eitaa logo
‌ ✒️ باران قلم ✒️
785 دنبال‌کننده
324 عکس
14 ویدیو
1 فایل
✅ با شاعران ✅ با ادیبان ✅ در مسیر نویسندگی 🌺 نَم‌نَم‌هایِ ذهن و دل را نیز اینجا می‌نگاریم تا با نگاهِ زیبای‌تان پیوند بخورد 🌺 مشتاق نظرات و آسمانِ نگاه‌تان هستم: @Aftabehazer
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸 نوای جاماندگان کربلایی 🌸 ▪️راه حرم کجاست؟ آغاز گریه‌ام، پایان غم کجاست؟ پایان غم تویی، عطر حرم کجاست؟ از شکوه‌های دل، دوری دلبر است آن ساحل امید، اشک ترم کجاست؟ بی‌چایِ راه تو تنهایِ خسته‌ام من‌خسته‌ام بگو، آن مرهمم کجاست؟ من هم کبوترم هم پَر شکسته‌ام با عاشقت بگو، راه حرم کجاست؟ ✍ شاعر: علی کردانی https://eitaa.com/joinchat/2705195117Cd4879425c9
🔹جهانِ بی‌جان بیا غم دارم از هر سوی هستی تو بودی بر دل و جانم نشستی کم و کم دارم از اخلاصِ عالی منم از علم و از عشقِ تو خالی به روی ماه تو فهمیده‌ام من که از دنیا فقط غم دیده‌ام من به حکمِ آسمانها ابر و ابرم ولی من منتظر در حالِ صبرم نه من، عالَم دگر افتاده از پا بیا سامان بده از نو جهان را اگر دنیا بماند دستِ خالی دگر عقبی ندارد رنگ و حالی بیا تا غصه ها درمان بگیرد بیا تا جسمِ دنیا جان بگیرد زمین دیگر برایم جا ندارد بیا تا آسمان بر من ببارد به شهد عشق تو پروانه‌ام من که عمری بر در این خانه‌ام من ✍️ علی کردانی https://eitaa.com/joinchat/2705195117Cd4879425c9
🌸 شهر غربت دل‌آشفته و خسته و بی‌قرار کجایی کجایی کدامین مزار؟ غم و شکوه دارم ز دست قطار چه وقتی به پایان رسد انتظار سراغ غم و درد دل می‌روم پیاده، سواره، خجل می‌روم رسیدم به مقصد ولی خسته‌ام در این شهر غربت پرِ بسته‌ام پر بسته را شوق آغاز باد به چشمان من اشک پرواز باد ✍ علی کردانی https://eitaa.com/joinchat/2705195117Cd4879425c9
🔸یک روز در عراق، یک روز آبسرد در وقتِ خوابمان دشمن به فتنه است در آسمانِ ما آیینه‌ای شکست در خوابِ غفلتیم، در روزگارِ خوش برجامتان چه شد؟ هر دم بکُش بکُش! یک روز در عراق، یک روز آبسرد یک روز جنگِ گرم، یک روز جنگِ سرد از بی‌کفایتی پاییز شد زمان از بی‌صداقتی مرده است رنگتان فریاد می‌کِشیم بر کارِ نابجا امیدتان چه شد؟ برجام تا کجا؟ هر سال را شما لبخند می‌زدید تدبیرتان چه شد؟ فصل خزان رسید 💠 علی کردانی https://eitaa.com/joinchat/2705195117Cd4879425c9
🌺 شعر قیصر امین پور درباره خدا می‌توانم بعد از این، با این خدا دوست باشم، دوست، پاک و بی‌ریا می‌توان با این خدا پرواز کرد سفره‌ دل را برایش باز کرد می‌توان درباره گل حرف زد صاف و ساده، مثل بلبل حرف زد چکه چکه مثل باران راز گفت با دو قطره، صد هزاران راز گفت https://eitaa.com/joinchat/2705195117Cd4879425c9
عید است و دلم خانۀ ویرانه بیا این خانه تکاندیم ز بیگانه بیا یک ماه تمام میهمانت بودیم یک روز به مهمانی این خانه بیا https://eitaa.com/joinchat/2705195117Cd4879425c9
🔸مقتدا عالم همه خاک کربلا بایدمان پیوسته به لب خدا خدا بایدمان تا پاک شود زمین ز ابنای یزید همواره حسین مقتدا بایدمان ✍ سیدحسن حسینی https://eitaa.com/joinchat/2705195117Cd4879425c9
✍ باران قلم از اهالی و استقبال می‌کند. 🔗آموزش و نکات نویسندگی در کانال قرار خواهد گرفت.
تاوان عشقی قدیم است، این روزگاری که دارم در خون دل ریشه دارد، باغِ اناری که دارم شاید به سوی زمین است، چشمانِ ماهی که داری هر شب به لبخند ماه است، چشمان تاری که دارم لب‌تشنه‌ام در بیابان، در جستجوی تو حیران سوغاتِ راهِ کویر است، گرد و غباری که دارم با دستِ یاران خونی، تنهایی‌ام برملا شد آری به خاکم سپردند، ایل و تباری که دارم امروز اگر بازگردی، آیا مرا می‌شناسی؟ افسوس، نامی ندارد، سنگِ مزاری که دارم ✍ باران قلم 🌧 https://eitaa.com/joinchat/2705195117Cd4879425c9
غیرت قیصر این را بنویس یادگاری: گنجشک به قیمت قناری جادوی رسانه مسخمان کرد با شعبده و شلوغ‌کاری چادر ز سر زنان کشیدند گفتند حجاب اختیاری سرباز مدافع وطن را کشتند به جرم پاسداری جلّاد و شهید جابه‌جا شد در مغلطۀ خبرگزاری افسوس که چشم‌انتظاران ماندند به چشم‌انتظاری کو غیرت قیصر امین‌پور؟ کو شور حمید سبزواری؟ از پا منشین، دوباره برخیز ای شعر بلند پایداری ✍ مهدی جهاندار ✍ باران قلم 🌧 https://eitaa.com/joinchat/2705195117Cd4879425c9
اى جوهر عقل! عشق را مفهومی هم‌چون شب قدر، قدر نامعلومی قم با تو مدینهٔ ولایت شده است تو، فاطمهٔ‌ چهارده معصومی ✍ سیدمهدی حسینی ✍ باران قلم 🌧 https://eitaa.com/joinchat/2705195117Cd4879425c9
🔸پس‌انداز 🖋جواد محدثی ✍ باران قلم 🌧 https://eitaa.com/joinchat/2705195117Cd4879425c9
پای دلم شکسته و در راه مانده‌ام دست مرا بگیر و کمی کربلا ببر ✍ علی جباری ✍ باران قلم 🌧 https://eitaa.com/joinchat/2705195117Cd4879425c9
🔸عقیله هرچند، نامِ نیک، فراوان شنیده‌ایم نامی، به باشکوهیِ زینب، ندیده‌ایم ارث از دلِ شجاع تو برده‌ست، یا علی! نامش گره به نام تو خورده‌ست، یا علی! پیوندِ عقل روشن و بیداری دل است شاگردیِ تو کرده، که استادِ کامل است قانونِ عقل و عشقِ جهان را به هم زند وقتی عقیلة‌العرب از عشق دم زند زینب به بند، بندگی یار می‌کند گیراست زلف یار و گرفتار می‌کند از چشم یار، قامت دلدار، دیدنی‌ست نام حسین، از لب زینب شنیدنی‌ست آن شیرزن که زینت شیر خدا شود باید امیر قافلۀ کربلا شود در پایمردی از همۀ مردها سر است کوثردلی که در رگ او خون حیدر است... زن دیده‌اید در سخنش، برقِ ذوالفقار؟ دربند و سربلند، اسیر و امیروار... زن دیده‌اید اسوۀ هر مرد و زن شود؟ زن دیده‌اید مثل علی بت‌شکن شود؟ غیر از جمال، در دل خون و بلا ندید جز شوق یار، در عطش کربلا ندید شد پیش حق، دلیلِ مباهات اهل‌بیت وقتی که نور چشم علی گفت: «ما رَاَیت» با «ما رَاَیت»، بندگی‌اش را تمام کرد حمدی نشسته خواند و دو عالم قیام کرد... «از هرچه بگذری، سخن دوست خوشتر است» این دخترت، علی! چه‌قَدَر، شکل مادر است! هر بار، تا صدا زده‌ای نام زینبت انگار نام دیگر زهراست، بر لبت آن زهره‌ای که چادر زهراست بر سرش ناموس کبریاست، شبستانِ معجرش باغ حیاست؛ کوچ بیابانی‌اش مبین فخرُالنّساست؛ بی‌سر و سامانی‌اش مبین... بانوی صبر! صبر سواران سر آمده آه از نهاد مردم عالم، برآمده... بانو! دعا کن آن مه پنهان عیان شود روشن زمین، به جلوۀ صاحب‌زمان شود ✍ قاسم صرافان ✍ باران قلم 🌧 https://eitaa.com/joinchat/2705195117Cd4879425c9
🔸یک روز در عراق، یک روز آبسرد در وقتِ خوابمان دشمن به فتنه است در آسمانِ ما آیینه‌ای شکست در خوابِ غفلتیم، در روزگارِ خوش برجامتان چه شد؟ هر دم بکُش بکُش! یک روز در عراق، یک روز آبسرد یک روز جنگِ گرم، یک روز جنگِ سرد از بی‌کفایتی پاییز شد زمان از بی‌صداقتی مرده است رنگتان فریاد می‌کِشیم بر کارِ نابجا امیدتان چه شد؟ برجام تا کجا؟ هر سال را شما لبخند می‌زدید تدبیرتان چه شد؟ فصل خزان رسید ✍ علی کردانی
🔸حسرت همیشگی حرفهای ما هنوز ناتمام تا نگاه می‌کنی: وقت رفتن است باز هم همان حکایت همیشگی ! پیش از آن‌که با خبر شوی لحظه‌ی عزیمت تو ناگزیر می‌شود آی ... ای دریغ و حسرت همیشگی! ناگهان چقدر زود دیر می‌شود ! ✍ قیصر امین‌پور ✍ باران قلم 🌧 https://eitaa.com/joinchat/2705195117Cd4879425c9
🌷همه جا زیبا شد به زمین تا که رسیدی همه جا زیبا شد هرچه گل بود شکفت و دل باران وا شد هر فرشته به تو یک نام بهشتی می‌داد آسمان دید که مجموعه‌ آن “زهرا” شد گفت آهسته که خورشید بتابد همه جا این چنین نام تو اعلام به یک دنیا شد رسمشان بود عرب‌ها که به گُل پشت کنند رحمت آمدنت مژده‌”اعطینا” شد یک شب آویخته شد چادرت از عرش خدا عطر رویایی آن قسمت مریم‌ها شد عشق هنگام نمازت به تماشا آمد “وندرین دایره، سرگشته پابرجا” شد روز میلاد شما بود و دلم خواست، غزل عرض تبریک قشنگی بشود، آیا شد؟ ✍ لیلا تقوی ✍ باران قلم 🌧 https://eitaa.com/joinchat/2705195117Cd4879425c9