بیخوابی زده بود به سرم. رفتم توی محوطهی پادگان دوکوهه قدم بزنم. از دور افرادی را دیدم که در حال شستشوی دستشوییها بودند. با خودم گفتم: خدمتکارهای پادگان چرا نیمه شب مشغول کار شدند! نزدیکتر رفتم. خشکم زد! باور کردنش مشکل بود. احمد متوسلیان، حاج محمود و حاج ابراهیم همت بودند که در حال شستن دستشوییها بودند!
#شهید_محمود_شهبازی
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای ماموریت خودت رو آماده کردی؟!"
🎙 #حاج_حسین_یکتا
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
🌷 #هر_روز_با_شهدا🌷
#امداد_غیبی_بهوسیله_دشمن!!
🌷بعد از بيست و چهار ساعت پیادهروی رسیدند پشت مواضع دشمن. عملیات والفجر ۴ بود. حاج علی هم فرماندهی گردان. تعدادی نیروها را جمع کرد و گفت: «ما فقط تا این جا آمده بودیم شناسایی، به بچهها بگید متوسل شوند و فقط ذکر بگند. نمیدونیم مواضع دشمن از اینجا به بعد به چه صورتیه و در کدام ارتفاعات مستقرند.» حاجی حرفش که تمام شد....
🌷حاجی حرفش که تمام شد خودش به تاریکیها پناه برد، زیر درختی نشست و سرش را روی زمین گذاشت و شروع به گریه کرد. در همین لحظه همهی فضا روشن شد. دشمن منوری شلیک کرده بود. همه نیروها دراز کشیدند روی زمین. حاج علی با دقت همهی منطقه را از نظر گذراند. مواضع دشمن مشخص شد. مسیر حرکت هر گروهان را مشخص کرد. نیم ساعت نگذشته بود که ارتفاعات کانیمانگا و تنگه پنجوین پاکسازی شد.
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
🔴 انگار برای خودش می ساخت...
➖ هر خانهای که می ساخت، انگار برای خودش میساخت. یعنی اصلاً این براش یک عقیده بود، عقیدهای که با همه وجود بهش عمل میکرد. کارش کار بود؛ خانهای هم که میساخت واقعاً خانه بود. کمتر کارگری باهاش دوام میآورد. همیشه میگفت: نانی که من میخورم باید حلال باشه.
➖ میگفت: روز قیامت، من باید از صاحبکار طلبکار باشم نه او از من. برای همین هم زودتر از همه میآمد سر کار، دیرتر از همه هم میرفت: حسابی هم از کارگرها کار میکشید.
#شهید_عبدالحسین_برونسی
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
22.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠خصوصیات اخلاقی شهیدحسن صیادخدایی
به روایت تصویر😔
#شهید_حسن_صیاد_خدایی
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
روزی که امام رحمه الله ما را عقد کرد، علی با دست چپش دست امام رحمه الله را گرفت و بوسید.
وقتی از حضور امام رحمه الله بیرون آمدیم، پرسیدم: چرا با دست راستت دست امام را نگرفتی؟
گفت : ترسیدم امام متوجه دست مصنوعیام شود و غصهدار شود.
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
وقتی ورزش تمام شد، ابراهیم اصلا احساس خستگی نمیکرد. انگار نه انگار که چهار ساعت شنا رفته! البته ابراهیم این کارها را برای قوی شدن انجام میداد. همیشه میگفت: برای خدمت به خدا و بندگانش، باید بدنی قوی داشته باشیم. مرتب دعا میکرد که: خدایا بدنم را برای خدمت کردن به خودت قوی کن.
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
#کتاب_گویای «#فانوس_حرم» روایتی از زندگینامهی #شهید_محسن_فانوسی» از شهدای مدافع حرم استان همدان است.
🔹کتاب گویایی که خواهید شنید قصهای است بیواسطه از زندگی شهیدی که از زبان همسرش روایت میشود؛ روایتی پرشور و احساس و صادقانه که به کتاب جلوهای مستندگونه و واقعگرایانه داده است. بنابراین اگر راوی (همسر شهید) در بخشهایی از خوانش، از روی احساسات دچار لغزش یا خطا میشود، جای اشکال نیست.
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
#شهیدسجادعفتی🌷
🌱ولادت: ۱۳۶۴/۰۴/۳۰رامسر، مازندران
🕊شهادت:۱۳۹۴/۰۹/۲۹ خانطومان سوریه
👧🏻 تعداد فرزندان: یک فرزند دختر به نام سنا
🔲مزار مطهر شهید: شهریار، گلزار شهدای بهشت رضوان ؛ در کنار مزار دوست صمیمی اش، شهیدمصطفی صدر زاده🌷
🧔🏻پدرش در دو مرحله؛ یکی به دست منافقین در درگیری چالوس در سال ۶۰ و یکی عملیات محرم در جبهه جانباز شد.
🧕🏻 صحبتهای همسر شهید:
🌹آقا سجاد ورزشکار، مربی کشتی و بسیار مهربان بود. معرفت بارزترین ویژگی ایشان بود که زبانزد عام و خاص بودند.
💌وقتی پيامهایی را كه در مدت مأموريتش داده بود، ميخوانم ، ميفهمم كه مي خواسته مرا برای امروز آماده كند. گفته بود: « هر موقع بيتاب شدی آيهالكرسی بخوان. دلت را با ياد بیبی زینب ( س) آرام كن؛ او كوه صبر است خودش دلت را آرام ميكند.»
🌹 «سنا را هم به خانم رقيه(س) سفارش كردم تا او را آرام كند.»
💔سجاد همیشه به من ميگفت: «سعيده جان شهيد خيلی مدد ميدهد تا نروم شهيد نشوم متوجه نميشوی. اگر شهيد شوم تفاوت را احساس ميكنی كه بيشتر با شما هستم!»
🍀خيلی خوشحالم كه به آرزويش رسيد، از او خواستم برايم دعا كند.
📝بخشی از وصیتنامه شهید:
مرگ پلی است به سوی جهان ابدیت و انشاءالله این پل با شهادت رقم بخورد، صبر در مصیبت اجر عظیم الهی را دارد، در مصیبتها، فقط برای امام حسین (ع) گریه کنید.
شهید مدافع حرم🕊🌹
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
ۚ﷽
#نمازشب #سیره_شهدا
☀️ابراهیم روزها بسیار انسان شوخ و بذله گویی بود خیلی هم عوامانه صحبت می کرد اما شب ها معمولاً قبل از سحر بیدار بود و مشغول نماز شب می شد تلاش هم می کرد این کار مخفیانه صورت بگیرد.
🌕ابراهیم هرچه به این اواخر نزدیک می شد بیداری سحرهایش طولانی تر بود گویی می دانست در احادیث نشانه شیعه بودن را بیداری سحر و نمازشب معرفی کرده اند.
📚سلام بر ابراهیم (زندگی شهید ابراهیم هادی)
#نمازشبرابهنیتظهورمیخوانیم
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
🍃شهید مهدی زین الدین :
🕊همیشه لباس بسیجی به تن داشت، پوتین هایش رنگ و رو رفته بودند و موهای سرش را مانند سربازان عادی می تراشید. متواضع بود. چیزی که محبت زین الدین را در دل ها جا می کرد، سادگی اش بود. دنبال تشریفات و در بند پست و مقام نبود. راحت بود و بی تکلّف. در جمع رزمندگان بود؛ با آنها غذا می خورد، درد دل هایشان را می شنید و از همه مهم تر، به آنان بسیار احترام می گذاشت. این بود که خواسته یا ناخواسته، همه را دنبال خود می کشید!
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
🕊🌹شهیدان بهرام محمدزاده و مهدی محمد زاده
بهرام محمدزاده در عضویت بسیجی و در لشکر ۲۵ کربلا و در رسته پیاده به اسلام خدمت می کرد که در ۱۳۶۲/۱۲/۵ هجری شمسی در منطقه دهلران و در عملیات والفجر شش شهد شیرین شهادت نوشید و در جوار رحمت الهی جای گرفت. پیکر پاک این شهید عزیز پس از تشییع در گلزار شهدای امامزاده ابراهیم امل به خاک سپرده شد. سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش.
شهید مهدی محمدزاده👇
🌹تاریخ تولد : 1349/01/24
🍃تاریخ شهادت : 1362/12/05
🌹محل تولد : آمل
🍃نحوه شهادت :جراحات وارده به بدن
🌹محل شهادت :دهلران- عملیات والفجر6
شهید#بهرام_محمدزاده🕊🌹
شهید#مهدی_محمدزاده🕊🌹
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
مثلبقیهنباش...!
خدایاوقتیدیگرانخوابند،مارابیدارکن؛
وهنگامیکهدیگرانبیدارند،مارادراوج هشیاریقراربده؛
وهنگامیکهدیگرانمتوقفند،ماراحرکت بده؛
وهنگامیکهدیگراندرحرکتند،مارابهپرواز دربیاور؛
بالاخرههیچگاهماننددیگراننباشیم...
#استاد_پناهیان
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
میگفت : خدا هست ، خدا دوستمون داره، اینڪه تو احساس تنهایے میڪنے،
این یه احساس کاذبـه؛
ڪه حضرت آدم هم این احساس رو ڪرد و به درخت ممنوعه نزدیڪ شد..
+هیچوقت بخاطر احساس تنهایے
به درخت ممنوعه نزدیڪ نشو!!
#استاد_پناهیان
#خدا
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
💞معرفی شهید 💞
🌷شهیدمدافع حرم رضادامرودی
متولد 20 تیر 1367 روستای دامرود شهرستان سبزوار
در خانواده ای مذهبی دیده به جهان گشود، برای تحصیل در رشته گیاه پزشکی در سال 1387به آموزشکده کشاورزی نیشابور رفت.
در سال 1390 ازدواج نمود و پس از بیست روز به خدمت سربازی اعزام گردید؛ پس از پایان خدمت با خرید یک دستگاه خودرو سواری، مشغول امرار معاش گردید؛ بعد از گذشت مدتی فروشگاه سموم و دفع آفات کشاورزی در روداب دایر نمود و به خاطر اینکه در خانه ای استیجاری در سبزوار زندگی می کردند هر روز صبح از شهر سبزوار به روداب می آمد، در سال 93 خداوند دختری به ایشان هدیه نمود و نام او را نیایش نهاد
وی پس از عضویت بسیجی در گردان 22 امام حسین(ع) لشکرعملیاتی مردم پایه پنج نصر با مسئولیت تیربارچی مشغول خدمت گردید؛تا این که درغروب شنبه 25 مهر ماه 1394در نزدیکی شهر حلب کشور سوریه در دفاع از شیعیان بی پناه سوریه و عقیله بنی هاشم به فیض شهادت نائل آمدند.
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
خدایا نمیدانم کی، کجا و چگونه مرا خواهی برد؟ ولی از تو میخواهم زمان مرگم، مرا در راه حفظ و نگهداری از دینت ببری.
خدایا! این بنده کوچک و خطاکارت را با همه این بدی ها و ناتوانیم بپذیر و بر سرم منت گذار و شهادت راهت را نصیب من بگردان.
#شهید_حسین_بواس
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
شهیدی که زندگی و تحصیل در تگزاس آمریکا را به عشق اسلام و انقلاب رها کرد و به ایران برگشت،
و در مرحله سوم عملیات بیت المقدس در تاریخ 20 اردیبهشت 61 در سن 24 سالگی به شهادت رسید.
پیکر پاک این سرباز اسلام در شهر کاشان به خاک سپرده شد🌼
#شهیداحسانقاسمیه
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
برادر شهیدم♡
شهیدی که زندگی و تحصیل در تگزاس آمریکا را به عشق اسلام و انقلاب رها کرد و به ایران برگشت، و در مرحل
بخشی از وصیتنامه تکان دهنده شهید احسان قاسمیه:
« درود به امام عزیزم، ای کاش هزاران جان داشتم و همه اش را نثار روح الهی ات می کردم، تو به ما فلسفه پیروزی در راه حق را آموختی و من امیدوارم با دادن چند قطره خون بی ارزشم درس تو را خوب آموخته باشم
در اسلام تماشاچی نداریم، همه مسلمانان باید به هر نحوی در صحنه نبرد بین حق و باطل شرکت کنند وگرنه خود نیز باطلند.
پیام من به شما این است که زندگی؛ ماندن در چهار دیواری خانه و زندگی کردن برای زنده ماندن و لذت بردن و بی تفاوت بودن نسبت به تضادهای بین حق و باطل نیست،
بلکه زندگی و زنده ماندن؛ مرگ در راه خداست »
#شهیداحسانقاسمیه
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
️سجده بسیجی نوجوان به وقت بهشت
📚گلعلی بابایی در کتاب زمینهای مسلح می نویسد
فـرمـانده گفت: «شما دو نفر، مراقب باشید تا دشمن نتواند از این قسمت به داخل کـانال نفوذ کند.»
من و آن بسیجی نوجوان با هم تقسیم کار کردیم. تا نماز صبح، دو ساعت پست می دادم و دو ساعت استراحت میکردم ولی او دو ساعت پست میداد و بجای استراحت دو ساعت نماز میخواند و عاشقانه راز و نیاز میکرد.
خمپاره های دشمن هم پشت سر هم داخل و اطراف کانال منفجر می شدند. پست آخر من وقت نماز صبح تمام شد.
در حال سجده بود که صدایش کردم و گفتم: «نوبت توست تا پست بدهی!»
نیم ساعت گذشت و او هنوز در حال سجده بود.
دوباره صدایش کردم باز هم سجده و سجده؛
رفتم کنارش همزمان با صدا کردن تکانی هم به بدن او دادم؛ یکباره از پهـلو به زمین افتـاد. نفس نمی کشید؛
دیدم یک ترکش ریز به قـلب او اصابت کرده و در همان حال سجـده و راز ونیاز به دیدار معبـودش شتافته است.
چـه عاقـبت خـیری!
اولین اعـزام، اولین عملیات، چند روز گرسنگی و تشنگی، عبـادت، نمـاز شب، شهادت حین رزم در حال سجـده و رو به قبـله.خوش به سعادت اش. ای کاش اسم این شهید بزرگـوار یادم بود.
پیـکر مطهرش نیز در همان کانال ( کانال معروف کمیل ) باقی ماند و نتوانستیم او را به عقب منتقل کنیم
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
حمید ورزشکار بود و تا مرحله داوری
کاراته پیش رفت،چنان وقتش را
تنظیم کرده بود که جای #خالی
نداشت،
حضور در ورزشگاه و تعلیم کاراته
به ورزشکاران،حضور در حلقه های
صالحین پایگاه بسیج به عنوان مربی
و برنامه های دیگر...
گاه چنان برنامه ریزی می کرد که
تا پاسی از شب به کار و فعالیت
مشغول بود،حمید خاص و گلچین شده خدا بود.
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی🕊
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
خدا عاشقش شد...
اوایل ازدواجمان
برای شهادتش دعا میکرد ،
می دیدم که بعد از نمـاز
از خدا طلب شهادت میکند...
نمازهایش را
همیشه اول وقت میخواند،
نماز شبش ترک نمیشد،
دیگر تحمل نکردم ،
یک شب آمدم و جانمازش را جمع کردم،
به او گفتم: تو این خونه حق نداری
نماز شب بخونی، شهیــد می شی!
حتی جلوی نماز اولوقت او را میگرفتم!
اما چیزی نمیگفت ....
دیگر هم نماز شب نخواند !
پرسیدم :
چرا دیگه نماز شب نمیخونی؟
خندیــد و گفت :
کاریو که باعث ناراحتی تو بشه
تو این خونه انجام نمیدم،
رضایت تو برام از عمل مستحبی مهمتره،
اینجوری امام زمان هم راضی تره ...
بعداز مدتی برای شهادت هم دعا نمیکرد،
پرسیدم: دیگه دوست نداری شهید بشی؟؟
گفت: چرا ، ولی براش دعا نمیکنم!
چون خودِ خدا باید عاشقم بشه
تا به شهـــادت برسم ...
گفتم : حالا اگه تو جوونی
عاشقــت بشه چیکار کنیم؟؟
لبخندی زد و گفت:
مگه عشق پیر و جوون میشناسه؟!
به روایت همسر شهید
پاسدار مدافع حـرم
شهید مرتضی_ حسینپور
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
میگفت یه روایت داریم
ازامام صادق"ع" که میگن :
هیچ چشمی بیاذن
ما گریان نمیشه تا اینکه خود
آقا سیدالشهدا زانو به زانوی
محبش میشینه تو چشماش
نگاه میکنه ،
اون موقع اشکت میاد !
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
#رهبرانه
امر به معروف و نهی از منکر شیرین میشه، اگر همه معناش و حدودش رو بدونن.
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دیالوگ های ماندگار شهید بروجردی
که میتواند مبانی فکری هر مسئول، هر بسیجی و هر مجاهد تبیین گر و روشنگر باشد.
من سرباز این مرد (امام خمینی ) هستم، اینو که نمیتونند از من بگیرند.
گور بابای این گزارشات...
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
▫️در عالمِ معنا به من توصیه کردند که
#زیارت_عاشورا بخوان . تا زندهاید زیارت عاشورا را از دست ندهید.
🌱 شیخرجبعلیخیاط
#محرم #امام_حسین
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 ۱۴ مردادماه، سالروز شهادت مصطفی مازح نخستین شهید اجرای حکم تاریخی امام راحل علیه سلمان رشدی مرتد گرامی باد.
🔻بخشی از وصیت نامه شهید:
اي امام عزيز … همانا من با تو پيمان میبندم كه هميشه در راه روشن تو خواهم بود و تحت اوامر نائب بر حقت سيد علی خامنه ای، بر اين راه روشن باقی خواهم ماند.
۱۴ مردادماه، سالروز شهادت❤️
شادی روح همه شهدا صلوات...❣
شهید#مصطفی_مازح🕊🌹
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯