eitaa logo
بانوان نمونه
38.8هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1.7هزار ویدیو
64 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/zB7W.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
بانوان نمونه
✅خانم دکتر دیانی پشت خط است! 🔹او فقط یک دکتر نیست! همراه بیمار است. گاهی بیمارش را آرام می‌کند و گا
طبقه اول این مرکز درمانی، یک اتاق دارد که برای برخی آدم‌های این شهر، حکم حیات دوباره را دارد. درِ اتاق ۱۰۳ رو به زندگی باز می‌‎شود. در این چهار‌دیواری، پزشکی نشسته که مریض‌خانه را تبدیل به خانه امید بیمار کرده است. هم‌و‌غمش ایستادن بیمار در‌مقابل سرطان است و در این مسیر علاوه‌بر علم و تخصصش، وقت و سرمایه‌اش را هم هزینه می‌کند.  دکتر مهدیه دیانی در اواسط پنجمین دهه زندگی‌اش، محبوبیتی بیش از یک پزشک دارد. او فعالیتی اجتماعی را دنبال می‌کند که به کام بیمارانش درمرکز تخصصی رادیوتراپی و انکولوژی رضا (علیه السلام) است. تمام نگاهش معطوف این است که بیماران را در مواجهه با سرطان یاری کند تا فرصت زندگی دوباره داشته باشند. پزشک حاذق ساکن محله آزادشهر در این سال‌ها از فرصت مهاجرت و مطب خصوصی و درآمد آن‌چنانی گذشته است تا حال خوبی را که دارد، از دست ندهد. خودش می‌گوید: لبخند بیمار و همراهانش به وقت سلامتی ارزشی دارد ناگفتنی! خانم دکتر ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄ 🧕@banovanebeheshti ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┄┄
بانوان نمونه
خانم دکتر پشت تلفن است تا از حال بیمارش جویا شود و نکات لازم را به او یادآوری کند. مواجهه با مهدیه د
فراق دیده، تاب فراق دیگران نداشت حدود چهل‌سال قبل، از لابه‌لای اندوه و غم فراق پدر، امید در وجود مهدیه پنج‌ساله جوانه زد. کسی که بعدتر نقطه امید آدم‌های بسیاری در شهر و کشورمان شد. ذهن کودکانه مهدیه دیانی دنبال جواب دو سؤال مهم بود؛ «چرا پدرم را این‌قدر زود از دست دادم؟ چرا پزشکان برای او کاری نکردند؟» برایم مهم بود کسی باشم که بتوانم به دیگران کمک کنم. دوست نداشتم آدم‌ها فراق یکدیگر را ببینند در‌میان این سؤال‌های ریزودرشت، صحبت اطرافیان که «کاش زودتر اقدام می‌کرد» یا «کاش پزشکان فلان کار را می‌کردند»، آتش این اندوه و جدایی را شعله‌ورتر می‌کرد و ذهن مهدیه را بیشتر به سمت و سوی کنکاش در عالم پزشکی هل می‌داد!.... خانم دکتر ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄ 🧕@banovanebeheshti ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┄┄
بانوان نمونه
فراق دیده، تاب فراق دیگران نداشت حدود چهل‌سال قبل، از لابه‌لای اندوه و غم فراق پدر، امید در وجود مه
عالم بچگی بود و همه‌اش فکر و خیال، مثل اغلب بچه‌ها. قرار نبود شکل واقعیت بگیرد، اما در ادامه به مسیر زندگی‌ام پروبال داد. با همان تفکرات و با همان سؤالات پراکنده، افکار پریشان مهدیه دیانی نظم یافته و او به پزشکی علاقه‌مند شده بود. پزشکی نه برای پرستیژ کاری و پول و جایگاه و... بلکه برای مفید‌بودن. او از همان کودکی دنبال مفیدبودن بود و انگار راه درست را یافته بود و درست هم آن را طی کرد. برایم مهم بود کسی باشم که بتوانم به دیگران کمک کنم. دوست نداشتم آدم‌ها فراق یکدیگر را ببینند. خانم دکتر ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄ 🧕@banovanebeheshti ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┄┄