چطور با ساعات کاری زیاد به خانواده ام برسم؟استاد تراشیون.mp3
6.02M
🎙 چطور با ساعات کاری زیاد به خانوادهام برسم؟
🔴 #استاد_تراشیون
─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─
اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇
🎀 @banoye_khaass 🎀
🔺توجه
🔺توجه
دوستان عزیز در روزهای آینده با مبحث جدیدی در اختیارتون خواهیم بود 🤩
مبحث همه گیر #دخالت_اطرافیان
👈این مباحث در حال آماده سازی است
لطفا با ما همراه باشید 🌹🌹🌹
بانوی خاص🌹
#ازجهنم_تابهشت #قسمت103 به روایت حانیه ………………………………………………………………… _ من عروسی نمیخوام. امیرحسین _
#ازجهنم_تابهشت
#قسمت104
به روايت حانيه
اميرحسين_ سلام.
_ سلام. خوبيد؟
اميرحسين_ الحمدالله. شما خوبي؟
_ ممنون.
اميرحسين_ راستش، ان شاءالله دو هفته ديگه اردو راهيان نور از طرف مسجد هستش، ميخواستم ببينم اگه موافقيد با خانواده صحبت كنيم اگه اجازه دادن بريم.
واقعا ميمونم كه چي بگم ، سفري كه حسرتش از عيد به دلم مونده بود، سفري كه از وقتي با شهدا انس گرفته بودم شده بود آرزوي هر روز و شبم، با مردي كه شده بود همه دنيام، همه زندگيم.
اميرحسين_ الو؟؟؟؟
_ جانم؟
بعد از چند ثانيه سكوت ادامه ميده _ جونتون سلامت.فكر كردم قطع شده.
_ من از خدامه بيام. فقط اگه مامان ، بابا اجازه بدن.
اميرحسين_ اجازه ميدين من باهاشون هماهنگ كنم؟
_ ممنون ميشم.
اميرحسين_ پس فعلا بااجازتون.ياعلي
_ ياعلي.
گوشي رو قطع ميكنم ، سريع وضو ميگيرم، دو ركعت نماز شكر و بعد سجده ي شكري طولاني كه خدارو شكر ميكنم بابت مهربوني هاش، بابت همه نعمتاش .
بابت حضور اميرحسين، بابت اين آرامش ، غافل از طوفاني كه منتظرم ايستاده
.
.
دو هفته بعد
.
توي آينه نگاهي به خودم ميندازم، روسري آبي رنگي كه صورتم رو قاب كرده و سياهي كه روش نشسته، زيبايي خاصي داشت، كيف كوچيك مشكيم و ساک نسبتا کوچیکی که با کمک فاطمه آماده کردم رو از روي تخت برميدارم و از اتاق بيرون ميرم.
امیرحسین کنار بابا روی کاناپه نشسته و به سفارشات بابا درمورد اینکه حواسش به من باشه گوش میده ، مامان بابا هنوزهم فکر میکنن من بچم، خندم میگیره اما به لبخندی اکتفا میکنم و با صدای نسبتا بلندی خطاب به امیر حسین میگم، بریم؟
بابا و امیرحسین هردو به سمت من برمیگردن ، برق تحسين رو تو نگاه هردو به وضوح ميشه ديد.
بابا_ بريد به سلامت بابا جان.
اميرحسين با اجازه اي ميگه و به سمت من مياد، ساك رو از دستم ميگيره و به طرف در ميره .
#ادامه_دارد
#ح_سادات_کاظمی
─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─
اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇
🎀 @banoye_khaass 🎀
🔴 #خاطرات_آلبومی
💠 گاهی مواقع افراد نسبت به همسر خود #کینه یا دلخوری پیدا کرده و نمیتوانند به راحتی #همسر خود را ببخشند.
💠 در اینگونه مواقع یکی از چیزهایی که حالتان را #تغییر میدهد و میتواند #دلخوریتان را از بین ببرد این است که نقاط #مثبت همسر و یا #خاطرات خوشِ با هم بودن را مرور کنید.
💠 مثلا به #آلبوم_عکس یا فیلمهایی که مربوط به لحظات خوش شما بوده است نگاه کنید تا بهانهای برای #نرم شدن دلتان شده و عاملی برای برقراری ارتباط دوباره و تازه گردد.
─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─
اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇
🎀 @banoye_khaass 🎀
#نکته👌🌹
#شب_بخیر
🌹امیرالمومنین علی علیه السّلام:
❌چه بد گردنبندی است؛
‼️گردنبند گناه برای مؤمن.⛓😔
کافی؛8:19
#شبتون_مهدوی
─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─
اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇
🎀 @Banoye_khaass 🎀
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽
عاقبت روی نهان تـ❤️ـو
عیان خواهد شد
عالم پیر به یکباره
جوان خواهد شد
سلام موعـ❤️ـود مهربانم ....
#سلام
#روزتون_مهدوی
─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─
اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇
🎀 @banoye_khaass 🎀
🍃✨🌸✨🍃
دوست داشتن هاى اولِ صبح😍
آنجا كه هنوز درگيرِ روزمرگى نشده اى
آنجا كه چشم باز ميكنى
و هواىِ يار در سر ميپيچد
عجيب ميچسبد...
فكرش را بكن،
باران هم ببارد!😍❤️
سلام دلبرااا
صبح دوشنبه تون بخیر و خوشی☺️
─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─
اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇
🎀 @banoye_khaass 🎀
#هر_روز_یک_نکته_کوتاه
💠 زندگی زناشویی خود را با محبت و گذشت، استوارتر کن و قدرت بخشش را دست کم نگیر.
این رو هرروز تمرین کن😌
یک بانوی خاص باید حتما بخشنده و بزرگوار هم باشه😍
─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─
اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇
🎀 @banoye_khaass 🎀
💛💚💛
#حفظ_اقتدار_مرد ۵
👈اگه شیرینی اعطا و تامین از مرد گرفته بشه، شکوه حاصل از تامین نمیاد.
◾️خیلی اینها برای مرد آزاردهنده ست...😣
یعنی مرد با شور و اشتیاق تامین میاد، اما میبینه پیدا نشد... چند وقتی که گذشت دیگه بهم میریزه و حالا اثرش میاد گریبان روان زن رو میگیره.
آخ که اگه کلید مرد رو گم کنی...
بریم ببینیم قصه کجاست؟!!!
🔎میدونید ما نه تنها توی برخورد با مرد، بلکه تو دینمون و در رابطه با خدا هم اینیم.
ببینید.. قراره فقط دعا مال من باشه ،
🔅ما چجوری دعا میکنیم؟ دعا میکنیم اجابتش رو هم تعیین میکنیم. خدا رو جاشو خالی میکنیم، نادیده میگیریم
🙏قراره دعا مال من باشه اجابت مال کی؟ ما اینجوری دعا نمیکنیم که .
🔅میگیم خدایا این سفره رو میندازم مامانه خوب بشه. خوب شد میگه من و خدا با هم رفیقیم .
✅امد مامانه فوت کرد، اجابته به دعا نرسید ، چی میگه؟ خدا که منو فراموش کرده،😔 منم به او کار ندارم .
ℹ️نمره هه نیامد، مامانه خوب نشد ... اجابته نرسید به دعا.
#ادامه_درپست_بعدی..
@banoye_khaass
🔸با امام رضا، اگر امام رضا اومد و اونی که میخواست رو داد، میگه امام رضا اینقدر با من..
حالا اومد این دفعه نیومد. حالا میگه که امام رضا منو فراموش کرده... منم دیگه پامو اونجا نمیذارم.
♦️خدا و امام رضا این خوبی رو دارن که اگه نادیدهشون بگیری خدا و امام اند.
🌸امام رئوفه، وایمیستند خدایی و امامیشون رو میکنن.
▫️این بنده ست ... نمیفهمه.
من که خدای رحمان و رحیم هستم ، حالا این زائر ما متوجه نیست، من که امام رضای رئوف هستم.
دیدی با اینکه انکارشم میکنی، نعمت رو داده. اینی که دشنامش هم داده نعمته رو داده.
✔️ولی حضرت شوهر که اینجوری نیست.
🔺قراره درخواست مال من باشه پاسخ مال کی؟ شوهر.... ولی خانما چجوری درخواست میکنند؟؟
درخواست میکنند ... پاسخش رو هم تعیین می کنن! اقای شوهر رو هم میکنند پایمال.
#ادامه_بعدازظهر
@banoye_khaass
امروز مطالبمون یه ذره زیاده
ان شاءالله دو قسمت دیگشو بعد از ظهر
خدمتتون عرض خواهم کرد😍
تا حوصله خوندن داشته باشید
خیر مقدم میگیم به دوستان عزیزی که تازه به جمع ما اضافه شدن
لطفا با ما همراه باشید.
در روزهای آینده مطالب ناب #دخالت_اطرافیان که خیلی همه گیر هست
خدمتتون عرض خواهد شد
امیدوارم که پاره ای از مشکلاتتون با مطالب کانال برطرف بشه و زندگی شادی داشته باشید
با تشکر🌹🌹🌹
#ادمین_نوشت
بانوی خاص🌹
🔸با امام رضا، اگر امام رضا اومد و اونی که میخواست رو داد، میگه امام رضا اینقدر با من.. حالا اومد ا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بانوی خاص🌹
🔸با امام رضا، اگر امام رضا اومد و اونی که میخواست رو داد، میگه امام رضا اینقدر با من.. حالا اومد ا
🔹شوهر که مثل پروردگار نیست که بگه حالا این زن، متوجه نیست دیگه، من وایمیستم آقایی خودم رو میکنم .
🔸میگه پایمالم میکنی؟؟ پایمالت میکنم. 😠
حالا که موقع پاسخ هست میکشه کنار:
- نه وقت نداریم نمیشه،
-پول نداریم نمیشه امکانش نیست..
حالا کی پایمال میشه⁉️
🔅بعد خانمه میگه اقای دکتر هر وقت ازش هر چیزیو خواستم...
میتونهها، میگه نه ندارم...وقت دارهها، میگه نمیشه.
خانم تو اینو می بینی چرا اینو نمی بینی؟
این بازخورد مرد، محصوله... قبلا تو پایمال کردی حالا تامینم میخوای؟ حقیقت اینه که از این خبرا نیست.
🔆این اون کلیده ست، اون دستگیره ست که گمشده.
#ادامه_درپست_بعدی..
@banoye_khaass
✅هی داریم میکوبیم به این در.
لذا خانما تو زندگی دو کار میکنند:
- یکی اینکه می طلبن. چجوری می طلبن؟ پایمال کننده!
- پس مرد را پایمال می کنند،
مرد هم که پایمال شد دو کار میکنه:
- کار عمدش اینه مخالفت میکنه،
- پس خانم به درخواستش نمیرسه.
🔻ممکنه بگه اقای دکتر اتفاقا من از همین راه رفتم ، خیلی هم رسیدم تا حالا نتونسته هیچ چیزیش رو رد کنه... راست میگی راست میگی موافقت کرد. 🔻
🔵خانم درسته که تو به درخواستت رسیدی، ولی اینو چرا ندیدی؟
خانم اومد به من گفت اقای دکتر خدا لعنت کنه این زنی که سر راه شوهر من پیدا شد ...
ادامه دارد...
─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─
اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇
🎀 @banoye_khaass 🎀
بانوی خاص🌹
#ازجهنم_تابهشت #قسمت104 به روايت حانيه اميرحسين_ سلام. _ سلام. خوبيد؟ اميرحسين_ الحمدالله. شما
#ازجهنم_تابهشت
#قسمت105
از مامان ، بابا خداحافظي ميكنيم به مسجد ميرسيم، فاطمه و اميرعلي هم همزمان با ما ميرسنن.
_ عليك سلام.كجا غيبتون زد؟
فاطمه _ چفيه ها دست من بود خونه جا گذاشته بودم😁.
_ خسته نباشي.
فاطمه_ سلامت باشي
.
.
.
سه هفته بعد
.
.
.
روي تخت غلطي ميزنم و خاطرات رو مرور ميكنم.
#خاطره_نوشت
چشمم به تپه نسبتا خلوتي ميخوره. بي توجه اميرحسين كه مدام صدام ميكنه به سمت تپه ميرم، چيزي رو احساس نميكنم، صدا گنگ و بي معني به نظرم ميرسن، حتي ديگه اشكي هم نمونده كه بخوام بريزم.
روی خاک ها میشینم ، مرور میکنم هرچیزی رو که این چند روزه شنیدم و دیدم ، اشک هام بی اجازه روانه صورتم میشن ، گریه نمیکنم ضجه میزنم ، شهدا به خاطر حفظ حجاب از همه چی گذشتن ، رفتن که کسی چادر از سر بانوان این سرزمین نکشن ، اما من چی؟ من حتی حاضر نیستم چادری رو سرم باشه که یادگار مادرم حضرت زهراست.
با احساس کشیده شدن چادرم سرم رو بالا میارم.
امیرحسین کنارم زانو میزنه و بوسه ای روی چادرم میشینه.
من از این به بعد یه بانوی چادریم.
***
از روی تخت بلند میشم و به پذیرایی میرم .
_ مامان کمک نمیخوای ؟ حوصلم سر رفته.
مامان_ الان که نه، کاری ندارم. میگم میخوای چند روز دیگه امیرحسین اینا رو دعوت کنیم که قرار عقد رو هم بزاریم؟ یک ماه دیگه سالگرد ازدواج حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه(س) هستش.
_ اره😍
مامان_ خب حالا. پس بزار بابا بیاد ببینم کی خونست. راستی خب عقدتون رو با فاطمه و امیرعلی هم میتونید بگیرید دیگه.
_ حالا بزار هماهنگ میکنیم.
به اتاق برمیگردم و سریع شماره فاطمه وو از تو مخاطبین پیدا میکنم. بعد از دوتا بوق صداش تو گوشی میپیچه.
فاطمه_ جونم؟
_ ببین میگم شما که میخواید سالگرد ازدواج حضرت فاطمه عقد کنید ، ماهم همون روزیم دیگه. موافقی باهم عقد کنیم یا مشهد یا گلزار شهدا 😍.
فاطمه_ نفس بکش. سلام
_ سلام.
یه دفعه با یه لحن ذوق زده تر از من گفت _ وای اره اخ جون. عالیه.
_ خجالت بکش. دختر انقدر برای ازدواج ذوق میکنه؟
فاطمه_ نه اینکه خودت ذوق نکردی😒
_ خب حالا. فعلا...
فاطمه_ ياعلي
_ یاحق.
❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣
گفته بودم دلبرم بهتر که چادر سر کنی
کعبه ی احرام من! با چادرت بانو تری
#ادامه_دارد
#ح_سادات_کاظمی
─═ई✨🍃🌸🍃✨ई═─
اینجا🔚😍بانـــ🌸ـــوی خــ🎀ـــاص😌باش👇
🎀 @banoye_khaass 🎀