eitaa logo
برادر شهیدم♡
448 دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
3.8هزار ویدیو
84 فایل
ولی من با هر عکسی که ازش تو شهر میبینم دلم براش پر میکشه برای غریبیش برا تنهاییش برا مظلومیتش :) #شهید_حسین_اوجاقی #شهید_علی_خلیلی #شهید_مالک_رحمتی ارسال سوژه : @kosarraheli ادمین تبادل : @m_haydarii 🌿تبلیغات و خدمات: @hich_club
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺دلنوشته شهید سال ۸۱ و اوایل سال ۸۲ بود که من و پدر و مادرم از کرج به تهران آمدم. چه روزهایی که در کرج داشتم. چه دوستان و خاطره هایی که در آنجا بودم. دل کندن از آن ها خیلی مشکل بود. دوستانی مثل مرتضی که مثل برادر بزرگم بود و خیلی چیزها از او یاد گرفتم، دوستانی مثل فرید صفری که چه کارها و روزهایی با هم گذراندیم، سیامک فریادرس، اتابک قجری. برو بچّه های پایگاه شهید قرهی و چه شب ها و چه روزهایی. خدا را شکر دوستان و محیط خوبی در اطراف من بود. امّا، امّا چرا خوب استفاده نکردم. نمی‌دانم! دوستان باتقوا، مذهبی، وفادار، امانتدار و .... من کوتاهی کردم و به خوبی از آن ها بهره نبردم تا بتوانم مثل آنها پاک و باتقوا باشم. خدایا می دانم نمی توانم به عقب برگردم. به یاد آن لحظه، چقدر شیرین است. امّا گذشته و حال من در تهران هستم و نمی‌توانم با خودم کنار بیایم و خودم را بهتر از آنچه بودم بکنم. باطقوا و مؤمن. خدایا کمکم کن. تنها امیدم تویی خدا. خوشا به حال شهدا. هر وقت خاطره ی شهدا یا گاهی اوقات که تلویزیون تصاویر شهدا و خاطره یا وصیت نامه ی آن را پخش می کند، حال، یک مقدار تغییر می کند. به حال آن ها، به عمل آن ها، به وقت شناسی آن ها، به عبادت و ... آن ها غبطه می خرم. دوست دارم مثل شهدا باشم. با اخلاق، ایمان، محبّت، کَیّس (زیرک)، شجاعت، مردانگی. امّا کو؟ کو همّت، کجاست همّت من، و شهید همّت که واقعاً نامش برازنده اوست. «کجایند مردان بی‌ادّعا» خدایا می‌دانم که کم‌کاری از من است. خدایا می دانم که من بی‌ توجّهم. خدایا می دانم که من بی‌همتم. خدایا می دانم که من قلب امام زمان را رنجنده ام. امّا خود می‌گویی که به سمت من بازآیید. آمده ام خدا، کمکم کن تا از این جسم دنیوی و فکرهای مادّی نجات یابم. به من هم مثل شهدا، شیوه ی گذراندن این فانی و محلّ گذر را بیاموز. به من هم معرفت امام زمانم را عنایت فرم. به من هم معرفت اهل بیت علیهم السلام را بده. خدایا کمکم کن که تمام وجودم و اعضای بدنم و اعمال من برای تو و رضای تو باشد. خدایا به من شیوه ی نزدیک شدن به بارگاه خودت و گنجینه ی معرفت اهل بیت را بیاموز تا بتوانم هم به دیگران کمک کنم و هم خودم را نجات دهم و به نردبان شهادت دست یابم. اگر یه روز فرشته‌ها بگن چی می‌ خوای از خدا دست‌هام باز می‌کنم و می‌ گم با خواهش و شهادت شهادت همه ی آرزومه شهادت شهادت رؤیای ناتمومه خدایا! عاقبت ما را با شهادت ختم به خیر بگردان. ساعت ۱۱:۵۵ دقیقه شب شنبه (جمعه شب) ❤️ ❤️ 🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
🌺سنگ سبز رنگ قبر شهید از کربلا یکی از عنایات پروردگار متعال و سرور و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) سنگ مزار شهید رسول خلیلی که مزد دفاع از حرم بانو زینب (س) میباشد که توسط دوستان شهید از کربلا آورده شده. این سنگ از سنگ های دیوار داخل حرم میباشد و به دلیل قدمت بالای سنگ با عنایت پروردگار صحیح و سالم به ایران آورده میشود و سنگ مزار شهید رسول خلیلی میشود.طبق وصیت شهید که گفته بود بر سر مزار من روضه حضرت زینب (س) بخوانید ،این شعر روی سنگ نوشته شده است: ای که برتربت من میگذری روضه بخوان نام زینب (س) شـــنوم زیر لحد گریه کنم. ❤️ 🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
"فقط دم زدن از 💫افتخار نیست. باید زندگیمان، حرفمان، نگاهمان، لقمه هایمان، رفاقتمان هم بوی ✨رابدهد. 🌸🌸ذکر روز سه شنبه: یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِین ای مهربان‌ترین مهربانان ذکر روز سه‌شنبه به اسم علی بن الحسین (ع) و محمد بن علی (ع) و جعفر بن محمد (ع) است. روایت شده در این روز زیارت این سه امام شود. ذکر روز سه شنبه باعث روا شدن حاجات می شود. 🌺🌺۵ صلوات امروز رو تقدیم میکنیم به روح پاک ومطهر شهید رسول خلیلی ❤️ 🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
زندگی نامه شهید زکریا شیری زکریا شیری در تاریخ ۱ آذرماه سال ۱۳۶۵ در روستای گرماب خدابنده زنجان چشم به جهان گشود. پدرش شعبانعلی و مادرش رقیه آقائی نام داشت. زمانی که زکریا دوران ابتدایی را به پایان رساند خانواده شهید شیری به قزوین آمدند.این شهید بزرگوار در خانواده‌ای مذهبی و ۹ نفره زندگی می‌کرد ۳برادر و ۳ خواهر داشت که دو تن ازبرادرانش طلبه هستند؛ او فرزند دوم و پسر ارشد خانواده بود 🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
خصوصیات اخلاقی شهید زکریا شیری ۱-همیشه در سلام کردن به کوچک و بزرگ سبقت می‌گرفت و همه افرادخانواده ی او شیفته این اخلاقش بودند. ۲- خوش خنده بود و تبسم از لبانش محو نمی‌شد هر زمانی که از خواب بیدارش می‌کردم تا چشمانش را باز می‌کرد لبخندی به من می‌زد و سلام می‌داد؛ هیچ وقت عصبانی نمی‌شد. ۳-از لحاظ مالی ( در دوران کودکی تا ازدواج )خانواده‌اش را درک کند ؛مثلا اگر دوست داشت اردوی مشهد برود و ما هزینه‌اش را نداشتیم اعتراضی نمی‌کرد و با دوستانش همراه نمی‌شد؛ در همه شرایط احترام من و پدرش را حفظ می‌کرد. ۴-ارادت خاصی به امام حسین(ع) و حادثه عاشورا داشت، همیشه ایام محرم و صفر در دسته‌های عزاداری پابرهنه شرکت می‌کرد و اصلا اهل تکبر و غرور نبود و در با حضور شهید شیری در جایی غیبت انجام نمی‌گرفت. ۵- اهل صله رحم بود و هفته‌ای یکی دوبار به منزل خواهرش می‌رفت و وقتی متاهل شد زیاد به دیدن ما می‌آمد. ۶- زکریا به خانواده‌های مستمند به خصوص برای تهیه جهیزیه کمک می‌کرد خانواده ی او این موضوع را پس از شهادتش متوجه شدند. 🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
شهیدی که تا مجروح شد، خودش را روی سیم خاردار میدان مین انداخت و گفت از روی بدن من رد شوید شهید حسین عالی ، آن جوان زابلی که سجاده او همیشه بوی عطر خوش حرم امام حسین علیه السلام می داد.. شهیدی که وقتی گوشش را روی زمین می‌گذاشتند با زمین سخن می‌گفت و از زمین جواب می شنوید. به رزمندگان می‌گفت مناجات و تسبیح زمان را گوش دهید. شهید حسین عالی در کلام حاج قاسم سلیمانی: «واقعا به تمام معنا مصداق اسم و فامیل خودش بود، هم حسین بود، هم واقعا عالی بود.» 📔 کتاب ″پرواز سرخ″ زندگینامه شهید عارف حسین عالی می باشد. 🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
وقتی در گناه زندگی میکنی شیطان کاری به تو ندارد اما.... وقتی تلاش میکنی تا از اسارت گناه بیرون بیایی اذیتت خواهد کرد.. 🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
شهید حسین جمالی آرزوی شهادتی زیبا را داشت و در نهایت روز تاسوعا به آرزویش رسید. جانبازی گمنام مادر شهید جمالی در خاطره ای می گوید: حسین چند ماهی یک بار به مرخصی می آمد یک روز با پاهای گچ گرفته به خانه آمد. با اضطراب پرسیدم: مادر پاهایت چطور شده ؟ لبخندی زد و گفت: چیزی نیست مادر موتور روی پایم افتاده... بعد از شهادتش فهمیدم در کوه های خان طومان در سال 90 زخمی شده ولی برای اینکه من مضطر نشوم حقیقت را به من نگفته بود. در آن ماموریت بهترین دوستش (کمیل صفری تبار ) را از دست داده بود. خانه آن شهید عزیز در بابل بود. حسین پس از شهادتِ دوستش در مرخصی هایش ابتدا به مادر کمیل سر می زد و بعد به خانه می آمد . و همیشه به مادر کمیل می گفته دعا کنید تا من هم شهید شوم . دعا کن اولین شهید در روز تاسوعا باشم یکی از همرزمانش در خاطره ای نقل می کند: شب عملیات بود. قرآن در دست گرفته بودم و بچه ها از زیر آن می گذشتند. حسین با موتور چهارچرخ در حال گذشتن از زیر قرآن بود که گفت : دعا کن فردا اولین شهید روز باشم. شهید مدافع حرم 🕊🌹 🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
🌹✨🌹 مردم‌هروقت‌کارتون‌جایی‌گیر‌کرد امام زمانتون‌روصدا کنیدیاخودش‌میاد، یایکی‌رومیفرسته‌که‌کارتون‌روراه‌بندازه. 🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
جـوانـی‌ را در برزخ دیـدم که مـی‌گفـت: به برزخ بیایید خواھید فهمید ھر نفسی‌ که به غیـرِ "خـدا" کشـیـده ایـد به ضـرر شما تمام شده است - شیخ‌رجبعلی‌خیاط 🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯
خاطره از زبان مادر شهید به محمد گفتم چرا نمیزاری دانشگاهت تموم شده بعد بری سوریه محمد جواب داد: مادر من الان صدای هل ینصرنی امام حسین رو دارم می‌شنوم تو از من میخوای چند ساله دیگه برم؟ شهید دهقان به دو چیز خیلی علاقه داشت یک موتورش و دو موهاش ! وقتی خواست بره سوریه : موتورشو به دوستش بخشید ، موهاشو هم از ته تراشید! به این قشنگی از دنیا دل کند♥️🕊 حقیقته میگن شهادت جان کندن نیست دل کندنه شهید دهقان ساکن تهران 20ساله 🕊⃟🇮🇷@baradar_shahidam •••❥⊰🥀↯