برتری آمریکا
از نگاه اندیشمندان سیاسی ایالات متحده
@barsakht
۱. «دوال رودی» نماینده مجمع جهانی حمایت از مقاومت از آمریکا در تاریخ یازدهم دی ۱۴۰۰ اظهار داشت: «من به دو دلیل هست که به او (حاج قاسم) ایمان دارم؛ یکی اینکه کشور من مسئول این هست که شما حاج قاسم را از دست دادید و دیگر اینکه آینده از آن کشور شما است و آمریکا مرده است و من در آینده به شما میپیوندم».
۲. «کریستوفرلین» استاد دانشگاه تگزاس آمريكا میگوید: «افول موریانهای آمريكا به این معنی است که یک وقتی یک شیء ظاهر خوبی دارد، یعنی به ظاهرش که نگاه میکنید، خیلی مشکلدار نیست؛ ولی موریانه، از درون دارد این میزی که مجلل است را میخورد و پوک میشود و در یک بازهی زمانی کوتاهی از بین میرود. زمانی که میگویند «افول موریانهای» است یعنی از داخل، آمریکا دارد پوک میشود».
۳. «شیرین هانتر» از كارشناسان و تحليل گران سياسي كنگره آمريكا مطرح كرده است كه: «قبلاً ناو آمریکا روشن میشد، چند کشور سقوط میکردند؛ الآن ناو آمریکا و افسران زبده آن از ناوهای ایران، حتی از قایقهای موتوری ایران فرار میکنند».
۴. «ریچارد هاس» از برجستگان و كارشناسان اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا اظهار داشته است: «ما در عصر بیقطبی و چندقطبی به سر میبریم. آمریکا دیگر ابرقدرت نیست. آمریکا یک قدرت است و ما شاهد قدرتهای نوظهوری خواهیم بود که ایران یکی از آنهاست. ایران یک قدرت جهانی خواهد شد».
۵. «استفان والت» استاد روابط بینالملل دانشگاه هاروارد آمريكا در مجله خبری سیاسی «فارین پالیسی» نوشت: «آمریکا در تاریخ معاصر یکی از خوششانسترین کشورها بود و توانست به قدرت برتر جهان دست یابد، اما روندها نشان از پایان این برتری میدهد».
۶. پروفسور ساشادینا از اساتید دانشگاه ویرجینیای آمریکا نیز گفته است: «در بیست سال گذشته اسلامشناسی در آمریکا فقط در بعضی از دانشگاههای بزرگ تدریس میشد ولی در حال حاضر تمام دانشگاههای کوچک و بزرگ درس اسلامشناسی دارند و این نشاندهنده تأثیر انقلاب اسلامی ایران است»
@barsakhr
۷ بهمن
گفتگوی زنده اینستاگرامی با موضوع؛
نخبگان نقده در مورد تاریخ و توسعه چگونه میاندیشند؟!
@fanoos_azarbaijan
https://instagram.com/Fanoos_Azarbaijan
با حضور
✓پروفسور عباس منافی استاد بازنشسته دانشگاه هایلندز نیومکزیکو در آمریکا
✓دکتر پرویز محمدی استاد بازنشسته دانشگاه و فعال فرهنگی
✓ آقای شاهرخ احمدزاده فعال سیاسی و اجتماعی از ارومیه
✓دکتر محمد رضوی قره قشلاق مدرس دانشگاه و فعال سیاسی و اجتماعی
با ما در صفحه اینستاگرام #فانوس_آذربایجان همراه باشید
زمان: روز جمعه ۱۲ بهمن ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۰ شب
@fanoos_azarbaijan
۱۱ بهمن
🔰سناریو های مختلف اسرائیل در برابر جبهه مقاومت
@barsakht
🔹 به ترتیب تاریخ شاهد رخدادهای مهمی هستیم:
🔻 استیو ویتکاف قرار است هفته جاری به منطقه سفر کند که اولین مقصد وی ریاض است. مهمترین محور سفر وی، بحث عادیسازی خواهد بود.
🔻 هفته آینده نتانیاهو راهی واشینگتن میشود. به نظر میرسد مهمترین دستور کار وی نیز بحث اجرای مرحله دوم توافق آتشبس غزه است.
🔹در مرحله اول توافق، شاهدیم که هر روز از یک شکست رژیم رونمایی میشود و سطح مباحث داخلی نیز شدت گرفته، اجرای مرحله دوم پیامدهای سنگینتری برای نتانیاهو خواهد داشت پس وی باید چیزی برای ارائه به راست افراطی و شهرکنشینان داشته باشد تا کابینه وی سقوط نکند.
🔹ترامپ نیز به دنبال اجرای کامل توافق آتشبس است و شرایط نتانیاهو را نیز درک میکند پس به وی امتیازاتی مانند رفع توقیف ارسال بمبهای ۲۰۰۰ پوندی میدهد. حال در این نقطه حساس چند سناریو وجود خواهد داشت:
1⃣ از سرگیری جنگ غزه
2⃣ عادیسازی روابط اسرائیل با عربستان سعودی، مالزی و عمان: شخص ترامپ خود به دنبال این گزینه است و قصد دارد بعد از جمعبندی میدانی توسط ویتکاف، آن را هفته آینده به نتانیاهو تحویل داد. در امکان عملی بودن این طرح، تردیدها و ملاحظات جدی وجود دارد.
3⃣ حمله به ایران: این اما علاقه و اولویت شخصی نتانیاهو است اما ترامپ فعلاً به پشتوانه ویتکاف، ماسک، دی مینو، کلبی و گابارد مانع است ولی با اینکه سایه تهدید حمله حفظ شود موافق است.
🔹در هر سه سناریوی بالا، با توجه به اینکه معادله منطقهای را پیچیده می کند اما امکان اجرای عملیات راهبردی وعده ۳ را نیز محتمل خواهد کرد.
🔹در مجموع هر چند در جمهوری اسلامی ایران جمعبندی در سطوح پایینی در خصوص روش برخورد با آمریکا وجود ندارد اما طرحهای بالادستی فرمی و محتوایی وجود دارد که گرهگشا است. باید دید اولاً ترامپ چقدر به حرفهایش عمل میکند و ثانیاً وی چقدر طرح ما را میپذیرد. در کل، قاعده ثابت این است که نباید به وی اعتماد و امید داشته باشیم و کشور را معطل کنیم بلکه کار هر گونه مذاکرات احتمالی باید در سکوت رادیویی توسط رئوس نظام پیش برده شود تا بازار، مردم و کشور بسته به امر مذاکره نشود.
@barsakht
۱۱ بهمن
برساخت اجتماعی (Social Constructionism) یک نظریه در علوم اجتماعی است که بر این باور است که واقعیتهای اجتماعی از طریق تعاملات انسانی و فرآیندهای اجتماعی ساخته میشوند. به عبارت دیگر، مفاهیم، ارزشها و هنجارهای اجتماعی نه بهطور طبیعی، بلکه از طریق کنشها و توافقات اجتماعی شکل میگیرند.
از جمله نظریهپردازان مهم در این زمینه میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1. پیتر برگر و توماس لاکمن: این دو نویسنده در کتاب خود به نام "ساخت واقعیت" (The Social Construction of Reality) که در سال 1966 منتشر شد، به بررسی چگونگی شکلگیری واقعیتهای اجتماعی و نقش زبان و تعاملات اجتماعی در این فرآیند پرداختهاند.
2. میشل فوکو: فوکو به تحلیل قدرت و دانش و چگونگی تأثیر آنها بر ساختارهای اجتماعی پرداخته است. او معتقد بود که بسیاری از مفاهیم اجتماعی مانند هویت، جنسیت و بیماری بهطور اجتماعی ساخته شدهاند و تحت تأثیر روابط قدرت قرار دارند.
3. برنارد استیگلتز: او به تحلیل برساختهای اجتماعی در زمینه فرهنگ و هویت پرداخته و تأکید کرده است که هویتهای فردی و جمعی از طریق تعاملات اجتماعی شکل میگیرند.
4. دیوید رُدِر: او نیز به بررسی چگونگی ساخت اجتماعی واقعیتها و تأثیرات آن بر رفتارهای انسانی پرداخته است.
این نظریه به ما کمک میکند تا بفهمیم که چگونه مفاهیم و هنجارهای اجتماعی میتوانند تغییر کنند و تحت تأثیر زمینههای تاریخی، فرهنگی و اجتماعی قرار گیرند.
۱۴ بهمن
برساختگرایی (Constructivism) یکی از رویکردهای مهم در جامعهشناسی و دیگر علوم اجتماعی است که به بررسی چگونگی شکلگیری و ساخت واقعیتهای اجتماعی میپردازد.
این رویکرد بر این باور است که واقعیتهای اجتماعی نه به صورت عینی و مستقل از انسانها، بلکه به واسطه تعاملات انسانی و فرآیندهای اجتماعی ساخته میشوند.
در اینجا به برخی از اصول و مفاهیم کلیدی برساختگرایی در جامعهشناسی اشاره می شود:
1. واقعیت اجتماعی: برساختگرایان معتقدند که واقعیتهای اجتماعی مانند نژاد، جنسیت، طبقه اجتماعی و هنجارها به واسطه تعاملات اجتماعی و توافقات جمعی شکل میگیرند و ثابت نیستند.
2. زبان و نشانهها: زبان نقش اساسی در برساخت واقعیتها دارد. از طریق زبان، انسانها معانی را به نشانهها و پدیدهها نسبت میدهند و این معانی در طول زمان تغییر میکنند.
3. تجربه فردی: هر فرد تجربه منحصر به فرد خود را از واقعیت دارد و این تجربیات بر نحوه درک و تفسیر او از جهان تأثیر میگذارد. بر این اساس، واقعیتها میتوانند برای افراد مختلف معانی متفاوتی داشته باشند.
4. تأثیر فرهنگ: فرهنگ و زمینههای اجتماعی نیز در برساخت واقعیتهای اجتماعی نقش دارند. ارزشها، هنجارها و باورهای فرهنگی میتوانند بر نحوه درک افراد از واقعیت تأثیر بگذارند.
5. تحلیل انتقادی: برساختگرایی به تحلیل انتقادی ساختارهای قدرت و نابرابریهای اجتماعی نیز توجه دارد. این رویکرد به دنبال شناسایی چگونگی شکلگیری و حفظ نابرابریها و ساختارهای اجتماعی است.
برساختگرایی به عنوان یک رویکرد نظری، تأثیر زیادی بر تحقیقات جامعهشناسی، روانشناسی اجتماعی، مطالعات فرهنگی و دیگر حوزههای مرتبط داشته و به ما کمک میکند تا بفهمیم چگونه انسانها واقعیتهای اجتماعی را خلق و بازتولید میکنند.
۱۴ بهمن
🔷 نتایج اقتصادی جنگ برای رژیم صهیونیستی:
@barsakht
۱. تولید ناخالص داخلی GDP: برآورد کاهش ۲۰.۷ در سه ماهه چهارم ۲۰۲۳
۲. هزینههای کل جنگ: ۶۶ میلیارد دلار تا پایان ۲۰۲۵
۳. افزایش هزینههای نظامی: افزایش ۹۳ درصدی در هزینههای دفاعی در سه ماهه آخر ۲۰۲۳
۴. کاهش مصرف کننده: کاهش ۲۶.۹ درصدی
۵. نرخ بیکاری: بیکاری در سرزمینهای فلسطینی به ۵۷ درصد رسید
۶. خسارات تجاری: برآورد تعطیلی حدود ۶۰ هزار شرکت اسرائیلی
۷. خسارات گردشگری: تقریباً ۴.۹ میلیارد دلار درآمد از زمان جنگ آغاز جنگ از دست رفته است.
۸. کاهش سرمایه گذاری خارجی: کاهش سرمایهگذاریها در بخش فناوری بالا منجر به جابجاییها شده است.
۹. خسارت به مسکن: بیش از ۴۱ هزار خانه در غزه تخریب شده است
۱۰. تاثیر بر تولید کشاورزی: کاهش ۳۵ درصدی در تولید کشاورزی به طور کلی؛ ۷۰ درصد در مناطق مرزی
۱۱. افزایش نسبت بدهی به GDP: پیشبینی میشود که از ۷۰ درصد فراتر رود.
۱۲. کاهش رتبه اعتباری: کاهش رتبه توسط فیتچ، مودیز و S&P که هزینههای قرض را افزایش داده است.
https://eitaa.com/barsakht
۱۴ بهمن
🟠 خلاصه کتاب «توهم بزرگ: رویاهای لیبرال و واقعیتهای بینالمللی»
@barsakht
نوشته: جان مرشایمر
🌐 nahang.ir/book/884933
🟡 مرشایمر یکی از برجستهترین نظریهپردازان روابط بینالملل، نقدی تند و جدی بر سیاست خارجی لیبرال ایالات متحده و اعتقاد به قدرت تحولآفرین لیبرالدموکراسی در جهان دارد.
مرشایمر در کتاب خود استدلال میکند که سیاست خارجی لیبرالمحور آمریکا نهتنها در دستیابی به اهداف خود ناکام بوده، بلکه منجر به بیثباتی جهانی و شکستهای استراتژیک شده است.
🔸هسته اصلی کتاب: تقابل لیبرالیسم و واقعگرایی
مرشایمر در این کتاب دو چارچوب اساسی را در سیاست بینالملل بررسی میکند:
1️⃣. لیبرالیسم آمرانه
این ایده که ایالات متحده باید ارزشهای لیبرال خود را از طریق گسترش دموکراسی، بازارهای آزاد و نهادهای بینالمللی به سراسر جهان تحمیل کند.
2️⃣. واقعگرایی (رئالیسم) تهاجمی
دیدگاهی که سیاست بینالملل را عرصهای از رقابت قدرتها میداند و معتقد است که کشورها عمدتاً به دنبال افزایش قدرت و امنیت خود هستند، نه ترویج ایدئولوژی.
مرشایمر استدلال میکند که لیبرالیسم آمرانه یک توهم است که باعث شده آمریکا انرژی و منابع خود را صرف مداخلات ناکارآمد کند. از نظر او، قدرتهای بزرگ اساساً رقابتطلب هستند و در نهایت، منافع ملی بر اصول لیبرال ارجحیت دارد.
🔹سه فرض اشتباه لیبرالیسم آمرانه
مرشایمر معتقد است که سیاست خارجی لیبرالیسم بر سه فرض غلط بنا شده است:
1️⃣. دموکراسی، صلح میآورد
بر خلاف نظریهی «صلح دموکراتیک»، مرشایمر نشان میدهد که کشورهایی که آمریکا سعی در دموکراتیزه کردن آنها داشته، اغلب به جنگ، بیثباتی و آشوب دچار شدهاند. نمونههای بارز این روند، جنگ عراق و مداخلات آمریکا در افغانستان و لیبی هستند.
2️⃣. بازارهای آزاد، جهان را به هم نزدیکتر میکنند
مرشایمر نشان میدهد که ادغام اقتصادی جهانی لزوماً به صلح نمیانجامد. مثال چین ثابت میکند که کشورها میتوانند از تجارت آزاد بهرهمند شوند و در عین حال، سیاستهای ملیگرایانه و توسعهی نظامی خود را دنبال کنند.
3️⃣. نهادهای بینالمللی، نظم جهانی را تضمین میکنند
وی نهادهای بینالمللی مانند سازمان ملل و ناتو را فاقد توانایی لازم برای جلوگیری از رقابت قدرتهای بزرگ میداند و معتقد است که قدرتهای مسلط، همیشه قوانین را به نفع خود تغییر میدهند.
🔸شکستهای سیاست خارجی آمریکا
مرشایمر با بررسی سیاستهای ایالات متحده در سه دههی گذشته، نشان میدهد که تلاشهای این کشور برای گسترش لیبرالدموکراسی معمولاً نتیجهی عکس داده است:
- جنگ عراق (۲۰۰۳)
آمریکا تصور میکرد که با سرنگونی صدام حسین، دموکراسی در خاورمیانه گسترش مییابد، اما نتیجه، شکلگیری گروههای تروریستی و افزایش نفوذ ایران بود.
- سیاست در قبال روسیه
آمریکا با حمایت از انقلابهای رنگی در اوکراین و گرجستان، تلاش کرد نفوذ لیبرالیسم را گسترش دهد، اما این سیاستها در نهایت به تقابل شدید با روسیه، الحاق کریمه و جنگ در دونباس منجر شد.
- چین و جهانیسازی
برخلاف تصور رایج، چین پس از ورود به اقتصاد جهانی، نهتنها لیبرال نشد، بلکه به یک قدرت استبدادی و رقیب استراتژیک آمریکا تبدیل شد.
🔹جایگزین پیشنهادی: سیاست واقعگرایانه
مرشایمر پیشنهاد میکند که آمریکا باید به جای تلاش برای صدور لیبرالیسم، سیاستی مبتنی بر واقعگرایی اتخاذ کند. او تأکید دارد که:
1️⃣. تمرکز بر توازن قدرت
آمریکا باید به جای مداخله در کشورهایی که تهدیدی برای امنیت ملیاش نیستند، بر مهار رقبای واقعی مانند چین تمرکز کند.
2️⃣. عدم مداخله در تغییر رژیمها
او معتقد است که آمریکا نباید بهطور فعال در تلاش برای تغییر نظامهای سیاسی سایر کشورها باشد، زیرا این اقدامات اغلب نتیجهای معکوس دارند.
3️⃣. ایجاد ائتلافهای واقعگرایانه
آمریکا باید با قدرتهایی که منافع مشترک دارند (مانند هند و ژاپن در برابر چین)، همکاری کند، حتی اگر ارزشهای سیاسی متفاوتی داشته باشند.
🔸نتیجهگیری
مرشایمر در «توهم بزرگ» بهوضوح نشان میدهد که لیبرالیسم در سیاست خارجی یک فانتزی است که موجب درگیریهای بیپایان شده و آمریکا را از تمرکز بر تهدیدهای واقعی دور کرده است. او با تکیه بر شواهد تاریخی و تحلیلهای واقعگرایانه، استدلال میکند که تنها یک سیاست خارجی واقعگرایانه و بر اساس منافع ملی میتواند امنیت و ثبات بینالمللی را تضمین کند.
🔹این کتاب یکی از مهمترین نقدهای تئوریک بر سیاست خارجی آمریکا در قرن بیستویکم محسوب میشود و خواندن آن برای هر کسی که به روابط بینالملل علاقه دارد، ضروری است.
#خلاصه_کتاب
@barsakht
۱۷ بهمن
هدایت شده از نجوا (واحد سیاسی موسسه مصاف)
25.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌چگونه اسلام، وارد ایران شد؟
👤 خسرو معتضد، کارشناس تاریخ سیما
🔹این تصور نادرست وجود دارد که عربها با ایران جنگیده و پیروز شدند و اسلام را به زور شمشیر به مردم ایران تحمیل کردند.
🔹پیکولاسکایا، محقق روسی میگوید که اعراب در خور هماوردی با ایران نبودند، و در چند بار حمله آنها به ایران، به شدت سرکوب و تنبیه شدند.
🔹پس از اسلام، اعراب ایمان و انگیزهای تازه یافتند، و گرد پیامبر خود، منسجم شدند.
🔹بارها رومیها به ایران حمله کردند، اما با صحراهای سوخته ایران مواجه شده و شکست میخوردند.
🔹اما در حمله اعراب مسلمان، وضعیت درونی ایران بسیار متشنج و ناپایدار بود.
🔹 همین موجب شد مردم خسته و ناامید از حکومت ساسانیان، در مقابل حمله اعراب، هیچ دفاعی انجام ندهند.
🔹در ایران ساسانی، چند طبقه وجود داشت، که دو طبقه زیرین پیشهوران و کشاورزان بودند، و بار تمام مالیات و جنگ بر دوش آنان بود.
🔹شکاف عمیق طبقاتی و فقر عامهی مردم در مقابل طبقات برخوردار، بسیار سهمگین بود.
🔹همچنین هیچ کس از طبقات زیرین، حق برخورداری از امکانات اشراف و یا جابهجایی طبقاتی را نداشت.
💠@masaf_najva
۱۷ بهمن
36.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لیبی و اوکراین ؛ آینهی عبرتی برای ایران
از سرنوشت سرهنگ قذافی و بلایی که بر سر مردم لیبی آمد، شاید زیاد شنیده باشید، اما از داستان سومین قدرت هستهای دنیا کمتر حرف زدهایم قدرتی که امروز وقتی از آن حرف میزنیم برایمان باور کردنی نیست که زمانی جزو قدرتهای برتر نظامی دنیا بود؛ آری از #اوکراین میگوییم...
@barsakht
۲۸ اسفند
طفیلیانگاری مدرسه.pdf
2.32M
این گزارش را معاونت راهبردی رییسجمهور دربارۀ وضعیت نظام آموزشوپرورش ایران منتشر کرده است. بخشهایی از گزارش را در ادامه میخوانید:
براساس نتایج تیمز و پرلز، ۴۰ درصد دانشآموزان ابتدایی و متوسطۀ اول حداقلیترین سطح یادگیری را در خواندن، علوم، و ریاضی کسب نکردهاند و بیش از ۷۰ درصد عملکردی پایینتر از حد متوسط آزمون داشتهاند.
از حدود ۷۵۰ هزار معلم که طی ۱۴ سال اخیر جذب شدهاند، حدود ۵۰۰ هزار نفر آموزش حرفهای معلمی ندیدهاند. [اخیراً مدیرکل سابق امور تشکیلات وزارت آموزشوپرورش در میزگردی در روزنامۀ شرق گفتهاند در سال ۱۳۸۸ قانونی تصویب شد که براساس آن حدود ۲۹۷ هزار نفر بهتدریج بدون هیچ آزمون و ارزیابی جذب آموزشوپرورش شدهاند. بیش از ۲۰ درصد این افراد تحصیلات کمتر از دیپلم داشتهاند که اغلب در مدارس ابتدایی استخدام شدهاند.]
۶۰ درصد دانشآموزان، دورۀ پیشدبستانی را نگذراندهاند.
درحالیکه استاندارد ساعات آموزشی برای مقطع ابتدایی در جهان بین ۹۰۰ تا ۱۰۰۰ ساعت است، زمان آموزش مدارس ابتدایی در ایران کمتر از ۶۰۰ ساعت است.
۲۰ درصد مدارس کشور فضای غیراستاندارد دارند و ۷ درصد در وضعیت بحرانی هستند.
@barsakht
۱۰ فروردین
🔷 آخرین تحولات درباره نامه ترامپ به ایران:
۱. ایران از طریق عمان به نامه ترامپ پاسخ داد.
۲. انتخاب عمان علامت بیاعتمادی ایران به امارات به دلیل رابطه با اسراییل است.
۳. باوجود لحن تهدیدآمیز ترامپ، پاسخ ایران خویشتندارانه بود.
۴. ایران در پاسخ خود مسیر مذاکرات غیرمستقیم با امریکا را باز نگه داشت.
۵. تهدیدات اخیر امریکا علیه ایران تلاش برای ایجاد فشار محسوب شده و ما به ازای عملیاتی ندارد.
@barsakht
۱۰ فروردین
🔺ایران و آمریکا؛ سرانجام چه میشود؟!
@barsakht
در سیاست تهدید و تطمیع ترامپ در قبال ایران چاشنی تهدید و عصا غلیظتر است و میتوان گفت که تقریبا به استثنای مواردی نادر در حدود پنج دهه گذشته، هیچ دورهای از روابط تنشآلود فیمابین شاهد کاربست چنین تهدیدهای آشکاری به توسل به زور و حمله نظامی نبوده است. این ادبیات نظامی آمریکا با افزایش تحرکات در پایگاه دیهگو گارسیا در اقیانوس هند و همچنین پایگاههای آن در منطقه خلیج فارس قرین است. بنابراین پرسش کانونی این روزها این است که بالاخره تنش ایران و آمریکا و اسرائیل در دوره دوم ترامپ به درگیری نظامی میانجامد و تعیین تکلیف میشود یا ممکن است که به یک توافق ختم شود.
تهران به نظر میرسد ضمن جدی تلقی کردن تهدیدها به دنبال کنترل و مدیریت این تنش نسبتا بیسابقه از طریق ترکیبی از تاکتیکهای متفاوت است و به احتمال زیاد رونمایی از شهرهای موشکی، بازدید از تنگه هرمز و اقدامات نظامی دیگری را با هدف تاثیر گذاشتن بر محاسبات طرفهای مقابل دنبال کرده است. کما این که نوع تعامل ایران با نامه ترامپ و دادن پاسخ رسمی به آن، همچنین برداشتن پرچم آمریکا از زمین ورودی شهر جدید موشکی، باز گذاشتن مسیر گفتگوی غیرمستقیم پس از مخالفت با مذاکره مستقیم، بخشی از تاکتیکهای تهران برای مدیریت تنش است.
در مقابل به نظر میرسد که ترامپ و تیمش خیلی عجله دارند و حل و فصل سریع پرونده ایران را بخشی از تلاش خود برای «احیای ابهت و عظمت» آمریکا در جهان و خاورمیانه میدانند. در این راستا، گویا سرّ مهار و تاثیرگذاری بیشتر بر دیگر بازیگران منطقه از عربستان و ترکیه، تضمین امنیت و ادغام اسرائیل در نظم منطقهای و پیشبرد «پیمان ابراهام» را در نتیجهبخش کردن سریع سیاست فشار حداکثری در قبال تهران جستجو میکنند.
اما آیا سرانجام این فشار حداکثری در سایه تهدیدهای فزاینده مبنی بر کاربرد گزینه نظامی به درگیری نظامی و جنگ ختم میشود؟ در پاسخ به این پرسش، جمعبندی نگارنده این است که جنگ به معنای یک جنگ متعارف و گسترده بعید است و آنچه بیشتر مطرح است حمله به تاسیسات هستهای و نظامی ایران است؛ این حمله هم که البته نوعی جنگ با اهداف محدود است، زمانی اتفاق میافتد که ترامپ و تیم کاری او به این جمعبندی برسند که این کار بدون وقوع جنگی پرهزینه در منطقه امکانپذیر است. در واقع همان ادراکی که ترامپ را به سمت صدور دستور ترور بلندپایهترین مقام نظامی ایرانی کشاند، اگر درباره حمله بیهزینه به تاسیسات هستهای نیز شکل بگیرد، اقدام خواهد کرد؛ چه خود آمریکا اقدام کند چه اسرائیل را به دلایلی پیش بفرستد.
در حال حاضر ظاهرا ترامپ بیشتر به تهدید به کاربرد زور تمرکز دارد تا استفاده از آن و میخواهد تحت فشار این فضا مذاکره و توافقی دستکم درباره برنامه هستهای شکل بگیرد که همان نتیجه حمله احتمالی به تاسیسات هستهای را در پی داشته باشد.
بازی در لبه پرتگاه جنگ یک شیوه مذاکراتی ترامپ است که با طرح حداکثر خواستهها در کنار وارد کردن حداکثر فشارهای سیاسی و اقتصادی در بستر فضایی نظامی از جمله بستن کامل منافذ صادراتی ایرانی و در راس آنها صفر کردن صادرات نفت و چه بسا گسیل داشتن تجهیزات جنگی به منطقه در نهایت توافق و معاملهای را رقم بزند که در آن دست بالا را داشته باشد و لو این که به کلیه خواستهها هم نرسد.
اما همین بازی در لبه پرتگاه جنگ هزینههای سنگینی برای ایران در ابعاد اقتصادی و اجتماعی دارد و محصول بارز آن رکورد شکنیهای پیدرپی دلار در این روزها و به تبع آن قهقرای تصاعدی وضعیت معیشتی است.
در کنار آن هم بعید نیست که فشارهای چندلایه با حملات غیر علنی محدود و حوادثی امنیتی در ماههای پیشرو همراه شود؛ چنین اتفاقاتی هم اهداف متعددی را دنبال میکند، از پیشرانی نظامی امنیتی برای شروع مذاکرات و رسیدن به توافق تا سنجش واکنش تهران و برنامهریزی برای تحرکات نظامی تدریجی مبتنی بر آن.
اما در این میان دو متغیر در ماههای آتی سلبا و ایجابا بر ماهیت سیاست ترامپ در قبال ایران تاثیر جدی دارد؛ نخست تحولات داخلی اسرائیل و ماندن و نماندن نتانیاهو در قدرت در سایه بیسابقهترین بحران سیاسی و قانونی داخلی و دوم سرنوشت جنگ اوکراین در جهت انعقاد یک قرارداد صلح یا تداوم جنگ. ورود جدی پوتین به وساطت میان آمریکا و ایران با پایان این جنگ گره خورده است.
در عین حال، اكنون چند کانال در این رابطه فعال هستند و پیغام پسغامها را رد و بدل میکنند؛ اما هنوز مذاکره غیرمستقیم جدی شکل نگرفته است و باید دید سرانجام دیپلماسی نامه به کجا ختم میشود. فعلا که بعید است این نوع دیپلماسی و مذاکره غیر مستقیم به گشایشی جدی منجر شود.
#صابر_گل_عنبری
@barsakht
۱۰ فروردین