صبر را سرلوحه خود قرار دهید و مطمئن باشید که هر کسی از این دنیا خواهد رفت و تنها کسی که باقی میماند خداوند متعال است، اگر دلتان گرفت یاد عاشورا کنید و مطمئن باشید غم شما از غم ام الصائب خانوم زینب کبری (س) کوچک قرار است روضه ابا عبدلله و خانوم زینب کبری فراموش نشود و حقیقتا مطمئن باشید که تنها با یاد خداست که دلها آرام میگیرد.
#شهید_محمدرضا_دهقان_امیری
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
طرف داشت غیبت میکرد بهش گفت:
شونه هاتو دیدی؟
گفت :
مگه چی شده؟
گفت :
یه کوله باری از گناهان اون بنده خدا رو شونه های توئه....
ٱللَّٰهُمَّصَلِّعَلَىٰمُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلفَرَجَهُم🌺
#شهید_محمدرضا_دهقان_امیری
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
یکی از آخرین شبهای قبل از رفتن به سوریه قرار گذاشتیم و باهم بیرون رفتیم،خیلی اصرار کردم که نرود،ولی او آماده رفتن بود.
دفاع از حرم را وظیفه خود میدانست و میگفت حالا که در توانش هست،باید برود اگر نرود باید بعدا پاسخگو باشد.
میگفت نگران نباشم و برمیگردد.
گفتم که تو همه کارهایت را کردهای،از وابستگی دنیوی و مادی دل کندی،حتی موتورت را که خیلی دوستش داشتی،به رفیقت بخشیدی،تمام امور دنیوی را گذاشتی کنار و چسبیدی به آخرتی که پیشِ رویت است.آن وقت میگویی برمیگردم!چه برگشتنی؟!جواب آن نالهها و گلایهها فقط خندهای بود که روی لبانش نشست.
از همان خنده های همیشگی که آدم را سرحال میآورد.
جوری که دیگر نتوانستم ادامه بدهم و چیزی بگویم.
انگار آن خندهها آخرین خندهها بود،خداحافظی آخر بود...🕊🥀
راوی:
دوستشهید🌻
#شهید_محمدرضا_دهقان_امیری
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
خاطره از زبان مادر شهید
به محمد گفتم چرا نمیزاری دانشگاهت تموم شده بعد بری سوریه
محمد جواب داد:
مادر من الان صدای هل ینصرنی امام حسین رو دارم میشنوم
تو از من میخوای چند ساله دیگه برم؟
شهید دهقان به دو چیز خیلی علاقه داشت
یک موتورش و دو موهاش !
وقتی خواست بره سوریه :
موتورشو به دوستش بخشید ،
موهاشو هم از ته تراشید!
به این قشنگی از دنیا دل کند♥️🕊
حقیقته میگن شهادت جان کندن نیست دل کندنه
شهید دهقان
ساکن تهران
20ساله
#شهید_محمدرضا_دهقان_امیری
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯