✍️ لطفا زود #قضاوت_نکن
🔹صبح شد با انرژی و حس خوب مطابق هر روز سوار بر اتومبیلش شد و بهسمت محل کارش حرکت کرد.
🔸در جاده دوطرفه، ماشینی را دید که از روبهرو میآمد و راننده آن، جوانی بود.
🔹وقتی این دو به هم نزدیک شدند، راننده جوان، در یک لحظه سر خود را از ماشین بیرون آورد و فریاد زد: «حیووووووووون!»
🔸 متعجب شد اما بلافاصله در جواب داد زد: «میمووووووون»
🔹و هر دو به راه خودشون ادامه دادند.
🔸 بهخاطر واکنش سریع و هوشمندانهای که نشون داده بود، خشنود و خوشحال بود و در ذهنش داشت به کلمات بیشتری که میتونست تو اون لحظه بار اون راننده جوان کنه، فکر میکرد و از کلماتی که به ذهنش میرسید، خندهاش میگرفت.
🔹اما چند ثانیه بعد سر پیچ که رسید #حیوانی که از لابهلای درختان کنار جاده درآمده بود، با شدت خورد توی شیشه جلوی ماشین و اتومبیلش بهسمت آن درختان منحرف شد.
🔸و تازه متوجه شد حرف راننده جوان، #هشدار بوده نه #فحش...
خدایا ما رو به خاطر قضاوت های عجولانه و از سر تعصبمون ببخش 🙏
#داستان_کوتاه #عکاسی_طبیعت #سعه_صدر #خودسازی
https://eitaa.com/banoy_damnoosh
«اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم»