در حوض شبم چقدر ماه افتاده
در کوچهی دل هزار آه افتاده
امشب به خیال تو نخوابیدم و باز
تا صبح به راهِ تو نگاه افتاده
#مستان
@baresh_haye_ghalamman
رویید گلِ نبوت از غار حرا
تکثیر شد از بهار دل نور خدا
تا خواند فرشته بر محمد اِقْراء
بیدار شد از خواب جهالت دنیا
#مستان
@baresh_haye_ghalamman
هدایت شده از شعـرهـای نـاب
﷽
━━━━💠🌸💠━━━━
هرکه آمد بذر تنهایی بهدل پاشید و رفت
گرم صحبت با مترسکهای تنهایی شدم
━━━━💠🌸💠━━━━
#مستان
@sherhaye_nab
هدایت شده از بارشهای قلم من
دنیا به تبسم تو بیتاب شود
شب مملو از فروغ مهتاب شود
خورشید طلوع میکند بر غمها
روزی یخِ سرزمین ما آب شود
#مستان
@baresh_haye_ghalamman
آیینهی عشق جاودان است حسین
ارباب تمام عاشقان است حسین
نومید نشو ز لطف بیحدش چون
کشتی نجات دو جهان است حسین
#مستان
@baresh_haye_ghalamman
چون ریشهی خشکیده کنار راهم
من یک چمدانِ کهنهی پر آهم
در پیکر خستهام زمستان جوشید
من سبز شدن تازه شدن میخواهم
#مستان
@baresh_haye_ghalamman
14.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
و رسوا کرده قلب عاشقم را گریهی غماز
زبانم قاصر از اینکه کنم احساس را ابراز
دلم شد کربلایی در میان خیمهی گنبد
زیارتنامه میبارد از آن اشک طلایی باز
نشسته مرغ دل بر بام سقاخانه گویی که
دل عاشق نمیخواهد از این لانه کند پرواز
وجودم را گرفته دلهره؛ رنجِ پریشانی
بیا در قلب پر آشوب من آرامشی انداز
به پایان آمدم در گیر و دار روزگار سرد
بگو من از کدامین نقطه راهم را کنم آغاز
دوباره اشکهای من زده حلقه به دور صحن
قبولم کن شده حتی اگر با دیدهی اغماض
چه احساس دلانگیزی است جاری در وجود من
صدای کفتر و نقارهها با من شده دمساز
به گوش پنجره فولاد تو خواندم که مثل قبل
بریز از دست پر مهرت برایم باز هم اعجاز
#مستان
#چهارشنبههای_امامرضایی
@baresh_haye_ghalamman
💔
هر جای جهان که میروم، میبینم
ختم است به چشمان سیاهت راهم
#مستان
@baresh_haye_ghalamman
من درختی خشکم و دنبال سرسبزی باغم
در پی رخ دادن یک معجزه یا اتفاقم
داس بیمهری درو کرده تمام لحظهها را
چون گلی پژمرده در گلدان خشک یک رواقم
چشمهایم در سفیدی غمی پیچیده اند و
خستهدل از دوریات در کنج کنعان فراقم
در زمین پست و سخت روزهای عمر رفته
من همان نیلوفر آبی به دام باتلاقم
پشت هیچستان دنیا؛ در هوای هیچ آلود
منتظر بر رفتن خود گوشهای از این اتاقم
گفت بیراهه نرو؛ با این کلامش بد شکستم
او همان بیراهه بود از حرف او در اختناقم
رونق بازار قلب و دلخوشیهایم نگاهش
غیر او بر شهر و آدمهای آن بیاشتیاقم
رفت و در پیچ و خم شبهای سرد آرزوها
کور سویی بیرمق در پیکر کهنه اجاقم
#مستان
@baresh_haye_ghalamman
هدایت شده از بارشهای قلم من
بیست و دوی بهمن طلوع شادی ماست
روز شکست دشمن و آزادی ماست
ایران ما پیروز میدانهاست چونکه
دست خدا همراه ما و هادی ماست
#مستان
با آمدنت بهار تکثیر شود
بر درد خزان نگاهت اکسیر شود
یک روز دل پر از گناه دنیا
با دست پر از مهر تو تطهیر شود
#مستان
@baresh_haye_ghalamman
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
میان دل چه به پا کرده عشق گرد و غبار
نوشتهام غزلی را برای یک اقرار
چقدر عشق تو ریشه دوانده در قلبم
غم تو با منِ خسته چکار کرده چکار
به برق باد گناه از نگاهت افتادم
من و دلی که شکسته به زیر این آوار
صدای پای وصالت در این زمانهی سرد
کند امید زمین را بدون شک بیدار
دوباره در سر من پیچکِ خیال تو
و دارد از نرسیدن، شکایت بسیار
چقدر فصل زمستان هجوم آورده
به شاخههای قرار و به سروهای وقار
بیا و آخرِ اسفند خستگیهایم
بریز در تن سردم نشانههایِ بهار
ببار حضرت باران به خاک تشنهی دل
کمی ز بذر نگاهت به دشت مرده بکار
به عشق پاک نفسهای تو شدم تکثیر
"بیا و قاصدکت را به بادها نسپار"
خدا کند به قیامت نیفتد ای آقا
نگاه منتظر من و لحظهی دیدار
#مستان
@baresh_haye_ghalamman