قرائت آیات قرآن به نیت
تمامی شهدا می خوانیم🌱
#تلاوت_قرآن💕
🕊@baradar_shahidam_14🕊
هدایت شده از بࢪادر شهیدم ابࢪاهیم ھــادۍ
13890615_2641_128k.mp3
5.4M
📜وقتی با آقا ابراهیم دور هم جمع میشدیم، دائم داستان پهلوانان قدیم را برای ما تعریف میکرد. از روحیات آنها ، از ایمان و توکل آنها قصه های خوبی بلد بود.📜
#ساخت_خودمون 🔆
#شهیدانہ 🔮
#شهـیــدإبــــــــــرإهیم_هادی 🕯
🕊@baradar_shahidam_14🕊
بࢪادر شهیدم ابࢪاهیم ھــادۍ
🍃هر ڪه شد گمنام تر
زهرا (س) خریدارش شود
🍃بر در این خانه از
نام و نشان باید گذشت...
🍃گمنامی و اخلاص ، انسان
را ماندگار میڪند.
#ساخت_خودمون 🕯
#شهیدانہ ❤
#شهید_ابراهیم_هادی 🔆
🕊@baradar_shahidam_14🕊
بࢪادر شهیدم ابࢪاهیم ھــادۍ
🌸🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸 🌸🍃 🌸 #رمان_تلالو_ابراهیم #کپیفقطباذکرنامنویسندهمجازاست پارت پانزدهم - هانیه : ام
🌸🍃🌸🍃🌸
🌸🍃🌸
🌸🍃
🌸
#رمان_تلالو_ابراهیم
#کپیفقطباذکرنامنویسندهمجازاست
پارت شانزدهم
-مادر هانیه ( حورا ):
اینبار علی دست به کار شد و به برادرش زنگ
زد ،
وقتی عمویش حال هانیه را میفهمد سریع ترتیب یک مهمونی میدهد تا
حال هانیه تغییر بکند . . .
این خوب بود اما این ملت کاش بفهمند که حال آدم ها با گناه و یا با شرکت در مجالس گناه خوب نمیشود!
فقط کاذب است حال خوب کاذب...
تعداد انگشت شماری علی در زندگی مشترکمان نگران و پریشان شده بود
یک بار وقتی هانیه دنیا آمد
یک بار هم وقتی هانیه مشکل ریه و معده پیدا کرد
و اما حالا 😪'
بالاخره هرچند که من راضی نبودم و سر همین موضوع سالها بحث داشتیم به اجبار سکوت کردم و هانیه با زور دختر عمویش از اتاق بیرون امد و به مهمانی رفتند !
----
- هانیه :
اول دلم نمیخواست بروم بیرون
اما وقتی نیلی اصرار کرد قبول کردم و حرفش را زمین نگذاشتم..
هر پسری را که میدیدم دلم میخواست خفه اش بکنم
فکر بکنم نیلی قبل از من از مامان یا بابا فهمیده بود که چقدر منزوی شده ام
برای همین کل راه و داشت سوال میکرد
مثل همیشه رسیدیم .. عمو یا مهمانی نمیگرفت یا اگر میگرفت جوری مهمانی میگرفت که صدای اعتراض همسایه ها بلند میشد
رفتیم که لباس هایمان را در اتاق نیلی تعویض بکنیم …
صدای آهنگ بلند بود و اگه گریه میکردم کسی نمیفهمید!؟
خودم را انداختم توی بغل نیلی که خب خداروشکر نیلی زمین نیفتاد خخخ
برایش همه چیز را گفتم …
----
- نیلی :
وقتی هانیه بهم گفت که ساشا چه پیامی برایش فرستاده خب دلداریش دادم و بهش گفتم :
مامانت راست میگه کسی که از توی خیابون میاد اعتمادی به موندنش نیست
حالا این رفت تو که نباید ناراحت باشی
هزار نفر این مشکل برایشان پیش می اید و ککشونم نمیگزد
گفتم : باور کن الان خود ساشا هم داره میچرخه و برایش مهم نیست
حداقل خودت را ضعیف نکن ! شکست چیه بابا
هرکسی لیاقت تو را نداره
نویسنده ✍ : #الفنـور_هانیهبانــو