ملاقات با امام زمان(عج)
#شماره_۱
توجه خاص آقا امام زمان (عج) به
مادرشان حضــرت نرجس خاتــون سـلام
الله علیها
حضرت بقیه الله روحی له الفداء عنایتی
خـاص به مادرشــان دارند. مثلاً یک ختـم
قرآن برای حضــرت نرجس خاتـون بخوان.
به مســجد وارد می شـوی، دو رکعت نماز
مســتحبی بخوان و ثوابــش را هــدیه کـن
برای نرجس خاتون..
حاج محمد که از صلحا بود میـگفت:
مکه رفتم و اعـمال حج که تمام شـد،یک
روزگفتم یک عـمره مفرده برای مادر امام
زمان انجام بدهم و از بی بی درخواســت
کنــم که از فـرزندشــان بخواهـــد که مــن،
چهـــره ایشــان را زیارت کنم.
طواف و نماز و سَعی بین صفا و مروه را
انجــام دادم. سَعی بیــن صفا و مروه که
تمام شد،طواف نساء و نمازش راخواندم
و دیگر بی حال شدم.
حدود یک ساعت و نیم به اذان صبح
بود.دیدم پنج،شش نفرپشت مقام ابراهیم
نشسته ویک ظرف خرماجلویشان گذاشـته
اند و آقایی هـم آن بــالا نشــسته است که
نمی شود چشم از او برداشت.
خیلی فوق العاده است وبرای بقیه صحبت
میکند.وقتی این آقا رادیدم،زانوهایم شـروع
کرد به لرزیدن. خرماها بیشتر جلب توجه
کرد؛چون خیلی بی حال وخسته شده بودم.
نشستم و تکیه دادم.
آقا فرمود: «این حاج محمد برای مادر
من یک عمــره انجـام داده اســت و خسـته
شده است. چند تا از این خرمــاها را به او
بدهید»
یک نفرفوراً بلندشد وبـشقاب خرمارامقابل
من آورد. من هــم پنج شـش تا برداشـتم؛
شروع کردم خوردن. دیدم دارند نــگاه می
کنند و تبسم می کنند.
بعد دومرتبه فرمود: «بـله؛ ایشان برای
مادرمن یک عمره ای انجام داد و به زحمت
هم افتاد.خدا قبـول میکـند؛ ان شـاء الله».
یک دفعه نگاه کردم، دیدم هیـچ کـس
نیســت. فوراً به خـود آمدم. گـفتـم: «اصـلاً خ
آرزویم همیــن بــود که حـضــرت را ببیـنم و
چقدر زود مستجاب شد...»
📚 منابع :
کمال الدین، ج ۲ ص ۶۷۰
بحارالأنوار، ج ۶۸ ص ۹۶
#کرامات
#امام_زمان
#خادمان_امامزمان
باصلوات نشر دهید↙️
eitaa.com/banoyealam
ملاقات با امام زمان(عج)
#شماره_۲
عالمربانی میرزاحسنآشتیانی،کهاز
جمله شاگردان فاضل شیخ انصاری(ره)
بود فرمود:
🔹«روزی با عده ای از طلاب درخدمت
شیخ انصــاری(ره) به حرم حضـرت امیـر
المومـنیـن علیه السـلام مشـرف شـدیم.
بعد از دخول به حرم مطهر،شخـصی به
ما برخورد و به شـیخ انصاری سلام کـرد
وبرای مصافحه وبوسیدن دست ایشـان
جلو آمد.بعضی ازهمراهان بـرای معـرفی
آن شخص به شیخ عرض کردند:ایشان
نامش فلانست و در جفر یا رمل مـهارت
دارد و ضمیر اشخاص را هـم می گـوید.
●شیخ چون این مطلب را شنید، تبسم
شد وبرای امتحان،به آن شخص فرمود:
من چیزی درضمیرم گذراندم اگرمیتوانی
بگو چیست؟
آن شخص بعد از کمی تأمل،عرض کرد:
تو درذهن خود گذرانده ای که آیا حضرت
صاحب الامر علیه السلام را زیارت کرده
ای یا نه؟
شیخ انصاری(ره)وقتی این را شنیدحالـت
تعجب در ایشان ظاهر گــشت ؛ اگـر چـه
صریـحاً او را تصدیق نفرمـود. آن شخص
عرض کرد:آیا ضمیرشما همـین است که
گفتم؟
شیـخ ساکت شــد و جوابی نفــرمود.
آن شخص عرض کرد که درست گفتم یا
نه؟
شیخ اقرار کرد و فرمود: خوب، بگو ببینم
که دیده ام یا نه؟
ــ آن شخص عرض کرد: آری، دو مرتبه به
خدمت آن حضرت شرفیاب شده ای: یک
مرتبه در سرداب مطـهر و بار دوم در جای
دیگر.
شیخ چون این سخن را از او شنید، مثل
کسی که نخواهد مطــلب، بیشــتر از ایـن
ظاهر شود، به راه افتاد. »
📚منبع:کتاب ملاقات بـا امام زمان(عج)
#کرامات
#امام_زمان
#خادمان_امامزمان
باصلوات نشر دهید↙️
eitaa.com/banoyealam