آخرالزمان و اسلام وارونه
خطبه 103 نهج البلاغه:
وَ ذَلِكَ زَمَانٌ لَا يَنْجُو فِيهِ إِلَّا كُلُّ مُؤْمِنٍ نُوَمَةٍ، إِنْ شَهِدَ لَمْ يُعْرَفْ وَ إِنْ غَابَ لَمْ يُفْتَقَدْ، أُولَئِكَ مَصَابِيحُ الْهُدَى وَ أَعْلَامُ السُّرَى، لَيْسُوا بِالْمَسَايِيحِ وَ لَا الْمَذَايِيعِ الْبُذُرِ، أُولَئِكَ يَفْتَحُ اللَّهُ لَهُمْ أَبْوَابَ رَحْمَتِهِ وَ يَكْشِفُ عَنْهُمْ ضَرَّاءَ نِقْمَتِهِ. أَيُّهَا النَّاسُ سَيَأْتِي عَلَيْكُمْ زَمَانٌ يُكْفَأُ فِيهِ الْإِسْلَامُ كَمَا يُكْفَأُ الْإِنَاءُ بِمَا فِيهِ. أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ اللَّهَ قَدْ أَعَاذَكُمْ مِنْ أَنْ يَجُورَ عَلَيْكُمْ وَ لَمْ يُعِذْكُمْ مِنْ أَنْ يَبْتَلِيَكُمْ وَ قَدْ قَالَ جَلَّ مِنْ قَائِلٍ: «إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ وَ إِنْ كُنَّا لَمُبْتَلِينَ».
(آخر الزّمان) زمانى است که هيچ کس از فتنه ها نجات نمى يابد، مگر مؤمنى که بى نام و نشان است! اگر حاضر باشد، شناخته نمى شود و اگر غايب شود کسى سراغ او را نمى گيرد. آنها چراغ هاى هدايت و نشانه ها براى حرکت در شب هاى تاريک رهروان راه حقّ اند. آنها در ميان مردم اظهار وجود نمى کنند، و احمقانه و ناآگاهانه به افشاى اسرار نمى پردازند. آنها کسانى هستند که خداوند درهاى رحمتش را به رويشان مى گشايد، و سختى ها و مشکلات را از آنان برطرف مى سازد.
اى مردم! به زودى زمانى بر شما فرا مى رسد که اسلام واژگون مى شود، همچون ظرفى واژگون که آنچه در آن است بريزد.
اى مردم! خداوند به شما امان داده که هرگز بر شما ظلم روا ندارد; ولى هرگز امان نداده است که شما را آزمايش نکند، حال آنکه خداوند متعال (در قرآن) فرموده: «در اين ماجرا نشانه هايى است (از حق) و ما به يقين همگان را مى آزماييم».
@alibagheri_ir
تکنولوژی محصول فروش روح انسان به شیطان
آوینی تمدن جدید را فاوستی می داند. بر اساس داستانی یونانی، فردی به نام فاوستوس، خواهان قدرتی جادویی و شگفت انگیز بود. او در ملاقاتی با شیطان خواسته خود را با وی در میان گذاشت و شیطان در ازای این که فاوستوس روح خود را به وی بفروشد، این قدرت شگفت و جادویی را به او بخشید. قصه فاوستوس، تمثیلی از تمدن تکنولوژیک مدرن است. بشر جدید با انکار خدا و عالم غیب و معنا و فروختن روح خود به شیطان، به قدرت عظیم تکنولوژیک کنونی دست یافته و به اتکای آن به تصرف در عالم پرداخته است. به تصریح آوینی، تکنولوژی مدرن، مولود تصرف شیطانی در عالم است؛
«تاریخ و تمدن اروپا، فاوستی است... فاوست، روح خود را به شیطان فروخت؛ تا به جادوگری رسید و قدرت تصرف در ماده عالم را پیدا کرد؛ اما «قدرت جادویی»، اقتدار حقیقی نیست؛ زوال پذیر است. سرچشمه اقتدار حقیقی در روح است؛ روحی که به اقتدار، واصل گشته... و این سرچشمه است که لایزال، از تاریکی عدم به روشنایی وجود فیضان دارد. جادوی این فاوست جدید، تکنولوژی است و تکنولوژی خود مولود این تصرف شیطانی در عالم وجود است؛ تصرفی محدود و بی عاقبت که نفی و انکار خویش را در خود نهفته دارد».
@alibagheri_ir
بسمه تعالی
مقایسه حکومت امیرالمؤمنین ع و انقلاب اسلامی؛ عملکرد یا علم؟
جناب آقای علیدوست مطلبی با عنوان "دفاعی عقیم و پرهزینه" در نقد مقایسه ضعفهای انقلاب اسلامی با حکومت امیرالمؤمنین ع منتشر کردند که بازخوردهای فراوانی داشت و پاسخهایی به آن داده شد از جمله پاسخ جناب آقای عالی (فایل پی دوی اف هر دو مطلب در پستهای بعدی می آید).
نکته مهم و مغفول در مطلب اولیه، نقد آقای علیدوست و نقد اقای عالی بر نقد آقای علیدوست این است که در مقایسه بین انقلاب اسلامی و حکومت امیرالمؤمنین ع صرفا عملکرد کارگزاران مقایسه شده است و نه خود حکومتها و مبانی و اصول آنها.
هیچ کس شکی ندارد که تمام راهبردها و برنامه ها و طرحهای امیرالمؤمنین ع کاملا اسلامی، عاقلانه و عالمانه بوده و اگر کامل پیاده می شد هیچ گونه ضعفی وجود نداشت. یعنی مبانی فکری و افق حکومتی برای امیرالمؤمنین ع کاملا روشن و شفاف بوده و اگر کارگزاران طبق دستورات ایشان عمل می کردند هیچ گونه خطایی رخ نمی داد اما آیا وضعیت انقلاب اسلامی هم اینگونه است؟
بنابراین برای مقایسه دقیق بین انقلاب اسلامی و حکومت امیرالمؤمنین ع نباید عملکرد کارگزاران را دخیل کرد زیرا نمی توان به قطع ضعف کارگزان را به حاکم نسبت داد بلکه مقایسه باید در علم و مدل حکمرانی باشد.
مبانی علمی، فکری و تمدنی انقلاب اسلامی روشن و شفاف نیست برای همین عملا دست کارگزارانی که بخواهند اسلامی و انقلابی عمل کنند هم از طرح عملیاتی خالی است. به عنوان نمونه رهبر انقلاب به این ضعف راهبردی اشاره می کنند:
وقتی میگوییم الگوی ایرانی - اسلامی، یعنی یک نقشهی جامع. بدون نقشهی جامع، دچار سردرگمی خواهیم شد؛ همچنانکه در طول این سی سال، به حرکتهای هفت و هشتی، بیهدف و زیگزاگ مبتلا بودیم و به این در و آن در زدیم. گاهی یک حرکتی را انجام دادیم، بعد گاهی ضدّ آن حرکت و متناقض با آن را -هم در زمینهی فرهنگ، هم در زمینهی اقتصاد و در زمینههای گوناگون- انجام دادیم! این بهخاطر این است که یک نقشهی جامع وجود نداشته است. این الگو، نقشهی جامع است؛ به ما میگوید که به کدام طرف، به کدام سمت، برای کدام هدف داریم حرکت میکنیم
(بیانات رهبری در نخستین نشست اندیشههای راهبردی، 1389)
ضعف در کارگزان و مسئولان انقلاب وجود دارد، نفوذی و غرب زده هم در بین آنان هست اما مسئله اصلی این است که دست مسئولان انقلابی و دغدغه مند هم از طرح و برنامه اسلامی خالی است. آیا در حکومت امیرالمؤمنین ع هم دست حضرت از طرح عملیاتی خالی بود؟
پس مسئله اصلی انقلاب اسلامی، ضعف علمی آن است که ضعف عملکرد را در پی داشته اما در حکومت امیرالمؤمنین ع صرفا ضعف کارگزاران بوده.
بنابراین باید مراقب بود با مقایسه ناقص و غلط جایگاه امام معصوم را پایین نیاوریم.
علی باقری
@baqeriali_ir
محصولات بهشتی استانداری چهارمحال و بختیاری.pdf
378.9K
نامه علی باقری به استاندار چهارمحال و بختیاری به همراه تبیین ظرفیتهای استان و راهکارهای استفاده بهینه و پایدار از این ظرفیتها
دوره آموزشی زمانه شناسی از منظر اسلام و مدرنیته با زبان ساده اما دقیق
العالم بزمانه لا تهجم علیه اللّوابس
آنلاین و آفلاین
سطح یک؛ شناخت زمانه
آخرالزمان از منظر تمدنی
بینش تمدنی یا بینش تخصصی؟
رویکردهای غرب شناسی
تاریخ تمدن از منظر غرب و اسلام
ترقی و پیشرفت انسان یا تکنولوژی؟
فلسفه و چیستی علم و علم دینی
چیستی تکنولوژی
مبانی علوم مدرن و اسلامی در رشته های مختلف خلقت شناسی، انسان شناسی (روان شناسی و جامعه شناسی)، طب، فیزیک و شیمی، زیست شناسی،
تبیین چیستی و ابعاد تمدن اسلامی
تبیین تفصیلی طب اسلامی به عنوان علم محوری تمدن اسلامی
مبانی تمدن غرب، مدرنییسم، پست مدرنیسم
اتوپیا و بهشت زمینی
هنر و خلاقیت
تبیین وجوه مختلف علم و تمدن به واسطه مفهوم طبع و مزاج
تبیین جایگاه تاریخی انقلاب اسلامی در تاریخ
آسیب شناسی عملکرد جمهوری اسلامی
سطح دو؛ تدابیر زمانه
چگونه بسترساز ظهور شویم؟
حکمرانی دینی و تمدن سازی اسلامی
بررسی و نقد سند 2030
الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت
نظام سلامت؛ طب سنتی، طب اسلامی یا مدرن؟
نقش طب اسلامی در تحول تمدنی
تحول حوزه علمیه
تحول نظام آموزشی و آموزش و پرورش
نحوه مواجهه با علوم پایه، علوم طبیعی، علوم انسانی و تکنولوژی
اقتصاد اسلامی و بانکداری بدون ربا
تبیین تورم در ایران و راه حل آن
عدالتخواهی تمدنی
تحلیل غرب ستیزی سیاسی از منظر تمدنی
اهمیت وحدت ملی و راهکارهای تحقق آن
ازدواج، خانواده و جمعیت
نقش مجلس شورای اسلامی در تمدن سازی
@baqeriali_ir
❓دهه شصتیها: نسل سوخته یا خام؟ (1/2)
دهه شصت و دهه شصتیها مهمترین مسئله جامعهشناختی ایران هستند. دههای پر از تحول و مسئله و ابهام و تلخی و شیرینی. دهه شصتیها نسلی هستند که هنوز هویت خود را پیدا نکرده در عین حال که تصور میکنند تبدیل به نسل سوخته شدهاند؛ نسل خام سوخته! هنوز در دوران نوجوانی و نهایتاً اوایل جوانی سیر میکنند درحالیکه در سراشیبی میانسالی هستند. نسلی که هنوز با زمانه کنار نیامده و اسیر آرزوهایی است که جامعه به او تحمیل کرده؛ آرزوی موفقیت و کَسی شدن!
دهه شصت و یکی دو دهه پس از آن از خاطرهانگیزترین و شیرینترین دوران زندگی اکثر ماست. گویا نقطه عطفی در چند دهه اخیر ایران بوده که زندگی به پیش و پس از آن تقسیم میشود. حس خوب آن هنوز در خاطر همه ما وجود دارد؛ حسی که گویا شراره آتشی بود و رفت!
گویا در دهه شصت همه حسها چند برابر بود. خوراکیها مزه دیگری داشتند. مزه شیرین کیک و نوشابهاش تکرار شدنی نیست. بوی خیار و نارنگی آن هنوز در کلاس خاطراتمان زنده است. شیرینیهای دهه شصت شیرینتر شده بود و قند و شکر از زندگیمان میریخت.
فیلم و سریال و کارتونهای ساده آن عجب دلربا بود و ما را پای تلویزیونهای برفکی میخکوب میکرد. دوچرخه و موتورسیکلت و ماشین هم حس خوب تحرک و زندگی را دو چندان کرده بود. بازیهای آتاری هم که بچهها را به دنیای دیگری میبرد. تکنولوژیهایی که یکی یکی می آمدند و ما مسحور و فریفته آن میشدیم. تا خرخره غرق امید بودیم و تصور میکردیم آینده حتماً بهتر و شیرینتر خواهد بود. تصور میکردیم با تلاش و پشتکار میتوانیم آینده خودمان و جامعه را بهتر و بهتر کنیم.
انگار همه چیز به توان رسیده بود. امید و امید و امید لبریز بود. ساختارهای اجتماعی قبلی بههمریخته بود و همه به دنبال این بودند که در جامعه جدید جایگاهی برای خودشان دست و پا کنند. انقلاب هم به این موضوع دامن زده بود. مشاغل جدید و حس ظاهراً خوب شهرنشینی هم به تدریج جامعه را متحول میکرد.
کل ایران مدرسه و دانشگاه شد. مدرسهای که تصور میکردیم قرار است ما را عالم و دانشمند کند. بعد دیدیم که از این خبرها نیست، گفتیم لااقل سر کارمان که میبرد! بله برد، همه سر کار بودیم و هستیم!
کوه آرزوهایمان به یک باره موش زایید و هر چه در خیال خود رشته بودیم پنبه شد. عمرمان را ریختیم به پای درس خواندن اما درس با ما بی وفایی کرد. به بهانه ادامه تحصیل با دانشگاه ازدواج کردیم و به جای آنکه دنبال تولد و تربیت نسل بعد باشیم هنوز در بیست سالگی دنبال تربیت شدن بودیم!
میگویند دهه شصتیها نسل سوختهاند که درست است اما سوختنی همراه با خامی؛ نسلی که خام خام سوخت! نسل سوختۀ آرزوهای خانواده و جامعه، نسل سوختۀ آزمون و خطاهای مسئولین، نسل سوختۀ امیدهای واهی تاریخ و تمدن و در عین حال نسلی خام که هنوز با زمانه کنار نیامده و هزار سؤال و ابهام دارد. خلاصه گذر زمان مستی و سرخوشی دهه شصت را از سرمان پراند و اکنون که به عقب مینگریم انبوه سؤالات و انتظارات را روی دوش خود احساس میکنیم که گویا امیدی هم به حل و رفع آنها نداریم.
نوستالژی و حس نوستالژیک بخشی از وجود ماست. با وجود آنکه به پیشرفت معتقدیم و آینده را از حال و گذشته بهتر میدانیم اما نمیتوانیم از شیرینی گذشته دل بکنیم. این حس مبهم همان بیهویتی و گسستی است که به آن دچاریم.
دهه شصت در عین حال که نماد کلی جامعه است نماد حکومت هم هست؛ جامعه و حکومتی که قرار بود سنت و مدرنیته را تلفیق کند اما هنوز به آن نرسیده و در سودای آن است. از هویتی تلفیقی بین اسلام و سنت و مدرنیته سخن میگوییم اما در عمل این مدرنیته است که ما را با خود میبرد. از تلفیق علم و دین میگوییم اما دین نهایتاً در حاشیه علم است اگر حذف نشده باشد. خلاصه که برای آرمانها و اهدافمان طرح و برنامه نداشتهایم و فقط شعار دادهایم. دهه شصت دهه شعار هم هست!
خلاصه بیهویتی نماد بارز این نسل است؛ نسلی که یک پای در سنت دارد و پای دیگر در مدرنیته و چون سنت و مدرنیته روز به روز از هم دورتر میشوند این نسل هم در حال شکافته شدن هویتی است! بیهویتی، آشفتگی و حیرت این نسل که امری اجتماعی است در سطح حکمرانی نیز جاری است.
دهه شصتیها نسلی هستند که قرار بود آینده ایران و حتی جهان را بسازند اما در ساخت زندگی خود هم ماندهاند و این وضعیت حکومت ما هم هست؛ حکومتی که قرار بود دنیا را به هم بریزد و تمدنی متفاوت رقم بزند اما اکنون در روزمره خود مانده است. خامی دهه شصت در حکومت نیز وجود دارد.
@baqeriali_ir
❓دهه شصتیها: نسل سوخته یا خام؟ (2/2)
آقای حکومت! دهه شصتیها را دریاب که اگر قرار است تحولی رقم بخورد و اهدافت محقق شود به دست همین نسل است؛ نسلی که موجودیتت با آنها گره خورده است. این نسل است که با تمام وجود به پای آرمانها و اهداف و عملکرد تو مانده. نسل جدید، پست مدرن است و بیش از آنکه به فکر جامعه سازی و تمدن سازی باشد به فکر فردیت خود است. اگر بقای جامعه برایمان مهم است باید دهه شصتیها را پل ارتباطی بین نسلی قرار دهیم البته بشرطها و شروطها که مهمترین آنها بازتعریف دقیق و جدیدی از هویت تمدنی است.
دهه شصتیها نسلی بودند که به صورت افراطی مطیع جامعه بودند و تلاش داشتند به درد جامعه بخورند. جامعه زدگی افراطی در آن نسل منجر به تفریط نسل جدید شد؛ نسلی فردگرا و تقریباً بدون آرمان اجتماعی و تمدنی. دهه شصت را با آرمان تمدن سازی و جامعه سازی اسیر ساختارهای رسمیکردیم و اجازه بروز خلاقیت و آزادی ساختاری را از آنها گرفتیم. و حال سؤال اینجاست که حاکمیت چرا تصور میکرد با اسیر کردن یک نسل در ساختارهای خشک علمی فرهنگی و تمدنی میتواند تمدنی متفاوت رقم بزند؟ تمدن سازی آنهم از جنسی متفاوت به خلاقیت نیاز دارد اما تمامی ساختارهای علمی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی به ثبات و عدم تحول دعوت میکرد!
خب از سیاست برگردیم به تحلیل اجتماعی خودمان. دهه شصت گرچه دهه شیرینی و نشاط و امید بود اما در ادامه آن حیرت و سردرگمی هویتی نیز بود. دهه شصت دهه سرمستی و شور و نشاط بود اما به سرعت برق و باد رفت؛ آدامسی بود که شیرینیاش رفته و پلاستیکش مانده!
دهه شصتیها جوانی نکردند و جوانی خود را به پای آرزوهای خانواده و جامعه فدا کردند. درس خواندند و خواندند و خواندند و ساختارهای رسمی هر چه گفت پذیرفتند. اجازه خلاقیت و تفکر و آزادی فکر و عمل نداشتند. برای پخته شدن جوانی کردن لازم است. جوانی کردن یعنی آزاد بودن برای تجربه کردن و آموختن آن چیزی که انسان به آن علاقه دارد. ساختارهای خشک علمی و اجتماعی این امکان را به نسل قبل نداد و همین شد عامل خام ماندن. روشن است نسلی که تمام مسیر موفقیتش از کنکور و نظام آموزشی بگذرد نسل خلاق و آزاد و پختهای نیست.
علیرغم هیاهوهای گسترده، جامعه و نظامهای آموزشی رسمی و غیررسمی چیز بهدردبخوری به دهه شصتیها ندادند. یک دهه شصتی به عقب که نگاه میکند میبیند علیرغم تلاش و امید زیاد دستش خالی است و میزان انتظارات با دادهها و واقعیات نمیخواند؛ این همان خامی همراه با سوختگی است. از یک سو گرمای امید و هیجان زیاد و آرزوهای بلند او را سوزانده و از سوی دیگر سردی واقعیت او را خام نگه داشته.
دهه شصتیهای عزیز!
هیچ کس به فکر من و شما نیست. بخواهید یا نخواهید بار مسئولیت روی دوش ماست. باید برای فهم هویت خود و جامعه تلاش کنیم. باید زمانه را بشناسیم...
@baqeriali_ir
دهه شصت و قبل و بعد!
قبل شصتی ها انقلاب کردند و با نگاه ساده تصور می کردند با در دست گرفتن حکومت کن فیکون می کنند. چون کلا عمیق تفکر نمی کنند لذا حیرت هم ندارند!
دهه شصتیها با دغدغه انقلاب تربیت شدند اما تفکرات و عقاید قبلی ها را خام می دیدند. دنبال تفکرات عمیق تر بودند اما هنوز به عمق مسئله نرسیده اند لذا حیران و سرگردان اند چون هنوز مسئله حل نشده دارند.
بعدیها هم که خیلی مسئله و دغدغه ندارند لذا حیرت هم ندارند!!
خلاصه که دهه شصتیها مظلومند مظلوم!
@baqeriali_ir
مردمی سازی دولت هم اصطلاح و شعار قشنگی است که تا مدتها ما را مشغول خود خواهد کرد!
آقای جمهوری اسلامی! کی قرار است بفهمی که با این شعارها و طرحهای گرد که سر و ته مشخصی ندارد نه میشود تحول ایجاد کرد نه مملکتداری.
چرا عبرت نمیگیرید از گذشته؟ هر چقدر خصوصیسازیتان جواب داد این هم جواب میدهد.
مملکت را کردهاید صحنه آزمون و خطا. تحول خوب است اما تحولی که مبنا داشته باشد و همه چیز آن شفاف و روشن باشد. مردمی کردن دولت دقیقا یعنی چه؟ اربعین را مثال میزنید به عنوان الگو؟! آخر اربعین چه دخلی به حکمرانی مدرن دارد؟
خدا رحم کند به ملک و مملکت از این حکمرانی خام و آشفته.
#مردمی_سازی #تمدن_اسلامی #الگوی_ایرانی_اسلامی_پیشرفت
اندیشکده تصریف برگزار می کند؛
😍 دوره جامع و استثنائی برای نخبگان و فعالان علم و فرهنگ
⏰ زمانه شناسی از منظر اسلام و مدرنیته
💡با زبان ساده اما دقیق
👨🏫با تدریس استاد علی باقری
جهت ثبت نام و کسب اطلاعات بیشتر به آیدی زیر پیام بدهید
@ahlaadmin
🌸احلیٰ؛ رسم بهشت🌸
https://eitaa.com/joinchat/2437480544C33728f104d
هدایت شده از یادداشتهای علی باقری
1.12M
🎼 توضیحات کامل استاد باقری در مورد دوره آموزشی #زمانه_شناسی
🌸احلیٰ؛ رسم بهشت🌸
https://eitaa.com/joinchat/2437480544C33728f104d
هدایت شده از در محضر آیتالله میرباقری
آیت الله میرباقری.mp3
10.49M
🎧 سخنرانی آیتالله میرباقری در دانشگاه فرهنگیان (افتتاحیه اولین دوره تمدن نوین اسلامی و نظام فکری)، ۱۴۰۲/۸/۲۱
◀️ اگر از میدان تقابل و درگیری همهجانبۀ جهانی بین غرب فرهنگی (تجدّد) با ادیان الهی، به سلامت عبور کنیم، به پیشرفت متناسب با خودمان دست خواهیم یافت.
◀️ حوادثی که امروز در منطقه و جهان (در فلسطین و اوکراین و...) جریان دارد، نظم جهانی را برای دهههای آینده شکل خواهد داد و کشور ما و جبهه مقاومت هم انشاءالله نقش جدی در آن ایفا خواهند کرد. آموزش و تربیت کودکان و نوجوانان و دانشآموزان، باید متناسب با این تحولات مهم جهانی و در تراز تمدن نوین اسلامی انجام گیرد.
☑️ @mirbaqeri_ir
انتخابات مجلس صحنه تلاشهای گسترده برای گرفتن مسئولیت است و ما چقدر تشنه خدمتیم و نه شیفته قدرت. مسئول در جمهوری اسلامی کسی است که باید پاسخگوی سوالات و مسائل مختلف انقلاب اسلامی باشد. مسئولیت پست و مقام نیست بلکه تکلیف و باری است بر دوش افراد لذا کسانی باید در وادی مسئولیت قدم گذارند که عالم به مسائل و راه حل آنها باشند.
داشتن سابقه اجرایی و یا مدرک دانشگاهی و یا قدرت لابیگری و یا قدرت سخنوری هیچ یک از ویژگیهای یک نماینده مؤثر و کارآمد نیست. نماینده مجلس باید اندیشمندی باشد جامع نگر که هم با اسلام تمدنی آشنا باشد و هم با غرب تمدنی. نماینده باید زمانه شناس باشد و افق نگاهش نه نوک بینی که دوردستها باشد. آشفتگی امروز نتیجه جهل تمدنی ماست و راه خروج از آن هم بینش تمدنی است. باید مسئولان جمهوری اسلامی به ویژه نمایندگان مجلس از تخصص زدگی های رایج فراتر رفته و نظام کارشناسی جدیدی تعریف کنند. تحقق این امر سخت و صعب و دشوار است اما هیچ چاره دیگری ندارد.
جهل تمدنی، مسئله اصلی و بنیادین جمهوری اسلامی است که حدود بیست سال پیش به آن پی بردم که البته تأکیدات مکرر رهبر معظم انقلاب بر این مسئله در قالب عناوین مختلف همچون تحول علوم انسانی، تحول حوزه، تحول نظام آموزشی، الگوی پیشرفت و غیره نیز گواه این آشفتگی و جهل تمدنی است. سالهای سال در موضوعات مختلف راهبردی و تمدنی پژوهشهای عمیق و جامع انجام داده ام و اکنون به پشتوانه این پژوهشها قصد دارم که به تدریج پاسخگوی مسائل مختلف جامعه باشم ان شاالله.
طرح عمومی مباحث را همزمان با انتخابات مجلس قرار دادم تا بهتر دیده و شنیده شود. اکنون ناکارآمدی مسئولان این شائبه را پدید آورده که اسلام در عرصه حکمرانی و تمدن سازی حرف جدی برای گفتن ندارد و این یک مسئله بزرگ برای هر مؤمن و مسلمانی است که باید برای پاسخ دقیق و جامع به آن شب و روز نشناسد. ناکارآمدی مسئولان، اسلام را بدنام خواهد کرد و ما وظیفه داریم لااقل در مقام نظر و نظریه، تبیین دقیق و متقن از اسلام و تمدن و زمانه و علم و پیشرفت و کارآمدی داشته باشیم. این دغدغه اصلی من از ابتدای جوانی بوده و اکنون نیز بر مبنای همین دغدغه وارد وادی انتخابات شده ام.
فارغ از نتیجه انتخابات و به دور از هوچی گریهای مرسوم در انتخابات بنا دارم قوت تمدنی اسلام را در حد وسع تشریح کنم. بر همین مبنا اسیر بازی های مرسوم سیاست زدگان نخواهم شد اما تمام آنها را به چالش خواهم کشید تا بدانند که مسئولیت گرفتن در حکومتی که به نام اسلام تشکیل شده نه ذوق و شوق دارد و نه سر و دست شکستن برا رسیدن به آن، بلکه مسئولیت، تکلیفی است صرفا بر عهده اهل علم. رقابت به معنای مصطلح در این وادی را بی معنی می دانم. اگر قرار است رقابتی باشد مناظره علمی است و تمام. حاکمیت گفتمان علم که محقق شود هر آنچه رقم بخود خیر است زیرا به وظیفه خود عمل کرده ایم.
@baqeriali_ir
2/2
در این قانون اصلا به مسائل اساسی که ریشه در تمدن، فرهنگ و سبک زندگی مدرن دارد توجه نشده لذا این قانون حکم مُسَکن را دارد. مثلا چرا به مسئله ساختار نظام آموزشی که سبب افزایش سن ازدواج می شود توجهی نشده؟ چرا به مسئله ضعف جسمی زوجین که باعث ناباروری یا تولد فرزندان ضعیف و بیمار می شود توجهی نشده؟ آیا تابه حال از خودتان پرسیده اید که چرا مادران قدیم ده شکم می زاییدند و آخ هم نمیگفتند اما مادران امروز پس از دو سه زایمان، له می شوند؟ آیا اینها برای شما مسئله بوده یا هدف شما صرفا افزایش کمّی جمعیت است بدون توجه به کیفیت آن؟ اصلا فکر کردهاید که چرا موضوع جمعیت و خانواده به جایی رسیده که قانون می خواهد؟؟ علاوه بر این نواقص راهبردی مواد مختلف آن نیز به صورت جزئی قابل نقد است که به دلیل جلوگیری از اطاله مطلب ذکر نمیگردد.
سه)
بررسی برنامه هفتم توسعه، که البته هنوز ادامه دارد، یکی از بزنگاههایی است که سطح تفکر راهبردی نمایندگان را مشخص می کند. مقام معظم رهبری سالهاست که از مسئولین مختلف به ویژه مجلس مطالبه کرده اند که به جای برنامه توسعه برنامه پیشرفت ایرانی اسلامی بنویسند . چرا مجلس انقلابی این مسئله بنیادین را جدی نگرفته؟ لااقل تا وقت باقی است اسم برنامه را از برنامه توسعه به برنامه پیشرفت تغیر دهید که بدانیم این مطالبه رهبری به گوشتان خورده!
آیا نحوه سندنویسی طی سالهای گذشته را آسیب شناسی کرده اید که چرا بخش زیادی از اهداف اسناد توسعه قبلی محقق نشده؟ آیا به این پرسش اساسی پاسخ داده اید که طرح کلان حکمرانی ما چیست و چرا علی رغم تجربه چهل و اندی ساله هنوز در مدیریت مسائل تکراری مانداه ایم و به گونه ای عمل می کنیم که گویا این مسائل تازه اند؟ محور اصلی توسعه در برنامه چیست و اگر قرار باشد رکن اصلی توسعه که تمامی اهداف روی آن سوار می شوند را بیان کنید چه می گویید؟ بدترین و سطحی ترین نوع برنامه نویسی را در گذشته داشته ایم و هنوز آن را تکرار می کنیم و تصور می کنیم با کم و زیاد کردن اهداف خرد و یا تغییر در بودجه ها می توان توسعه و پیشرفت را رقم زد.
جناب آقای راستینه!
شما به عنوان یک نماینده انقلابی باید پاسخ دهید که چرا این مسائل بنیادین را در مجلس مطرح نکردهاید؟ شمایی که درکی از این مسائل راهبردی ندارید آیا تکرار نمایندگی خود را خیانت به انقلاب و مردم نمی دانید؟ البته باید از از زحمات شما طی این دوره تشکر کرد اما تکرار نمایندگی شما و امثال شما چیزی جز خسارت برای انقلاب و کشور و استان ندارد.
اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا
علی باقری کاکلکی
آبان 1402
@baqeriali_ir
بسمهتعالی
1/2
نقد عملکرد جناب آقای احمد راستینه نماینده مجلس
برادر گرامی جناب آقای راستینه؛ نماینده محترم مجلس شورای اسلامی
در انتخابات سال 1398 با تکیه بر حمایت و آرای جوانان انقلابی وارد مجلس شدید و قرار بود کارآمدی جوان انقلابی را به نمایش بگذارید. اما عملکرد جنابعالی با وعدههای دادهشده و انتظاراتی که ایجاد کردید تطابق ندارد. در ادامه، عملکرد شما نقد و بررسی و سؤالاتی نیز مطرح میگردد که امید است پاسخگو باشید، گرچه سابقه شما نشان میدهد تمایل چندانی به ورود در مسائل راهبردی و فکری ندارید همانگونه که دو درخواست مکتوب و چند درخواست شفاهی بنده برای برگزاری جلسه و ارائه طرحهای راهبردی را بدون پاسخ گذاشتید. قبلاً که پاسخگو نبودید انشاءالله با نزدیک شدن به انتخابات برای حفظ ظاهر هم که شده پاسخگویی نسبت به عملکرد خود و اتنقادات را، همچون تلاش مجدّانه در افتتاح پروژه های سازمانها و ادارات استان، جدی بگیرید!
عملکرد شما به سه قسمت اصلی تقسیم می شود و باقی فعالیتهایتان چندان جدی و موثر نبوده لذا بررسی هم نمی شود.
1. پیگیری امور اجرایی استان
2. پیگیری طرح «جوانی جمعیت و حمایت از خانواده» با همراهی تعدادی از نمایندگان
3. بررسی لایحه برنامه هفتم توسعه که نگاه راهبردی شما را روشن می کند
یک)
بخش عمده کارنامه شما به مورد اول یعنی پیگیری مطالبات خرد استان اختصاص دارد که نشان میدهد فهم درستی از جایگاه و وظیفه نماینده مجلس ندارید. مجلس جایگاه قانونگذاری است نه لابیگری و یا پیگیری مسائل خرد اجرایی استان. نماینده باید به فکر حوزه انتخابیه هم باشد اما نه با پیگیری امور اجرایی خرد بلکه با ریختن طرح کلانی که جریان کلی استان را تغییر دهد که شما چنین طرحی نداشتید و اساسا شناختی از مفهوم راهبرد و اهمیت آن ندارید (ان شاالله در برنامه های خود که به تدریج ارائه خواهم داد طرح راهبردی استان و وظیفه نماینده نسبت به آن را کاملا شرح می دهم).
دو)
اصل توجه به مسئله «جوانی جمعیت و حمایت از خانواده» که توسط مقام معظم رهبری مطرح گردید خوب بوده اما با قانونگذاری ضعیف که ناشی از درک ناقص و سطحی از مسئله است کارآمدی طرح زیر سوال است. نکته اصلی این است که بدانیم قانونگذاری در موضوعات فرهنگی و علمی متفاوت از سایر موضوعات است. فرهنگ را نمی شود با قانون اداره کرد. حتی اگر سخت ترین قوانین فرهنگی هم وضع شود تا زمانی که صورت فرهنگ به خود نگیرد اثرگذار نیست لذا قوانین فرهنگی در اصل باید نوعی سیاستگذاری باشند، سیاستی رسمی که بسترساز تحولات فرهنگی مطلوب باشد. بنابراین قوانین فرهنگی در اصل باید بسترسازی کنند.
برای تحقق بسترسازی، باید علم لازم هم دربطن قانون یا پیوست آن وجود داشته باشد در غیر این صورت قانون تبدیل به یک قانون خشک کمّی می شود که با روح کیفی بودن فرهنگ در تضاد است و یا صرفا به مطالبه ای تبدیل می شود که هیچ مبنا و کیفیت مشخصی ندارد. پیوستهای علمی باید باشد تا روح جاری در قوانین فرهنگی مشخص و به صورت شفاف به متولیان تفهیم شود. اساسا اینکه یک موضوع فرهنگی نیازمند قانون شده به دلیل خالی بودن دست نهادهای فرهنگی است. پشتوانه فرهنگ، علم است لذا باید به کمک علم دست نهادهای فرهنگی را پر کرد. ضعف اصلی طرح «جوانی جمعیت و حمایت از خانواده» همین است.
این طرح دارای چهار بخش اصلی به این ترتیب است: 1. بخش اقتصادی 2. بخش فرهنگی 3.بخش پزشکی و بهداشتی 4. بخش متفرقه.
روح خشک حاکم بر این قانون نشان میدهد تحلیل و تعلیل دقیقی از موضوع ازدواج و خانواده صورت نگرفته. بخش اقتصادی شامل چند مشوق خرد اقتصادی است که در سطح کلان اثر جدی روی خانواده ندارد. بخش فرهنگی هم که مطالبه از نهادهای فرهنگی است و روشن است که با مطالبه گری چیزی تغییر نمی کند. در بخش پزشکی و بهداشت مواردی وجود دارد که نوعی دستور به نهاد علم در آن دیده می شود. آیا با قانون مجلس دستورالعملهای پزشکی که ریشه در نهاد علم دارد تغییر میکند و اگر تغییر کند آیا این تلقی ایجاد نمی شود که با زور قانون به مخالفت علم رفتهاید؟؟
@baqeriali_ir
تبیین آرمانهای تمدنی انقلاب_۲۰۲۳_۱۱_۲۲_۱۵_۰۰_۵۰_۳۵۵.mp3
36.2M
🎼 جلسه اول دوره آموزشی زمانه شناسی
🔸با تدریس استاد علی باقری
📝 موضوع: تبیین آرمانهای انقلاب اسلامی
https://eitaa.com/baqeriali_ir
📖 چکیده ای مختصر از جلسه اول:
🟨 دنیای امروز دنیایی کاملا پیچیده و متفاوت از تمام اعصار است لذا شناخت آن هم برای مردم ضروری است هم مسئولان.
🟨 انقلاب اسلامی از پدیده های اصلی عصر حاضر است که برخلاف جریان تمدن غرب ادعاهای متفاوتی مطرح کرده لذا شناخت زمانه را با شناخت انقلاب آغاز می کنم.
🟨 طبق بیانات امام خمینی و رهبر معظم انقلاب، انقلاب اسلامی در اصل یک انقلاب تمدنی است نه انقلاب سیاسی لذا آنهایی که انقلاب را به مبارزه سیاسی صرف با غرب تقلیل می دهند خائن به انقلابند. تحقق اقتصاد اسلامی، علم دینی، طب بومی و ... از اهداف اصلی انقلاب است.
🟨 چون هدف انقلاب تمدن سازی است مسئولین انقلاب در سطوح کلان از رؤسای قوا گرفه تا وزرا و وکلا باید نگاه تمدنی داشته باشند در غیر این صورت شایستگی گرفتن مسئولیت در انقلاب را ندارند.
🟨 دو جریان و دو نوع تفکر انقلابی داریم. یک جریان انقلابی ضعیف که به دلیل ضعف خود تمایل به مطرح شدن شعارهای اصیل و آرمانهای بلند انقلاب ندارد و صرفا به دنبال حفظ وضعیت موجود و حفظ قدرت است و جریان دیگر که به دنبال طرح آرمانهای اصیل انقلاب و پاسخ دادن به آنهاست.
🟨 طبق بیانات امام خمینی چون حکومت به نام اسلام تشکیل شده لذا هر مسئولی پایش را کج گذاشت همه باید بازخواست کنند چون آبروی اسلام در میان است و اگر عملکرد انقلاب منجر به ناامیدی فقرا شود انفجاری حاصل می شود که قابل کنترل نیست.
مسئولان کلان مملکت باید پاسخگوی شعارهای انقلاب باشد نه صرفا استفاده کننده از مزایای انقلاب. نماینده مجلس باید به عنوان مسئول در انقلاب اسلامی پاسخگوی وعده های مختلف انقلاب اسلامی به ویژه در بعد تمدنی باشد، آیا نمایندگان مجلس اینگونه اند؟
https://eitaa.com/baqeriali_ir
طب، تمدن و حکمرانی.pdf
232.2K
تبیین نسبت طب اسلامی با تمدن و حکمرانی اسلامی
https://eitaa.com/baqeriali_ir
آسیبشناسی تمدنی جمهوری اسلامی.mp3
37.74M
🎼 جلسه دوم دوره آموزشی زمانه شناسی
🔸با تدریس استاد علی باقری
📝 موضوع: آسیب شناسی تمدنی جمهوری اسلامی
https://eitaa.com/baqeriali_ir
سخنان چالشی استاد باقری در باب آسیب شناسی تمدنی انقلاب اسلامی
🔸شاخصهای پیشرفتمان همان شاخصهای غربی است. باید شاخص بومی تعریف کنیم.
🔹افق تمدنی ما هنوز روشن و شفاف نیست.
◀️ سازمانها نمیاندیشند. تحول، اندیشه می خواهد نه سازمان و ساختار.
✅ ما هزاران خرده مسئله داریم اما ابرمسئله ما نسبت علم و دین است. نماینده مجلس باید بر این مسائل کلان و راهبردی مسلط باشد.
محل اصلی طرح این مباحث در مجلس است نه صرفا مراکز پژوهشی.
https://eitaa.com/baqeriali_ir
نماینده محترم ولی فقیه
جناب آقای حجت الاسلام و المسلمین نکونام
سلام علیکم
◀️ امروز در سخنرانی نماز جمعه اشاره ای به عملکرد شورای عالی انقلاب فرهنگی داشتید و ضمن انتقاد تلویحی، عملکرد کلی آن را مطلوب خواندید و به عنوان نمونه تعداد 2700 مصوبه و مجوز توسعه دانشگاهی را نشان دهنده عملکرد مطلوب دانستید و در پایان نتیجه گیری کردید که شورا طرح و برنامه و مصوبات خوبی دارد اما مشکل از اجراست!
⏺ می خواهم کمی در مورد این مطلب کلیشهای که ورد زبان عموم است بگویم؛ طرح و برنامه خوب زیاد است اما مشکل از اجراست! سالهاست در حوزه مسائل مختلف حکمرانی و تمدنی پژوهش می کنم و به ضرس قاطع میگویم در سطح کلان مشکل از طرح و برنامه است نه اجرا. در شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز همین است. این شورا کجا توانسته طرح یک انقلاب فرهنگی و تمدنی بریزد؟ کدام طرح این شورا رنگ و بوی انقلاب دارد؟ تقریبا همه مصوبات شورا از جمله توسعه دانشگاهها همگی در راستای بسط فرهنگ معمول زمانه یا فرهنگ غرب است نه انقلاب فرهنگی. شورایی که اعضای آن یک صفحه علم دینی تولید نکرده اند چگونه می توانند دم از انقلاب فرهنگی زنند.
⏹ اگر مروری بر آرمانهای علمی و فرهنگی انقلاب داشته باشیم متوجه خواهیم شد که شورای انقلاب فرهنگی اصلا در قد و قواره ایجاد انقلاب نیست و یک نهاد معمولی است مثل سایر نهادها.
رهبر معظم انقلاب در بیانات زیر تلویحا اشاره می کنند که عملکرد شورا قابل قبول نیست:
🟩 اینکه بنده دربارهی علوم انسانی در دانشگاهها و خطر این دانشهای ذاتاً مسموم هشدار دادم - هم به دانشگاهها، هم به مسئولان - به خاطر همین است. این علوم انسانیای که امروز رائج است، محتواهائی دارد که ماهیتاً معارض و مخالف با حرکت اسلامی و نظام اسلامی است؛ متکی بر جهانبینی دیگری است؛ حرف دیگری دارد، هدف دیگری دارد. وقتی اینها رائج شد، مدیران بر اساس آنها تربیت میشوند؛ همین مدیران میآیند در رأس دانشگاه، در رأس اقتصاد کشور، در رأس مسائل سیاسی داخلی، خارجی، امنیت، غیره و غیره قرار میگیرند. (29/07/1389)
🟩 « مهندسی فرهنگی و موضوع تحول و نوسازی در نظام آموزشی و علمی کشور اعم از آموزش عالی و آموزش و پرورش و نیز تحول در علوم انسانی که در دوره های گذشته نیز مورد تأکید بوده است، هنوز به سرانجام مطلوب نرسیده است، به تعویق افتادن این امور خسارت بزرگی متوجه انقلاب اسلامی خواهد کرد، لذا باید این امور جدی تر گرفته شده و با یک بازنگری و برنامه ریزی جدید طی مدت زمان معقول و ممکن به سرانجام خود برسد. (26/07/1393)
🔷 شورای عالی انقلاب فرهنگی چه به عنوان یک نهاد و چه تک تک اعضای آن هیچ یک نتوانسته اند قدم مهمی مثلا در زمینه تحول جدی نظام آموزشی یا علوم انسانی بردارند. وضعیت علوم انسانی آن قدر بغرنج است که حتی روانشناسی اسلامی مستقل هم نتوانسته ایم تدوین کنیم در حالی که روانشناسی حداقل علم لازم در یک تفکر مدعی هدایت بشری است!
❌ نباید اسیر آمارسازی کمّی شورای انقلاب فرهنگی، که اکثرا در چارچوب فرهنگ مرسوم غربی است، شد بلکه باید با مطالبه جدی از همه مسئولان، تکلیف آرمانهای انقلاب را روشن کرد و کم کاری مسئولان را به صورت جدی نقد کرد. انقلاب ما نام اسلام را یدک می کشد و هر گونه کاستی به نام اسلام نوشته می شود لذا هر گونه مماشات بر مسئولان، هر که باشد، خیانت به اسلام است.
اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا
علی باقری کاکلکی
https://eitaa.com/joinchat/2786066743C0f1862222c