✍ خاطره ای از شهید علی آقایی
🌷ساعت هشت و نیم بود که وضو گرفتم و با هزار فکر و خیال داشتم خودم را برای نماز مغرب و عشاء آماده میکردم که متوجه شدم علی پیام زده دقیقا ده دقیقه قبل. بیست و بیست دقیقه.
عاشقانه، عارفانه، بی بهانه دوستت دارم.
تا پیامشان را دیدم دوباره دلم گرفت. دوبار در دوران نامزدی به ماموریت رفته بود، یکبار هم بعد از زندگی مشترک مان. این سومین بار بود ولی در هیچ کدام این احساس را نداشتم. گوشی را برداشتم و زنگ زدم. خاموش بود. دوباره گرفتم. خاموش بود. هزار بار دستم رفت روی دکمه تماس گوشی، اما خاموش بود. یکشنبه هم خاموش بود هر بار منتظر صدای بوق گوشی اش بودم. اما صدای خاموش بودنش را به رخم میکشید و هر بار انگار آب داغ روی سرم میریختند.»"
✍ راوی:همسر شهید
🌷 #شهید_مدافع_حرم_علی_آقایی🌷
.
دلمان راشهدایی کنیمــ
زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست.
❤🌹با شهدا تا شهادت:🌹❤
به وقت دلتنگی
🌹🌹🌹
https://eitaa.com/baranmmmm
🌷مروج فرهنگ شهادت باشیم 🌷