eitaa logo
‌ ✒️ باران قلم ✒️
691 دنبال‌کننده
322 عکس
14 ویدیو
1 فایل
🌺 چندی از نَم‌نَم‌هایِ ذهن و دل را اینجا می‌نگارم تا با نگاهِ زیبای‌تان پیوند بخورد 🌺 ✅ با شاعران ✅ با ادیبان ✅ در مسیر نویسندگی مشتاق نظرات و آسمانِ نگاه‌تان هستم: @Aftabehazer
مشاهده در ایتا
دانلود
چگونه در خیابان‌های تهران زنده می‌مانم؟ مرا در خانه جانی هست، با آن زنده می‌مانم ✍ محمد‌مهدی سیار ✍ باران قلم 🌧 https://eitaa.com/joinchat/2705195117Cd4879425c9
🔸من آن هیچم که در دنیایتان «هست» ✍ علی مؤیدی ✍ باران قلم 🌧 https://eitaa.com/joinchat/2705195117Cd4879425c9
با عطر تو گل شوق شکفتن دارد سرمستی و میل از تو گفتن دارد ای باقر علم نبوی در شب عید این دل هوس مدینه رفتن دارد ✍ سیدهاشم وفایی ✍ باران قلم 🌧 https://eitaa.com/joinchat/2705195117Cd4879425c9
🔸عطر عبایت مدهوش می‌شد کوچه با عطر عبایت با هر قدم گل می‌شکفت از ردّ پایت همسایه نه، یک شهر نه، اصلاً جهانی می‌بُرد نان از سفرۀ بی‌انتهایت حتی برای دزدِ خانه، ماه بودی روشن شد آن شب قلب او با روشنایت وقتی برای درد دشمن هم دوایی، کی می‌شود درمانده باشد آشنایت؟ پر داده‌ام امشب به یاد تو دلم را تا گوشه‌ای از صحن پاک سامرایت از ظلم‌ها عمری دلت خون بود، آری آن زهر، مرهم شد برای دردهایت لب‌ها به هم می‌خورد با سوز مناجات می‌سوختی در ربّنای بی‌صدایت عمری دلت با روضه‌ها در کربلا بود در روز آخر حجره شد کرب‌وبلایت ✍ علی‌اصغر طلوعی ✍ باران قلم 🌧 https://eitaa.com/joinchat/2705195117Cd4879425c9
امروز دعایِ عاشقان پَر دارد وقتی که علی هزار لشکر دارد دل‌خسته و آزرده به آینده مرو راه شهدا هنوز رهبر دارد ✍ علی کردانی ✍ باران قلم 🌧 https://eitaa.com/joinchat/2705195117Cd4879425c9
تو نوح نوحی اما قصه‌ات شور دگر دارد که در طوفان نامت کشتی پیغمبران گم شد ✍ علیرضا قزوه ✍ باران قلم 🌧 https://eitaa.com/joinchat/2705195117Cd4879425c9
تلخ‌ایم که صبح اشکباری داریم اندوه غروب و شام تاری داریم تا آمدن حضرت باران، بی‌خود تقویم خبر داده بهاری داریم ✍ محمدصادق بخشی ✍ باران قلم 🌧 https://eitaa.com/joinchat/2705195117Cd4879425c9
مردم همه با آتش و هیزم شادند مردم به تصور و توهم شادند من مثل چهارشنبه‌ی آخر سال آتش به جگر دارم و مردم شادند ✍ میلاد عرفان‌پور ✍ باران قلم 🌧 https://eitaa.com/joinchat/2705195117Cd4879425c9
🔸اگر تو نباشی همیشه پاییز است ✍ محمود مربوبی هوای شهر بهاری ولی غم‌انگیز است بهار اگر تو نباشی شبیه پاییز است دلم هوای تو کرده چه می‌شود آیی ببین که کاسه صبرم ز غصه لبریز است قسم به عصمت زهرا کسی که در قلبش ولایت تو ندارد فقیر و بی‌چیز است به انتظار قدومت مسافر زهرا ببین که جمعه به جمعه گدا سحر‌خیز است به عالمی نفروشم دمی ز حالم را که انتظار فرج قیمتی‌ترین چیز است شنیده‌ام که به سختی جدا شدند از هم در شکسته که با مادرت گلاویز است فقط تویی که زیارت نموده‌ای هر شب امام‌زاده‌ی نازی که بین دهلیز است یگانه مرهم یاس شکسته سینه بیا غریب خسته دل و دلبر مدینه بیا ✍ باران قلم 🌧 https://eitaa.com/joinchat/2705195117Cd4879425c9
🔸نمی‌دانم کجایی ✍ قیصر امین‌پور بفرمایید فروردین شود اسفندهای ما نه بر لب، بلکه در دل گل کند لبخندهای ما بفرمایید هرچیزی همان باشد که می‌خواهد همان، یعنی نه مانند من و مانندهای ما بفرمایید تا این بی‌چراتر کار عالم «عشق» رها باشد از این چون و چرا و چندهای ما سرِ مویی اگر با عاشقان داری سرِ یاری بیفشان زلف و مشکن حلقۀ پیوندهای ما به بالایت قسم، سرو و صنوبر با تو می‌بالند بیا تا راست باشد عاقبت سوگندهای ما شب و روز از تو می‌گوییم و می‌گویند، کاری کن که «می‌بینم» بگیرد جای «می‌گویند»های ما نمی‌دانم کجایی یا که‌ای، آن‌قدر می‌دانم که می‌آیی که بگشایی گره از بندهای ما بفرمایید فردا زودتر فردا شود، امروز همین حالا بیاید وعدۀ آینده‌های ما ✍ باران قلم 🌧 https://eitaa.com/joinchat/2705195117Cd4879425c9
🔹باغ گل ✍ فاطمه نانی‌زاد ای به چشمت آسمانِ مهر، تا جان داشتی ابرهای رحمتت را نذر جانان داشتی وحی بی مهر تو هرگز بر زمین نازل نشد بارها پیک سلام از حیِّ سبحان داشتی پای آن کوه رسالت ایستادی روز و شب خم نیاوردی به ابرو بس‌که ایمان داشتی از محبت، از وفا، از صبر، از احسان و نور در دلت صد باغ گل، صد باغ ریحان داشتی در نمازی که تو بودی و علی بود و نبی آسمان را زیر بال خویش پنهان داشتی روح تو پر می‌گرفت آرام تا عرش برین گرچه خاطر از غم زهرا پریشان داشتی ✍ باران قلم 🌧 https://eitaa.com/joinchat/2705195117Cd4879425c9
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بگذار که باد، دفترم را ببَرد باران برسد، چشم ترم را ببَرد صبح آمده، دُور، دُور گنجشکان است بگذار سر و صدا سرم را ببَرد... ✍ میلاد عرفان‌پور ✍ باران قلم 🌧 https://eitaa.com/joinchat/2705195117Cd4879425c9
🔸ای دل غافل ✍ محمد خادم چشم تا بر هم زدم، یک ماه مهمانی گذشت لحظه‌هایی مملو از الطاف رحمانی گذشت.. رفت از کوی و خیابان سفره‌اش را جمع کرد ای دل غافل! کجا بودی فراوانی گذشت تشنگی گاهی برایم روضه می‌خواند از حسین ظهر با لب‌های تشنه چشم بارانی گذشت بعد از این سی روز روزه از خودت حتی بترس چند روزی را که شیطان بود زندانی گذشت شادی فطر آمد اما غم دلم را برده است چشم تا بر هم زدم یک ماه مهمانی گذشت ✍ باران قلم 🌧 https://eitaa.com/joinchat/2705195117Cd4879425c9
🌨 باران غم ✍ بردیا محمدی از غربت آیینه‌ها آتش گرفتم حتی نمانده چیزی از خاکستر من ای کاش زائر،نه، کبوتر بودم امروز تا لااقل یک سایبان می‌شد، پر من حتی مجال گریه‌ی کوتاه هم نیست از بس نگهبان ریخته دور و بر من هُل داد پیش چشم‌هایم مادرم را آوار شد انگار دنیا بر سر من یک لحظه داغ کوچه را احساس کردم روی زمین افتاد وقتی مادر من 📌بخشی از شعر آقای محمدی ✍ باران قلم 🌧 https://eitaa.com/joinchat/2705195117Cd4879425c9
〽️می‌رود از سینه‌ات رنج تمام سال‌ها آن زمانی که می‌آید عشق بر بالین تو〽️ 🔸عمامه‌ی خونین ✍ سیده فرشته حسینی در خیالم شد مجسم عالم شیرین تو روزگار سادۀ‌ تو، حجرۀ رنگین تو چشم بستم تا هجوم اشک را مخفی کنم چشم وا کردم بیاموزم کمی از دین تو درد دین داری و عمری خون دل قوتت شده داغ‌ها جاری‌ست بر پیشانی پرچین تو بی‌تعلق، بی‌ریا، در خاک و خون افتاده‌ای سادگی، آزادگی، افتادگی آیین تو با خودم می‌گویم از این دو چه چیزی برتر است؟ خونِ بر عمامه یا عمامه‌ی خونین تو؟ می‌رود از سینه‌ات رنج تمام سال‌ها آن زمانی که می‌آید عشق بر بالین تو ✍ باران قلم 🌧 https://eitaa.com/joinchat/2705195117Cd4879425c9
🍂 باز هم آمدم که گم بشوم ✍ حمید‌رضا برقعی با همین چشم‌های خود دیدم، زیر باران بی‌امان بانو! درحرم قطره قطره می‌افتاد، آسمان روی آسمان بانو صورتم قطره قطره حس کرده‌ست، چادرت خیس می شود اما به خدا گریه‌های من گاهی، دست من نیست مهربان بانو   گم شده خاطرات کودکی‌ام، گریه‌گریه در ازدحام حرم باز هم آمدم که گم بشوم من همان کودکم همان، بانو   باز هم مثل کودکی هر سو، می‌دوم در رواق تو در تو دفترم دشت و واژه‌ها آهو...گفتم آهو و ناگهان بانو... شاعری در قطار قم - مشهد چای می خورد و زیر لب می گفت: شک ندارم که زندگی یعنی، طعم سوهان و زعفران بانو   شعر از دست واژه‌ها خسته است، بغض راه گلوم را بسته است بغض یعنی که حرف‌هایم را، از نگاهم خودت بخوان بانو   این غزل گریه‌ها که می‌بینی آنِ شعر است، شعر آیینی زنده‌ام با همین جهان‌بینی، ای جهان من، ای جهان بانو کوچه در کوچه قم دیار من است، شهر ایل من و تبار من است زادگاه من و مزار من است، مرگ یک روز بی‌گمان... ✍ باران قلم 🌧 https://eitaa.com/joinchat/2705195117Cd4879425c9
کفریم، تو زنده کن به ایمان ما را عیبیم، تو رحم کن بپوشان ما را صبر تو کشانده‌ست به عصیان ما را اینقدر مخواه نامسلمان ما را ✍ میلاد عرفان‌پور ✍ باران قلم 🌧 https://eitaa.com/joinchat/2705195117Cd4879425c9
🔸ویزای اسرائیل ✍ حسین خزائی درست است از نمک‌نشناسی یک عدّه غمگینیم همان‌هایی که بالا رفته‌اند از ما که پایینیم همان‌هایی که روی میزشان عکس شهید است و میانِ جیبشان ویزای اسرائیل می‌بینیم!!! درست است اینکه ما گنجشک روزی‌هایِ مستضعف همیشه لَنگ قِسط و پولِ نان و نرخِ بنزینیم درست است اینکه دائم از فساد و فقر می‌نالیم نه ضدّ انقلابیم و! نه بی‌غیرت! نه بی‌دینیم! چهل سال است دور از زنده‌باد و مُرده‌باد خَلق همان سرباز ماندیم و نه با آن و نه با اینیم نبین این روسری‌ها را که دور گردن افتاده نبینی ریشمان ماشین شده یا عاشق جینیم اگر پایش بیفتد! باز هم سوریه می‌آییم... اگر فرمان بیاید! صبح فردا در فلسطینیم از آن روزی که روح الله در فیضیّه منبر رفت قسم خوردیم! پایِ انقلاب از پای ننشینیم (حرامم باد اگر جان را به جای دوست بُگزینم) علی جان! ما کفن پوشانِ خُرداد ورامینیم ✍ باران قلم 🌧 https://eitaa.com/joinchat/2705195117Cd4879425c9
از شأن علی، فقط خدا آگاه است از دامن او دستِ خرد کوتاه است گفتیم علی بن ابی‌طالب کیست؟ گفتند محمد بن عبدالله است! ✍ سید محمدجواد شرافت ✏️@Barane_GHalam
🍁سرزمین شیردلان ✍🏻 نامت همیشه ورد زبان است قهرمان داغت هنوز در دل و جان است قهرمان دارد غم تو شهرۀ آفاق می‌شود ابلیس از همین نگران است قهرمان در قلب کفر، نام تو را جار می‌زنیم اینجا که میهن خودمان است قهرمان! نزدیک قلّه باج به دشمن نمی‌دهیم این سرزمین شیردلان است قهرمان تا مکتب و مرام تو چشم و چراغ ماست این مرز و بوم، امن و امان است قهرمان ما ملت امام حسینیم تا ابد کاری بزرگ در جریان است قهرمان 🆔@BaraneGHalam
🔸فصل تگرگ ✍ علی مؤیدی 🆔@BaraneGHalam
🔸دادگاه بزرگ وجدان غزه در خون خویش ‌غلتان است دادگاه بزرگ وجدان است دل من بود زیر بمباران... سوخت جانم، چه جای کتمان است؟ هرطرف نعش طفلی افتاده دل من مثل کودکستان است آی دنیا نگاه کن! دل من مثل این خانه‌هاست ویران است مثل آن مادرِ پسرمرده زلف لالایی اش پریشان است دل من بس‌که خون از او رفته ست زرد مانند برگ‌ریزان است نیست باریکه ای غریب...ببین غزه دیگر برای من جان است ▪️ پرچمی زنده، باد را لرزاند شک ندارم زمان طوفان است دل من، رنگ انتقام بزرگ رنگ خونخواهی شهیدان است دست و پا می زنند حرمله ها عمر این ظلم رو به پایان است هان! حقوق بشر چه شد؟! غزه دادگاه بزرگ وجدان است ✍ میلاد عرفان‌پور صبحگاه تلخ ۲۶ مهرماه۱۴۰۲ 🆔@BaraneGHalam