•﷽•
•
شخصیت بزرگے از خیابان عبور میڪرد.
یـڪ نفــر خیلے #فشار و #اصرار داشت
ڪ.ه دســتِ ایـن #شخصیت را ببوســد.
#محافطِ اون شخصیــت گفـت ول ڪن
بابا دستش را شڪستے.طرف پاسخ داد
به #جهنم بشڪنــد بگــذار ببوسمش...!
حالا حڪایــت شڪستــــن درب #حرم
بـه بهانــه عرضِ ارادت هم همین است!
•
#شیعه_انگلیسے{🇬🇪}
•
•
💚 یه آیه بگو درباره #طلا و #نقره 👑
این آیه داستان جالبی دارد.. 👆
بعد از وفات عبدالرحمن بن عوف، اموالش را نزد عثمان آوردند تا آنها را تقسیم کند. آنقدر طلا جمع شد که از این طرف مجلس، آن طرف دیده نمیشد. این جریان مصادف بود با زمانیکه ابوذر را از شام با دست و پای خونین آورده بودند و معاویه بیرونش کرده بود. عثمان از کعب الاحبار پرسید: آیا اگر کسی این همه طلا به ارث بگذارد، اشکالی دارد؟گفت: نه!
ابوذر با عصای خود بر سر کعب الاحبار کوبیدو گفت : ای یهودی زاده! تو دین ما را به ما یاد میدهی؟! و سپس این آیه را خواند👆
و گفت: انفاق از ماده «نفق» است یعنی حفره. یعنی ثروتمندان آنقدر باید از اموال خود انفاق کنند که در اموالشان حفره ای بوجود آید. اسلام با تولید ثروت مشکلی ندارد. با انباشت ثروت مشکل دارد. با #سرمایه_داری مشکل دارد. با ایجاد #شکاف_طبقاتی مشکل دارد
🔶 برنامه #حفظ_قرآن
تا بحال چند تا آیه کاربردی حفظ کردید؟
🌸برای دیدن سایر آیات هشتگ روی هشتگ #حفظ_کاربردی_قرآن کلیک کنید🌸
از آیه های موضوعی میتوانید برای قوی تر شدن #فن_بیان تون در میان کلام و سخن تون استفاده کنید.. تا حکیمانه تر سخن بگوییم 🌸
#قرآن #حفظ #اسلام #مسلمان #انرژی_مثبت #انگیزشی #حافظه #قرآن #الله #خدا #ثروت #ابوذر #عثمان #کعب_الاحبار #دلار #پول #جهنم #انفاق #لاکچری #ارث #عدالت #یهودی #اهلسنت #شیعه
👉 @roshangarii 🚩
#تلنگرانه
حتما بخونید خییلی قشنگه ✨
سلام من جوانی بودم که سالها با رفتارم دل امام زمانم رو به درد آوردم😔و خیری برای خانوادهام نداشتم
همش با رفقای ناباب و اینترنت و ...
شب تا صبح بیدار و صبح تا بعدازظهر خواب
زمانی که فضای مجازی و شبکههای اجتماعی اومد منم از این باتلاق انحراف و بدبختی بینصیب نماندم
و اگر قرار باشد فردای قیامت موبایل بر اعمالم شهادت دهد حتی جهنم راهم نمیدهند😞
تا یه روز تو یکی از گروههای چت یه آقایی پستهای مذهبی میذاشت، مطالبش برام جالب بودند🤗
رفتم توی #پی_وی اون و مثل همیشه فضولیم گل کرد و عکس پروفایلشو بزرگ کردم😐
#عکس_شهیدی دیدم که غرق در خون، بدون دست و پا، با سری خورد شده از ترکش، افتاده بر خاک، کنار او عکس دوبچه بود که حدس زدم باید بچههای او باشند😟
و زیر آن عکس یه جملهای نوشته شده بود:
"میروم تا #حیاوغیرت جوان ما نرود"✋🏼💔
ناخودآگاه اشکم سرازیر شد😭😭دلم شکست باورم نمیشد دارم گریه میکنم اونم من، کسی که غرق در گناه و شهواته، منه بیحیا و بیغیرت، منه چشم چرون هوس باز😔😔
از اون به بعد از اینترنت و بدحجابی و فضای مجازی و گناه و رفقای نابابم #متنفر شدم😠
دلم به هیچ کاری نمیرفت
حتی موبایلم و دست نمیگرفتم🙂
تصمیم گرفتم برای اولین بار برم #مسجد
اولین نماز عمرمو خوندم با اینکه غلط خوندم ولی احساس آرامش معنوی خاصی میکردم، آرامشی که سالها دنبالش بودم ولی هیچ جا نیافتم حتی در شبکههای اجتماعی✋🏼💔
از امام جماعت خواستم کمکم کنه
ایشان هم مثل یه پدر مهربان
همه چیز به من یاد میداد😇
نماز خوندن، قرآن، احکام، زندگی امامان و...
کتاب میخرید و به من هدیه میداد، منو در فعالیتهای بسیج و مراسمات شرکت میداد✌️
توی محله معروف شدم
و احترام ویژهای کسب کردم
توسط یکی از دوستان به حرم حضرت معصومه برای #خادمی معرفی شدم
نزدیکای #اربعین امام حسین، یکی از خادمین که پیر بود به من گفت: دلم میخواد برم کربلا ولی نمیتونم، میشه شما به نیابت از من بری؟
پول و خرج سفر و حق الزحمه شما رو هم میدم، زبونم قفل شده بود!
من و کربلا؟ زیارت امام حسین؟💔
اشکم سرازیر شد😭
قبول کردم و باحال عجیبی رفتم🕊
هنوز باورم نشده که اومدم #کربلا🕌💔
پس از برگشت تصمیم گرفتم برم #حوزه_علمیه
که با مخالفتهای فامیل و دوستان مواجه شدم، اما پدرم با اینکه از دین خیلی دور بود و حتی نماز و روزه نمیگرفت قبول کرد✋🏼
حوزه قبول شدم و با کتابهای دینی انس گرفتم👌
در کنار درسم گاهی تبلیغ دین و احکام خدارو میکردم و حتی سراغ دوستان قدیمی ناباب رفتم که خدا روشکر توانستم رفیقام و با خدا آشتی بدم😍✋🏼
یه روز اومدم خونه دیدم پدر و مادرم دارن گریه میکنن😭منم گریهام گرفت، تابحال ندیده بودم بابام گریه کنه!
گفتم بابا چی شده؟
گفت پسرم ازت ممنونم
گفتم برای چی؟
گفت: من و مامانت یه خواب مشترک دیدیم😔
تو رو میدیدیم با مرکبی از نور میبردن بهشت و ما رو میبردن #جهنم و هر چه به تو اصرار میکردن که وارد بهشت بشی قبول نمیکردی و میگفتی اول باید پدر و مادرم برن بهشت بعد من✋🏼
👈یه آقای نورانی✨آمد و بهت گفت: آقا سعید! همین جا بهشون نماز یاد بده بعد با هم برین #بهشت🌸 و تو همونجا داشتی به ما نماز یاد میدادی😔
پسرم تو خیلی تغییر کردی دیگه #سعید_قبل نیستی همه دوستت دارن❤️تو الان آبروی مایی ولی ما برات مایه ننگیم
میشه خواهش کنم هر چی یاد گرفتی
به ما هم یاد بدی
منم نماز و قرآن یادشون دادم و بعد از آن خواب، پدر و مادرم نمازخوان و مقید به دین شدند💔😍
چند ماه بعد با دختری عقد کردم💍
یه روز توی خونشون #عکس_شهیدی دیدم که خیلی برام #آشنا بود گریهام گرفت😔 نتونستم جلوی خودم رو بگیرم صدای گریههام بلند و بلندتر شد😭😭
👈این همون عکسی بود که تو #پروفایل بود👉
خانمم تعجب کرد و گفت: سعیدجان چیزی شده؟
مگه صاحب این عکس و میشناسی؟😊
و من همه ماجرا رو براش تعریف کردم😔✋🏼
خودش و حتی مادرش هم گریه کردند😭😭😭
خانمم گفت: میدونی این عکس کیه؟
گفتم: نه
گفت: این #پدرمه😊
منم مات و مبهوت، دیوانهوار فقط گریه میکردم
مگه میشه؟😳😭😭
آره شهیدی که منو هدایت کرد، آدمم کرد، آخر #دخترشو به عقد💍من درآورد💔😔
چند ماه بعد با چند تا از دوستانم برای #مدافعان_حرم اسم نوشتیم تابستون که شد و حوزهها تعطیل شدند ما هم رفتیم
خانمم باردار بود و با گریه گفت:
وقتی نه حقوق میدن نه پول میدن نه خدماتی، پس چرا میخوای بری؟
همان جمله شهید یادم اومد و گفتم:
میرم تا #حیاوغیرت جوانان ایران نرود
🍃بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيم🍃
🔰آیــا مــی دانــیــد ...
👌تلنگر
💠امیرالمؤمنین علی علیه السلام
«بدرستیکه بیشترین ناله های اهل #جهنم از تسویف است»
📗جامع السعادات ، ج۳ ،ص۶۴
🔸تسویف یعنی کار امروز را به فردا انداختن...
امروز که گذشت،فردا حتما انجام میدم...
از فردا نمازم رو سر وقت میخونم...
از فردا دیگه غیبت نمی کنم...
از فردا از فلانی و فلانی حلالیت می گیرم...
از فردا امانت های مردم رو پس میدم...
از فردا......
🔹تسویف : سَوفَ سَوفَ کردن
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
🆔 لینک کانال 👇
http://eitaa.com/joinchat/332070913C6cfce71bab