سلام استادجان.روزتون بخیر.
فایل جلسه اول دوره ماه عسل رو گوش دادم.نمیدوستم گوش بدم یا گریه کنم یا بنویسم.انگار منو نشسته بودید روبروتون و داشتید دقیقا حرف دل منو میزدید.
متوجه شدم اینکه شما رو تا به حال ندیدم اما در مسیر زندگیم قرار گرفتید اتفاق نبوده.
بلکه حتما خیری داخلش بوده و قراره انشالله با شما همونی بشم که باید باشم.
ممنون از لطفتون و امیدوارم بتونم در این مسیر در کنار شما باشم و از وجودتون استفاده کنم.
یک دنیا سپاس🌹😍
6.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💖💖💖
#رمان_عاشقانه_مذهبی
◾️نام رمان:بی قرار آغوش سرد◾️
(با اندکی ویرایش)
#پارت_سی_وسوم
بسم الله الرحمن الرحیم
روناک متعجب نگاهم مي کرد و منتظر بود ببينه من راجع به چي مي خوام حرف بزنم، که من ادامه دادم ،خواهر
من ،اين دوست با مرام من خاطر خواه يکي شده که روش نمي شه بهش بگه ، تو به عنوان يه دختر بگو اون چه
جوري حرف دلش رو به عشقش بزنه؟
چهره روناک به وضوح در هم رفت و در حالي که صداش مي لرزيد رو به سامان گفت: راتين چي مي گه؟ شما
عاشق کسي هستين؟
سامان با صورت گلگون سر به زير انداخت و با من و من گفت : بله هستم ولي االان خيلي غافلگير شدم ، قرار من
با راتين اين نبود.
روناک سينه اي صاف کرد و يه جوري با سردي گفت : رک بهش بگو دوسش داري ،اينطوري خيلي بهتره .البته اين
نظر منه و با کنايه گفت : تا معشوق شما چجوري دوست داشته باشه.
در همين موقع آقا ابراهيم و نسرين خانم که اين مدت بيرون منتظر بودن وارد اتاق شدن و آقا ابراهيم گفت: اي
پسر بي معرفت ،نمي گي اين دو تا پير زن و پيرمرد رو اينقدر بيرون نگه ندارم؟ نسرين خانم با اخم گفت : در اين
که شما پير شدي شکي نيست ولي من هنوز جوونم و به حالت قهر روشو از ابراهيم اقا گرفت و با لبخند حال
روناک رو پرسيد .
حرفهاي بامزه همسايه هاي مهربونمون جو غريبي رو که به وجود اومده بود رو کمي بهتر کرد. منم با شرمندگي
گفتم : دروغ چرا! يادم رفت با شما اومدم و سرم رو انداختم پايين.
ابراهيم اقا اومد جلو دستش رو گذاشت رو شونه من و گفت دشمنت شرمنده پسرم ،شوخي کردم ،مي دونم که
کلي از ديدن حال دوستت خوشحال شدي ،حق داري پسرم خدا رو شکر که به خير گذشت .روناک با يه حالت
دلخور که واقعا علتش رو متوجه نمي شدم رو به ابراهيم اقا گفت : تازه يه خير ديگه هم پيش رو داريم ،آقا سامان
قراره داماد بشن و با يه نيشخند به سامان نگاه کرد.
آقا ابراهيم خنديد و رو به سامان گفت راستي؟
سامان کلي سرخ و سفيد شد و در کمال ناباوري من ،رو به روناک گه اخمو نگاهش مي کرد گفت : اگه روناک خانم
حاضر باشن يه عمر با يه آدم که طحال و يه کليه نداره زندگي کنن بله ان شا اهلل و سرش رو انداخت پايين.
قيافه روناک حسابي ديدني بود هنوز هم بعد از سالها ، سامان با ياد آوري اون روز حسابي سر به سر روناک مي
ذاره .
روناک متعجب به من نگاه کرد و داشت با نگاهش از من معني حرف سامان رو مي پرسيد و من با لبخند سرم رو به
عالمت آره پايين آوردم و بهش فهموندم که اون کسي که سامان بهش علاقه داره خود روناکه. چند لحظه اي
سکوت برقرار شد که با صداي نسرين خانم که مي گفت : روناک جان چيکار کنيم مادر ؟ وعده يه عروسي به
خودمون بديم ؟اين سکوت شکست.
روناک سر به زير گفت......
ادامه دارد....... 🔜
💢 @jadehkarbala💢
با ما همراه باشید 🌹
سلام استاد جااااااانم
جلسه ی امروز عالی بود ... و شما هم عالی بودی ....
اینقدر ماهرانه صحبت کردین ، بدونه تپق و ... بسیار سریع بودین که من عقب میوفتادم و نمیتونستم ، تمام نکات رو به موقع بنویسم و جا موندم .... برای همین دوست دارم ، وویس امروز رو داشته باشم .🙏😍❤️✨
راستی استاد جااااااانم ، من تمام نکات رو به همسرم انتقال میدم ، بخصوص تمام اونایی که در مورد ثروت هست ..
دیروز بلاخره ، همسرم از من دفتر و قلم خواست تا تمام آرزوهای خودش رو بنویسه ...
💪💪😎
خودم هم دفتر برداشتم و آرزوهام رو لیست کردم ... ویکی از اونا که برام خیلی مهم بود رو انتخاب کردم ... و با تمام جزئیات نوشتم ، خیلی حس خوبی دارم ، انگار خیلی زود بهش میرسم .... از دیروز تا حالا که آرزوم رو نوشتم ، با چیز هایی که به آرزوم مربوط میشه مواجه میشم ...
خیلی خوشحالم ، میدونم مثل بقیه ی حوزه ها که موفق عمل کردم ... قطعاً تواین حوزه ، ((ثروت )) هم موفق میشم ، میدونم زمان میبره ... ولی به درستی مسیر در کنار شما ایمان دارم ... و همین برای من انگیزه ای بسیار قدرتمند خواهد بود ....
عااااشقتم فرشته ی نجات زندگی من ...
ممنونم که یادم دادی از کسی توقع نداشته باشم و خواسته هام رو خودم برای خودم خلق کنم
میبوسمت ،بهترینم ❤️💋💋✨
سلام دوستان... وقتتون بخیر و سرشار از حسهای ناب🖐😍
بلطف خدا حدود ۱۲۰۰ نفر هستیم...
🌹موافقید هر روز نفری 5 #صلوات به نیت سلامتی و فرج مولامون هدیه کنیم محضر یکی از بزرگان؟؟🤔😍
🌺مثلا صلوات های امروزمون هدیه باشه محضر آقا امام #رضا(ع)🖐🌹
🌸اگه دوست داشتی یه آیه #امن_یجیب ....هم برای حاجت روایی خودت و اعضای گروه بخون...🖐😍
❤️🌹لطفا بنده و خانواده م رو هم سفارشی دعا کنید...خیلی دوستتون دارم و دعاگوی همتون هستم😍❤️