🌸🌼🌺🌼🌸🌺🌼🌸
🌸🌼🌺🌼🌸
🌸🌼🌺
🌸
💌#خاطرات_شهدا
🟣شهید مدافعحرم #علی_سعد
♨️رازی که تا پس از شهادت فاش نشد
💜همسر شهید روایت میکند: علی حافظ کلّ قرآن بود و هیچکس از این مسئله تا زمان شهادت او اطلاع نداشت. بنده هم به صورت بسیار اتفاقی متوجه این مسئله شدم. علی طبق عهده و عادتی که داشت هر شب قبل از خواب یک جزء قرآن باید تلاوت میکرد و بعد میخوابید و زمان بیداری برای نماز شبش نیز بین ۳:۳۰ تا ۴:۳۰ بامداد بود.
❤️یک شب که علی به خانه آمد، بسیار خسته بود؛ به نحوی که به سختی چشمهای خود را باز نگه میداشت. طبق عادت و عهدی که داشت، به اتاق رفت تا مثل هر شب قرآن بخواند؛ رفتم که به علی سر بزنم، قرآن جلوی علی باز بود و در حال قرائت بود اما از صفحههای قرآن بسیار جلوتر بود.
💜زمانی که علی متوجه حضورم در اتاق شد، گفت «شما کِی آمدی؟ چرا بدون اجازه وارد اتاق شدی؟!» به او گفتم «علی! شما حافظ قرآن هستید؟» او گفت «نه»! گفتم «من متوجه شدم که بسیار جلوتر از صفحههای قرآن میخواندید»؛ گفت «خب که چی حالا؟ میخواهید داد و بیداد راه بندازی که همسر من حافظ قرآن است؟»، گفتم «به هیچکس هیچچیزی نمیگم.» از او پرسیدم که «چه سالی حافظ قرآن شدهاید؟» که او گفت «من ۳سال است که حافظ قرآن هستم».
#شهید_علی_سعد
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
کردستان هنوز نا آرام بود، اما حسین هیچگاه با سلاح در شهر حرکت نمی کرد.
می گفت: من نیامده ام با این مردم بجنگم و برای آن ها قدرت نمایی کنم، اینها تشنه محبت هستند. باید با آنها برادری کرد تا اوضاع آرام شود.
الحق هم که شهر و منطقه را با همین مرام و منش، آرام و قلوب مردم کرد را تسخیر کرده بود.
#خاطرات_شهدا
شهید حسین قجه ای🌷
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
17.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
استخاره با قرآن
خاطره ای همرزم شهید #علی_آخوندی
#شهید #شهدا #انقلاب #جبهه #خاطرات_شهدا #شهدای_قم #قم #شهادت #قرآن
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
💌 #خاطرات_شهدا
🔹باید از کار او سر در می آوردم، آن شب تا نماز تمام شد، سریع بلند شدم ولی از او خبری نبود زودتر از آنچه تصور می کردم رفته بود، قضیه را باید می فهمیدم، کنجکاو شده بودم هنوز صفوف نماز از هم نگسسته بودکه غیبش زد.
🔸شب دیگر از راه رسید، نماز و عبادت. مصمم بودم بدانم علی کجا می رود . طوری در صف نماز قرار گرفتم که جلوی من باشد با سلام نماز بلند شد ، من هم بلند شدم به بیرون از مسجد می رود.
🔹در تاریکی کوچه ای رها می شود و من هم تا به خود می آیم، بر دوش او یک گونی می بینم از کجا آورده بود نفهمیدم کوچه ها را در تاریکی یکی پس از دیگری طی می کند . هنوز متوجه من نشده بود.
🔸درب اولین منزل ایستاد گره گونی را باز کرد پلاستیکی را کنار در گذاشت چند مرتبه به شدت در را کوبید و سریع رفت در باز شد زنی پلاستیک کنار در را برداشت به بیرون سرک کشید و برگشت .
🔹من به دنبالش راه افتادم، دومین منزل ، سومین منزل و ..... وقتی گونی خالی شد من به سرعت به طرف مسجد حرکت کردم رودتر از او رسیدم منتظرش ماندم ، علی وارد مسجد شد . جلو رفتم ، سلام کردم جواب داد . گفتم جایی رفته بودی : نه ... مثل اینکه جایی رفته بودی ؟
🔸با نگاهش مرا به سکوت وا داشت. من جایی نبودم ، همین اطراف بودم ،فایده ای نداشت . به ناچار از او جدا شدم و او را با خدایش تنها گذاشتم . کاری که بعضی شبها تکرار میکرد . می خواست همچنان مخفی بماند.
📎فرمانده محور عملیاتی لشگر ۴۱ ثارالله
شهیددفاعمقدس #علی_شفیعی🤍
🌷ولادت : ۱۳۴۵/۸/۱۸ - کرمان
🥀شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۴ - عملیات کربلای(۴)
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
#خاطرات_شهدا
یک روز به ما خبر داد که دارم به سوریه می روم، یک لحظه جا خوردم و دلشوره گرفتم ولی کاری نمی شد کرد او تصمیم گرفته بود و از دست من و مادرش هم کاری بر نمی آمد تا اینکه....
یک روز صبح مثل تمام روزهای دیگر که آماده رفتن به ماموریت می شد ساعت 6 صبح برای خداحافظی و طلب دعای خیر به پیش مادرش رفت و خیلی خونسرد بود و من هم از همین حس او دلگرم می شدم خداحافظی کرد و همین که خواست پایش را بیرون بگذارد بچه ها شروع به گریه کردند آرام و قرار نداشتند هاشم دید این طوری است برگشت بچه ها را بوسید آنها آرام شدند دوباره که خواست برود بچه ها گریه کردند این بار برنگشت تا ته کوچه رفت فقط یکبار از دور به من و بچه ها و مادرش نگاه غریبانه ای کرد و رفت و ما پشت سرش آب ریخته با این نیت که خدا او را به سلامت بر می گرداند، ولی او دیگر هیچگاه برنگشت... .
🌹 #شهید_هاشم_دهقانی_نیا
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
✅پرداخت خمس قبل از شهادت
🕊شهید مدافع حرم "#فرهاد_خوشه_بر"
راوی : همسر شهید
🔶بعد از شهادت فرهاد منزل پدرم خیلی شلوغ بود و رفت و آمد زیادی انجام میشد. همین حین شخصی روحانی میآید و پاکتی را که میگفت امانتی شهید است به اقوام میدهد. شوهر خواهرم پاکت را که حاوی رسید خمسی دفتر مقام معظم رهبری بود برایم آورد و پرسید: سال خمسی شهید کی بود؟ گفتم: عید فطر بود. اما تاریخ پرداخت خمس را که نگاه کردیم درست چند روز قبل از آخرین اعزام فرهاد بود. فرهاد خمسش را به این روحانی نمیداد اما این دفعه آن قدر عجله داشت که فوری این مدت چند ماه را حساب کرده و پرداخته بود تا حتی به اندازه این مدت هم مدیون نباشد.
💐شادی روح پرفتوح شهدا صلوات
#خاطرات_شهدا
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
💠شهیدی که سوره کوثر میخواند به خیر کثیر دست یافت
🔸شهیده طوبی تاجریزی در سال ۱۳۳۴ ازدواج کرد و صاحب یک پسر و پنج دختر شد. سراسر زندگیش احترام به مردم و اخلاص در عمل بود.
🔸این شهیده والامقام فردی مردم دار بود و در همه کارها بدون اذن و اجازه شوهر کاری انجام نمیداد. وی همیشه سوره کوثر را میخواند و معتقد بود که مایه برکت در زندگی میشود.
🔸فرزند این شهیده عزیز میگوید: روزی که مادرم می خواستند به مکه بروند، با هم نشسته بودیم و وسایل را جمع می کردیم که مادرم چادر مشکی خود را برداشت و در ساک گذاشت. گفتم: چرا مادر چادر مشکی خود را بر می دارید، هوای عربستان بسیار داغ است. ایشان گفتند: چون در آن جا راهپیمایی خواهد بود و من دوست دارم که در راهپیمایی چادر مشکی داشته باشم. بعد درب صندوق را باز کرد و گفت: ببین تو تنها دختر بزرگ خانه هستی و باید از همه جا خبر داشته باشی، داخل صندوق لوازمی از قبیل: کفن، صابون و ... بود و جلوی من گذاشتند. گفتم: این ها چیست؟ گفت: این وسایل کفن و دفن من است من این ها را از قبل آماده کردم. شاید رفتم و از این سفر بر نگشتیم این را بدانی بهتر است. فکر می کنم که به ایشان الهام شده بود که به شهادت می رسند.
#خاطرات_شهدا
#معرفی_شهدا
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
#خاطرات_شهدا
●برای گرفتن مرخصی وارد چادر فرماندهی گردان شدم،شهید تورجی زاده طبق معمول به احترام سادات بلند شد و درخواستم را گفتم ؛بی مقدمه گفت نمی شود،با تمام احترامـــی که برای سادات داشت اما در فرماندهی خیلـــی جدی بود؛کمی نگاهش کردم،با عصبانیت از چادر بیرون آمدم و با ناراحتی گفتم:" شکایت شما را به مادرم حضرت زهرا(س) می کنم."
● هنوز چند قدمی از چادر دور نشده بودم که دوید دنبال من با پای برهنه گفت:" این چی بود گفتی؟" به صورتش نگاه کردم...خیس اشک بود. بعد ادامه داد:" این برگه ی مرخصی سفید امضا،هر چه قدر دوست داری بنویس ،اما حرفت را پس بگیر یک سال از آن ماجرا گذشت. چند ساعتی قبل از شهادتش من را دید. پرسید:" راستی آن حرفت را پس گرفتی؟
📎فرماندهٔ گردان یازهرای لشگر ۱۴ امام حسین(ع)
#شهید_محمدرضا_تورجی_زاده🌷
#سالروز_شهادت
●ولادت : ۱۳۴۳ اصفهان
●شهادت : ۱۳۶۶/۲/۵ بانه ، عملیات کربلای۱۰
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
#خاطرات_شهدا
برای ترمیم سنگرها رفته بودیم، که وقتِ نماز شد.
شهید باقری گفت: اول نماز بخونیم.
یکی از بچهها گفت: اینجا خطرناکه؛ بهتره وقتی جای اَمنی رفتیم نماز بخونیم.
شهید باقری در جواب گفت: کسی که به جبهه میاد نماز اولوقت رو رها نمیکنه!
بعد خودش شروع به خوندن نماز کرد..
آتش دشمن بر سر ما لحظهای قطع نمیشد!
ما وحشتزده شده بودیم ولی اون آروم و بدونِ عجله نمازش رو میخوند..
نمازش سرشار از لذت و عشق به خدا بود ❤️
شهید حسن باقری
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
#خاطرات_شهدا
همیشه وضو داشت.
یه روز گفتم رضا چرا وقتی که پای سفره میشینی، وقتی میخوابی، وقتی از خونه بیرون میری اول وضو میگیری؟
گفت: وقتی کنار سفره میشینم، مهمان امیرالمومنینم شرم میکنم بدون وضو باشم، وقتی میخوابم یا بیرون میرم ممکنه از خواب بیدار نشم یا بر نگردم.
هرکسی هم با وضو از این دنیا بره اجر شهید رو داره! میخوام از اجر شهید محروم نشم.. ✨
شهید رضا پورخسروانی
یاد شهدا با صلوات
#خاطرات_شهدا
#شهیدانه
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
#خاطرات_شهدا
همیشه وضو داشت.
یه روز گفتم رضا چرا وقتی که پای سفره میشینی، وقتی میخوابی، وقتی از خونه بیرون میری اول وضو میگیری؟
گفت: وقتی کنار سفره میشینم، مهمان امیرالمومنینم شرم میکنم بدون وضو باشم، وقتی میخوابم یا بیرون میرم ممکنه از خواب بیدار نشم یا بر نگردم.
هرکسی هم با وضو از این دنیا بره اجر شهید رو داره! میخوام از اجر شهید محروم نشم.. ✨
شهید رضا پورخسروانی
یاد شهدا با صلوات
#خاطرات_شهدا
#شهیدانه
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
#خاطرات_شهدا🌸🍃
شهید غلامعلی رجبی اهل ریا و خود
نمایــــی نبود؛ برای خــــدا کــار میکرد؛
نیتاش برای اهـل بـیت بود.یک
بــار به او گفــــته بودنــــد «ایـن کلیــــد
ماشین و خانه را بگیر به شرط اینکه
قـــول بدهــــی مـداح ثابت جلــــسات
هفتــگی ما بشــــوی». به بهــــانه
مشورت با پـدرش بیرون شــــده بود.
گفــته بود:«چون در مجلــــس امــــام
حسیـن حــــرف پــــول وســـط آوردنــــد
دیــگر اگــر کلاهمم آن سمت بیــفتد
بــــرنمــــیگــــردم». شادتــــریــــن
لحظاتــــش در مجلس امــــام اهــــل
بیـت(ع) بود. حــاج آقـای پناهیــــان
میگفت:«واقعاً از حالاتش رفتارش
و مداحیاش میشد فهمید از ایـن
رابطهای که با اهل بیت ایجاد کرده
احسـاس خوشبخـتی میکند».
#شهید_غلامعلی_رجبی 🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯