نرگس حیدرپور
⭕️نرگس حیدرپور هم از دیگر شیرزنان کشورمان است. وی درباره اتفاقی که در مهرماه سال59 رخ داده است میگوید:
⭕️پس از اشغال قصرشیرین توسط نیروهای عراقی در اوایل مهرماه59 مزدوران عراقی به سمت گیلانغرب که در 50کیلومتری جنوب این شهر قرار دارد هجوم آوردند.
⭕️با اشغال روستای گور سفید، من به همراه پدرم و دیگر اهالی روستا بدون اینکه کفشی به پا داشته باشیم یا غذایی با خود برداشته باشیم به طرف ارتفاعات روستای «آوزین» پناه بردیم.
⭕️نیروهای بعثی با اشغال روستای گورسفید نزدیک به هشت نفر از اقوام مان (از جمله برادر، دایی، عمو، پسردایی، دختردایی، دخترعمو و...) مرا به شهادت رساندند.
⭕️ فردای روز اشغال، نرگس حیدرپور به همراه پدرش برای تهیه غذا به داخل روستا بازمیگردند. هنگام ورود، متوجه حضور عراقیها میشوند اما بهدنبال غذا داخل روستا میروند. پس از تهیه غذا، او محض احتیاط «تبری» با خود برمیدارد.
⭕️در مسیر برگشت، شیرزن گیلانغربی و پدرش با دو نیروی عراقی در محدوده رودخانه آوزین و ارتفاعات مجاور مواجه میشوند.
⭕️از آنجا که دچار نگرانیها و ناراحتی شدید ناشی از اشغال کشور و به شهادت رسیدن عدهای از بستگانش شده بود، زمانی که با این دو عراقی برخورد می کند بدون هیچ درنگی با تبر به آنها حملهور می شود. یکی از آنها را به هلاکت می رساند و دیگری را هم که بهشدت ترسیده بود به اسارت می گیرد و با تمام تجهیزاتش ساعتی بعد تحویل رزمندگان اسلام می دهد.
«۱۸ماه آواره بودیم تا اینکه عراقیها عقبنشینی کردند.»
#نرگس_حیدرپور
#زنان_بهشتی
🧕🏻@znanabehshti