فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بعضی صبحها، انگار میطلبد که از چهارچوب؛
ممنونم خدا
و چسب دوقلو
و به وقت طلوع و ...... بیاییم بیرون و کمی نزدیکتر بنشینیم کنار هم.
- این کفترها هر روز مهمان پیرمردیاند!
گرگ و میش که میشود، بساط گندم و دبّهی آبش را برمیدارد و میآید حرم!
- آنقدر مینشیند تا نفسِ صبح بالا بیاید و کبوترها بیدار شوند و سر سفره گندمگونش بنشینند و ...
آنوقت لنگ لنگان و آهسته میرود!
امروز با خودم فکر میکردم، کبوترها نمیدانند این سفره را چه کسی برایشان پهن کرده!
فقط دانه را میبینند و همان حس گرسنگی را، که آنان را سر سفره مینشاند!
چند روزی که پیرمرد نباشد، تازه چشمشان دنبال صاحب سفره، دو دو میزند!
✦ ماجرای ما و خداست ...
و شاید ماجرای ما و کسانی است که خدا بدستشان برایمان سفره پهن کرده است!
تا همه چیز روبراه است و آرام ... دور سفرهایم! آنقدر که نمیبینیم پیرمردی را که برایمان دانه میپاشد!
⚡️امان از روزی که آنقدر کور شویم، که؛
حسرت گریبانمان را بگیرد و نعمت از کف بدهیم!
⚡️این قانون خداست، یادمان بماند:
و إِذ تأَذنَ رَبكم لَئن شكرتُم لَأَزيدنكم ۖ وَلَئن كفرتم إِن عَذابي لشَديد!
فَلا تَقُل لَهُما اُفٍ وَ لا تَنهَر هُما وَ قُل لَهُما قَولاً کریماً (سوره اسراء/23)
یک سنگ ریزه از اسمش پیداست، ریز است و ناچیز . اما همین سنگ اگر در جوراب یا کفشت باشد. تو را از راه رفتن باز می دارد.بعضی چیزها ریز است و ناچیز. اما انسان را از حرکت در راه خدا و به سمت خوبی ها باز می دارد. یکی از آنها نامهربانی به پدر و مادر است، هرچند کم باشد و درحد گفتن اُف باشد. این حرف خداست که فرمود:
لا تَقُل لَهُما اُفٍ؛ به پدر و مادر خود، اف هم نگو.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بعد رحلت و دفن عزیزان این کارها فوق العاده است
«درد عشق» و «زهر هجر» و «غم نگار»...
«یوسف گمگشته» و آن «یار غایب از نظر»...
هربار که حافظ میخوانم، با خودم فکر میکنم چقدر ما شبیه همیم…
هردو گمکردهای داریم و چشمانتظار یاریم…