هدایت شده از حسینیه ارشاد | علیاصغرمحمدی راد
حاج حسن
🔹جلوی در قصابی قدم میزدم تا صاحبش بیاد باهاش صحبت کنم، دیدم یه پیرمرد خوش چهره نشسته رو صندلی جلو در، گفتم ایشون کیه گفت این قصابی به این بزرگی برا این آقاست.
🔹رفتم جلو سلام کردم، گفتمحاجی ما پنجاه تا بسته مواد غذایی آماده کردیم، ۳۰تا گوشت کم داریم، میتونید رو قیمت گوشتتون تخفیف بدید؟
🔹گفت چقدر گوشت میخواید گفتم هر بسته یه کیلو، گفت یه گوشتی ببرید که به دردشون بخوره ، نیم کیلو گوشت خالص خورشتی میدم پولشو بدید نیم کیلو هم من براتون چرخ کرده میذارم، فقط بگید برا من دعا کنند.
🔹وقتی یکی از قصابا داشت گوشتای مارو میکشید دو تا مشتری اومدن که پولشون کم بود ، دو برابر تقاضاشون بهشون گوشت داد.ینی به قصاباش اختیار داده بود که اگه محتاج دیدید، ببخشید.
🔹دوست داشتم تا چند ساعت همونجا بشینمو و این صحنه ها رو تماشا کنم.
🔹ما تقریبا یه تومن براخرید گوشت کم داشتیم، وبااین کار دقیقا یه تومن کمتر پول دادیم.
🔹گفتم حاجی شما کی میاید اینجا، من فقط بیام ببینمت و صفا کنم ، گفت برو خدا خیرت بده.
قصابی #حاج_حسن خیلی تو قم معروفه، روزانه گوشت حدود ۲۰۰ تا گوسفند و کلی گاو رو میفروشه، الان متوجه شدم این برکت از کجا تو کارش افتاده.
🌕تا امثال حاج حسن هستن، رزمایش همدلی پررونق تر از همه دنیاست...
✍علی اصغر محمدی راد
#حاج_حسن
#رزمایش_همدلی
#نیازمندان_کرونایی
@hoseynie_ershad