eitaa logo
برادر شهیدم♡
426 دنبال‌کننده
7هزار عکس
3.3هزار ویدیو
21 فایل
ولی من با هر عکسی که ازش تو شهر میبینم دلم براش پر میکشه برای غریبیش برا تنهاییش برا مظلومیتش :) #شهید_حسین_اوجاقی #شهید_علی_خلیلی #شهید_مالک_رحمتی ارسال سوژه : @kosarraheli ادمین تبادل : @m_haydarii 🌿تبلیغات و خدمات: @hich_club
مشاهده در ایتا
دانلود
🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴 دوستان، ‌هرچه براي اين ملت تلاش كنيم كم است. ما براي اين ملت زنده،پيشتاز وخداجوي نبايد كم بگذاريم. اگر آماده باشيم، اگر بانشاط باشيم، اگرآماده حركت باشيم، هيچ گونه تهديدي متوجه ملت ايران نمي‌شود. سرزمين اسلام امن است. اگر يكي از اين شهدا الآن بيايد به اين دنيا و شروع كند براي ما صحبت كردن، چه مي‌گويد؟ مي‌گويد در راه خدا ثابت ‌قدم باشيد. ايمانتان را حفظ كنيد. درتقويت ايمانتان تلاش كنيد. قدر جمهوري اسلامي را بدانيد. خودتان را شايسته فداكاري در راه جمهوري اسلامي بدانيد. در راه ولايت فقيه ثابت ‌قدم،استوار، دلپاك، همه چيز خودتان را آماده كنيد براي دفاع از اسلام . راستگوباشيد . اينها را به ما خواهند گفت . 🌹 🥀🕊 💚الهی بحق زینب کبری (س) اللهم عجل لولیک الفرج💚 🕊⃟🇮🇷 @baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
سید محمدعلی قاضی طباطبایی روحانی شیعی و اولین امام جمعه شهر تبریز بعد از انقلاب اسلامی ایران بود . وی از مبارزین پیش از انقلاب و از طرفداران امام خمینی (ره) بود که رژیم پهلوی چند بار ایشان را به شهرهای مختلف تبعید کرد. بعد از انقلاب، امام خمینی (ره) وی را به عنوان نماینده خود در آذربایجان شرقی و امام جمعه تبریز منصوب کرد. قاضی طباطبایی در ۱۰ آبان ۱۳۵۸ش مصادف با عید قربان، بعد از اقامه نماز مغرب و عشاء در راه مراجعت به منزل، توسط یکی از اعضاء گروهک فرقان در خیابان مورد حمله قرار گرفت و به شهادت رسید . 🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
🌹🕊💐🌷💐🕊🌹 یکی از همرزمانش می گوید : اما او از برادرش بود . وقتی به او گفتم حالا که به رسیده ، بهتر است که به بروی . او با عالی جواب داد : اگر بروم دیگر نمی گذارند به برگردم . هنگامی که اصرار کردم گفت او برای خودش شده ، آخرت برای اوست نه من و سپس گفت : اسلحه را برمی دارم تا دشمن بداند با چه کسانی طرف است . سرانجام او را برای مراسم به روانه می کنند . هنوز مراسم چهلم برگزار نشده بود که او با بند سبز رنگ یا ثارالله رهسپار عرصه های و می گردد و پس از حماسه آفرینی ها بی شمار در تاریخ ۲۸/ ۱۰/ ۱۳۶۰ در دشت خیز بر اثر اصابت چندین ترکش به هر دو و هر دو در حالی که زمزمه بر لب داشت به رویان هم رزم خود پیوست . 🌹 💐🕊 💚الهی بحق زینب کبری (س) اللهم عجل لولیک الفرج💚 🕊⃟🇮🇷 @baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴 که با کیسه گونی خود را به منطقه عملیاتی رساند ایثارگر رزمنده ، حبیب خمبر در خصوص نحوه شهادت شهید غلام تشکری این چنین می گوید : اولین بار که رفتیم جبهه، رفتیم ورزشگاه تختی آبادان . من ریزاندام بودم. ما را بردند خط ولی غلام تشکری را که از من هم ریزتر برد به خط نبردند. بعد از چند روز که ما برای بردن تدارک به شهر آمدیم، پیش غلام تشکری هم رفتیم، خیلی گریه کرد و مدام از ما می خواست که او را هم ببریم خط و به ما می گفت: فقط یک دور خط رو ببینم. چند نفری نشستیم ببینیم چطور می شود او را با خودمان ببریم، در نهایت یک تصمیم و فکری به ذهن یکی از بچه ها رسید، ولی برای ورود به خط باید نامه می داشتید و گرنه دژبانی نمی گذاشت وارد منطقه بشوید. بالاخره ما وسایل را که شامل میوه و هندوانه هم بود، خریدیم و غلام تشکری را هم داخل یک کیسه گذاشتیم و درش را هم بستیم. آمدیم دژبانی و شانس غلام ، دژبانی هم وسایل را نگاه کرد و چیزی به ما نگفت. از دژبانی رد شدیم و وقتی به خط رسیدیم، قضیه را به فرماندهی گفتیم. فرمانده ما ، شهید عباس مروت بود، قبول کرد ولی گفت: نباید این کار را می کردید. فرداش متوجه شدیم که یک نفربر عراقی که پرچم (پارچه سفیدی ) آویزان کرده بود و نشانه تسلیم شدن داشت، به سمت ما می آید. فرمانده به ما گفت: بچه ها مواظب باشید شاید کلکی در کار باشد. نفربر آمد و آخرش هم از خط رد شد و دو تا برادر (واقعا با هم برادر بودند) از نفربر پیاده شدند و خودشان را به ما تسلیم کردند. فرمانده گفت: الان که نیرو نداریم اینها را ببرد عقب، پس چه کار کنیم؟ قرار شد که برادر تشکری مراقب این دو باشد. غلام هم که تا این لحظه هنوز فکر می کرد شاید اونو برگردانند، از مسئولیت داده شده به خودش خوشحال شد و آمد در کنار آن دو برادر عراقی و شد نگهبان آن دو. هنوز ساعتی از تسلیم شدن آن دو عراقی نگذشته بود که ناگهان خمپاره اندازهای عراقی، شروع به کار کرد. خمپاره ها مدام روی منطقه ما فرود می آمدند که متاسفانه خمپاره ای به محل غلام و آن دو برادر عراقی افتاد و هم غلام و هم آن دو عراقی بر اثر این خمپاره، بدنشان پاره پاره شد . خمبر در حالی که انگار این صحنه همین الان داشت برایش نشان داده می شد، با حسرتی کامل گفت: شهید تشکری فقط یک شب پیش ما بود و قسمتش شهادتی به اینگونه بودف یادش گرامی و راهش پر رهرو باد. 🌹 🕊🌹 💚الهی بحق زینب کبری (س) اللهم عجل لولیک الفرج💚 🕊⃟🇮🇷 @baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
🌹🕊🥀💐🥀🕊🌹 هروقت من را می‌دید، دستم را در دستش می‌گرفت و می‌گفت حاجی حلالم کن. تو مسجد آمدن را به من یاد دادی.» مسئول بسیج دانش‌آموزی مسجد صاحب‌الزمان(عج) درباره آخرین خاطره‌ای که از دارد می‌گوید: «مدت‌ها بود که را ندیده بودم. ایام فاطمیه بود که برای دیدن دوستانش به مسجد آمده بود. با من تماس گرفت و گفت حاجی من در مسجد هستم و می‌خواهم ببینمت. گفتم کمی دیر می‌رسم. در پاسخم گفت حاجی برایم دعا کن که شوم. وقتی خبر را شنیدم آن جمله آخرش در ذهنم تداعی شد که چقدر عاشق شهادت بود. راوی 🌹 🕊 💚الهی بحق زینب کبری (س) اللهم عجل لولیک الفرج💚 🕊⃟🇮🇷 @baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯ 🌹🥀🕊
🌹🕊🥀🌷🥀🕊🌹 اگر جنازه‌ام بہ دسٺ شما رسید پیڪر بے‌جان مرا غریبانہ تحویل گیرید و غریبانہ تشییع ڪنید و غریبانہ در بهشٺ معصومه قطعه ۳۱ به خاڪ بسپارید . روے سنگ قبـرم چیزے ننویسید و اگر خواستید چیزے بنویسید فقط بنویسید : تنهاپرڪاهی تقدیم به پیشگاه حق تعالے 💚الهی بحق زینب کبری (س) اللهم عجل لولیک الفرج💚 🕊⃟🇮🇷 @baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
🌴🥀🕊🌹🕊🥀🌴 مدیر متعهد و متخصص بسیجی جان برکف رییس سازمان پژوهش و نوآوری وزارت دفاع بعضی چشم ها هستند که با چشم بستن از این جهان چشم هایی را بیدار می کنند و حجاب هایی را کنار می زنند. در سردترین روزهای سال در آذر و دی ماه که طبیعت خفته است، سرود زندگی را برای جان های مستعد می سرایند. خوش بحالِ صاحبان این چشم ها خوش بحالشان 🌹 🕊 🌹 🕊🥀 💚الهی بحق زینب کبری (س) اللهم عجل لولیک الفرج💚 🕊⃟🇮🇷 @baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
پیشنهاد عراقی ها برای آزادی در برابر آزادی خلبان های عراقی عراقی ها در ابتدای اسارت نمی دانستند چه شخصیتی را به اسارت گرفته اند، پس از این که می فهمند جمهوری اسلامی ایران را اسیر کرده اند، پیشنهاد آزادی او را در قبال آزادی تعدادی از خلبان های عراقی مطرح می کنند. همسر تندگویان در این باره می گوید: در همان روزهای ابتدایی اسارت ، به خانه ما آمد و پس از احوال پرسی و جویا شدن حال بچه ها گفت : عراقی ها حاضرند آقای را در قبال آزادی ۸ تن از خلبان های عراقی آزاد کنند ، من در پاسخ ایشان گفتم : اگر هم بنده این شرط را بپذیرم خود آقای نمی پذیرد که در قبال آزادی اش ، کسانی آزاد شوند که می خواهند پس از بازگشت به کشورشان دوباره مردم بی گناه ما را بمباران کنند . از وزیر مکتبی گرامی باد . 🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
قبل از «عملیات والفجر» مقدماتی قرار شد که عده‌ای از مسئولان و فرماندهان نظامی جنگ، دیداری با حضرت امام خمینی (ره) داشته باشند، اما گفته بود که باید برای شناسایی این عملیات در منطقه بمانیم، به همین دلیل او به همراه عده‌ای دیگر از جمله در منطقه عملیاتی ماندند و صبح روز بعد به اتفاق چند تن از فرماندهان دیگر با دو دستگاه جیپ جهت شناسایی منطقه به طرف محل مورد نظر حرکت کردند. بقایی در طی مسیر مشغول تلاوت قرآن و حفظ سوره «والفجر» بود. او به کمک یکی از دوستانش این سوره شریفه را از حفظ می‌خواند. پس از رسیدن به مقصد، همگی از ماشین پیاده شده و به طرف سنگر دیده‌بانی حرکت کردند. بقایی در بین راه به یکی از همراهانش می‌گوید: آیا می‌شود انسان به این درجاتی که خداوند در قرآن فرموده است، برسد که: «یا ایتهاالنَّفس المُطمَئنَّه. ارِجِعی الی ربِّکِ. راضیهً مرضیهً. فَادخُلی فی عِبادی وَادخُلی جَنَّتی». و آیا خدا توفیق این امر مهم را به انسان می‌دهد که به آن مرحله عالی نیل گردد؟ هنوز کلام مجید به انتها نرسیده بود که خمپاره دشمن به نزدیکی آنان اصابت کرد و او جواب سوال خود را با فوران خون مطهر و قطع پاهایش دریافت کرد و بدین سان عاشقانه و خالصانه به سوی پروردگار خویش پرواز کرد و به درجه قرب و رضوان الهی دست یافت. ✨💛 🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯