eitaa logo
بانوان فرهیخته ی فلارد
134 دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
9.7هزار ویدیو
384 فایل
ارتباط با مدیر کانال https://eitaa.com/hosseini12345
مشاهده در ایتا
دانلود
14.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽ فیلم طرز تهیه مافین شکلاتی👆🏻👆🏻👆🏻
علی آقا می گفت: ما حتی سنگرهای خالی زیادی ساختیم که عراق فکر کند حجم نیروی بالایی را در کردستان تهیه و تنظیم کرده ایم تا آنان را فریب بدهیم. حداقل بیست روز تا یک ماه طول کشید تا این سنگرها را بسازیم. بعد از عید شصت و دو یک اتفاق برای خانواده ما افتاد. برادرم علی اصغر در همین عملیات و ادامه عملیات محرم، در منطقه سومار زخمی شد. در محاصره عراقی ها گیر افتاده بودند. برای خلاصی از محاصره، فرمان عقب نشینی می دهند. هنگام عقب نشینی ترکش به پای برادرم می خورد و پایش می شکند. دوتا از انگشتان دستش هم به همین صورت زخمی می شود. پسرعمو هم با او بود. علی اصغر می گفت: پسرعمو هی گریه می کرد و می گفت: چی کار کنیم؟ اصغر تو را اینجا نمی تونم بذارم و برم. جواب عمو را چی بدم؟ من به پسرعمو گفتم: برو، من نمی تونم بیام، اصلا نمی تونم حرکت کنم. هر طور بود پسرعمو را فرستادم. سرم را بلند کردم، دیدم همه سریع عقب نشینی می کنند. یک لحظه به خودم گفتم خداحافظ، یا شهید می شم یا اسیر. همه چیز برام تموم شد. چفیه را برداشتم و کشیدم روی سرم. عراقی ها کم کم نزدیک تر شدند. هر کدام از بچه ها را که افتاده بودند یک لگد محکم می زدند. هر کدام آخ می گفتند یا صدایی ازشان درمی آمد را تیر خلاصی می زدند. کنارم یکی از بچه های آمل بود، فهمیدند زنده است، یک تیر خلاصی زدند. تیر از کنار گوشش رد شد و اون بنده خدا از ترس، درجا بیهوش شد.
علی اصغر می گفت: یک لگد به من زدند، من جُم نخوردم. فکر کردند مُردم، برای همین رفتند و دیگر تیر خلاصی را به من نزدند. پاها و دست ها و شلوارم بدجوری خونی و داغان بود. چند ساعتی با همان درد و بی صدا دراز کشیدم تا اینکه صدای عراقی ها قطع شد. دور که شدند یک غلتی زدم و خودم را انداختم توی یک شیار. کمی بعد به خاطر خونریزی شب تا صبح بیهوش شدم. می گفت: می خواستم سینه خیز برم، این پام نمی کشید، دستم درد می کرد، فقط یک دستم سالم بود و یک پایم. با خودم می گفتم: خدایا چه کار کنم؟ به این طرف و اون طرف نگاه کردم، دیدم یکی دیگه مثل من اون طرف افتاده، ولی حال و روزش بهتر از من بود. فقط یک دستش تیر خورده بود، اما بیهوش بود. وقتی من به هوش اومدم، او هم کم کم به هوش آمده بود. این بنده خدا خیلی کمکم کرد و من تونستم از توی شیار خودم رو بکشم بیرون. راه افتادیم؛ درست از همان راهی که بچه ها عقب نشینی کرده بودند می رفتیم، اما تشنگی داشت دیوانه مان می کرد. در بین راه یک نفر دیگر را هم پیدا کردیم. از تشنگی اطراف را دود می دیدم؛ به قول معروف چشم هایمان سیاهی می رفت. گرسنگی هم بهمون فشار آورد. هرچی راه می رفتیم، تموم نمی شد. نمی دونستیم گم شدیم یا نه؛ اما از همان راهی که بچه ها برگشته بودند، برمی گشتیم. آن قدر گرسنگی به ما فشار آورده بود که شروع کردیم به خوردن علف ها. اومدیم جلوتر، تو یک چاله به خاطر باران آب جمع شده بود. آب داخل چاله را خوردیم. یک کمی جون گرفتیم و کمی از تشنگی مون برطرف شد و تونستیم ادامه بدیم تا اینکه شب شد. با تیمم نمازمون رو خوندیم.
🛑 ‏فکر نکنید اوکراینی که الان از چپ و راست داره میخوره از همون اول ضعیف بوده! نخیر. 🔹اوکراین سال ۱۹۹۱ سومین قدرت برتر هسته‌ای جهان بود‌. 🔹بسیاری از سلاح‌های هسته‌ای شوروی سابق در اوکراین ذخیره شده بود. کسی نمیتونست بهش بگه بالا چشمت اَبرو ست، اما خیلی زود در سال ۱۹۹۴ آمریکا، انگلیس و روسیه به اوکراین گفتند تو خودت رو خلع سلاح کن، ما امنیتت رو تضمین میکنیم! 🔹چیزی که الان می‌بینید حاصل امنیتی هست که آمریکا، انگلیس و روسیه تضمین کردند 🕌 تازه‌های را اینجا ببینید http://eitaa.com/joinchat/3298492416Cc8880c401c اولین و بزرگترین رسانه‌ قمی‌ها☝️
👈 👉 📘✍📘✍📘✍ ❓ با سلام سوالات کودکان درمورد تولد واکنش درست چیست؟ 📘✍📘✍📘✍ @kodaknojavan 🌿🌷
👈 👇 با سلام والدین همیشه سعی می‌کنند به سوالات کودکان تا حد امکان روشن و واضح پاسخ بگویند اما وقتی سوال به مسائل جنسی مربوط می‌شود پاسخگویی برای والدین قدری مشکل می‌شود. بعضی معتقدند فعلا لازم نیست کودکشان چیزی در این مورد بدانند؛ بعضی نمی‌دانند چه چیزی را باید بگویند و چه چیزی را نه و برخی نمی‌دانند چگونه و با چه زبانی باید بگویند، بنابراین ترجیح می‌دهند چیزی نگویند! تصور کنید کودکتان با دیدن نوزادی که تازه به دنیا آمده از شما می‌پرسد: «مامان بچه چطور از شکم مادرش بیرون میاد؟؟» و شما هنوز جواب سوال فرزندتان را نداده دختر بزرگ‌ترتان می‌پرسد: «اما من می‌خواهم بدانم بچه چطور توی شکم مادر رفته است!» بزرگسال کاملا آگاهانه و طبق تحریک میل غریزی‌اش، رفتار جنسی بروز می‌دهد. اما کودک چنین تصوری از رفتارش ندارد و از روی کنجکاوی و تجربه ، شروع به برخی رفتارهای جنسی یا سوالات جنسی می‌کند. پس این دو را کاملا از هم تفکیک کنید و وقتی سوال یا رفتاری جنسی از فرزندتان می‌بینید، وحشت نکنید؛ عکس‌العمل تندی نشان ندهید و تنها به نشان دادن واکنشی مناسب فکر کنید. ناآگاهی شما و ناتوانی‌تان در نشان دادن واکنش و پاسخ مناسب می‌تواند چالش‌های زیادی را برای او ایجاد کرده و یک کنجکاوی طبیعی و ساده را به مشکل تبدیل کند. 👈 👉 ◀️ نوبت مشاوره↙️ @Yafater14 📘✍📘✍📘✍ @kodaknojavan 🌿🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🇮🇷 🖼 |‏ سفیر اوکراین در انگلیس 🍃🌹🍃 ❌ زرادخانه هسته‌ای بزرگی داشتیم، آن را واگذار کردیم و این بلایی است که بر سر ما آوردند. ✅ پ ن: این درس بزرگی برای ما و کشورهایی مثل ایران است که ‎ خود را کنار نگذاریم... | |
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌸 🍃 استاد قرائتی 🍃 ⛈ ما بچّه که بودیم بنّاهای کاشان خانه‌هایی‌ که می‌ساختند، بیرون در خانه یک تختگاه درست می‌کردند. آن زمان ویلچر و نمی‌دانم این‌قدر وسیله‌ی چیز نبود. ⛈ یعنی این پیرمردهایی که یک خورده راه می‌روند، پیرزن‌هایی که راه می‌روند، روی این تختگاه می‌نشستند، می‌نشستند استراحت می‌کردند. ⛈ یعنی هر کسی خانه می‌ساخت، به اندازه‌ی یک صندلی هم در خانه‌اش یک تختگاه درست می‌کرد، می‌گفت به همین مقدار من می‌خواهم خیر برسانم. 🌐 درس‌هایی از قرآن - ۲۸/ ۱۱/ ۱۴۰۰
🔅↭🌺﷽🌺↭🔅    ✧↭ فرمـان جهــاد ↭✧