بانوی خاص🌹
#مهارت_های_تربیت_فرزند #روند_رشد_و_آزادی_در_کودک ✔️(ازتولدتا۲۱سالگی ازنظراسلام(استادتراشیون)
#مهارت_های_تربیت_فرزند
#روند_رشد_و_آزادی_در_کودک
(ازتولدتا۲۱سالگی ازنظراسلام(استادتراشیون)
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹
قسمت3⃣
✅دوره دوم تربیت از ۷ تا ۱۴ سالگی
✔️ این دوره تغییرات محسوسی در تن و روان کودک پدید می آید😃
جسم او نسبتاً قوی تر ذهنش رشد یافته تر و فهمش بیشتر میشود رابطه اجتماعی وی با مادر کمتر میشود 😌
شور و علاقه خاصی برای ارتباط با دیگر کودکان نشان میدهد 😄
تا جایی که پس از پذیرش از سوی همسالان و افراد گروه به آرامش می رسد😉
کودکان در این سن و سال تا حدودی خوبیها و بدیها را درک می کنند👌
ولی از آنجا که هنوز به رشد کافی عقلانی برای تشخیص مصلحت خود نرسیدهاند نیازمند آگاهی و تربیت مستقیم هستند🙌
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله هفت سال دوم را سن پیروی و فرمانبرداری میداند 👌
در این دوران نباید به کودک آزادی کامل داد و اشتباهات و خلاف هایش چشم پوشید🧐
شایسته است اورا از بی ادبی های احتمالی نیز باز داشت به نظم وانضباط عادت داد😤
به یقین اگر کودک دوران سیادت رابه طور طبیعی ودر محیط مناسب و اطمینان بخش سپری کرده باشد😍،
در دوران تادیب دارای نوعی تعادل روانی خواهد بود ☺️
وبرای اطاعت پذیری وحرف شنوی از والدین مقاومت به خرج نمیدهد😠
#ادامه_دارد
#التماس_دعای_فرج
─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─
اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇
🎀 @Banoye_khaass 🎀
🔴 #بخشش_گناهان_زن_مطیع
💠 پیامبر صلّیاللهعلیهوآله:
💠 ای حولاء! هر زنی #نمازش را بگزارد (نمازخوان باشد) و #ملازم خانهاش باشد (بدون ضرورت از خانه بیرون نرود) و #اطاعت شوهرش کند، خداوند همه گناهان قبل و بعد او را بیامرزد.
📕 مستدرک وسایلالشیعه، ج ۱۴، ص ۲۴۵
─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─
اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇
🎀 @Banoye_khaass 🎀
بانوی خاص🌹
#سلسله_جلسات_مهارتهای_همسرداری #خانواده_تربیت93 #تعریف_خانواده38 🌷بسم الله الرحمن الرحیم روزاي ق
#سلسله_جلسات_مهارتهای_همسرداری
#خانواده_تربیت94
#توسل
🌷بسم الله الرحمن الرحیم
یکی از مسائلی که ما باید در خانواده رعایت کنیم
بحث توسل هستش👌👌
ینی توسل خیلی از گره ها روو باز میکنه
آقا/ خانم؛ گره تو کارت افتاده
یه توسل بکن به اهل بیت فداشون بشم
✔️✔️
بعد ببین که چقدر قشنگ گره کارات حل بشه
البته اشتباه نشه، یه وقت ما توسل میکنیم
ولی حل نمیشه✔️
ما فکر میکنیم حل نشده
بلکه؛ حل شده نه در اون موردی که ما دعا کردیم
قبلا در مورد این موضوع بحث کردیم
👌👌
یکی از افرادی که غریب هستش
ولی نسبت به امام خودش ادب روو رعایت کرده👌
و خیلی حاجت داده
✔️✔️
👈حضرت ام البنین سلام الله علیها
هستش👌👌
چقدر این بانو نسبت به فرزندان حضرت زهرا سلام الله علیها
ادب روو رعایت می کرد✔️✔️
👈ای بــه بنیــن تــو درود همـه
فاطمـه یا فاطمـه یا فاطمـه
✔️بــاغ گــل یــاس سـلام علیک
مـــادر عبــاس ســلام عـلیک
👈ای همه از خود سفرت تاحسین
اذن دخـول حــرمت یاحسین
✔️سایـــهنشین حـــرم آفتــاب
غــرق شــده در کــرم آفتاب
✅فـــاطمه دوم حیــدر شــدی
مادر یک ماه و سه اختر شدی
👌طوبـی، طوبـی لک زیـن احترام
دختـر زهـرا بـه تو گوید سلام
◾️قـدر تـو گـوی شرف از ناس برد
ارث ادب را ز تــو عبــاس بــرد
✔️جز تو کـه بـر شیـرخدا شیـر زاد؟
جز تو کـه بـر شیـر علی شیر داد
◾️جز تو که در کرب و بلای حسین
چـار پسـر کــرده فـدای حسین
✔️چـار پســر دادی و زیــن افتخــار
شــد حــرم چــار امــامت مــزار
◾️پــاسخ آن؛ وفــا و احســاس تــو
فاطمــه شــد مــادر عبـاس تــو
✔️چـار پسـر داشتـی ای جـان پاک
رفـت غریبانــه تنـت زیـر خـاک
◾️لیـک جوانــان عــرب ره سپـــر
در پـی تابـوت تــو همچـون پسر
✔️بــر لبشـان نالـه یا فاطمه
اشـک فشاندنـد بــرایت همـه
◾️دیــده اوتـاد بــرایت گـریست
سیــدسجّاد بــرایت گــریست
✔️نیست عجب اینکه به ترفیع تو
فاطمـه آیــد پــی تشییـع تو
◾️بـه غیـرت و وفا و احساس تو
بـه خـون پیشانـی عبـاس تو
✔️ناله جانسوز تو در گوش ماست
چوبۀ تابوت تو بر دوش ماست
✔️بـاز هـم آی ماه شهادت فروز
مراسـم دفـن تـو مـیبود روز
◾️بـر در بیـت تـو شـرارت نشد
بر گل روی تـو جسـارت نشد
✔️ضربــه بـه بـازوت نزد هیچکس
لگــد بـه پهلـوت نـزد هیچکس
◾️کـاش شـود جـاری، اشـک همه
از حـرمت تــا حـرم فاطمه
✔️میثــم آلـــوده دل ســوخته
چشم بـه سـوی حـرمت دوخته
◾️ذکر دل اوست به هر صبح شام
تـا کـه دهـد بـر تو مکرر سلام
بــاغ گــل یــاس سلام علیک
مــادر عبـــاس ســلام علیک
فقط یه جمله عرض کنم و التماس دعا
وقتی که خبر شهادت امام حسین علیه السلام روو دادند
✔️✔️
حضرت اومد به استقبال کاروانی که وارد مدینه میشد
اومد جلوو پیش حضرت زینب فداش بشم
صدا زد زینبم؛ از حسینم چخبر؟؟؟
اصلا اسمی از چهارتا فرزندش نیاورد
همش دنبال حسین بود✔️
بهش خبر دادن؛ عباس توو کشتن
دستاش روو از تنش جدا کردن
😭
ام البنین فداش بشم؛ اومد کنار قبرستان بقیع
چهارتا قبر برای فرزندانش درست کرد
هر روز میومد و اینجا گریه می کرد
✔️✔️
زنان مدینه میومدن کنارش و باهاش گریه میکردن
ولی حضرت به زنان مدینه دستور می داد
که شما برای حسین گریه کنید✔️✔️
آخه حسین مادر نداره؛
"حسیـــــــــن جان؛ حسیـــــــــن جان"
الا لعنت الله علی القوم الظالمین
وصلی الله علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم
التماس دعای فرج و شهادت✔️🌷👌
─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─
اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇
🎀 @Banoye_khaass 🎀
#مهارت_ارتباطی_همسران
خانم محترم ، مغرور و از خود راضی نباش👇
آستانه تحمل همسرتان حدی دارد با غرور بی جا خودتان را از چشم او می ندازید .
زنان مغرور کمتر به خواسته های همسرشان عمل می کنند ، کمتر به حرف های او گوش می کنند و همین امر باعث ایجاد سردی در رابطه شان خواهد شد .
─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─
اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇
🎀 @Banoye_khaass 🎀
هدایت شده از بانوی خاص🌹
📚مـــن بـــا تـــو (47 قــســمــت)
✍بـہ قــلـــم لــیــلـــے ســلـطــانـــے
─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─
اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇
🎀 @Banoye_khaass
👇👇👇
✨ #مــن_بــا_تــو
✍لـیـلــے سـلـطـانــے
🌹قـسـمـت ســے وپــنــجـم
(بــخــش دوم)
آروم پاهام رو،روے برگ هاے خشڪ گذاشتم،ڪوچہ خلوت بود و چادرم رو باد بہ بازے گرفتہ بود.
ڪلید رو انداختم داخل قفل و چرخوندم،در خونہ باز بود،بہ نشونہ تاسف سرم رو تڪون دادم و همونطور ڪہ وارد خونہ مے شدم گفتم:مامان خانم خودت هے بہ ما گیر مے دے پاییزہ درو خوب ببندید اونوقت خودت درو تا آخر باز گذاشتے؟
چادرم رو درآوردم و آویزون ڪردم،مادرم جواب نداد!
در رو بستم و بلند گفتم:مامان!
جوابے نگرفتم،وارد آشپزخونہ شدم،هروقت بیرون مے رفت روے در یخچال برام یادداشت میذاشت،اما خبرے از یادداشت نبود!
حس بدے بهم دست داد،دلشورہ!
سریع موبایلم رو درآوردم و شمارہ موبایلش رو گرفتم،صداے زنگ موبایلش از اتاق خواب مشترڪش با پدرم اومد!
وارد اتاق شدم،در ڪمد باز بود و لباس ها روے زمین پخش شدہ بود!
نگران شدم،حتما اتفاقے افتاد بود!
موبایل رو از ڪنار گوشم پایین آوردم و در همون حین علامت قرمز رو لمس ڪردم!
با عجلہ رفتم بہ سمتم در و چادرم رو برداشتم،در رو باز ڪردم،داشتم چادرم رو سر مے ڪردم ڪہ شهریار وارد شد!
ڪمے آروم شدم،نگاهش افتاد بهم،صورتش درهم بود!
مطمئن شدم اتفاقے افتادہ!
رو بہ روش ایستادم و گفتم:داداش چیزے شدہ؟
چیزے نگفت و وارد خونہ شد!
ڪلافہ دنبالش رفتم.
_شهریار،داداشے دارم با تو حرف میزنم!چرا مامان نیست؟نگو نمیدونے!
برگشت سمتم،دستش رو برد بین موهاش و پوفے ڪرد!
با نگرانے نگاهش ڪردم اما چیزے نگفتم!
لب هاش بہ هم خورد:مریم تصادف ڪردہ!
گنگ نگاهش ڪردم فڪرم رفت سمت هستے دوماهہ!
گفتم:چیزیش شدہ!اتفاقے براے هستے افتادہ؟
سرش رو بہ نشونہ منفے تڪون داد:نہ هستے همراهش نبودہ!
با تردید نگاهم ڪرد و ادامہ داد:هانیہ،مریم درجا تموم ڪردہ!
چشم هام رو بستم،سخت نفسم رو بیرون دادم!
خبر برام عجیب و نامفهوم بود!
مریم،مرگ،هستے،امین،علاقہ!
همش توے سرم مے چرخید!
احساس عجیب و بدے داشتم!
چشم هام رو باز ڪردم:بگو شوخے میڪنے!
سرش رو تڪون داد و اشڪے از گوشہ چشمش چڪید!
گذشتہ نباید برمے گشت!
ادامــه دارد...
─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─
اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇
🎀 @Banoye_khaass 🎀
✨ #مــن_بــا_تــو
✍لـیـلــے سـلـطـانــے
🌹قـسـمـت ســے و شــشـم
(بــخــش اول)
مادرم آروم گریہ مے ڪرد،من هم گوشم رو سپردہ بودم بہ صوت قرآن و گریہ ے هستے،آروم اشڪ مے ریختم!
مادر مریم،هستے رو محڪم در آغوش گرفتہ بود و گریہ مے ڪرد!
عاطفہ و خالہ فاطمہ هم با گریہ میخواستن هستے رو ازش جدا ڪنن!
احساس ڪردم هستے دارہ خفہ میشہ،سریع بلند شدم و رفتم بہ سمتشون!
آروم دست هاے مادر مریم رو گرفتم و گفتم:هستے رو بدید بہ من دارہ اذیت میشہ!
صورتش رو چسبوند بہ صورت هستے و هق هق ڪرد!
نالہ ڪرد:دخترم!
قطرہ اشڪے از گوشہ چشمم چڪید با دست زیر چشمم رو پاڪ ڪردم!
خالہ فاطمہ و عاطفہ هم حال خوبے نداشتن!
تو این بین حال خودم نامفهوم تر بود،احساس مے ڪردم هر لحظہ ممڪنہ مریم از در وارد بشہ و مثل همیشہ با لبخند بگہ سلام هانیہ جون!
صورت مریم اومد جلوے چشمم،دفعہ اول ڪہ دیدمش!
آرزوے مرگش رو نڪردہ بودم!
نگاهے بہ عڪس خندونش ڪہ تو بغل خالہ فاطمہ بود انداختم،زل زدم بہ چشم هاش،با چشم هام گفتم:قرار بود جاے من خیلے دوستش داشتہ باشے نہ اینڪہ داغونش ڪنے!
بغضم شدت گرفت،دوبارہ نگاهم رو چرخوندم روے هستے،طورے گریہ مے ڪرد ڪہ احساس ڪردم هر لحظہ ممڪنہ از حال برہ!
با لحن آروم گفتم:خالہ جون هستے یادگار مریمہ،ترسیدہ،نمیخواید ڪہ اتفاقے براش بیوفتہ؟
نگاهے بہ هستے انداخت و پیشونیش رو بوسید،دست هاش شل شد!
هستے رو بغل ڪردم،مادرم با تعجب بهم خیرہ شدہ بود!
چشم هام رو باز و بستہ ڪردم تا خیالش راحت بشہ خوبم!
خالہ فاطمہ با گریہ گفت:هانیہ جان ببرش یہ جاے آروم،دلم ریش میشہ،تو مجلسِ...
نتونست ادامہ بدہ و نشست ڪنار مادر مریم!
عاطفہ خواست هستے رو ازم بگیرہ ڪہ آروم گفتم:عاطے تو حالت خوب نیست،مراقبشم،منم عمہ ے دومش!
باید روے حرف هام تاڪید مے ڪردم،تا متوجہ بشن قصد و منظورے ندارم!
متوجہ بشن اون هانیہ ے شونزدہ سالہ نیستم!
صداے شیون و زارے زن ها قطع نمے شد،وارد حیاط شدم و در رو بستم،حیاط آرومتر بود!
چادرم رو پیچیدم دور هستے ڪہ سرما نخورہ،گریہ ش بند اومد اما آروم نالہ مے ڪرد،دلم لرزید!
لبم رو گزیدم و چند قطرہ اشڪ از چشم هام روے صورتم سر خورد!
با انگشت اشارہ م شروع ڪردم بہ نوازش صورت ڪوچولوش،چشم هاش رو بست و تبسم ڪم رنگے روے لب هاش نقش بست!
آروم گفتم:توام از شلوغے خوشت نمیاد؟
چشم هاش رو باز ڪرد،دهنش رو هے باز و بستہ مے ڪرد،انگشتم رو ڪشیدم روے لب هاش و گفتم:گشنتہ؟
نمیتونستم قربون صدقہ ش برم اما دوستش داشتم،خواستم برم داخل شیشہ شیرش رو بگیرم ڪہ در حیاط باز شد،امین خستہ و ناراحت وارد شد!
آب دهنم رو قورت دادم و نگاهم رو ازش گرفتم!
دستم رفت سمت دستگیرہ ے در ڪہ صداش متوقفم ڪرد:دخترمو بدہ!
صداش آروم بود،غمگین،عصبے،خستہ!
صدایے ڪہ هیچوقت ازش نشنیدہ بودم!
برگشتم سمتش،بے حال نشستہ بود روے تخت،نگاهش مثل شبے بود ڪہ از خواستگارے برگشت،همون غم!
سرد گفتم:گشنشہ میخوام برم شیشہ شیرش رو بیارم!
دست هاش رو بہ سمتم دراز ڪرد:خب هستے رو بدہ!
بدون حرف رفتم سمتش و بہ جاے اینڪہ هستے رو بدم بهش گذاشتم ڪنارش روے تخت!
خواستم برم داخل ڪہ گفت:دل شڪستہ ت ڪار خودشو ڪرد!
حرفش عصبیم ڪرد،نباید گذشتہ رو پیش مے ڪشید!
نباید ڪسے فڪر مے ڪرد فقط نشستم آہ و نفرینش ڪردم!
من فراموش ڪردہ بودم چرا نمیخواستن بفهمن؟!
با صداے خش دار ادامہ داد:ببین نشستم روے همون تختے ڪہ شب خواستگاریم نشستہ بودم
بہ پنجرہ مون اشارہ ڪرد:از بالا نگاهم مے ڪردے مثل همیشہ!
الان عزادار اون زنم!همدمم،مادر بچہ م!
زل زد بہ صورت هستے،چشم هاش قرمز بود اما جلوے من گریہ نمے ڪرد!
نفسے ڪشیدم و گفتم:دل من ڪے ڪارہ اے بود ڪہ این بار باشہ؟!
رفتم بہ سمت در،همونطور ڪہ پشتم بهش بود گفتم:بچگے ڪردم امین!چرا هیچوقت نگفتے چرا؟!
نمیدونم چرا بـے اختیار اسمش رو بردم!
چیزے نگفت،نگفت ڪدوم چرا؟!چون خوب میدونست ڪدوم چرا منظورمہ!
وارد خونہ شدم!
ادامــه دارد...
─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─
اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇
🎀 @Banoye_khaass 🎀
💞 سالروز ازدواج فرخنده، حضرت علی علیه السلام با برترین بانوی عالم مبارک باد.
#ازدواج
─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─
اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇
🎀 @Banoye_khaass
#مولاے_ما
بس پیر در فراق تو مُرد و بسے جوان
در انتظار آمدنٺ، پیر مےشود
تا ما نمردهایم، تو پا در رڪاب ڪن
تعجیل ڪن عزیز دلم! دیر مےشود
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#بحق_جوادالائمه
🌹🌾🌹🌾🌹🌾🌹🌾🌹
شبتون بخیر
─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─
اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇
🎀 @Banoye_khaass