eitaa logo
بانوان نمونه
40.8هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
1.4هزار ویدیو
58 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/zB7W.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
از مامایی تا اسارت  🍂مهر 59 که جنگ تحمیلی شروع شد، حلیمه آزموده یک دختر جوان 19،20 ساله بود که تازه درسش در مقطع دبیرستان تمام شده بود و همان زمان به عنوان ماما در بیمارستان سوم شعبان شهرش آبادان کار می‌کرد. با شروع جنگ تحمیلی، خانواده او هم مانند بسیاری از خانواده‌های آبادانی شهر را ترک کردند، حلیمه اما دلش رضا نداد تا ترک دیار کند، به خاطر همین در شهرش ماند و به هموطنان خدمت کرد. 🍂همه چیز ظاهرا خوب پیش می‌رفت و حلیمه هم با عشق و علاقه به همشهریانش خدمت می‌کرد که مسیر زندگی او تغییر کرد.  🍂حلیمه برای دیدار خانواده به شهر شیراز رفته بود و در راه بازگشت به آبادان بود که آن ماجرا اتفاق افتاد. 26‌مهر 59 در 9 کیلومتری شهر آبادان، زمانی که او و 190 مرد دیگر در راه بازگشت به شهر بودند، نیروهای کلاه قرمز عراقی آنها را اسیر کردند. 🍂حلیمه را از مردان جدا کردند و قول دادند که به آبادان بفرستند، اما تا حلیمه به خود آمد خود را در تنومه و در زندان دید. او اسیر شده بود.  🍂عراقی‌ها حلیمه را هم مانند اسرای مرد شکنجه دادند؛ اسلحه را بر شقیقه دختر جوان گذاشتند تا اسامی پاسداران را لو بدهد، مامای جوان اما تحمل کرد و شکنجه را به جان خرید. او را به همراه سه زن اسیر دیگر در یک اتاق 2 در 2، به مدت یک سال و هفت ماه، در زندان استخبارات عراق زندانی کردند، جایی که او شاهد شکنجه بسیاری از اسرای ایرانی بود. درنهایت هم به خاطر بدرفتاری‌های بعثی‌ها به مدت 20 روز اعتصاب غذا کرد.  با وجود شکنجه، اعتصابش را نشکست تا سر از بیمارستان الرشید عراق درآورد و بعد از بهبود‌، یک سال و هفت ماه دیگر او را به پادگان الرشید‌بردند.  🍂در همان زمان، او به کمک قرص معده، خاطراتش را روی دیوار زندان می‌نوشت. سرانجام بعد از گذشت چهار سال او را آزاد کردند و به وطن بازگشت. 🧕@banovanebeheshti