#پاسخ
سلام واحترام
🔸آیا قبر #ابولؤلؤ در #کاشان است؟
در منابع تاریخی آمده است که ابولؤلؤ پس از قتل خیلفه دوم اقدام به خودکشی نمود و آنچه درباره معجرة امام علی- علیهالسلام- و انتقال و فرار ابولؤلؤ به کاشان گفته میشود داستان عوامانهای بیش نیست و استناد و روایتی نیز برای آن وجود ندارد.
از این رو مرحوم مجلسى در بحار الانوار، ج31 ص13 به نقل از العدد القویة و الاستیعاب، داستان خودكشى فیروز ابولؤلؤ را بدون هیچگونه اظهار نظرى آورده است، عدماظهارنظر مجلسى را مىتوان نشانۀ پذیرش قول آنان دانست؛ چه اینكه در بخش تاریخ قتل خلیفه دوم، پس از نقل قول مشهور، سرسختانه مقابل آن ایستاده و صفحاتى از كتابش را به اثبات مدعاى خویش اختصاص داده است، افزون بر این محتوای تخیلی داستان انتقال ابولؤلؤ به کاشان آنقدر زیاد است که انتساب آن به علما موجب وهن چهره علمی آنها خواهد شد.
☄در کتاب «کاشان در مسیر تشیع، مصطفی صادقی، شیعه شناسی قم، ص76-80» توضیحی درباره آرامگاه ابولؤلؤ آمده که آن را با حذف ارجاعات ذکر شده، تقدیم شما میکنیم:
محلى كه امروزه در جادۀ فین كاشان بهعنوان «آرامگاه ابولؤلؤ» معروف است، ارتباطى به او ندارد و به نظر مىرسد این محل از قرن هشتم هجرى به بعد و با عنایت به سابقۀ تشیع مردم كاشان ایجاد شده و به قاتل عمر نسبت داده شده است. براى این گفته، مىتوان دلایل و شواهد ذیل را اقامه نمود:
1. از پیشینه و تاریخ بناى اولیۀ این بقعه اطلاعى در دست نیست؛ تنها «ادارۀ میراث فرهنگى» كاشان با نصب تابلویى بر سردر بقعه، آن را مربوط به دورۀ ایلخانى- صفوى دانسته و غیراز آن هیچ اطلاعات دیگرى نه در این اداره و نه در ادارات دیگر-كه به نحوى با بقعه مربوط شود- موجود نیست.
2. كتیبۀ روى قبر نامى از ابو لؤلؤ یا فیروز یا قاتل عمر نیاورده و تاریخ آن را قرن هشتم ثبت نموده است. این كتیبه امروزه در بقعه موجود نیست. اما كتابهایى كه دربارۀ بقاع كاشان مطالبى آوردهاند، اینگونه نوشتهاند: تاریخ بناى گنبد و بارگاه معلوم نیست، ولى بر كاشىهاى روى قبر، پس از فاتحه و توحید نوشته است:
«هذا قبر عبد من عباد اللّه الصالحین حشره اللّه مع من كان یتولاّه به تاریخ 777.»
باتوجه به این كلمات، مىتوان احتمال داد كه این مكان آرامگاه یكى از شیعیان بوده و به مناسبتى، مردم آن را مزار ابولؤلؤ خواندهاند. در افواه عمومى و سینه به سینه نقل شده است كه شخص مدفون در بقعه كسى است كه در مراسم نهم ربیع و عید «بقر» محور بوده و احتمالا در نقش فیروز، داستان او را نمایش مىداده است. احتمال دیگر آن است كه آنجا مزار یكى از صوفیان باشد؛ زیرا «بابا» لقب شخصیتهاى این فرقه است.
3. در كتاب النقض، كه بارها از كاشان و تشیع مردم آن و مراكز مذهبى و بارگاههاى آن یاد شده و از سوى دیگر، نام ابولؤلؤ بارها در این كتاب تكرار گردیده است. سخنى از فرار فیروز به این شهر یا درگذشت یا قبر او در آنجا وجود ندارد. این در حالى است كه میرمخدوم شریفى در قرن دهم، توجه مردم كاشان را به آرامگاه منسوب به ابو لؤلؤ از نشانههاى تشیع آنان دانسته است.
4. گفته شده در شهرستان تربت حیدریه هم قبرى منسوب به ابو لؤلؤ وجود داشته است. اعتصام الملك، كه در سال 1255 ش از این شهر دیدن كرده است، در سفرنامۀ خود مىنویسد:
«از آنجا (بقعۀ قطب الدین حیدر) رفتم به یك بقعۀ كوچكى كه قبرى از گچ در میان آن بود، گفتند: قبر ابا لؤلؤ است؛ فاتحه خواندم.»
این موضوع مؤید خوبى است بر اینكه در مناطق گوناگون، براى بزرگداشت برخى اشخاص، بناى یادبودى مىساختند و آن را زیارت مىكردند، بخصوص كه در برخى دورهها، جشن عید «بقر» در برخى شهرها از اهمیت خاصى برخوردار بوده و احتمالا این بناهاى یادبود مركز مناسبى براى این تجمّع و پایكوبى بوده است. باتوجه به پیشینۀ قوى تشیع در كاشان و به دلیل آنكه فیروز در یك گزارش تاریخى نادر، اهل فین دانسته شده، بناى یادبود فیروز در این شهر، جایگاه ویژهاى پیدا كرده است.
ابولولو قاتل خلیفه دوم
بسیاری از مردم ابولولو قاتل خلیفه دوم را از محبین خاص و دوستداران امیرالمومنین علیه السلام می دانند.
در حالی که ابولؤلؤ، قاتل خلیفه دوّم، نه از شیعیان امام علی علیه السلام بوده و نه ارتباطی با ایشان داشته است.1 حتی معجزه و داستان انتقال وی به کاشان توسط حضرت نیز، یک داستان عوامانه و ساختگی بیش نیست و طبق مستندات تاریخی، سختگیری و دریافت مالیات زیاد از وی، عامل اصلی این قتل بوده است، طبق بعضی گزارشها نیز حس انتقام از اسارت و احساس شكست ایرانیان در وی باعث وقوع چنین عملی گشته.
حتی جالب است بدانید محلى كه امروزه در جادۀ فین كاشان به عنوان «آرامگاه ابولؤلؤ» معروف است، ارتباطى به او ندارد و به نظر مىرسد این محل از قرن هشتم هجرى به بعد و با عنایت به سابقۀ تشیع مردم كاشان ایجاد شده و به قاتل خلیفه دوم نسبت داده شده است.2