eitaa logo
بانوان فرهیخته ی فلارد
134 دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
9.7هزار ویدیو
384 فایل
ارتباط با مدیر کانال https://eitaa.com/hosseini12345
مشاهده در ایتا
دانلود
11.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نماهنگ | بابای قهرمان من 🌺 بخش‌های جذاب و دیدنی دیدار فرزندان شهدای مدافع حرم با رهبر انقلاب
همینطور پیش هم نشسته بودیم که برایمان چای آوردند و کمی بعد صدای اذان آمد. من سفره عقد را جمع کردم و در را باز کردم. معصومه آمد داخل و کمکم کرد. فامیل ها در خانه ما مانده بودند تا به مادر کمک کنند. من هم راه افتادم رفتم و در یک اتاق دیگر لباس های عروسی ام را درآوردم. هنوز سفره عقد را کامل جمع نکرده بودند که هر دو وضویمان را گرفتیم. علی آقا جلو ایستاد و من برای اولین بار پشت سرش نماز مغرب و عشای روز جمعه ام را خواندم. بعد از شام علی آقا نماند. بابا سخت گیری های خودش را داشت. علی آقا می گفت: من که از خانه تان آمدم بیرون، از اینکه پیشت نبودم، انگار دلم گریه می کرد. هنوز این جمله دلم گریه می کرد در ذهنم حک شده. می گفت: تمام راه را پیاده برگشتم. بعد از بیمارستان کودکان، انگار راه، قرار تمام شدن نداشت. وقتی ماشین می آمد، خودم را می رساندم به چاله ها که یک وقت ترور نشوم. بالاخره یکی از دوستانم را دیدم و مرا رساند سپاه. صبح زود علی آقا رفت خدمت آیت الله روحانی. آیت الله چند شوخی با او کرده بود و خندیده بودند؛ خیلی صمیمی بودند. شنبه تمام شد. من علی آقایم را ندیدم. همان یک روز را چقدر دلتنگی کردم. خانه شلوغ بود. همه چیز به هم ریخته بود. خودم را به جمع و جور کردن خانه مشغول کردم.
من سه شب نخوابیدم؛ شب جمعه که ذوق عروس شدنم را داشتم، شب شنبه که علی آقا رفت و شب یک شنبه که دلتنگی امانم نمی داد. مدام پهلو به پهلو شدم و خوابم نبرد. حتی تماس تلفنی هم نداشتیم. شب یک شنبه دیگر دلتنگی هایم به اوج رسید. فقط در حال و هوای علی آقایم بودم. اصلا داشتم دیوانه می شدم. تا یکی در می زد، دلم هُری می ریخت، می دویدم و می رفتم در را باز می کردم. طوری می دویدم که کسی متوجه نشود من دلتنگ علی آقا هستم. ناگهان می دیدم نیست. صبح یک شنبه بود. مادر، برادر و خواهر کوچکم را برده بود حمام. آن وقت ها همه خانه ها حمام نداشتند؛ همان حمام های عمومی یا خصوصی بود که می رفتیم. هنوز شکل در زدن علی آقا را نمی دانستم. خانه ما یک زنگ پرسروصدای بلند داشت که هر کسی یک طوری شاسی زنگ را فشار می داد؛ مثلا می دانستم پدرم چطور زنگ می زند یا مادر یا برادرها و خواهرها. صبح به آن زودی، فکرش را نمی کردم علی آقا باشد، چون باید سر کار می ماند. صبح یک شنبه آیت الله به او گفته بود: پسر! تو چرا اینجا هستی؟ بروید پیش عروستان. حالا شما خانواده دارید. بروید پیش خانواده تان. دغدغه های علی آقا برای محافظت از آیت الله روحانی تمامی نداشت؛ اما حالا من برایش دغدغه ای دیگر بودم. وقتی در را باز کردم و صورت علی آقا را دیدم، نه اینکه دلتنگی هایم تمام شده باشد، نه، دلتنگی تبدیل شد به دلبستگی؛ یک دلبستگی نا تمام که همان روز یک شنبه ساعت نه و نیم صبح شروع شد و هیچ وقت تمام نشد. سلام کرد. سلام کردم. گفت: من با مادر هماهنگ کردم. برویم خانه ما.
5.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 کلیپی بسیار زیبا از قرائت نامه حاج قاسم سلیمانی درباره حضرت زینب(س) توسط خانم فاطمه سلیمانی. 💢انتشار به مناسبت سالروز ولادت حضرت زینب {سلام‌الله‌علیها}... میلاد_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها اسوه صبر و استقامت و روز_پرستار مبارک💐 حاج_قاسم🌷 .
✍راهکاربرای تشویق دختران به حجاب
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔆کاردستی "جعبه اسماء متبرکه"🔆 🔰وسایل مورد نیاز : ✂️قیچی 🔖چهار عدد کاغذ a4 رنگی ✏️مداد 📏خط کش 🖋خودکار 💈چسب 🌷توضیحات مربوط به ساخت این کاردستی زیبا مرحله به مرحله در فیلم نمایش داده شده است🌷
سلام کرد. سلام کردم. گفت: من با مادر هماهنگ کردم. برویم خانه ما. گفتم: مامان نیست. بچه ها را برده حمام. من نمی تونم بیام! خیلی جدی، انگار که دیگر قرار نیست ما از هم جدا شویم، گفت: بالاخره یک کاری بکن. دیدم اگر دست دست کنم، از دیدن علی آقا محروم می شوم. دخترعمویم در همسایگی ما بود؛ دو سه خانه آن طرف تر. به علی آقا گفتم: شما اینجا باش، من بروم خانه رباب دخترعمویم، الان می آیم. سریع خودم را رساندم به خانه رباب. در زدم و سلام و علیک کردم، گفتم: دخترعمو! علی آقا اومده می گه بریم خونه شون. مامان نیست. بچه ها را برده حمام، چه کار کنم؟ نمی شه دیر بریم، خونه شون تو روستاست. گفت: خب برو، من میام به مامانت می گم. بعد یاد ناهار افتادم. مامان به خاطر اینکه خیالش از بابت ناهار راحت بود، رفت. گفتم: ناهار را تازه داشتم آماده می کردم. تا مامان بیاد دیر می شه، ناهار چی؟ تا ماشین بگیریم و خودمون را برسونیم، دیر می شه. گفت: تو ناهار را جمع و جور کن، برو. من حواسم هست. بعد یاد بابا افتادم. -بابا رو چه کار کنم؟ -نگران نباش، برو تو... .
اوایل مرداد بود. روستایشان هتکه پشت بود، در حومه شهر بابل و نزدیک به ده کیلومتر با شهر فاصله داشت. با کلی دلهره به رباب اعتماد کردم و راه افتادیم. هنوز مادر نیامده، هنوز پدر نمی داند و غذا هم روی گاز در حال آماده شدن است. برای اولین بار با یک مرد قدم می زدم؛ با یک حیا و خجالت اولین بار در خیابان، کنار یک پاسدار. خجالت می کشیدم، اما غرور و شادی هم داشتم. آن هم با علی آقا که محافظ آیت الله روحانی است. محافظین همیشه به چشم مردم می آمدند. آدم های قوی که نفوذ زیادی دارند. همراهی با این شخصیت برای خودم هم خیلی افتخار داشت. من همسر او بودم. دوم شهریور سال شصت بود؛ فصل دروی محصول. وقتی رسیدیم به خانه شان همه در زمین کشاورزی بودند. مادرش ناهار درست کرده بود و باید برای پانزده کارگری که در زمین کشاورزی شان کار می کردند، می برد. یک زندگی متفاوت که گرچه از نظر سادگی به زندگی ما نزدیک بود، اما من از نزدیک این نوع زندگی را تجربه نکرده بودم. مادرش از دیدنم خیلی خوشحال شد. ما سه نفر با هم، اولین بار در خانه شان، دور از خانواده شلوغشان غذا خوردیم. نیم ساعت بعد مادر شوهرم معذرت خواهی کرد و گفت: من باید برم و برای کارگر های زمین کشاورزی غذا ببرم.
💕 💕💕 یک راهکار ساده برای جلوگیری از دروغگویی کودکان : کودکی که بدون ترس و وحشت بزرگ شده باشد، دروغ نمی گوید . نه برای آن که اصول اخلاقی را مراعات کند ، بلکه نیازی به دروغ گویی احساس نمی کند . قانون های متعدد و بالاتر از توان کودک ، دروغگویی و پنهان کاری را به دنبال دارد . کودکی که از تنبیه شدن نترسد ، نیازی به دروغ گویی و پنهان کاری احساس نمی کند . 🧡 🌷🌴🌹🌺💖 💕💕 والدین باید مقتدر باشند، اما انسان مقتدر هرگز لب به دشنام باز نمي كند، توهين و تحقير نمي كند. اقتدار، تندخويي و نعره زدن و حرمت شكني نيست، بلكه حرمت گذاشتن برای فرزندان است. ✍تهیه و تنظیم:عاشوری 🍁🍂🌸🍂🍁🌺🍁🍂🌸🍂🍁
❇️آیت‌ الله خوشوقت (ره): کسی که در خانه دارد، مانند کسی است که روزها را روزه دارد و شب‌ها را عبادت کند. 🔸در یک کلام زبان باعث سوراخ کردن کیسه‌ی اعمال است، هرچه اعضا زحمت می‌کشند و جمع می‌شوند یک حرکت زبان کیسه را سوراخ می‌کند! 🔸اگر از زن و فرزند غضبناک شدید باید از مهلکه خارج شوید وگرنه قطعاً زمین خواهید خورد. ✅ شرط دیدن امام زمان (عج) تقواست و بس؛ مقداری هم زبان را قرص داشتن است و باید ثابت کنی اختیار زبانت را داری! ▶️ @Menbarvaezin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سپاه یه جوری قایق‌ها رو طراحی کرده که علاوه بر دشمن، خود ما هم قاطی کردیم!!! 😅 🔸موشک می‌ره تو آب، بعد از آب در می‌یاد می‌ره تو آسمون! 😳 دمتون گرم 👏👏👌👌 نان پدر و شیر مادر حلالتون. 🔸گفته می‌شود این موشک برای اختفای محل شلیک، امکان حرکت تا ۱۰ کیلومتر زیر آب را دارد. ✌️🇮🇷✌️🇮🇷✌️ 🇮🇷✌️ @mangenechi