🔺امروز گامی بسیار مهم در جهت اهدافم برمیدارم، اجازه نمیدهم هیچ نیرویی مانع از انجام کارهایم شود. امروز برای هر گزینه از لیست اهدافم گامی برخواهم داشت،
🔺فراموش نکن مهمترین گام ها از درون برداشته خواهد شد و بعد در بیرون سهلتر و سریعتر انجام خواهد شد.
🔺درونتان را برای بزرگتر شدن و وسیعتر شدن زندگیتان آماده کنید وگرنه هرگامی که برداری یا کوتاه است یا مقطعی. هرچقدر درونا وسیعتر شوی در بیرون ناخوداگاه به دنبال گام هایی بلند و حرکت هایی سریعتر خواهی بود.
🆔@baranbaranbb
باران 🌧 عشق و ثروت ✓ اشرف ملکوتی خواه
🔺امروز گامی بسیار مهم در جهت اهدافم برمیدارم، اجازه نمیدهم هیچ نیرویی مانع از انجام کارهایم شود. امر
این متن و متن قبلی هر کدوم یک کلاس درس هستند...عمیقا بهشون فکر کنید🖐🌹
❇️ با عشق و ایمان بارها و بارها تکرار کن ...
🔺به یمن جوهر غنی بی کران کائنات من هم اکنون صاحب ثروت و برکت بی کران هستم .
🔺طرح الهی هم اکنون برایم سلامت و ثروت و دولت و عشق و سعادت به ارمغان می آورد و من از افزایش در آمدم که هم اکنون پیش می آید و به طرزی قابل ملاحظه به من رضایت می بخشد سپاسگذارم .
کاترین پاندر
کتاب از دولت عشق
🆔@baranbaranbb
4_5884131996115928187.mp3
6.9M
💠روز پانزدهم
#شکرگزاری 🙏
استاد #مریم_عرشیانفر 🎙
موضوع : شکرگزاری برای روابط
#باخدا_هیچ_چیز_محال_نیست
#خداکار_نمیکنه_شاهکار_میکنه
سلام دوستان...امروز هم شکرگزاری از استاد براتون گذاشتم...
باز هم میکروفونمم..😁😏
در حال تعمیره🖐😍😉
4_5897724416556534476.MP3
5.31M
🏵 عزت نفس 2
🎙استاد شریفی
🎗2 مورد دیگر از نشانههای کمبود عزت نفس
➕ یک نکته جذاب برای افزایش عزت نفس
🌹لطفا خلاصه درس را در گروه ارسال کنید
🆔@baranbaranbb
23.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥کلیپی بی نظیر و بسیار مهم در حوزه #عزت_نفس
👈تا عاشق خودت نشی
👈کسی عاشقت نمیشه
🌹این کلیپ ناب را ذخیره کنید و هر روز بارها ببینید🙏😍
🌹ارسال برای دیگران= کارمای مثبت
❌ارسال برای دیگران فقط با آیدی کانال
🆔@baranbaranbb
لینک گروه تمرینات عزت نفس و دوست داشتن خود 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/1573978540C093c4344d0
🔰 چفیه خونی؛
عملیات بیتالمقدس تمام شد
خبر داشتم شهید شده....
بهدنبال جنازهاش گشتم و پیدایش کردم.
چفیه خونی دور گردنش بود.
ترکش به فک و صورتش خورده بود.
حرفهایش چند دقیقه قبل از خداحافظی
یادم آمد و بیاختیار اشکهایم سرازیر شد...
علی چفیهاش را پهن کرد.
نان و غذایمان را گذاشتیم روی آن
لقمه اول و دوم را برداشتیم
که یکی از بچهها آمد و گفت:
«علی! بلند شو بریم.»
علی غذایش را گذاشت و سریع بلند شد.
انگار دنبال چیزی بود که گفتم:
«چفیهات رو لازم داری؟
اشکالی نداره، بیا چفیه من رو بگیر.»
راضی نشد.
اصرار کردم با دلخوری گفت:
« واسه چی اصرار میکنی؟!
اگه من شهیدشم، چفیهات خونی میشه، نمیتونم بهت پس بدم.»
ازش دلگیر شدم. از پشت، سرم را گرفت
و گردنم را بوسید.
گفت:«خداحافظ رفیق!»
در نورد اهواز ماندیم و او رفت ....
شهید علی نیکوئی🌷
📎به نقل از همرزم شهید، آقای علی بابایی
شهید#علی_نیکوئی🕊🌹