نمیخواهد شما خودتان را برای انقلاب فدا کنید، انقلاب راه خودش را می رود؛ شما خودتان را بسازید و اصلاح کنید.
#شهید_عباس_بابایی
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
نمیخواهد شما خودتان را برای انقلاب فدا کنید، انقلاب راه خودش را می رود؛ شما خودتان را بسازید و اصلاح کنید.
#شهید_عباس_بابایی
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
چيزی را كه من در ايشان نيافتم، علاقه، توجه و فريفتگی به ماديات و زرق و برق دنيــا بود؛
زندگی بسيار سـاده ای داشت. بارها به من می گفت كه هيچ وقت خمس بدهـكار نمی شود و اصلا مهلت نمی دهد خمسی به گردنش بيفتد و سرماه از حقوقش به اندازه مخارجش برمی دارد و بقـيـه را در راه خــدا می دهـد.»
#شهید_عباس_بابایی
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
با اصرار می خواست از طبقه ی دومِ آسایشگاه به طبقه ی اول منتقل شود.با تعجب گفتم: «به خاطر همین من رو از دزفول کشوندی تهران!» گفت: «طبقه ی دوم مشرف به خوابگاه دخترانه است. دوست ندارم در معرض گناه باشم».وقتی خواسته اش را با مسئول آسایشگاه در میان گذاشتم نیش خندی زد و با لحن خاصی گفت: «آسایشگاه بالا کُلی سرقفلی داره، ولی به روی چشم منتقلش می کنم پایین».
کتــاب پرواز تا بی نهایت، ص35
#شهید_عباس_بابایی
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
همسر شهید عباس بابایی درباره سادهزیستی و دوری از شهرت شهید عباس بابایی میگویدلباس پوشیدنش اصلاً به خلبانها نمیرفت. به شوخی میگفتم: تو اصلاً با من نیا. به من نمیآیی! میگفت: تو جلوتر برو من هم مثل نوکرها دنبالت میآیم! شرمنده میشدم. فکر میکردم اگر عباس میتواند نسبت به دنیا این قدر بیتفاوت باشد من هم میتوانم. میگفتم: تو اگر کر و کور و کچل هم باشی باشی، باز مرد موردعلاقه من هستی!
📚: آسمان بابایی
#شهید_عباس_بابایی
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
پنجمین روز شهادت «عباس» بود، دیدیم کسی به در خانه پدرم میکوبد.
جلوی در رفتیم دیدیم یک آقای روشن دلی است.
پدرم آمد و گفت: «بفرمایید»
مرد نابینا گفت: «عباس شهید شده؟»
گفتیم: «بله»
گفت: «من کسی را ندارم، من یک هفتهای است که حمام نرفتم، این شهید من را هر هفته روزهای جمعه کول میکرد و به حمام میبرد و لباسهایم را نیز میشست و بدون چشم داشت میرفت».
#شهید_عباس_بابایی
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خون دل خوردم علی تا که تو آقا شدهای
پدرت پیر شــــــده تا که تو رعنا شدهای...
📌وداع سوزناک پدر شهید عباس بابایی با فرزندش...
#شهید_عباس_بابایی
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
با اصرار میخواست از طبقهی دومِ آسایشگاه به طبقهی اول منتقل شود.
با تعجب گفتم: «به خاطر همین من رو از دزفول کشوندی تهران!» گفت: «طبقهی دوم مشرف به خوابگاه دخترانه است. دوست ندارم در معرض گناه باشم».
وقتی خواستهاش را با مسئول آسایشگاه در میان گذاشتم نیش خندی زد و با لحن خاصی گفت: «آسایشگاه بالا کُلی سرقفلی داره، ولی به روی چشم منتقلش میکنم پایین».
#شهید_عباس_بابایی
📚کتــاب پرواز تا بینهایت، ص35
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯