eitaa logo
بانوی خاص🌹
415 دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
2.7هزار ویدیو
18 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 کانال بانوی خاص ❤️همسرداری 👩‍🏫فرزند پروری 🏠خانه داری احکام و مطالب متفرقه سوالات مشاوره کاملا رایگان تبادل و ارتباط با ادمين: @delaram7645 لينك كانال👇 https://eitaa.com/joinchat/1265893419C1fe8b5bb94
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رمان محتوایی... ─═ई✨🍃🖤🍃✨ई═─        اینجا🔚بانــــــوی خــ🖤ـــاص😌باش👇 🖤 @banoye_khaass 🖤
بانوی خاص🌹
#هرچی_توبخوای #قسمت92 گفت: _یه بار تو خیابان ماشین نداشتم.اتفاقی امین رو دیدم.سوارم کرد.😍😊بوی غذا
مادر وحید گفت: _اگه دوست داشتی به من بگو مامان، خوشحال میشم.😊 از این حرفش خیلی خوشحال شدم. بغلش کردم☺️🤗 و گفتم: _خداروشکر که مامان خوب و مهربونی مثل شما بهم داده. مامان خوشحال شد.پدروحید بالبخند گفت: _منم خوشحال میشم بهم بگی بابا.😊 بامهربونی نگاهش کردم و بالبخند گفتم: _..نه.☺️ همه باتعجب نگاهم کردن.وحید خیلی جدی گفت: _چرا؟!😐 به پدر وحید گفتم: _من شما رو به اندازه پدرم دوست دارم ولی وقتی خودم سادات نیستم،نمیتونم به کسی که مادرشون حضرت فاطمه(س) و جدشون پیامبر(ص)هستن،بگم بابا.☺️ وحید گفت: _آقاجون چطوره؟😍 همه به وحید نگاه کردیم.به پدروحید نگاه کردم.بدون لبخند نگاهم میکرد. جدی گفت: _هر چی خودت دوست داری بگو. رفتم کنارش نشستم.دستشو بوسیدم و گفتم: _از من ناراحت نباشین.😊 بامهربونی گفت: _نه دخترم.ناراحت نیستم.من تا حالا دو تا دختر داشتم الان خداروشکر سه تا دختر دارم.چه فرقی میکنه چی صدام کنی.مهم اینه که شما برای ما عزیزی.😊 از اون به بعد من آقاجون صداشون میکنم. وقتی وحید میخواست منو برسونه خونه،سویچ ماشین شو بهم داد و گفت: _تو رانندگی کن.😇 لبخند زدم و سویچ رو گرفتم.تمام مدت فقط به من نگاه میکرد.مثل من که وقتی رانندگی میکرد فقط به وحید نگاه میکردم. منم مدام صحبت میکردم و بامحبت باهاش حرف میزدم و شوخی میکردم. وقتی رسیدیم ماشین رو خاموش کردم.گفتم: _رسیدیم.😌 وحید اطرافشو نگاه کرد.گفت: _چه زود رسیدیم؟!😅 -نخیر.شما محو تماشای بنده بودید، متوجه گذر زمان نشدید.😌😉 خندید.😍😁گفتم: _اگه راننده شخصی خواستین درخدمتم. مخصوصا اگه اینجوری نگاهم کنی و لبخند بزنی...☺️وحید -جانم -خداحافظ پیاده شدم و رفتم تو حیاط.وحید هم ماشین روشن کرد و رفت. من سعی میکردم همیشه و با وحید رفتار کنم....😊☝️ بخاطر احترام ویژه تری میذاشتم. همیشه پیش پاش بلند میشدم. حتی اگه برای چند ثانیه از پیشم میرفت، وقتی دوباره میومد بلند میشدم.😊هیچ وقت کمتر از گل بهش نمیگفتم.از لفظ تو استفاده نمیکردم.هیچ وقت با باهاش صحبت نمیکردم. شب بعدش وحید،محمد و خانواده ش رو برای شام به یه رستوران سنتی دعوت کرد... وحید و محمد خیلی با هم صمیمی بودن. اکثرا همدیگه رو داداش صدا میکردن... وقتی مجرد بودم میدونستم محمد یه دوست خیلی صمیمی داره که بهش میگه داداش ولی هیچ وقت کنجکاوی نکردم کسی که داداش من بهش میگه داداش،کی هست.😊 روی تخت نشسته بودیم... من و مریم کنار هم بودیم.محمد کنار مریم و وحید کنار من بود.محمد و وحید رو به روی هم بودن. کلا وحید بچه ها رو خیلی دوست داشت. ضحی 👧🏻و رضوان 👶🏻هم وحید رو خیلی دوست داشتن.بغل وحید نشسته بودن و باهاش حرف میزدن.من از این اخلاق وحید خیلی خوشم میومد.😍☺️به نظرم مردی که تو مجردی با همه بچه دوست باشه یعنی خیلی مهربونه پس حتما با همسرش و بچه های خودش مهربون تره.☺️☝️ ضحی و رضوان رابطه شون با من خیلی خوب بود ولی وقتی وحید بود دیگه منو تحویل نمیگرفتن.😅 من بیشتر ساکت بودم و به رفتارهای وحید دقت میکردم.وحید با لبخند و مهربونی هم با بچه ها بازی میکرد هم با محمد شوخی میکرد هم با من صحبت میکرد.با مریم هم برخورد میکرد ولی باز هم مهربون بود.بهش میگفت زن داداش.کلا خیلی باهاش صحبت نمیکرد.هروقت هم که میخواست حرفی بهش بگه یا سرش پایین بود یا به محمد نگاه میکرد.من از و وحید خیلی خوشم میومد. محمد بالبخند کمرنگی به وحید گفت: _از اینکه قبلا یک بار هم به حرف مامانت گوش ندادی و حتی نخواستی خواهر منو ببینی پشیمون نیستی؟😁 وحید لبخند زد و گفت: _آره.☺️ محمد همونجوری که به وحید نگاه میکرد گفت: _اگه تو زودتر میومدی شاید زهرا دیگه با امین ازدواج نمیکرد و اون همه سختی نمیکشید.😔 وحید ناراحت سرشو انداخت پایین و هیچی نگفت. گفتم: _هیچ کدوم از کارهای خدا بی حکمت نیست.👌 زهرای قبل از امین مناسب زندگی با وحید نبود...همسروحید باید باشه. اون زهرا.... ادامه دارد.. 🌹شادے ارواح طیبہ شــہـــدا صلواٺ اولین اثــر از؛ ✍ ─═ई✨🍃🖤🍃✨ई═─        اینجا🔚بانــــــوی خــ🖤ـــاص😌باش👇 🖤 @banoye_khaass 🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5818928405378239054.mp3
13.24M
جانم حسن..... به تو دل خوش کردم.... حاج مهدی رسولی ─═ई✨🍃🖤🍃✨ई═─        اینجا🔚بانــــــوی خــ🖤ـــاص😌باش👇 🖤 @banoye_khaass 🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👌🌹 ✨ امام حسن(علیه السلام) : ☘ کسے که در دلش هوایے جز نگذرد، ☜من ضمانت مےکنم که خداوند دعایش را مستجاب کند.👌 📚 {بحارالانوار، ج۲۵، ص۳۵۱} ─═ई✨🍃🖤🍃✨ई═─        اینجا🔚بانــــــوی خــ🖤ـــاص😌باش👇 🖤 @banoye_khaass 🖤
﷽❣ ❣﷽ 🥀ماییم و هوایِ بغض آلود فقط دلواپسی و غصّۂ مشهود فقط 🥀والله که آسان شود این سختی ها با آمدنِ حضرتِ موعود(عج) فقط! 🍀‍ ─═ई✨🍃🖤🍃✨ई═─        اینجا🔚بانــــــوی خـــ🖤ــاص😌باش👇 🖤 @Banoye_khaass 🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹بدرقه و استقبال خوب🌹 همسرمن همیشه موقع رفتن من سر کار،به زور خودشو از رختخواب میکنه وبعد زودی میره تو رختخواب که خوابش نپره. وقتی ام از سر کار میام اغلب یه چهره بدون آرایش و معمولی میبینمشون!شاید در ماه یکبار خودش آرایش کنه وخونه رو برای ورود من آماده کنه!) ─═ई✨🍃🖤🍃✨ई═─        اینجا🔚بانــــــوی خــ🖤ـــاص😌باش👇 🖤 @banoye_khaass 🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 💠 بسیاری از پرخاشگری‌های زن و شوهر به دلیل تفکر و است. گاه همسران نسبت به یکدیگر انتظار بیش از حد دارند، و به این فکر می‌کنند که همسرم باید اینکار را انجام دهد و نباید اینکار را انجام دهد. 💠 تفکر باید و نباید را به👈 "بهتر بود و بهتر نبود" تبدیل کنید در طول هفته این تفکر باید و نباید را نسبت به همسرتان بشناسید و آن را بنویسید و به تفکر بهتر بود و بهتر نبود تبدیل کنید. 💠 وقتی از همسر علامه طباطبایی(ره) پرسیدند؛ که آیا علامه در منزل عصبانی هم می‌شدند؟ گفتند؛اوج عصبانیت علامه این بود که در کمال آرامش می‌فرمود؛ اگر این کار می‌شد بهتر بود یا اگر این کار نمی‌شد بهتر بود. ─═ई✨🍃🖤🍃✨ई═─        اینجا🔚بانــــــوی خــ🖤ـــاص😌باش👇 🖤 @banoye_khaass 🖤
▪️در سوگ نبی جهان سیه میپوشد ▪️در سینه، دل از داغ حسن می‌جوشد ▪️از ماتم هشتمین امام معصوم ▪️هر شیعه ز درد، جام غم می‌نوشد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رمان محتوایی... ─═ई✨🍃🖤🍃✨ई═─        اینجا🔚بانــــــوی خــ🖤ـــاص😌باش👇 🖤 @banoye_khaass 🖤
بانوی خاص🌹
#هرچی_توبخوای #قسمت93 مادر وحید گفت: _اگه دوست داشتی به من بگو مامان، خوشحال میشم.😊 از این حرفش خ
_... اون زهرا اونقدر که باید قوی نبود. باید میرفت تو کوره تا بشه، بشه...😊😎 وحید گفت: _زندگی با من خیلی هم سخت نیست ها.😅 لبخند زدم و گفتم: _هست آقا..😊خیلی سخته...همه تو زندگیشون سختی دارن.سختی زندگی بعضیها بداخلاقی همسرشونه،👉بعضیها بیماری،👉بعضیها بی پولی...👉هرکی یه سختی ای داره تو زندگیش.☺️ به مریم نگاه کردم و گفتم: _سختی زندگی ما هم اینه که همسرامون خیلی خونه نیستن.👉😊برای زنی که شوهرشو خیلی دوست نداره یا درحد معمولی دوست داره این سختی خیلی سخت نیست ولی برای امثال من و مریم که عاشق همسرامون هستیم خیلی سخته،خیلی.😌☺️ محمد به مریم نگاه کرد... منم به وحید نگاه کردم.با ناراحتی نگاهم میکرد.شام آوردن. بعد از شام محمد گفت: _زهرا..به نظرت بهترین ویژگی وحید چیه؟😎 بالبخند گفتم: _صداش،وقتی مداحی میکنه.☺️😍 وحید لبخند زد.محمد با شیطنت گفت: _و بدترینش؟😉 به محمد گفتم: _میخوای امشب دعوا راه بندازی ها.😃 محمد لبخند زد.😁گفتم: _هر صفت خوبی ممکنه معایبی هم داشته باشه.مثلا همین مهربونی و دوست بودن با بچه ها.اصلا نذاشتن امشب ما دو کلمه با هم حرف بزنیم.😅 همه خندیدن.😀😁😃 بالبخند به وحید نگاه کردم و گفتم: _یا مثلا خوش تیپی.😉 وحید خندید.محمد گفت: _الان تیپش خوب شده.اگه قبلامیدیدیش که اصلا باهاش ازدواج نمیکردی.😜😆 من و وحید با هم خندیدیم.😂😁محمد یه کم مکث کرد و گفت: _زهرا تو باعث شدی لباس پوشیدن وحید تغییر کنه؟!!!😟 بالبخند به وحید گفتم: _محمد رو که میشناسی.امشب بی زهرا میشی.😫😁 وحید به محمد نگاه کرد و گفت: _هیچ کس حق نداره به خانوم من کمتر از گل بگه.😠😁 محمد با اخم به من نگاه کرد و گفت: _چجوری بهش گفتی؟😳 وحید بالبخند گفت: _سه دست لباس شیک به من هدیه داد.😍 محمد به وحید نگاه کرد بعد به من نگاه کرد و گفت: _راست میگه؟!!😳😠 به وحید گفتم: _اینجوری میگی فکر میکنه کادو کردم بهت دادم.😫😁 محمد منتظر جواب من بود.بهش گفتم: _بردمش یه لباس فروشی.سه دست لباس مختلف براش انتخاب کردم.😌دادم بپوشه که ببینه با لباس های دیگه هم میشه خوش تیپ بود..مامان هم بود.🙈 محمد خیلی جدی نگاهم میکرد.وحید اومد جلوی نگاه محمد و بالبخند بهش گفت: _چیه؟حرفی داری؟😌😎 محمد گفت: _الان نه.بعدا به خودش میگم.😒 وحیدگفت: _حرفی داری جلو من بگو😉 محمد گفت: _این یه مسأله خواهر برادریه،شما دخالت نکن.😒 وحید لبخند زد و گفت: _داداش! حالا ما غریبه شدیم.😁 محمد هم لبخند زد و گفت: _به حساب شما هم بعدا میرسم،داداش.😄 وحید: _اگه چیزی به زهرا بگی با من طرفی.😠👊😁 محمد: _مأموریت طولانی میفرستیم؟😜 وحید: _نخیر.اونکه جایزه ست برات.مرخصی طولانی میفرستمت.😌 من با تعجب گفتم: _مگه مرخصی یا مأموریت رفتن محمد دست شماست؟😳😧 وحید و محمد مثل کسانی که رازی رو فاش کرده باشن به هم نگاه کردن...😨 به مریم نگاه کردم با تکان سر گفت _ آره. با تعجب به محمد نگاه کردم و گفتم: _یعنی وحید رئیسته؟😳😧 محمد بالبخند گفت: _متاسفانه.😁 به وحید نگاه کردم.خودشو با رضوان مشغول کرده بود.ترجیح میدادم قبلا خودش بهم میگفت. به مریم نگاه کردم و گفتم: _عزیزم،دوست داری بری سفر؟😌 مریم لبخندی زد و گفت: _آره،خیلی دلم میخواد.🙁 به وحید و محمد نگاه کردم.با لبخند به هم نگاه میکردن.به مریم گفتم: _از کی دوست داری بری؟😎 یه کم فکر کرد... گفت؛... ادامه دارد.. 🌹شادے ارواح طیبہ شــہـــدا صلواٺ اولین اثــر از؛ ✍ ─═ई✨🍃🖤🍃✨ई═─        اینجا🔚بانــــــوی خــ🖤ـــاص😌باش👇 🖤 @banoye_khaass 🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👌🌹 💕امام حسن علیه السّلام آنقدر مورد علاقه و لطف و مرحمت پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) بودند که بارها می‌فرمود: ✨اَللّهُمَّ إنّیِ اُحِبُّ حَسَناً فَاَحِبَّهُ وَ اَحَبَّ اللهُ مَنْ یُحِبهُ✨ ❣خداوندا من حسن را دوست می‌دارم تو هم او را دوست بدار و هركه حسنم را دوست بدارد خداوند او را دوست می‌دارد.👌 📚[كنز العمال ج 16، ص 262] ─═ई✨🍃🖤🍃✨ई═─        اینجا🔚بانــــــوی خــ🖤ـــاص😌باش👇 🖤 @banoye_khaass 🖤
﷽❣ ❣﷽ 🍁پاییــــز و غمِ هجـــرِ تو افـزون شده برگرد چون بـرگِ خـزان دیده دلم خون شده برگرد 🍁لیــــلای پریشــان شده در قـامت این باغ حـــالات رُخم چون رخ مــجنون شده برگرد... ─═ई✨🍃🖤🍃✨ई═─        اینجا🔚بانــــــوی خــ🖤ـــاص😌باش👇 🖤 @banoye_khaass 🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 قسمت1⃣ 🔰مشکلات خواندن از اساسی ترین مشکلاتی است که کودکان با نارسایی های ویژه یادگیری با آن مواجه هستند زیرا کودکی که نمی تواند بخواند شانس بسیار کمی جهت موفقیت در مدرسه دارد😢 ⬅️تاخیردررشدسیستم عصبی مرکزی و آسیب‌های مغزی اکثراً به عنوان علت عدم توانایی در خواندن ذکر می شوند🤕 ⬅️صدمه مراکزی از مغز که کنترل تکلم شنوایی و بینایی را به عهده دارند نیز می‌تواند نارساخوانی را به وجود آورد🧐 🔰نارساخوانی اصطلاحی است که برای کودکانی که علی‌رغم هوش طبیعی قادر به خواندن نیستند به کار می رود🤔 ⬅️این گروه از کودکان ممکن است واژه‌های بسیاری را بدانند و به راحتی آنها را در مکالمه به کار بگیرند اما قادر به درک و شناسایی نشانه‌های نوشتن یا چاپ نیستند😥 ─═ई✨🍃🖤🍃✨ई═─        اینجا🔚بانــــــوی خــ🖤ـــاص😌باش👇 🖤 @banoye_khaass 🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
😍 🔆پیامبر خدا (صلی الله علیه وآله ) هرکس دختری را شاد کند گویا برده ای از فرزندان اسماعیل را آزاد کرده است☺️ ─═ई✨🍃🖤🍃✨ई═─        اینجا🔚بانــــــوی خــ🖤ـــاص😌باش👇 🖤 @banoye_khaass 🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🧐 🤔 📁 🔰یک رنگ خنثی است و در صورتی که در نقاشی کودکان قالب باشد ناتوانی در بروز احساسات را نشان می دهد😢 ─═ई✨🍃🖤🍃✨ई═─        اینجا🔚بانــــــوی خــ🖤ـــاص😌باش👇 🖤 @banoye_khaass 🖤