رحمت واسعه حسینی
یک یاحسین، این قدر تأثیر دارد. یک خانم، به بچهاش ولو یک بار لباس سیاه میپوشاند یا یک بار، یک جلسه بچهاش را میبرد، حتی غیر شیعه باشد. تا قیامت دیگر آن امتیاز، پاک نمیشود.
وقتی کسی یا حسین بگوید، مگر رحمت خدا، رهایش میکند؟ ابدا؛ منتها ما گاهی اسیر توهّمات و معادلات ابتدایی و غلط خودمان هستیم و اِلّا پرچم آقا سید الشهداء همه را در برمیگیرد حتی کوچکترین خدمت.
در اقامۀ عزا کوتاهی نکنیم.
«"اِنَّ الْحُسین مِصباحُ الْهُدی وَ سَفینَةُ اِلنَّجاة". سیدالشهدا آن کشتی نجاتی است که وجود مقدس نبی اکرم(ص) برای دستگیری از امتشان در این دریای ظلمانی و مواج دنیایی به حرکت درآوردند. کسی که به امام حسین(ع) رسید اهل نجات است و از تاریکی و فتنهها نجات پیدا میکند و الا، "الدُّنيا بَحرٌ عَميقٌ قَد غَرِقَ فيها عالَمٌ كَثيرٌ". با ریاضات نمیشود نجات پیدا کرد.
ما احتیاج به امام حسین(ع) داریم، ما احتیاج به محافل عاشورایی داریم، باید قدرش را بدانیم و به هیچ وجه در اقامه این مجالس کوتاهی نکنیم. گرچه شرایط، شرایط خاصی است و حتماً هم باید آن قواعد و پروتکلهایی را که سلامت جامعه مؤمنین را حفظ میکند رعایت کنیم.
انشاءالله خدای متعال روزی کند بتوانیم امسال، که یک مقدار شرایط سختتر است، امتحان خودمان را پس بدهیم و به بهترین وجه اقامۀ عزا کنیم. در اقامه عزا، آنچه فضیلت دارد این است که برویم و زیر خیمه امام حسین(ع) بنشینیم.
البته عدهای که واقعاً معذورند و نمیتوانند از خانه بیرون بیایند، میتوانند پای رسانه بنشینند و اگر نشد خودشان برای خودشان عزاداری کنند یا محفل کوچکی به پا کنند و عزاداری امام حسین(ع) برپا بشود. ولی احیای این مجالس باشکوه و برگزار شدن این مجالس موضوعیت دارد، آن هم با رعایت تمام قواعدی که موجب حفظ صحت مومنین و سلامت آنهاست و جزو مسائل بسیار مهم است.
انشاءالله خدای متعال این بلیه اخیر را هم از جامعه مؤمنین هر چه زودتر مرتفع بفرماید.»
#استاد_میرباقری
وقتی کاروان امام حسین (ع) به کربلا رسید، حضرت فرمود: اینجا فرود آیید. به خدا قسم، اینجا جایگاه کاروان ما و محل ریخته شدن خون ماست.
به خدا قسم، همین جا، جای قبرهای ماست. به خدا سوگند، اینجا همان جایی است که اهل حرم ما به اسارت گرفته میشوند. جدم این خبر را به من داد
اسب امام سوم شیعیان از ورود به کربلا پرهیز کرد و این امام بزرگوار هفت اسب عوض کرد و با هفتمین اسب وارد سرزمین کربلا شد. ایشان با لباس پیامبر وارد زمین کربلا شدند.
در هنگام ورود امام حسین (ع) به سرزمین کربلا، سپاه حر نیز با وی وارد کربلا شدند
در همین موقع سواری کمان بر دوش رسید و نامه عبیداللهزیاد را به حر داد. در نامه نوشته بود همین که نامهام رسید بر حسین سخت بگیر و او را در زمینی بیآب و خشک و بیپناهگاه فرود آور.
این پیک نیز مراقب است که همراه تو باشد و جدا نشود تا دستورم را کاملا انجام دهی
حر نامه را به امام حسین (ع) نشان داد و گفت: چارهای جز این ندارم. در همین جا فرود آی. امام سوم شیعیان فرمود:بگذار در دهکده غاضریه فرود آیم یا در شفیه که حر نگذاشت و گفت:این مأمور مراقب من است
یزید بن مهاجر، از همراهان امام به فرستاده ابن زیاد نگریست، او را شناخت و گفت: مادرت به عزایت بنشیند! چه فرمانی آوردهای؟ گفت: مطیع پیشوایم بودم و وفادار به بیعتم.
زهیر ابن قَیْن سردار سپاه اسلام، به امام عرض کرد: اکنون تناسب دارد که ما با این گروه بجنگیم، امام فرمود: من هرگز آغاز به جنگ نمی کنم زهیر گفت: در اینجا قریه ای نزدیک شطّ فرات هست که برای سنگر گرفتن مناسب است
امام فرمود: نام آن قریه چیست؟ او گفت: «عَقْر»، فرمود:
نَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الْعَقْرِ.: «پناه میبرم به خدا از عقر» (هلاکت و پی کردن)
امام به حُرّ فرمود: مانع نشو تا ما از اینجا به این نزدیکی (کنار فرات) حرکت کنیم، حُرّ و سپاهش مانع شدند، در این کشمکش، کاروان حسینی حرکت کردند تا آنکه اسب حسین (ع) ایستاد
امام پرسید: نام این زمین چیست؟
پیرمرد راه بلدی رو از آن ناحیه نزد امام اوردند عرضه داشت: «طف» (ساحل فرات)
امام فرمود: آیا نام دیگری دارد؟
پیرمرد عرض کرد: «شاطئ الفرات»
امام فرمود نام دیگری هم دارد،
عرض کرد: «غاضریه» « نینویٰ» از نامهای دیگر اوست
انگارامام دنبال اسم دیگری میگردد،😭😭
یک مرتبه فرمود ایا این مکان دارای نام دیگری هست ،پیرمرد گفت: نام دیگر او کربلاست
امام فرمود: خدایا پناه میبرم به تو از کرب و بلا (اندوه و رنج)
همین جا محل بارهای ما و مکان اقامت ما و محل ریختن خون ما است، و همین جا جایگاه قبرهای ما است و جدّم رسول خدا (ص) این چنین به من خبر داده است.