eitaa logo
بانوان نمونه
40.9هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
1.4هزار ویدیو
58 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/zB7W.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 🔸تولد: ۱۳۳۸ شمسی، شهرک نبی‌شیث، بعلبک، لبنان 🔸شهادت: ۲۷ بهمن ۱۳۷۰، منطقه کوثر به الیسا، استان نبطیه، لبنان سیده سهام دوران کودکي و نوجواني خود را در اين شهر و در دامان خاندان عالم‌پرور «موسوي» سپری کرد. در چهارده سالگی، به عقد پسرعمویش، سیدعباس موسویِ بیست و یک ساله درآمد و با او برای تحصیلات حوزوی به نجف اشرف رفت. در نجف اشرف اوضاع بر سيدعباس بسيار سخت شده بود؛ پول کافی براي خريد کتاب‌های درسی‌اش نداشت. سيده سهام از حلقه ازدواجش گذشت تا هم خير دنيا و آخرت را بيابد و هم گره از کار شوهرش باز شود. سيده‌سهام با اشتياق در کلاس شهيد بنت‌الهدی صدر در نجف شرکت می‌کرد تا از دريای علم اين بانوی نخبه مکتب اهل بيت(ع) سيراب شود. وقتی رژيم صدام طلاب لبنانی را از اين کشور اخراج کرد، سيدعباس و سيده‌سهام هم برگشتند لبنان. در لبنان، امام موسی ‌صدر انتظار آنان را می‌کشيد. سيدعباس تصميم گرفت با کمک بچه‌های لبنانی حوزه نجف، مدرسه‌ای در بعلبک احداث کند. او پيشنهاد آن را به امام محرومان داد و ايشان هم موافقت کرد. البته امام موسی به دليل مشغله بسيار فرصت تدريس را در اين مدرسه که «الامام المنتظر(عج)» نام داشت نيافت. کارهای حقوقی مدرسه را امام موسی و کارهای مديريتی را سيدعباس انجام می‌داد. ربوده شدن امام موسی صدر در ليبی ضربه سختي به سيدعباس زد. او عقيده داشت مزدوران استکبار جهانی برای تأمين منافع قدرت‌های مطبوع‌شان اين کار را کرده‌اند. مدتی بعد سيدعباس قسمت خواهران حوزه علميه را تأسيس ‌کرد و از همسرش خواست که مديريت آن را بر عهده بگيرد. سيده‌سهام هم با توکل به خدا پذيرفت و شد مدير مدرسه علميه خواهران «الزهرا». کارهاي سيده‌سهام که حالا ديگر به اسم «ام‌ياسر» می‌شناختندش، سطح علم و آگاهی از دين را بين بانوان ساکن بقاع بسيار بالا برد. پس از تهاجم ارتش رژیم صهیونیستی به لبنان، درحالی که سيدعباس در خط مقدم نبرد بود، ام‌یاسر در کنار همسرش، به فعالیت در حزب‌الله می پردازد؛ به خانواده‌های شهدا و اسرا سرکشی می‌کند، به فرزندان شهدا رسیدگی می‌کند و در کنار همه این‌ها، از فعالیت‌هایی همچون شستن لباس رزمندگان و جمع آوری کمک مالی برای حزب‌الله و خانواده‌های شهدا نیز فروگذار نمی‌کند. وقتي فشار کار بر سيدعباس زياد شد، مجبور شد مديريت حوزه را به دوستانش تحويل دهد؛ اما ام‌ياسر هم‌چنان سکانداری مدرسه «الزهراء(س)» را بر عهده داشت. پس از اعلام موجوديت رسمی حزب‌الله لبنان، سيدعباس حوزه فعاليتش را تغيير داد و به عنوان يکی از رهبران حزب‌الله و مقاومت اسلامی، از نزديک شاهد فعاليت نيروهای مجاهدش عليه غاصبان صهيونيست بود. يک ماه استقرار سيد و ام‌ياسر در «طيردبا» در حومه صور، باعث تقويت جوانان مقاوم و احترام آنان به سيدعباس و همين‌طور علاقه و حس دوستی زنان و دختران جنوبی به ام‌ياسر شد. چند سال بعد، سيدعباس موسوی با شايستگی تمام دبیرکل حزب‌الله لبنان شد. ام‌ياسر نگذاشت سيدعباس در اين ايام تنها باشد. سیدعباس در پاسخ به کسانی که از ترورشدن او ابراز نگرانی می‌کردند، می‌گفت: «تا زمانی که ام‌یاسر در کنارِ من نباشد، من هرگز به شهادت نخواهم رسید.» گویی میان این دو عهدی بوده است که به شهادت نرسند، جز آن هنگام که این توفیق برای هردوی آنان فراهم باشد، تا زندگی همدلانه و عاشقانه خود را در دنیای دیگر نیز ادامه دهند. سرانجام در حالی که سوار ماشين همسرش بود و پسرش «سيدحسن» را در آغوش داشت، از محل برگزاری مراسم سالگرد شهادت «شيخ‌راغب حرب» برمی‌گشت که با شليک موشک آتشين بالگرد صهيونيست‌ها به ديدار مادرش «فاطمه‌زهرا(س)» شتافت. زندگی‌نامه این بانوی شهید، در کتاب "هم‌قسم" به قلم عبدالقدوس امین، با ترجمه احمد نطنزی و توسط انتشارات به نشر به چاپ رسیده است. ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄ 🧕@banovanebeheshti ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┄┄