eitaa logo
بانوی بروز
293 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
3.4هزار ویدیو
39 فایل
بانوی بروز،درایمان،اعتقاد،خانه‌داری،فرزندپروری اجتماع‌وسیاست‌بانوی‌ترازمسلمان است. تبادل وتبلیغ نداریم. @banuie_beruz Eitaa.com/banuie_beruz ✅کپی‌آزاداست ادمین @ghoghnuss عضوکانال دیگرمون بشید(#ملکه_باش)👇 https://eitaa.com/joinchat/275710006C82afc340ad
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از بفرمائید شعر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺شعر زیبایی که ۱۰ بار تحسین کرد. 🔻موضوعی که الان خیلی به آن احتیاج داریم. ✍️ 📚@befarma_sher Eitaa.com/befarma_sher
👤توییت استاد : 🔻‏در کمپین زیر شرکت کنید و از مسئولین بخواهید روز شهادت ‎ به عنوان روز ‎ ثبت شود. 🔗 لینک زیر👇🏻 🌐 https://farsnews.ir/my/c/107766 ✾• 🌱@banuie_beruz🌱 Eitaa.com/banuie_beruz ••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یعنی اگر اولش به آخرش فکرمیکردی الان که آخرشه لازم نبود به اولش فکر کنی😏 ✾• 🌱@banuie_beruz🌱 Eitaa.com/banuie_beruz ••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••
هدایت شده از ملکه باش✨
۱ 👈هر احساسی پیامی برای ما دارد. افسردگی پیامی دارد و می گوید: سبک زندگیم خوب نیست و راکد بودن را باید رها کنم و به جای حس بیهوده بودن حس مفید بودن را تقویت کنم. اضطراب پیامی دارد و می گوید: خودم را بیش از حد درگیر مسائلی کرده ام که ارتباطی به من ندارند. استرس پیامی دارد و می گوید: روی مسائل زندگیم تسلط ندارم و باید مهارت هایم را افزایش دهم و نیاز به مرتب تر کردن زندگیم دارم👌 کمبود اعتماد به نفس پیامی دارد و می گوید: من به وعده هایی که به خودم می دهم عمل نمیکنم و دیگه نمیتوانم روی خودم حساب کنم. زود رنجی برای من پیامی دارد و برای میگوید: دچار خودبزرگ بینی هستم و کوچکترین مخالفتی را برنمیتابم چرا که تصور میکنم هرآنچه که میپندارم بی شک درست است. در واقع تمام احساس های منفی در باطن خود پیامی دارند و اشاره به نقطه ضعفی از ما میکنند! پس بجای فرار ،انکار یا از بین بردن این احساسات منفی ،به مفهوم ومعنای پیامی که برای ما دارند توجه کنید . 🌸🍃@malakeh_bash🍃🌸 Eitaa.com/malakeh_bash ••┈┈┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈┈┈••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از ملکه باش✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۲ 🎥 وقتی شیر ایرانی در وسط معرکه جنگ دیده میشد..... 🌸🍃@malakeh_bash🍃🌸 Eitaa.com/malakeh_bash ••┈┈┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈┈┈••
هدایت شده از ملکه باش✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۴ 🎥 بزرگتری کردن در خواستگاری فرزند شهید. 🌸🍃@malakeh_bash🍃🌸 Eitaa.com/malakeh_bash ••┈┈┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈┈┈••
هدایت شده از تدریس خلاق
به مناسبت سی سال دویدن .... وقتی برای اولین بار وارد کلاس شدم و دانش اموزان تمام قد از جا بلند شدند و سلام دادند دستها و پاهایم شروع به لرزیدن کرد ... انچه که در دانشگاه خوانده بودم و انچه در واقعیت می دیدم زمین تا اسمان با هم فرق داشت و من دخترک جوان و ناپخته ای که دوست داشت هنوزم شیطنت کند و با در و دیوار حرف بزند، اما حالا معلم شده بود و معلم بودن کار اسانی نبود ... وقتی وارد کلاس شدم و سی جفت چشم کنجکاو را دیدم که نصف نگاهشان به سمت من و نصف دیگر بند به خیابان است از استرس انقدر بی حال شدم که بچه ها برایم اب قند اوردند و من با عذر خواهی از بچه ها سعی کردم خودم راجمع و جور کنم ... من ناخدایی بودم که نمی دانستم مقصد نهایی مسافرانم کجاست ... چه باید می گفتم و چگونه رفتار می کردم با دخترکانی که شادی و غم همزمان در صورتهایشان موج می زد و احساسشان بلاتکلیف پشت نیمکت ها کشته میشد و تمام دلخوشیشان شیطنت کردن وسط کلاس بود ... وداستان اینگونه اغاز شد یک روز وسط تدریس متوجه شدم پیچ یکی از نیمکت های چوبی کلاس محکم نیست و هی صدا می دهد سریع یک پیچ گوشتی و یک چکش از خدمتگذار مدرسه گرفتم و به کلاس برگشتم ، بچه ها شوکه شده بودند و فکر می کردند ابزاری برای تنبیه انان است سمت نیمکت رفتم و پیچش را محکم کردم و چند چکش بر رویش کوبیدم ... چه میدانستم که معلم باید نجاری هم بلد باشد تا صدای جیر جیر نیمکتی ، حواس دانش اموزش را پرت نکند روز دیگر بچه ها در کلاس موشک کاغذی پرت می کردند و من هم با انها مسابقه گذاشتم تا کدامیک برنده خواهیم شد معلم یا بچه ها... معاون سر اسیمه و بدون در زدن وارد کلاس شد و گفت ؛ شما اینجایید ..!!! فکر کردم کلاس معلم ندارد نمی دانم کجای قانون جهان نوشته شده بود که کلاس داری یعنی خفه کردن بچه ها و سکوت مطلق کلاس ... ان روز به نظر مدیر و همکاران با تجربه ام، من چه دبیربی تجربه و بی درایتی بودم ... در حالیکه من فقط می خواستم برای چند دقیقه ، در بازی و شادی بچه ها شریک شوم و به انها بیاموزم شاد بودن اولین حق انها در مدرسه هست... اما معلمی که خود اجازه شادی نداشت چگونه می توانست بچه هایش را شاد کند ...!!! در سفر معلمی روزهایی بود که برای درس جغرافیا ، چکمه های بلند پلاستیکی می پوشیدم و همراه با بچه ها دل به جنگل و رودخانه می زدم ، با فریاد می گفتم ؛ بچه ها اگر روستا نباشد ، خاک نباشد جنگل نباشد ، اب و رودخانه نباشد ، زندگی هم نیست بیایید امروز عهد ببیندیم مراقب اب و خاکمان باشیم ... مازندران این دخترک سبزه پوش ساحل نشین .... و ناگهان لابه لای حرف زدن ها اب را به طرف بچه ها می پاشیدم و انها هم مثل کندوی زنبوری که سر باز کند به من حمله ور میشدندو تا می توانستند به طرف معلمشان اب می پاشیدند نمی دانم چگونه توصیف کنم صدای شادی و فریاد بچه ها را وقتی مشت مشت اب به طرفم می ریختند و هی می گفتند ؛ خانم معلم چه کیفی می دهد اب بازی کردن وسط رودخانه ..... گاهی هم خسته میشدم و وسط تدریس دلم می گرفت ، کتاب را می بستم و صدا می زدم یکی برایم یک ترانه بخواند ، دخترکی با لهجه شیرین شمالی شروع به خواندن می کرد و من همراهیش می کردم و بچه ها ارام ارام شروع می کردند به دست زدن و چند دقیقه بعد دوباره درس شروع میشد .... گاهی روی تخته کلاس می نوشتم ؛ من اهل مهربانیم ...شما اهل کجایید گاهی عصبانی میشوم و گاهی هم ، خیلی بد اخلاق ... اما شما مرا دوست داشته باشید و هر وقت عصبانی شدم فقط به طرفم بدوید و مرا در اغوش گیرید چون بوی فرزند مادر را ارام می کند ... در سفر معلمی اموختم باید به صورت تک تک بچه ها خیره شوم و بدون هیچ سوالی کشف کنم ، کدامشان غم اب و نان دارد ؟ کدامشان گونه هایش بخاطر تب سرخ شده است ؟ کدامشان بخاطر طلاق پدرو مادر هر روز به یک سمت پرت میشود ؟ کدامشان از استرس زیاد ناخن هایش را تا ته می جود ؟ و کدامشان چند دانه رویا در جیب هایش گم کرده است ....؟ چقدر تصور همه اینها سخت است و چه توان و هنری می خواهد شغل معلمی ... حال پایان سفر است ، من مانده ام با یک دنیا خاطره و یک کتاب حرف ....و یک ارزوی ساده ...!!! اینکه یکی بگوید ؛ خدا قوت خانم معلم ... و دل خوشم به یک داستان کوتاه و صداهایی اشنا درون کوی و برزن که می گویند ؛ سلام خانم معلم من زمانی دانش اموز شما بوده ام مرا نمی شناسید ...!!! و من شاد و خوشحال از دیدنشان می گویم ؛ خدا را شکر که در این شهر فراموشیها ، هستند انهایی که هنوز مرا می شناسند ، هنوز مرا دوست میدارند .... ✍ 🕯 @tadris_khallagh 🕯 Eitaa.com/tadris_khallagh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹💠 کجا بیام سر مزارت مادر جان؟ ✾• 🌱@banuie_beruz🌱 Eitaa.com/banuie_beruz ••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••
هدایت شده از ✔️ زاویه دید
پیامبر(ص) فرمودند:هرفرزندنیکوکاری که‌بامهربانی‌به‌پدرومادرش نگاه‌کند،درمقابل‌هرنگاه‌ثواب‌یک‌حج‌کامل‌مقبول‌به‌اوداده می‌شود،سؤال‌کردند،حتی‌اگرروزی‌صدمرتبه‌به‌آنهانگاه‌کند؟ فرمود:آری‌خداوندبزرگترو پاکتراست. کتاب‌سه‌دقیقه‌درقیامت چاپ یازدهم صفحه۲۴,۲۵ 🍃@zaviyedid🍃 Eitaa.com/zaviyedid
هدایت شده از ✔️ زاویه دید
میگفت : زبان استخوان ندارد ، اما استخوان میشکند ... -مواظب‌باشیم !☝️🏻 🍃@zaviyedid🍃 Eitaa.com/zaviyedid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*لحظه ورود پیکر سردار اسلام سلیمانی عزیزمان به کشورمان* 🖤😔 ✾• 🌱@banuie_beruz🌱 Eitaa.com/banuie_beruz ••┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈••
هدایت شده از ✔️ زاویه دید
💠 رؤیاهات تو رو قوی می کنند. 🍃@zaviyedid🍃 Eitaa.com/zaviyedid
هدایت شده از ملکه باش✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
می گفت از جهاد در سوریه مهمتره. 🌸🍃@malakeh_bash🍃🌸 Eitaa.com/malakeh_bash ••┈┈┈┈┈••✾••✾••✾••┈┈┈┈┈••