روز بر می ‌انگیزد تا اجل مُعّین سر آید؛ سپس بازگشت شما به سوی اوست؛ سپس شما را به آنچه همواره انجام می ‌دادید خبر می‌ دهد(۶۰) و اوست كه بر بندگانش غالب است، و همواره نگهبانانی بر شما می‌ فرستد تا هنگامی كه یكی از شما را مرگ فرا رسد فرستادگان ما جانش را می‌ گیرند؛ و آنان كوتاهی نمی ‌كنند‌(۶۱) سپس به سوی خدا، سرپرست و مولای به حقّشان باز می ‌گردانند. آگاه باشید که حکم و داوری از آن اوست؛ و او سریع ‌ترین حسابرسان است(۶۲) 🌷 : از توفی به معنای دریافت‌ کامل است که در اینجا یعنی روح شما را می گیرد. 🌷 : شب 🌷 : می داند. 🌷 : به دست می آورید. 🌷 : روز 🌷 : بر می انگیزد. 🌷 : معین 🌷 : بازگشت شما 🌷 : شما را خبر می دهد. 🌷 : غالب 🌷 : بندگانش 🌷 : می فرستد. 🌷 : نگهبانان 🌷 : یکی از شما 🌷 : مرگ 🌷 : کوتاهی نمی کنند 🌷 : باز می گردانند 🌷 : سریع ترین 🌷 : حسابرسان این آیات همانند سایر آیات سوره أنعام در مکه نازل شده است. در آيه ۶۰ بحث را به احاطه علم خداوند به اعمال انسان كه هدف اصلى است، كشانيده و قدرت غلبه ی را نيز مشخّص مى ‌سازد، تا مردم از مجموع اين بحث نتايج تربيتى لازم را بگيرند. نخست مى‌ فرماید: «وَ هُوَ الَّذِي يَتَوَفّاكُمْ بِاللَّيْلِ وَ يَعْلَمُ ما جَرَحْتُمْ بِالنَّهارِ؛ و او‌ کسی است که روح شما را در شب [به وقت خواب] می گیرد و آنچه را در روز به دست می آورید می داند» اين نظام خواب و بيدارى تكرار مى‌ شود، مى‌خوابيد و شما را بيدار مى‌ كند و اين وضع هم چنان ادامه دارد تا پايان شما فرا رسد که می فرماید: «ثُمَّ يَبْعَثُكُمْ فِيهِ لِيُقْضى أَجَلٌ مُسَمًّى؛ سپس شما را در روز بر می انگیزد تا اجل معین سر آید» سرانجام نتيجه نهايى بحث را چنين بيان مى‌ كند: «ثُمَّ إِلَيْهِ مَرْجِعُكُمْ ثُمَّ يُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ؛ سپس بازگشت شما به سوی اوست سپس شما را به آنچه همواره انجام می دادید خبر می دهد» در آيه ۶۱ باز براى توضيح بيشتر روى احاطه علمى نسبت به اعمال بندگان، و نگهدارى دقيق حساب آنها براى روز رستاخيز چنين مى فرمايد: «وَ هُوَ الْقاهِرُ فَوْقَ عِبادِهِ وَ يُرْسِلُ عَلَيْكُمْ حَفَظَةً: و اوست که بر بندگانش غالب است و همواره نگهبانانی بر شما می فرستد»سپس مى‌فرمايد: «حَتّى إِذا جاءَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ؛ تا هنگامی که یکی از شما را فرا رسد» و در اين هنگام فرستادگان که مأمور قبض ارواحند روح او را مى‌گيرند که می فرماید: «تَوَفَّتْهُ رُسُلُنا؛ فرستادگان ما جانش را می گیرند» كه اين فرشتگان به هيچ وجه در انجام مأموريت خود كوتاهى و تفريط ندارند که می فرماید: «وَ هُمْ لا يُفَرِّطُونَ؛ و آنان کوتاهی نمی کنند» در آيه ۶۲ به آخرين مرحله كار اشاره نموده و‌ افراد بشر پس از طىّ دوران خود با اين پرونده ‌هاى تنظيم شده كه همه چيز در آنها ثبت است، در به سوى پروردگارى كه مولاى حقيقى آنهاست باز مى ‌گردند که می فرماید: «ثُمَّ رُدُّوا إِلَى اللّهِ مَوْلاهُمُ الْحَقِّ؛ سپس به سوی خدا، سرپرست و مولای به حقشان باز می گردانند» و در آن دادگاه، دادرسى و حكم و قضاوت مخصوص ذات پاک خداست «أَلا لَهُ الْحُكْمُ؛ حکم و داوری از آن اوست» و با آن همه اعمال و پرونده‌ هايى كه افراد بشر در طول تاريخ پرغوغاى خود داشته ‌اند به سرعت به تمام حسابهاى آنها رسيدگى مى‌ شود «وَ هُوَ أَسْرَعُ الْحاسِبِينَ؛ و او سریع ترین حسابرسان است» ⬅️ پیام های آیات در جلسه بعدی ✍تهیه و تنظیم : استاد عاشوری
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 آیه ۹۵ سوره انعام 💥 إِنَّ اللَّهَ فَالِقُ الْحَبِّ وَ النَّوَىٰ ۖ يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَ مُخْرِجُ الْمَيِّتِ مِنَ الْحَيِّ ۚ ذَٰلِكُمُ اللَّهُ ۖ فَأَنَّىٰ تُؤْفَكُونَ : بی ‌تردید خدا شكافنده دانه و هسته است؛ زنده را از مُرده بیرون می‌ آورد، و بیرون آورنده مُرده از زنده است؛ این است خدا، پس چگونه شما [از حقّ‌] به سوی باطل باز ‌گردانده می شوید؟ 🌷 : شکافنده 🌷 : دانه 🌷 : هسته 🌷 : خارج می کند 🌷 : زنده 🌷 : مرده 🌷 : بیرون آورنده 🌷 : باز گردانده می شوید این آیه همانند سایر آیات سوره انعام در مکه نازل شده است و دلايل را در ضمن عبارات جالب و نمونه‌ هاى زنده ‌اى از اسرار مشركان و نظام آفرينش و شگفتی هاى خلقت، شرح مى ‌دهد. در اين آيه، به سه قسمت از اين شگفتی ها كه در است اشاره شده، نخست مى ‌فرمايد: «إِنَّ اللّهَ فالِقُ الْحَبِّ وَ النَّوى؛ قطعا قطعا خداوند شکافنده دانه و هسته است» جالب اين كه دانه و هسته گياهان غالباً بسيار محكمند، يک نگاه به هسته خرما و ميوه ‌هايى مانند هلو و دانه‌ هاى محكم بیندازید. بعضى از حبوبات نشان مى‌ دهد كه چگونه آن نطفه حياتى كه در حقيقت نهال و درخت كوچكى است در دژى فوق العاده محكم محاصره شده است، ولى دستگاه آفرينش آن چنان خاصيّت تسليم و نرمش به اين دژ نفوذ ناپذير، و آن چنان قدرت و نيرو به آن جوانه بسيار لطيف و ظريفى كه در درون هسته و دانه مى ‌يابد، مى ‌دهد كه بتواند ديواره آن را بشكافد و از ميان آن قد برافرازد. به راستى اين حادثه در جهان گياهان حادثه شگرفى است. سپس مى ‌فرمايد: «يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَ مُخْرِجُ الْمَيِّتِ مِنَ الْحَيِّ؛ زنده را از مرده بیرون می آورد و بیرون آورنده مرده از زنده است» و اين يک نظام دائمى و عمومى در جهان است. مسأله حيات و موجودات زنده از پيچيده ‌ترين مسائلى است كه هنوز و بشر نتوانسته است پرده از روى اسرار آن بردارد و به مخفيگاه آن گام بگذارد كه چگونه عناصر طبيعى و مواد آلى با يک جهش عظيم، تبديل به يک موجود زنده مى‌ شوند. لذا مى ‌بينيم قرآن براى اثبات وجود خدا بارها روى اين مسأله تكيّه كرده است، و پيامبران بزرگى همچون ابراهيم و موسى در برابر گردنكشانى همچون نمرود و فرعون، به وسيله پديده حيات و حكايت آن از وجود مبدأ قادر و حكيم جهان استدلال مى‌ كردند. و در پايان آيه به عنوان تأكيد و تحكيم مطلب مى‌ فرمايد: «ذلِكُمُ اللّهُ فَأَنّى تُؤْفَكُونَ؛ این است خدا، پس چگونه شما از حق به سوی باطل باز گردانده می شوید؟» 🔹 پیام های آیه ۹۵ سوره انعام 🔹 ✅ کاشتن دانه و هسته، کار است، ولی شکافتن و رویاندن، کار خداست. ✅ دقت در آثار طبیعی، از بهترین راه های خداشناسی است. ✅ رزق و روزی ، از راه همین دانه ها و بذرهاست که خداوند رویانیده است، پس به سراغ چه کسب می رویم؟ ✍تهیه و تنظیم : استاد عاشوری
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 آیات ۱۶۱ تا ۱۶۳ سوره انعام 💥قُلْ إِنَّنِي هَدَانِي رَبِّيٓ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ دِينًا قِيَمًا مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا ۚ وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ (۱۶۱) 💥قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَ مَحْيَايَ وَ مَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ (۱۶۲) 💥لَا شَرِيكَ لَهُ ۖ وَ بِذَٰلِكَ أُمِرْتُ وَ أَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمِينَ (۱۶۳) : بگو: یقیناً پروردگارم مرا به راه مستقیم هدایت كرد، به دینی پایدار و استوار، دین ابراهیم یكتاپرست حقّ‌گرا، و او از مشركان نبود (۱۶۱) بگو: قطعاً نماز و عبادتم و زندگی كردن و مرگم برای خدا پروردگار جهانیان است (۱۶۲) برای او شریكی نیست، و به این [یگانه ‌پرستی‌] مأمورم، و نخستین كسی هستم كه تسلیم او هستم (۱۶۳) 🌷 : مرا هدایت کرد 🌷 : پایدار و استوار 🌷 : دین 🌷 : حق گرا 🌷 : نمازم 🌷 : عبادتم 🌷 : زندگی ام 🌷 : مرگم 🌷 : مأمورم اين آيات همانند سایر آیات سوره انعام در نازل شده است. این آیات در حقيقت خلاصه‌ اى است از بحث هاى اين سوره كه در زمينه مبارزه با شرک و بت‌ پرستى بيان شده، نخست در برابر عقايد و ادّعاهاى دور از منطق مشركان و بت‌ پرستان، خداوند به صلی الله علیه و آله و سلم دستور مى‌ دهد كه «قُلْ إِنَّنِي هَدانِي رَبِّي إِلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ: بگو: یقینا پروردگارم مرا به راه مستقیم هدایت کرد» اين راه راست همان مسیر و يكتاپرستى و درهم كوبيدن آيين شرک و بت‌ پرستى است. سپس «صراط مستقيم» را توضيح مى‌ دهد و می فرماید: «دِيناً قِيَماً مِلَّةَ إِبْراهِيمَ؛ دینی پایدار و استوار، دین ابراهیم» همان ابراهيمى كه از آيين خرافى زمان و محيط، اعراض كرد، و به حقّ يعنى آيين يكتاپرستى روى آورد «حَنِيفاً؛ یکتاپرست و حق گرا» اين تعبير گويا پاسخى است به گفتار مشركان كه مخالفت را با آيين بت‌ پرستى بود نكوهش مى‌ كردند، پيامبر در پاسخ آنها مى‌ فرمايد: اين سنّت شكنى و پشت پا زدن به عقايد خرافى محيط، تنها كار من نيست، كه مورد احترام همه ما است نيز چنين كرد. سپس براى تأكيد مى‌ افزايد: «وَ ما كانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ؛ و او از مشرکان نبود» بلكه او قهرمان بت‌ شكن و مبارز با آيين شرک بود. سپس به دستور می دهد «قُلْ إِنَّ صَلاتِي وَ نُسُكِي وَ مَحْيايَ وَ مَماتِي لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ؛ بگو قطعا و عبادتم و زندگی کردن و مرگم برای خدا پروردگار جهانیان است» براى او زنده‌ ام به خاطر او مى ‌ميرم و در راه او هر چه دارم فدا مى ‌كنم تمام هدف من و تمام عشق من و تمام هستى من اوست! سپس براى تأكيد و ابطال هر گونه شرک و بت ‌پرستى، اضافه مى ‌كند: «لا شَرِيكَ لَهُ؛ برای او شریکی نیست» سرانجام مى‌ فرمايد: «وَ بِذلِكَ أُمِرْتُ وَ أَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمِينَ؛ و به این مأمورم و نخستین کسی هستم که تسلیم او هستم» اوّلين مسلمان بودن «صلّى اللّه عليه و آله»، يا از نظر كيفيّت و اهميّت اسلام اوست، زيرا درجه تسليم و اسلام او بالاتر از همه انبيا بود و يا اوّلين فرد از اين امّت بود كه آيين و را پذيرفت. 🔹پيامهای آیات ۱۶۱تا۱۶۳ سوره انعام ✅ سخنان و تعالیم ، نظر شخصى او نیست، بلكه متن وحى الهى است، كه باید به مردم اعلام كند. ✅ راه مستقیم، راه است. ✅ ، تنها كار خداست، انبیا هم با هدایت الهى راه مستقیم را پیدا مى‏ كنند. ✅ ، از شئون ربوبیّت است. ✅ راه ‏ علیه السلام، همان یكتاپرستى است، نه افكار شرک آلود. ✅ بت‏ شكنى و اعراض از شرک، تنها كار پیامبر اسلام نیست، بلكه او به پیروى از چنین مى‏ كرده است. ✅ اساس ادیان توحیدى در طول تاریخ، یكى بوده است. ، همان آیین حضرت ابراهیم است و تنفّر از شرک، راه همه‏ ى پیامبران مى‏ باشد. ✅ راه و روش و هدف خود را در برابر راه هاى انحرافى، با صراحت و افتخار اعلام كنیم. ✅ با آنكه ، جزو عبادات است، ولى، جدا ذكر شده تا اهمیّت آن را نشان دهد. ✅ انسان‏ هاى ، مسیر تكوینى (مرگ و حیات) و مسیر تشریعى خود (نماز و نُسُك) را فقط براى خداوند عالمیان مى‏ دانند. ✅ آنگونه كه در قصد قربت مى‏ كنیم، در هر نفس كشیدن و زنده بودن و مردن هم مى‏ توان قصد قربت كرد. ✅ مرگ و حیات مهم نیست، مهم آن است كه آنها براى خدا و در راه خدا باشد. ✅ آنچه براى باشد، رشد مى‏ كند. ✅ و دست ما نیست، ولى جهت دادن به آن دست ماست. ✅ در كارها، فرمان الهى است. ✍تهیه و تنظیم : استاد عاشوری
!♥️ میان تمامی آنهایی که می بینم... دلخوش به "سلام"بر آستان جانانی هستم که حاضر و ناپیداست ... چقدر حاضرید مهربان پدرم که نادیده، اینهمه مجذوبتان هستم...بیقرار دیدارتان... چقدر نزدیکید صاحب من که هر صبح، اول، یاد معطرتان در خاطرم می آید و شهر دلم چراغان مهرتان می شود ... تون_ مهدوی 🌤 ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج
◼️امام کاظم علیه السلام فرمودند: ◾️مَنْ لَمْ يَعْرِفِ الزّيادَةَ عَلى نَفْسِهِ فَهُوَ فىالنُقْصانِ وَمَنْ كانَ اِلَى النـُّقْصانِ اَكْثـَرَ فَالْمَوْتُ خَيـْرٌ لَهُ مِنَ الْحـَياةِ. ▪️هركس كه در خود، افزايش و رشد نبيند، پيـوسـته در حـال كاهـش اسـت و هركس كه بيشتر رو به نقصان و كاهش رود، مـرگ براى او بهـتر از زنـدگى است. 📚كشف الغُمه، ج 3 ص 42 ✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾