فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟢کاری که برای خداست
دلسردی ندارد هر چه
زحمت زیاد تر اجر بالاتر
🔸روح الله الموسوی الخمینی🔸
•┈┈••✾❀❀❀❀❀❀✾••┈┈•
@barbalmalakut_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶 #آموزش_تجوید_۱۱
🔸بخش دوم : اجرای صفات حروف
🔹قسمت اول : صفت استعلاء
•┈┈••✾❀❀❀❀❀❀✾••┈┈•
@barbalmalakut_ir
29.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
توی محیط دانشگاه و مدرسه یا محیط کار کسایی هستن که عقیدشون با ما متفاوته و گارد دارن
در مقابل این افراد چیکار کنیم؟🙄
توی کلیپ بالا توضیح داده شده
حتما بفرست برای کسی که میدونی درگیر این موضوعه👆
•┈┈••✾❀❀❀❀❀❀✾••┈┈•
@barbalmalakut_ir
وسرانجامکسیخواهدآمد
وبامهربانیاش
بهتونشانخواهد،داد
کهتوقبلازدیدناو
اصلازندگینکردهای:)))!🙂
#امام_زمان
#اللهم_عجل_لوليك_الفرج
•┈┈••✾❀❀❀❀❀❀✾••┈┈•
@barbalmalakut_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶 #آموزش_تجوید_۱۲
🔸بخش دوم : اجرای صفات حروف
🔹قسمت دوم : صفت استفال
•┈┈••✾❀❀❀❀❀❀✾••┈┈•
@barbalmalakut_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶 #آموزش_تجوید_۱۳
🔸بخش دوم : اجرای صفات حروف
🔹قسمت سوم : صفت قلقله
•┈┈••✾❀❀❀❀❀❀✾••┈┈•
@barbalmalakut_ir
🍃🌷
اگربخواهید به جایی برسید
با کار حوزه و دانشگاه
مشکلتان حل نمی شود!
این فقط به شماعلم میدهد؛
آنکه مشکل شما راحل میکند
سجاده،نمازشب وسحر خیزیست...
#آیت_الله_جوادی_آملی
•┈┈••✾❀❀❀❀❀❀✾••┈┈•
@barbalmalakut_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶 #آموزش_تجوید_۱۴
🔸بخش دوم : اجرای صفات حروف
🔹قسمت چهارم : صفت لین
•┈┈••✾❀❀❀❀❀❀✾••┈┈•
@barbalmalakut_ir
شب میلاد ابالحسن علی ابن موسی الرضا علیه السلام هست.
برای سلامتی کامل حاجآقا رئیسی و همراهان شون، این مسئولین دلسوز و انقلابی دعا کنیم.
۵ بار بخونیم
👇👇👇
⚜ اللّهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَ اَهْلِکْ اعْدائَهُم اجمع
أَمَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوء(🙏)
أَمَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوء(🙏)
أَمَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوء(🙏)
أَمَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوء(🙏)
أَمَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوء(🙏)🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⁉️ میگن چرا وزیر امور خارجه مسلط به زبان انگلیسی نیست؟
انصافا ببینید خودتون قضاوت کنید کی مسلط تره👆👆خیلی جالب و کامل توضیح داده
•┈┈••✾❀❀❀❀❀❀✾••┈┈•
@barbalmalakut_ir
با عرض سلام خدمت همه دوستان عزیز لطفا برای پیدا شدن بالگرد حامل آقا ی رئیس جمهور همراهانشان سوره ضحی رو یازده مرتبه تلاوت بفرمائید خدا به شما سلامتی همراه با موفقیت عطا کند
بسم الله الرحمن الرحیم
⚫️انا لله و انا الیه راجعون⚫️
باعرض تسلیت به محضر رهبر معظم انقلاب و مردم شریف ایران اسلامی
به قول حاج قاسم عزیز "شرط شهید شدن شهید بودن است" و این تشخیش شایستگی شهادت فقط به دست حضرت حق است.
ملت ایران باید به خود ببالد که مسئولینی چنین خالص و مخلص داشته که در مسیر خدمت تا پای جان از پا ننشستند. ان شاءالله راه خادم الرضا و خادمین مردم و همراهان عزیزشان ادامه داشته باشد.
دیدم این مشهد چرا هی بیقراری میکند /
جای باران، سیل در این شهر جاری میکند /
دیر فهمیدم که او اندر فراق خادمش/
عزم خود را جزم دارد گریه زاری میکند.
ادمین کانال موسسه بربال ملکوت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این بار نه از آخر مجلس، بلکه از هیئت دولت شهدا را چیدند
#شهید_حسین_امیرعبداللهیان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
عاقبت بخیری یعنی همین :
فهم امیدوارانه آینده + تلاش حداکثری برای ساخت آینده.
▪️ شهادتتان مبارک : #خادم_الرضا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍀 #آموزش_تجوید_۱۵
🍃 بخش سوم : اجرای احکام مربوط به حروف
🍂 قسمت اول : تغلیظ و ترقیق حرف لام
•┈┈••✾❀❀❀❀❀❀✾••┈┈•
@barbalmalakut_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدای این روزها، همان خدای سال ۶۰ است...
•┈┈••✾❀❀❀❀❀❀✾••┈┈•
@barbalmalakut_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✔️کار کردن برای جمهوری اسلامی، عاقبت بخیری دارد!
•┈┈••✾❀❀❀❀❀❀✾••┈┈•
@barbalmalakut_ir
سخنی با هشتمین رئیس جمهور ایران
در ابتدا از محضرتان اجازه میخواهم امروز برای اولین بار شما را "رئیس جمهور شش کلاسِ" خطاب کنم.
کاش قبل آسمانی شدنتان، بیشتر پیگیر کلاس های درس هر روز و هر لحظه شما بودم و بهتر و بیشتر از شما می آموختم.
میدانم خیل عظیمی از مردم مانند من، به تازگی با کلاس های شما آشنا شدند، پس اجازه دهید برای یادآوری بهتر و مفیدتر خودم و دیگران به صورت تیتر وار شش کلاس تدریس شما که به صورت عملی در طول سالها مسیولیت شما برگزار شده است را بیان کنم.
کلاس اول: ولایت مداری
کلاس دوم: اخلاص بی نظیر در اعمال و رفتار
کلاس سوم: تلاش خستگی ناپذیر برای رضای خدا و حل مشکلات مردم
کلاس چهارم: صبر و متانت در برابر طعنه ها و تهمت ها
کلاس پنجم: دلسوز و مردمی بودن
کلاس ششم: توسل به معصومین و معامله با خداوند
شهید جمهور عزیز، حالا دیگر نیازی نیست به دنبال مدرک تحصیلی شما بگردیم، مدرک جلوی چشم آزادگان جهان است.
🕊بالاترین درجه مدرک کلاس بندگی خدا یعنی شه🌹ادت با امضای امام هشتم.🕊
و مطمئنم راه و روش شما مانند سایر شهدا، ادامه دارد و رئیسی های زیادی بعد از این خواهیم دید.
•✾❀❀❀❀❀❀✾•
مِّنَ ٱلۡمُؤۡمِنِینَ رِجَالࣱ صَدَقُوا۟ مَا عَـٰهَدُوا۟ ٱللَّهَ عَلَیۡهِۖ فَمِنۡهُم مَّن قَضَىٰ نَحۡبَهُۥ وَمِنۡهُم مَّن یَنتَظِرُۖ وَمَا بَدَّلُوا۟ تَبۡدِیلࣰا ( احزاب-۲۳)
•✾❀❀❀❀❀❀✾•
✍ مرضیه اوشنی
•┈┈••✾❀❀❀❀❀❀✾••┈┈•
@barbalmalakut_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💖شهادت، مرگ تاجرانه💖
این کار فوق العاده زیبا و مهم، تقدیم به روح بلند و ملکوتی شهید رئیسی و یاران شهیدش
•┈┈••✾❀❀❀❀❀❀✾••┈┈•
@barbalmalakut_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍀 #آموزش_تجوید_۱۶
🍃 بخش سوم : اجرای احکام مربوط به حروف
🍂 قسمت دوم : تفخیم حرف راء
•┈┈••✾❀❀❀❀❀❀✾••┈┈•
@barbalmalakut_ir
«ارزش جهاد به اندازۀ شهادت و حضور و بينشى است كه در تو شكل مىگيرد. و اين است كه بايد #شهيد شد و #جهاد كرد. نه آنكه جهاد كنى تا به شهادت برسى. »
#استاد_علی_صفائی_حائری
•┈┈••✾❀❀❀❀❀❀✾••┈┈•
@barbalmalakut_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️بشنوید|جز از در خانه کریمان کسی به مقام کرامت نمیرسد
🎙شهید ابراهیم #رئیسی
#شهید_جمهور
#سید_شهیدان_خدمت
•┈┈••✾❀❀❀❀❀❀✾••┈┈•
@barbalmalakut_ir
#داستان
پیشنهاد میکنم حتما بخونید.
این داستان فوق العاده زیباست و میتونه تاثیر زیادی روی روابط خانوادگی شما داشته باشه.
ته پیاز و رنده رو پرت کردم توی سینک، اشک از چشم و چارم جاری بود. در یخچال رو باز کردم و تخم مرغ رو شکستم روی گوشت، روغن رو ریختم توی ماهیتابه و اولین کتلت رو کف دستم پهن کردم و خوابوندم کف تابه، برای خودش جلز جلز خفیفی کرد که زنگ در رو زدند. پدرم بود. بازم نون تازه آورده بود. نه من و نه شوهرم، حس و حال صف نونوایی نداشتیم. بابام میگفت: نون خوب خیلی مهمه. من که بازنشستهام، کاری ندارم، هر وقت برای خودمون گرفتم برای شما هم میگیرم.
در میزد و نون رو همون دم در میداد و میرفت. هیچوقت هم بالا نمیاومد، هیچ وقت. دستم چرب بود، شوهرم در را باز کرد و دوید توی راه پله. پدرم را خیلی دوست داشت. کلا پدرم از اون جور آدمهاست که بیشتر آدمها دوستش دارند، این البته زیاد شامل مادرم نمیشود. صدای شوهرم از توی راه پله میاومد که به اصرار تعارف میکرد و پدر و مادرم را برای شام دعوت میکرد بالا.
برای یک لحظه خشکم زد. ما خانوادۀ سرد و نچسبی هستیم. همدیگه رو نمیبوسیم، بغل نمیکنیم، قربون صدقه هم نمیریم و از همه مهمتر سر زده و بدون دعوت جایی نمیریم؛ اما خانوادهٔ شوهرم اینجوری نبودن، در میزدند و میامدند تو. روزی هفده بار با هم تلفنی حرف میزدند. قربون صدقه هم میرفتند و قبیلهای بودند. برای همین هم شوهرم نمیفهمید که کاری که داشت میکرد، مغایر اصول تربیتی من بود و هی اصرار میکرد، اصرار میکرد.
آخر سر، در باز شد و پدر مادرم وارد شدند. من اصلا خوشحال نشدم. خونه نامرتب بود، خسته بودم. تازه از سر کار برگشته بودم، توی یخچال میوه نداشتیم.
چیزهایی که الان وقتی فکرش را میکنم خندهدار به نظر میاد، اما اون روز لعنتی خیلی مهم به نظر میرسید.
شوهرم آشپزخونه اومد تا برای مهمانها چای بریزد که اخمهای درهم رفتهٔ من رو دید. پرسیدم: برای چی این قدر اصرار کردی؟ گفت: خوب دیدم کتلت داریم، گفتم با هم بخوریم. گفتم: ولی من این کتلتها رو برای فردا هم درست میکردم. گفت: حالا مگه چی شده؟ گفتم: چیزی نیست؟ در یخچال رو باز کردم و چند تا گوجه فرنگی رو با عصبانیت بیرون آوردم و زیر آب گرفتم.
پدرم سرش رو توی آشپزخونه کرد و گفت: دختر جون، ببخشید که مزاحمت شدیم. میخوای نونها رو برات ببرم؟ تازه یادم افتاد که حتی بهشون سلام هم نکرده بودم.
پدر و مادرم تمام شب عین دو تا جوجه کوچولو، روی مبل کز کرده بودند. وقتی شام آماده شد، پدرم یک کتلت بیشتر بر نداشت. مادرم به بهانهٔ گیاه خواری، چند قاشق سالاد کنار بشقابش ریخت و بازی بازی کرد.
خورده و نخورده خداحافظی کردند و رفتند و این داستان فراموش شد و پانزده سال گذشت. پدر و مادرم هر دو فوت کردند. چند روز پیش برای خودم کتلت درست میکردم که فکرش مثل برق ازسرم گذشت: نکنه وقتی با شوهرم حرف میزدم پدرم صحبتهای ما را شنیده بود؟ نکنه برای همین شام نخورد؟ از تصورش مهرههای پشتم تیر میکشد و دردی مثل دشنه در دلم مینشیند.
راستی چرا هیچ وقت برای اون نون سنگکها ازش تشکر نکردم؟ آخرین کتلت رو از روی ماهیتابه بر میدارم، یک قطره روغن میچکد توی ظرف و جلز محزونی میکند. واقعا چهار تا کتلت چه اهمیتی داشت؟ حقیقت مثل یک تکه آجر، توی صورتم میخورد. حالا دیگه چه اهمیتی داشت وسط آشپزخانهٔ خالی، چنگال به دست، کنار ماهی تابهای که بوی کتلت می داد، آه بکشم؟ آخ چقدر دلم تنگ شده براشون. فقط، فقط اگر الان پدر و مادرم از در داخل میآمدند، دیگه چه اهمیتی داشت، خونه تمیز بود یا نه، میوه داشتیم یا نه. همه چیز کافی بود، من بودم و بوی عطر روسری مادرم، دست پدرم و نون سنگک. پدرم راست میگفت که: نون خوب، خیلی مهمه. من این روزها هر قدر بخوام میتونم کتلت درست کنم، اما کسی زنگ این در را نخواهد زد، کسی که توی دستهاش نون سنگک گرم و تازه و بیمنتی بود که بوی مهربونی میداد، اما دیگه چه اهمیتی دارد؟ چیزهایی هست که وقتی از دستش دادی، اهمیتشو میفهمی.
«زمخت نباشیم» زمختی یعنی: ندانستن قدر لحظهها، یعنی نفهمیدن اهمیت چیزها، یعنی توجه به جزئیات احمقانه و ندیدن مهمترینها
•┈┈••✾❀❀❀❀❀❀✾••┈┈•
@barbalmalakut_ir