💠برای محمودرضا/صد و پنجاه و پنج
▪️احمدرضا بیضائی
🌷از فردای روزی که پیکر محمودرضا را در تبریز به خاک سپردیم، شروع کردم به نوشتن.
از اوایل بهمن ۹۲ هر هفته یک یا دو یادداشت کوتاه را در فیس بوک به یاد محمودرضا منتشر کردم. بعدها به توصیه دوستان، پیجی در اینستاگرام ساختم و آنجا ادامه دادم تا سال ۹۶ که بیش از یکصد خاطره کوتاه - که با ملاحظه حوصله تنگ مخاطبین شبکه های اجتماعی نوشته شده بودند - با هشتگ #برای_محمودرضا منتشر کردم که هنوز هم در شبکه های اجتماعی مختلف توسط علاقمندان و خادمین شهدا بازنشر می شوند. آن پیج را بعدها به دلایلی که ایجاب می کرد بستم و دیگر در دسترس نیست.
اما اواخر سال ۹۶ در چهارمین سالگرد شهادت محمودرضا، تعدادی از یادداشتهای آن پیج به اصرار و همت دوستان «دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی» در کتاب کوچکی به نام #تو_شهید_نمی_شوی گردآوری و ویراستاری شد و توسط نشر «معارف» به چاپ رسید.
🔸بعد از چاپ این خاطرات، دیگر خاطره ای را در صفحات اجتماعی، بجز تعدادی در توییتر، منتشر نکرده ام.
🌷امسال کار تحقیق یک کتاب جامع درباره #زندگی_محمودرضا را شروع کرده ام که اگر خدا بخواهد و به سالگرد امسال برسد، تقدیم علاقمندان شهدای جبهه مقاومت خواهد شد.
با اینهمه، تصمیم دارم در همین پیج کار انتشار ناگفته هایی از محمودرضا را در قالب خاطرات کوتاه ادامه بدهم. اعتقاد جدی دارم که
👈جبهه محمودرضا از خود محمودرضا مهمتر و بزرگتر است
و به همین قیاس، کار برای آن هم کار مهمتری است. آنهایی که این جبهه را می شناسند، بخصوص رزمنده هایی که در این جبهه حضور داشته اند (زید عزهم) شایسته ترند به نوشتن و گفتن ناگفته ها. من از حضور در این جبهه بی نصیب بوده ام و آنچه بعنوان برادر نالایق محمودرضا نوشته ام و می نویسم، تنها محدود به یادهایی پراکنده از محمودرضا در ایامی است که با او در اینسوی جبهه و در خانه و محله و شهر زیسته ام و صرفاً به جهت حفظ یاد و نام اوست.
🆔 @Barayekosar