امروز این شهید عزیز مهمونمون هستن
🥀 پاسدار شهید غلامرضا جباریان
تولد اول تیر ۱۳۴۶ آران و بیدگل کاشان
شهادت ۱۵ مهر ۱۳۶۶ در سنندج بعد از دوهفته اسارت و شکنجه توسط عوامل ضد انقلاب کومله دمکرات وابسته به دولت تروریست آمریکا
📆 سن موقع شهادت ۲۰ سال
فرازی از وصیتنامه این شهید عزیز:
ای خدا ؛ اینک وقت آن رسیده است که اجازه دهی جانم را فدای ارزش های انسانی کنم تا اسلام پاینده و انسان ها آزاد گردند.
به خدا سوگند من سعادت خویش را نمی یابم، مگر در پیمودن مسیر خط خونین اباعبدالله الحسین علیهالسلام
ای هم وطنان؛ ما خون خود را نثار کردیم تا خون شما رنگ گیرد
ما زندگی خود را از دست دادیم تا شما بتوانید زندگی کنید
ما آرزوهای خود را نادیده گرفتیم تا آرزوهای شما جامه عمل بپوشد.ما هدف مان الله و مقصدمان مکتب و تنها آرزوی مان پیروزی حق بر باطل است و تنها وصیت مان ادامه دادن راه مان است
دعای این شهید عزیز بدرقه امروزتان ان شاء الله
اعضای جدید خوش آمدید
با آروزی موفقیت شما عزیزان إن شاالله باهم به سلامت به مقصد که همان رضایت خداوند باشد برسیم.
☀️لینک کانال در پیام رسان ایتا
eitaa.com/banoyealam
☀️لینک کانال در پیام رسان تلگرام
https://t.me/banoyealam
☀️لینک کانال در پیام رسان روبیکا
Https://rubika.ir/banoy_alam
☀️پل ارتباطی بامدیرکانال
@Ashnagharib20
هم اکنون میتوانید با کلیک بر روی لینک زیر به فهرست ومطالب وعناوین کانال فاطمه سلام الله علیهابانوی عالمین وصل شوید
https://eitaa.com/joinchat/840892508C934a827cbc
هرروزیک فرازاز دعای مکارم الاخلاق↙️
@har_roz_ba_sahife
آیت الله فاطمی نیا(ره):
"مسأله والدین شوخی نیست! خدا می داند یک پرخاش به مادر، صد سال انسان را عقب می اندازد! اگر کوتاهی کرده اید تا دیر نشده جبران کنید."
یار خوش خلق من
مگر منتظرها شبیه تو نیستند؟
مگر رنگ و بوی تو را ندارند؟
اگر آری، پس به اندازۀ منتظرهایی که داری
باید دنیا بوی تو را بدهد.
بگذار اول خانههایمان را بو کنیم.
نفس عمیق بکشیم.
یک بار دیگر.
چرا خانهمان بوی تو را نمیدهد؟
مگر در این خانه، مدعیان انتظار تو زندگی نمیکنند؟
بیخیال خانه.
برویم سراغ کوچه و خیابانمان.
یک بار دیگر یک نفس عمیق دیگر.
نه، این جا هم بوی تو را نمیدهد.
مگر در این کوچه و خیابانها
مدّعیان انتظار تو قدم نمیزنند؟
اصلاً کمی از زمین فاصله بگیریم.
برویم بالا. کمی بالاتر.
خوب است همین جا.
نگاهی بیندازیم به شهرمان
شاید این شهر رنگ تو را داشته باشد!
نه، خبری نیست.
چرا؟
مگر صبحهای جمعه چندین و چند دعای ندبه
در مسجدها و حسینههای این شهر خوانده نمیشود؟
یعنی دعاهای ندبه
شهرمان را به رنگ انتظار در نیاوردهاند؟
باید رنگ و بوی تو را گرفت.
انگار مدعی انتظار، زیاد است و منتظر، کم.
بگذار خوب تماشایت کنم
منی که میخواهم رنگ و بوی تو را بگیرم.
خُلق تو آدم را یاد آسمان میاندازد، یاد خدا، یاد بهشت.
به قدری از خُلق نیکویت بهشت میطراود
که کسی که در کنار توست
دیگر آرزوی بهشت نمیکند.
با اخلاق خوشَت خدا را میآوری و در کنار همه مینشانی.
این چه لبخندی است که دل جدا شدن از لبت را ندارد؟
این طور که هستی، مگر میشود با تو رو به رو شد
و پس از آن از تو دل کَند؟
باید قبر هر کسی را که با تو آشنا میشود
پیش پای خودت بکَنی.
کسی اگر با تو آشنا شد
از تو جدا نمیشود مگر با مرگ.
یقینا تو اگر بیایی چونان جدّت
با خلق نیکو مردم را دور و بر خود جمع میکنی.
کسی که مدّعی انتظار است و اخلاق خوش ندارد
باید عمری سر به سجدۀ توبه بگذارد
و از دروغی که گفته استغفار کند.
میخواهم منتظر تو باشم
باید اخلاقم را خوش کنم.
دعا کن برایم
رنگ و بوی تو را گرفتن، رسیدن به هدف آفرینش است.