✅فضای مجازی تبدیل به قتلگاه شده
#فضای_مجازی، حقیقتاً به قتلگاه نوجوانان و جوانان شده بدل است. منطقه عظیمی از این فضا اکنون در دست دشمن است، باید دشمن را از فضای مجازی برانید و بتارانید.
🎙مقام معظم رهبری، ۹۵/۸/۱۹
@barsakht
ایران و توسعه 2
@barsakht
آیا شرایط اقلیمی و تاریخی ایران ، باعث ناکامی ایران در مسیر توسعه شده است؟؟؟
دکتر صادق زیبا کلام ، استاد شناخته شده علوم سیاسی دانشگاه تهران ، معتقد است عقب ماندگی و توسعه نیافتگی یک درد مادرزادی برای ایران و ایرانیان نبوده و ایران در برخی برهه های تاریخی نسبت به سایر کشورهای جهان از درجه پیشرفت و توسعه ی مطلوبی برخوردار بوده است اما ما با گذشت زمان و در دوره قاجار ، ایران را عنوان کشوری بدون قانون میبنیم که نه اقتصاد دارد و نه از علم بهره ای برده است!!
او در ریشه یابی علل عقب ماندگی ایران ، با نگاهی تاریخی ، معتقد است که شرایط اقلیمی و جغرافیایی ایران در گذشته ، بیشترین تاثیر را بر سیاست و شیوه حکمرانی در ایران داشته است .
کمبود آب مهمترین و بنیادی ترین ویژگی جغرافیایی و محیطی ایران بوده که بیشترین تاثیر را بر تحولات سیاسی ایران در دوران مختلف تایخی و بر شرایط حکمرانی بر ایران داشته است ...
شرایط اقلیمی و در راس آن کمبود منابع آبی ، باعث پیدایش تمدنی شده است که سه ویژگی مهم را در تاریخ سیاسی اجتماعی ایران نهادینه کرده :
1- پراکندگی اجتماعات در ایران و نهادینه شدن شیوه زندگی صحرانشینی یا عشایری
2- پیدایش نظام ایلی و عشایری
3- تمرکز قدرت در دست حکومت
زیباکلام میگوید سرچشمه ی توسعه نیافتنی ایران را باید در همین عوامل جستجو کرد .....
در ادامه این مطلب ، استدلال های وی را در خصوص شیوه تاریخی سامان اجتماعی مردمان ایران زمین بصورت مختصر مرور خواهیم کرد ..
@barsakht
با ما همراه باشید ...
ایران و توسعه ۳
تشریح ریشه های تاریخی عقب ماندگی ایران از زبان دکتر زیباکلام
@barsakht
دکتر زیباکلام معتقد است که زندگی صحرانشینی و عشایری از شرایط محیطی ایران سرچشمه گرفته چرا که کمبود آب و مراتع باعث می شد که ایرانیان برای تامین مواد غذایی خود و حیواناتشان از مناطق کم آب به سمت مناطق پر آب حرکت کنند و همین جابجایی ها باعث درگیری قبایل مختلف ایران در طول تاریخ و در نتیجه گسترش بی ثباتی می گردید .
در واقع نیاز به منابع آبی باعث میشد که استحکام قبایل و قدرت گیری آنها یکی از مسائل مهم برای هر طایفه باشد لذا در ایران از قرن یازدهم تا بیستم تمامی حکومت هایی که روی کار آمدند مبنا و منشا قبیلگی داشتند و سنخ مردمان آنها نیز از ایلات و صحرا نشین ها بود و اینگونه بود که در ایران حکومت هایی ملوک الطوایفی حاصل می شد و چنین پدیدهای مانع شکلگیری نهادهای لازم اقتصادی اجتماعی و سیاسی برای رسیدن به توسعه می گردید.
@barsakht
همه می دانیم که تمرکز قدرت و نهاد تصمیم گیری از منظومات توسعه است، اما ما در ایران از قرن یازدهم به بعد چنین چیزی را مشاهده نمی کنیم .
در ایران یکجانشینی به خاطر شرایط اقلیمی خاص کشور به صورت بسیار پراکنده مشاهده می شد و از آنجایی که فاصله این اجتماعات اسکان یافته از هم بسیار زیاد بود لذا هیچ وقت سطح تولیدات کشاورزی نیز بالا نرفت و در همان حد تامین نیازهای مصرفی ابتدایی قبایل باقی ماند . با چنین ساختاری به هیچ وجه تولید مازاد بر مصرف نیز شکل نمی گرفت لذا لزومی برای یافتن بازار و یا صادرات کالاها وجود نداشت و چون تجارتی صورت نمیگرفت اندوخته های مردم نیز بسیار کم بود و لذا انگیزهای برای تولید بیشتر و یا تهیه امکانات برای تجارت و ایجاد ارتباط با دیگر اجتماعات وجود نداشت و لذا مناطق مسکونی نیز حالتی بسته و محصور و بدون ارتباط گسترده با محیط پیرامونی را به خود میگرفت .
@barsakht
البته به این عوامل، می بایست محدودیتهای تولید و یا محدودیت وجود آب و وجود زمینهای حاصلخیز را نیز اضافه کرد...
ادامه مطلب ۳....
@barsakht
گسترش منازعات بین قبایل که حاصل کمبود آب در کشور بود ایده وجود یک حکومت قدرتمند که متولی توزیع آب در کشور باشد را مستحکم تر کرد لذا از زمانی که دولت ها مالکیت آب و سپس مالکیت زمین را در اختیار گرفتند قدرت آنها هر روز بیشتر از گذشته می شد و اینجا بود که سرمایه های آبی و زمینی دیگر سرزمین ها نیز اهمیت می یافت.
مدیریت منابع آب توسط دولت، باعث تسلط تاریخی حکومت ها بر تمام شئونات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی در ایران نیز می شد و از این رو حکومت نیز شکلی قدسی و خدایی به خود میگرفت و ما چنین ساختاری را از زمان هخامنشیان به بعد در کشور شاهد هستیم .
البته با ظهور اسلام، اساس پادشاهی نیز بر دین استوار شد و شاه نیز به عنوان پاسدار و خدمتگزار دین توصیف می گردید .
خلاصه بحث اینکه حکومت به نهادی مقدس و مشروع و واجب الاطاعه تبدیل شد و این نهاد با گذشت زمان نه تنها بر آب و زمین حاکمیت داشت بلکه جان و مال و ناموس و زندگی مردم را نیز در تملک خود می دانست...
@barsakht
چنین افزون طلبی ها و جنگ هایی باعث میشد که ایران همواره مورد طمع قبایل و طوایف مختلفی مثل غزنویان و مغول ها قرار گیرد و در نتیجه اولین قربانی چنین جنگهایی، بدون شک کشاورزی و صنعت ایران بود .
چنین جنگ های پردامنه ای باعث کاهش چشمگیر نفوس(تعداد نفرات) و ویران شدن شبکههای آبیاری و تغییر در طبقه زمیندار و در نتیجه قطع تکامل صنعتی و تجاری بلندمدت ایران میشد مثلاً مغول ها هزاران صنعتگر و مردان فنی را به اسارت گرفتند که این امر در کوتاه مدت تاثیر جبران ناپذیری گذاشته بود هرچند تاثیرات فیزیکی حمله مغول ها نیز بیشتر در بلندمدت باعث ویرانی پایه های توسعه ایران در آن زمان شده بود بصورتی که در کشاورزی بیشترین صدمه فیزیکی را شاهد بودیم چرا که باعث ویرانی شبکههای آبیاری و تبدیل شدن زمین های زراعی به چراگاه های حیوانات گردید....
@barsakht
9.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مجری شبکه تلویزیونی آمریکا از دست نشانده های ایالات متحده در کشورهای مختلف جهان و عاقبت آنها روایت میکند..
از محمدرضا پهلوی در ایران تا صدام حسین در عراق و اشرف غنی در افغانستان.....
#آمریکا_بدون_روتوش
#رئالیسم
#برساخت
#محمد_رضوی_قره_قشلاق
#barsakht
ایران و توسعه ۴
حکومت بی رقیب:
تجربه تلخ تاریخ سیاسی اجتماعی ایران
دکتر زیباکلام معتقد است که : تبدیل شدن حکومت به موجودی بی رقیب و مسلط، یکی از نتایج تسلط قبایل آسیای مرکزی بر ایران باستان بود.
در واقع استحکام عنصر اطاعت از حکومت در عین اعتقاد به الهی بودن سلطنت و مشروعیت دینی حکومت ،که در ایران ریشه های تاریخی داشت، باعث می شد که حکومت ها بیشتر از هر ایام دیگری صاحبان قدرت بی حد و حصر شوند و چنین قدرتی باعث تعرض آنان به حقوق مردم می شد .
علاوه بر این، ادبیات سیاسی آن روز نیز بخشیدن آزادی به رعیت را موجب زیان هیبت پادشاهی می دانست و چنین روندی ممکن بود رعیت را بی ادب گرداند . ادبیاتی که در لسان خواجه نظام الملک(وزیر سلجوقی) به صراحت بیان شده است.
هر چند تمرکز مطلق قدرت در دست حکومت از یک طرف موجب دفاع از مردم در مقابل مهاجمین خارجی می شد اما در عین حال باعث تباهی هر گونه فرصتی برای مخالفت و مشارکت مردم در روند های حکومتی می گردید و با چنین پروسهای ، دست حکومت برای هرگونه دخل و تصرف در اموال و سرنوشت مردم بازتر می گشت .
وجود چنین حکومت های مطلقه ای در تاریخ ایران رابطه مستقیمی با شرایط اقلیمی کشور و در نتیجه دفاع از مردم در مقابل تعرضات قبایل دیگر داشت. در چنین ساختاری حقوق اولیه اجتماعی انسانها نادیده گرفته می شد و نهاد مالکیت ارزش چندانی نداشت و البته بحث مالکیت مردم به هیچ وجه از جانب حکومت ها و صاحبان قدرت به رسمیت شناخته نمی شد و در واقع قدرت حاکم(به فرض ما ، دولت) بر تمامی حقوق تملیکی و یا سیاسی ، فرهنگی ویا قومی مردم حاکمیتی مطلق داشت.
در نتیجه ی چنین شرایطی ،تمامی حکومت هایی که در ایران به قدرت رسیدند نه تنها خود را مالک سرزمین ها بلکه خود را صاحبان مردمان آن سرزمین ها نیز می دانستند....
@barsakht
ایران و توسعه ۵
از علم و توسعه تا عقب ماندگی در ایران
خاموشی چراغ علم و افول علمی ایران در طول تاریخ نیز یکی از دلایل مهم عقب ماندگی ایرانیان است .
دکتر زیباکلام معتقد است که افول علمی ایران از ۲۰۰ سال قبل از هجوم قوم مغولان(۱۲۱۹ تا ۱۲۵۶) آغاز شده بود اما ضربه نهایی بر پیکره علم در ایران با حمله مغولان و استقرار ایلخانان مغول وارد و کامل تر شد و ما اوج این افول را از قرن سیزدهم به بعد در ایران شاهد هستیم که در نتیجه سیاست های متوکل عباسی بر علیه عقل و علم و فلسفه چراغ علم نیز رو به خاموشی گذاشت و چنین روندی بر ایران که بخشی از امپراتوری اسلام بود تاثیر فراوانی گذاشت.
علاوه بر این ، ورود قبایل و طوایف آسیای مرکزی به ایران از قرن یازدهم به بعد ، علاوه بر از بین بردن تمامی زیرساختها و فضای علمی موجود در کشور ، بیش از پیش موجب خاموشی چراغ علم در این دیار کهن نیز گردید...
____________________________
ایران و توسعه ۶
جمعبندی نظریات دکتر صادق زیباکلام
اهم مفروضاتی دکتر زیباکلام برای شرح دلایل عقب ماندگی تاریخی ایران برمی شمارند عبارتند از :
- تمرکز مطلق قدرت در دست حکومت
- ضعف حاکمیت قانون و نبود امنیت فردی و اجتماعی
- کمرنگ بودن نهاد مالکیت
- تمرکز قوه اقتصادی جامعه در دست دولت
- نبود گروههای اجتماعی و اقتصادی مستقل از دولت
- عدم وجود نهادهای مدنی
- خاموش بودن چراغ علم به جز در وادی علوم دینی
@barsakht
ایران و توسعه ۶
جمعبندی نظریات دکتر صادق زیباکلام
اهم مفروضاتی دکتر زیباکلام برای شرح دلایل عقب ماندگی تاریخی ایران برمی شمارند عبارتند از :
- تمرکز مطلق قدرت در دست حکومت
- ضعف حاکمیت قانون و نبود امنیت فردی و اجتماعی
- کمرنگ بودن نهاد مالکیت
- تمرکز قوه اقتصادی جامعه در دست دولت
- نبود گروههای اجتماعی و اقتصادی مستقل از دولت
- عدم وجود نهادهای مدنی
- خاموش بودن چراغ علم به جز در وادی علوم دینی
@barsakht
ایران و توسعه ۷
ما شخصیت توسعه ای نداریم!
دومین اندیشمندی که به بررسی نقطه نظرات وی در خصوص دلایل عدم توسعه و عقب ماندگی ایران خواهیم پرداخت، دکتر محمود سریع القلم است.
@barsakht
او معتقد است که در ایران شخصیت لازم و مناسب برای توسعه وجود ندارد و تا کنون "تمرکز علّی" مناسبی برای برنامه ریزی و پیشرفت و آینده نگری در خصوص توسعه صورت نگرفته است.
ایشان معتقدند که مشکل ما در توسعه از دو حالت خارج نیست: یا اینکه در افکار و پارادایم ها و مناسبات فکری مشکل داریم و یا اینکه مشکل ما در افراد و شخصیت ها و روحیات آنها برای نیل به توسعه است.
ایشان معتقدند که ما باید ساختارهای منتهی به شخصیت را تغییر دهیم تا بتوانیم ساختارهای سیاسی اجتماعی و اقتصادی جامعه را دگرگون کنیم به صورتی که خلقیات و رفتار های دیرین قبیلهای ، عشیره ای و استبدادی از یک طرف و افکار غیر منطقی و غیر قابل انطباق با شرایط ایران از سوی دیگر باعث توسعه نیافتگی ما در طول ادوار تاریخی مختلفی شده است.
ایشان معتقدند که ما در ایران افکار مدرن داریم اما شخصیت مدرن نداریم.
@barsakht
از نظر دکتر سریع القلم ،یکی از موارد مهم و تاریخی خلقیات ایرانیان، رفتار های قبیله ای است به صورتی که غیر خودی را به راحتی حذف و مخالفین را به عنوان بیگانه می شمارند و این امر باعث قطع تداوم روند توسعه شده است.
در واقع یکی از عوامل مهم توسعه نیافتگی ایران، دیرینه بودن فرهنگ استبدادی و بیتوجهی به روش های علمی و تفکر علمی در نیل به توسعه و پیشرفت است و تا زمانی که ساختارهای روانی و شخصیت ساز اصلاح نشوند، سایر ساختارها نیز متحول نخواهند شد.
@barsakht
روی دیگر سخن این است که: مدرنیته با ادکلن و شیک پوشی به دست نمیآید بلکه به شخصیت توسعه یافته و اخلاق عقلانی وابسته است و و اگر ما این سوال را مطرح میکنیم که آیا توسعه اقتصادی مقدم است یا توسعه سیاسی، در واقع این سوال ناشی از بدفهمی مشکل توسعه یافتگی ایران توسط ما می باشد
ایران و توسعه ۸
انباشت تاریخی رفتارهای توسعه ناپسند ایرانیان
دکتر محمود سریع القلم معتقد است که ظاهر و باطن فرهنگ ایرانی دچار ناهماهنگی ها و رفتارهای بسیار متناقضی شده و همین فرهنگ باطنی اشتباه و متناقض و ناملموس ، باعث عدم پیشرفت ایرانیان در طول تاریخ شده است.
@barsakht
به عنوان مثال، نبود جهانبینی روشن برای فرد ایرانی و قابلیت تغییر جهت و موضع برای چندین بار در طول یک روز و همچنین توانایی حفظ ظاهر در روابط خود با دیگران در عین بی اعتمادی باطنی به طرف مقابل ونیز عدم وجود فرهنگ خود انتقادی و انتقاد پذیری و برخورداری از نگاه های کوتاه مدت از جمله عناصر باطنی فرهنگ ایرانی می باشند و چنین خصلت هایی باعث عدم پیشرفته ایران در برهه های زمانی مختلف شده است.
وجود چنین ویژگی هایی باعث شده است که ایرانیان هیچ گاه به فکر کار بنیادی و بلند مدت و استراتژیک و سامان دادن به عرصههای مختلف زندگانی خود نباشند و نتیجه این نوع نگاه ها باعث ذره ذره شدن جامعه و پیدایش نوعی بی اعتمادی فراگیر شده که مانع از شکل گیری نظام اجتماعی منسجم و معنی دار برای رسیدن به توسعه میشود.
@barsakht
در واقع جامعه ما بیشتر شفاهی و غیر منتظم به اسناد بالادستی اخلاق و اعتماد متقابل است .این جامعه تعریف کوتاهمدتی از آینده خود دارد و غلبه زرنگی های کوتاهمدت را یک فضیلت برای خود می شمارد و اهداف جمعی در آن بسیار ضعیف و هنر گوش دادن به ایدهها و ابتکارات نو و شنیدن سخن دیگران یا وجود ندارد و یا اینکه به حالت تمسخر به آنها نگریسته می شود .
ما ایرانیان به دلیل کم حوصله گی خود تبحر خاصی برای پیدا کردن راه میانبر برای انجام کارهای مهم هستیم.
اما باید گفت که این خلقیات غیر مدنی ما ایرانیان، امری ذاتی نیست ، بلکه نتیجه برخی ساختارهای نادرست سیاسی اجتماعی و اقتصادی انباشته شده در طول تاریخ ایران است.
@barsakht
آنتاگونیسم از جنس کردی:
اینبار هم با خونریزی و قتل کردها
@barsakht
هسته تشکیلات مخفی حزب دمکرات کردستان ایران (حدکا) موسوم به عقاب های زاگرس (هەڵۆکانی زاگرۆس) در داخل ایران ، در روزهای اخیر اقدام به ترور دو نفر از از بسیجیان اهل سنت منطقه شمالغرب کشور در شهرستان های مهاباد و پیرانشهر در آذربایجان غربی نموده است.
آنچه که از پس زمینه فعالیت های تروریستی گروهک های ضد انقلاب کردی در شمال غرب کشور به عیان قابل مشاهده است را می توان در چند نکته خلاصه کرد:
اول اینکه توان این گروهک ها _ با اشاره به فعالیت چندین ساله آنها در شمال غرب _ نشان می دهد که آنها توانایی لازم برای تاثیر ایدئولوژیک و عقلانی بر مردم کردزبان شمال غرب را نداشته و حتی الامکان خود را از انجام اقدامات غیر تروریستی ناتوان میبینند.نگاه واقع بینانه اندک طرفداران گروههک های معاند نیز این گفته را تصدیق می کند
@barsakht
دوم اینکه ساختار سیاسی و اجتماعی امنیت در منطقه شمالغرب به گونه ای است که بخش اعظمی از بار امنیت بر دوش مردم کردزبان گذاشته شده و این راهبردی است که توانسته برای اهل سنت غرب و شمالغرب ایران ، دارای دستاوردهای فراوان سیاسی و اجتماعی باشد و چنین گزاره ای برای گروهک های ضد انقلاب به هیچ وجه قابل قبول نیست که مردم کردزبان به ادامه حیات مسالمت آمیز در جغرافیای فکری و سرزمینی جمهوری اسلامی ایران ادامه دهند.
امروز اغلب مرزداران سرزمینی شمالغرب کشور از مردمان بومی و کرد زبان همان منطقه انتخاب شده اند و این نشان می دهد که لایه های امنیتی در این منطقه ریشه در ساختارهای سیاسی و اجتماعی شمال غرب دارد.
سوم اینکه: ایجاد فضای آشوب و تهدید و یا ترور شهروندان بومی و کرد زبان منطقه شمالغرب نه تنها باعث فراگیر شدن چتر امنیتی سیاستگذاران بر منطقه می شود بلکه این خود مردم کرد زبان هستند که از نبود امنیت در شهر های مهم تجاری همانند پیرانشهر و مهاباد زیان می بینند و این یک تناقض آشکار در راهبردهای گروهک های ضد انقلاب کردی است چرا که از یک طرف خواستار منفعت مردم کرد زبان و از طرف دیگر عاملان ترور این مردم هستند و گستراندن فضای ترور و تهدید در این شهرها باعث فرار سرمایه و در نتیجه تخریب زیرساخت های اقتصادی این شهرها و مردمان ساکن در آن ها می شود و این همان آنتاگونیسم سیاسی از جنس کردی ست. تضادی که دود آن تنها به چشم کردها خواهد رفت.
________________________
برای عضویت در کانال تحلیلی سیاسی #برساخت در تلگرام و ایتا بر روی @barsakht فشار دهید .
چرا کار دولت آقای رئیسی بسیار دشوار اما مهم است؟
اینکه در سال های اخیر در برخی از ساحت های مدیریتی کشور شاهد بروز برخی نارساییها و بی مدیریتی های اسف بار و حتی کژ کارکردهای سیستمی بودیم ، امری غیر قابل انکار است .اما نباید کاهش مشارکت مردم و یا نقد آنها بر روندهای ناثواب و ضعف های مدیریتی و یا سیستمی را به معنای عناد مردم با اصل نظام بدانیم.
@barsakht
در یکی از نظرسنجی های دانشگاه مریلند امریکا در بهمن ماه ۱۳۹۹ درصد عناد و مخالفت با اساس جمهوری اسلامی در بین مردم کشور، تنها ۵ درصد بوده است که این عدد در نظرسنجی های اردیبهشت و خرداد ۱۴۰۰ به ۷/۸ درصد رسیده بود.
چنین آماری نشان می دهد که حداقل ۹۲ درصد از مردم با اساس نظام مخالفت ندارند و هیچگاه نیز جایگاه منافقین و سلطنت طلب ها در ایران به ۵ درصد نرسیده است لذا بحث اینکه مشارکت قریب به ۵۰ درصدی مردم در انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم را به معنای عبور از جمهوری اسلامی در طی چهار سال (نسبت به مشارکت ۷۳ درصدی مردم در سال ۱۳۹۶ ) بدانیم ،اشتباه فاحش محاسباتی است.
اما اگر به این درصد ها با یک نگاه خوشبینانه و به نظر من غیر واقع بینانه نگاه کنیم، ممکن است خودمان دچار اشتباه محاسباتی شویم .
منظور من این است که کار ویژه اصلی آقای رئیسی و دولت مردمی ایشان ، می بایست بر اساس بازگرداندن اعتماد عمومی به ساختار سیاسی و اجرایی کشور باشد.
@barsakht
در یک نگاه واقع بینانه و بر اساس همین نظر سنجی ها ، حدود ۳۰ درصد مردم به دلیل مشکلات موجود اقتصادی و ۱۷ درصد به دلیل عدم امید به آینده و ۱۰ درصد نیز به دلیل بی عدالتی موجود در کشور در پروسه انتخابات شرکت نداشتند و این بدان معنی است که شیوه عمل حاکمیت و دولت می بایست بر اساس بازسازی واقع بینانه اعتماد مردم به نظام شکل بگیرد .
حال میتوان دلایل پر اهمیت بودن شیوه سیاست گذاری و مدیریت کشور در زمانه آقای رئیسی را بهتر درک کرد.
امروز بالاترین سطح از انتظارات مردمی از قوای مقننه قضاییه و اجرائیه ی کشور به دلیل هماهنگی ها و هم گفتمانی موجود بین این سه قوه، شکل گرفته و عدم توانایی ایشان برای پاسخ به مطالبات و نارسایی ها خواهد توانست مشکل سیاسی و اجتماعی ایران را چندین برابر و شکاف های فعال و غیر فعال موجود در جامعه را به بالاترین حد خود برساند .
@barsakht