سلسله مباحث ایران و توسعه -بخش ۲۷
دکتر علی رضا قلی: کسی ما را ما نکرد بلکه ما خودمان ما شدیم
@barsakht
دکتر علی رضاقلی پژوهشگر ایرانی حوزه جامعه شناسی و اقتصاد سیاسی است که با نوشتن کتاب های مثل : اگر نورث ایرانی بود ، جامعه شناسی خودکامگی و جامعه شناسی نخبه کشی، به شهرت رسید.
او تحصیلات خود را در دانشگاه تهران و در دانشگاه سوربن فرانسه به اتمام رسانیده و حتی مدتی را نیز به عنوان فرماندار پاوه بوده است....
یکی از زمینههای مهم تحقیقاتی وی، نقش ایلات و عشایر در فرایند توسعه ایران است. به گفته دکتر محسن رنانی، او کتاب «نهادها تحولات نهادی و عملکردی اقتصادی» داگلاس نورث را بیشتر از ۲۰ بار خوانده تا امکان کار بست آن را برای فهم تحولات تاریخی ایران به خوبی بسنجد.
او در جامعه شناسی ، علوم سیاسی ، جامعه شناسی اقتصادی ، تاریخ ، اقتصاد نهادی و نیز مباحث مربوط به متدولوژی، تبحر خاص دارد ..
مباحث او در حوزه ی توسعه ایران را میتوان به عنوان اصلی ترین دغدغه و محور کانونی تفکرات و تحقیقات وی در نظر گرفت...
دکتر رضا قلی ریشههای عدم توسعه یافتگی ایران را در عمیق ترین لایه های تاریخی این سرزمین جستجو میکند و معتقد است که نباید نارساییهای این سرزمین و از جمله توسعه نیافتگی آنرا به استبداد و استبداد را در خودخواهی افراد و بی تقوایی و قدرت طلبی ، آنها خلاصه کرد چرا که این یک نوع تحلیل سطحی و تبرئه کردن خود است.
دکتر رضا قلی معتقد است که یکی از عوامل مهم وجود استعمار و استبداد ، فقر و فلاکت دانش طبقه متفکر جامعه است ، آنهایی که ریشه تمام بدبختی ها را در استبداد میدانند و اولین و آخرین توصیه آنها این است که باید استبداد را ریشهکن کنیم و بس...
بحث اساسی این است که استعمار و استبداد نتیجه ضعف فرهنگ و روابط متقابل اجتماعی ناشی از آن هستند و تا زمانی که عناصر و اجزای نظام اجتماعی ما استبداد پذیر و استعمار پذیر باشد، این دو پدیده نیز در شکلهای مختلف بروز خواهند کرد . در واقع ما در طول تاریخ تنها موفق شدیم با ظواهر این دو مبارزه کنیم و چون ریشه های اصلی آن همچنان باقی مانده است، شرایط قبل از جنبش های اجتماعی نیز همچنان بازتولید شده است. در واقع کسی ما را ما نکرد بلکه ما خودمان ما شدیم.
ایران نه از عرب ، بلکه از هخامنشیان و ساسانیان و دستگاه موبدان شکست خورد و علت زوال تمدن و حیات اجتماعی ایران را باید در رواج تعصبات مذهبی و زوال حس ملیت ایرانی و رکود و انحراف از روح اسلامی جستجو کرد...
@barsakht
سلسله مباحث ایران و توسعه - بخش ۲۸
نبود انسجام کافی در قوای مرکزی ایران در بستر تاریخ
@barsakht
حداقل در هزار سال اخیر ، ایلات در سرزمین ایران مستقر بوده اند. آنها مردمان سخت کوش و سخت جانی بوده و برخی از امکانات و ادوات جنگی را نیز در اختیار داشته اند همین امر موجب میشد تا حکومت مرکزی نتواند تسلط چندانی بر آنها داشته باشد . در واقع حکومت مرکزی از زمانی توانست بر ایلات مسلط شود که نحوه زندگی ما با پیدایش پول نفت و تاسیس ارتش و خرید تجهیزات نظامی تغییر کرد....
از سال ۱۲۹۹ که رضا شاه آمد، سال ۱۳۴۳ش ، زد و خوردها دائم میان ارتش و نیروهای ایلات برقرار بوده است تا اینکه بالاخره ارتش آخرین ضربه را به انسجام ایلات وارد کرده و آنها را مهار کرد و این کشور تبدیل به ملتی شد که انسجام ملی داشته باشد...
در ادامه به خاطر شرایط جغرافیایی ، تامین هزینه دفاع شهری ، روستایی و کشوری بسیار سنگین بود . یعنی وقتی حکومت می خواست از خود دفاع کند ، باید سپاه بزرگی را در جایی مستقر می کرد که بتواند از کشور دفاع کند... این سپاه به حقوق و مزایا و امکانات زیادی نیاز داشت و تامین چنین امکاناتی در توان حکومت مرکزی نبود و در نتیجه قوای دفاعی تضعیف میشد و درگیری های دائم پدید میآمد و درگیری دائم نیز منجر به افزایش هزینه میشد ...
برای تشکیل سپاه جدید ، به نیرو و امکانات تازه ای احتیاج بود و چنین مواردی باعث میشد که در واقع منابع اقتصادی زیادی برای تامین هزینه این سپاهیان فراهم شود ...
@barsakht
البته برای تامین این هزینه و یافتن منابع اقتصادی جدید ، نیز مشکلاتی وجود داشت که در نهایت به غارت ، مصادره ، تملک و راههایی از این طیف ختم میشد و این موارد ، خودش باعث تضعیف پایههای اقتصاد می گردید ..
البته ایلات نیز برای خود صاحب فرهنگی خاص بودند. به این معنی که وقتی وارد مناطقی می شدند، اینگونه می پنداشتند که همه آن مناطق از آن٫ آنهاست و باید همه منطقه را در میان خود تقسیم کنند...
البته به دلیل عدم استقرار حکومت قدرتمند مرکزی و نیز یورش طوایف مختلف ، هیچگاه بستری برای یک استقرار حکومت باثبات شهری در ایران شکل نمیگرفت و مراقبت منابع و منافع صنعتی، تجاری و کشاورزی به سرانجام نمی رسید و اگر قاعده و قانونی وضع می شد ، هیچوقت از آن قاعده و قانون موجود نیز حمایت به عمل نمی آمد. لذا آن قواعد و قوانین تداوم پیدا نمیکردند...
@barsakht
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بچه کجا داره راه میره!😱
هر چیزی که در فضای مجازی میبینیم واقعیت نیست، بیشتر مواظب باشیم.
#پرده_سبز
#تردستی_مجازی
#جادوی_سینما
@barsakht
نگاهی به ۱۲ شاخص کلان اقتصادی ایران در آمارهای جهانی؛
بعد از ۱۰ سال سخت اوضاع خیلی هم بد نیست
@barsakht
🔹 بهلحاظ ادراکی، برخی ایرانیان و حتی آنهایی که در وضعیت مالی و معیشتی خوبی نیز به سر میبرند، خود را بدبختترین انسانهای روی زمین تصور میکنند. باز هم تاکید میشود گرچه نمیتوان تبعات منفی افزایش تورم و کاهش ارزش پول ملی در سالهای اخیر را انکار کرد، اما گزارشهای بینالمللی نشان میدهد شاخص اقتصادی، علمی و اجتماعی ایران در مقایسه با حدود 200 کشور، نهتنها آخرین و بدترین رتبه را ندارد بلکه در اغلب شاخصهای اقتصادی رتبه ایران بین 50 تا 70 است. برخی از این شاخصها به شرح ذیل است:
🔺سایت «NaijaQuest»: ایران بین 100 کشور فقیر نیست
🔺رتبه ایران در مبارزه با گرسنگی: 35
🔺شاخص قدرت خرید: بهتر از 97 کشور
🔺رتبه ایران در شاخص توسعه انسانی: 70
🔺رتبه ایران در سرانه مصرف غذا: 58
🔺رتبه ایران ساخت ایران: 50
🔺رتبه ایران در شاخص کیفیت زندگی: 86
🔺رتبه ایران در کارآمدی نظام سلامت: 39
🔺رتبه ایران در شاخصهای علمی: 16
🔺رتبه ایران در تولید روی و فولاد: 10
🔺رتبه ایران در شاخص رقابت صنعتی: 56
🔺رتبه ایران در شاخص جهانی نوآوری: 60
@barsakht
سلسله مباحث ایران و توسعه _بخش ۲۹
ریشه های تاریخی فساد و هرج و مرج در ایران
@barsakht
از دیدگاه دکتر رضاقلی، تاریخ ایران مملو از بی ثباتی فرهنگی و سیاسی حکومت ها و در عین حال سرشار از فساد ، استبداد دولتی و هرج و مرج اجتماعی بوده است..
در ایران ، حکومت ها بسیار سریع عوض می شدند. مثلاً زمانی که رمانوف ها در روسیه بر سر کار آمدند ، همزمان بود با روی کار آمدن صفویه در ایران ... اما وقتی که در سال ۱۹۱۷ رومانوف ها از حکومت رفتند ، تا آن زمان در ایران چندین حکومت تغییر کرده و چهار حکومت جدید بر سر کار آمده بود که هر کدام از آنها در غارت و استبداد، منحصر به فرد بودند.. به صورتی که در زمان سقوط صفویه تا زمان تاجگذاری نادر شاه افشار ، کشور ایران یکپارچه در قتل و غارت بود و حتی آبادانی های زمان نادر نیز سریعاً به تحلیل رفت . حتی خود نادر نیز وقتی که وارد هویزه شد دست به قتل عام زد و مردم شهر را سه روز به سربازان خود بخشید و مردم شوشتر سه روز در اختیار کامل سربازان نادر بودند...
@barsakht
از زمان سقوط صفویه تا تسلط قاجار که هشتاد سال به طول کشید ، در ایران ، هرج و مرج بسیارزیادی حاکم بود و در این میان، دولت های روس و انگلستان امتیازهای زیادی را از ایران گرفتند..
در واقع ، فساد ، رشوه خواری ،غارت و قتل از مهمترین شاخصه های نظام اجتماعی ایران در آن موقع بود... از طرف دیگر ریشههای وضعیت نامطلوب امروزین ما در یک بستر تاریخی ، به منابع ، اقلیم و همسایگان ایران بازمیگردد ... واقعیت این است که همسایگان ما دارای نظام ایلی ، عشایری و قبیله ای بودند و چیزی را به عنوان آموزش به ما تحفه نداشتند... البته نظام های سیاسی نیز از سلجوقیان گرفته تا مغولان و تا قاجاریان ، هرگز نتوانستند به تمدن سازی پایداری دست یابند...
@barsakht
سلسله مباحث ایران و توسعه - بخش ۳۰
نهادهای غارتی به جای نهادهای رقابتی
@barsakht
دکتر علی رضا قلی :
زندگی ایرانیان به حیات ۳۳۰۰۰ قنات وابسته بود که طول آنها نزدیک به ۸ برابر قطر استوار می باشد یعنی چیزی از اینجا تا نزدیکی های کره ماه...
جالب این است که کندن بعضی از این قنات ها از عجایب مخلوقات بشری است ... مثل کندن قنات قصبه با طول ۳۳ کیلومتر که خود گنابادی ها می گویند این قنات را دیوان ( دیو ها) کنده اند...
زندگی مردمان ایران زمین همواره به آب وابسته بود و ادامه حیات به غیر از حفر قنات میسر نمی شد و چنین تنگنایی ، چرخه زندگی را همواره با تجاوز و غارت همراه میکرد به طوری که این رفتار تبدیل به یک اخلاق دایمی میشد و رفته رفته شکلی نهادمند و پذیرفته شده به خود میگرفت و در نهایت بر اثر همین منوال، نهادهای غارتی شکل میگرفتند و اینگونه میشد که غارت جای رقابت را می گرفت...
در واقع نهادهای موجود در کشور از دل هزار توی تاریخ این سرزمین به وجود آمده اند و این نهاد ها تاریخی بر انتخاب های امروز ما نیز تأثیر می گذارند چنانچه انتخاب های امروز ما بر تصمیمات آینده ما تاثیر گذار هستند
@barsakht
به عبارت دیگر ، ساختارهایی بیرون از اقتصاد وجود دارند که بر عملکرد اقتصاد تاثیر می گذارند ... این نهادها هستند که در انتخاب مسیر و به عنوان مشوق انسان و جهت دهنده به انگیزه های فرد مهم هستند ... در واقع جایی گیری افراد در ساختارهای اجتماعی و رفتار بر اساس آن ساختار ها را همان نهاد های تاریخی و اجتماعی مشخص می کنند ...
این نهادها با فرصت هایی که به وجود می آورند ، به افراد جامعه نشان میدهند که چه کارهایی و به چه شکلی شدنی است و چه کارهایی نشدنی می باشند و اینکه چرا نشدنی هستند؟
در واقع سمت و سوی اغلب حرکات اجتماعی و اقتصادی و سیاسی ما را نهاد ها مشخص می کنند و متاسفانه این نهادها در ایران ما با یک ریشه های تاریخی کهن ، دارای خصلتی غارتی هستند...
ادامه دارد ...
@barsakht
بالدوین نظریه پرداز برجسته توسعه منطقهای و رئیس گروه مشاوران هاروارد بود که در دهه ۱۳۳۰ با دعوت رژیم پهلوی برای ترسیم برنامه های توسعه وارد ایران شد..
او در یکی از نوشته های خود میگوید که « ویژگی برجسته سیاست و دولت در ایران آن است که این امور تقریباً در یک شهر هدایت میشوند : تهران » ...
شما تا چه اندازه با نوشتههای بالدوین در شرایط فعلی( ۱۴۰۰_۱۴۰۱) موافق هستید؟
نخبگان و کارشناسان توسعه سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ، در جغرافیای شمالغرب کشور ، با این جمله چگونه برخورد خواهند کرد؟
آیا الگوی مرکز و پیرامون همچنان بر شکل مناسبات بین تهران و دیگر استان ها حاکم است ؟ اگر این گونه باشد ، نظام توزیع منابع در شهرهای تقریبا صنعتی و پیشرفته شمالغرب ، مثل تبریز و بناب و ... را چگونه ارزیابی میکنید و اگر اینگونه نیست ، چه راهکارهایی را پیشنهاد میدهید؟
@barsakht
12.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آخرین وضعیت مذاکرات هسته ای ایران و ۴+۱ در وین
@barsakht
سلسله مباحث ایران و توسعه -بخش ۳۱
ریشههای تاریخی نهادهای غارتی در ایران
@barsakht
مرحوم استاد دکتر رضاقلی معتقد بود که کتابهای تاریخی ایران مملو از خاطرات مربوط به غارت کشور توسط شخص اول مملکت است...
غارت زنان و توزیع آنها در بین سپاهیان و یا غارتهای ایلی و عشایری در کشور تبدیل به الگوی رفتاری رایجی در طول تاریخ شده است....
بحث اینجاست که ما برای توسعه و پیشرفت ، نیازمند الگوی تامین حقوق کارآمد، رقابتی و غیر غارتی هستیم و نه الگوی غارت صرف سرمایه های مردمی .... با گسترش چنین الگویی ، خلاقیت ، ابداع و اختراع در بهترین وجه آن در کشور ساری و جاری خواهد شد...
@barsakht
دکتر رضاقلی معتقد بود که ،الگوی رقابت سالم باعث خواهد شد که افراد جامعه با تلاش معقول و در قالب رقابت های مسالمت آمیز به بهینه کردن منافع و ثروت های خود بیندیشند و در مقابل آن ، الگوی غارتی توسعه نیز سبب میشود که ما به تمامی عوامل ، به غیر از رقابت سالم ، چنگ اندازی بکنیم ، چه دزدی باشد و چه کشتن دیگران... البته نمونه چنین الگویی در تاریخ ایران و حتی در ادبیات تاریخی ما نیز بسیار دیده می شود...
خلاصه بحث این است که غارت و رقابت در مقابل همدیگر قرار دارند و ما باید ریشه های تاریخی این دو را بررسی کنیم ... وجود نهادهای غارتی باعث تحکیم نوعی ناامنی در بحث مالکیت شده ، به صورتی که تعرض و دست درازی به دارایی ها و دستاوردهای افراد نوعی حالت رسمی و مقبول به خود گرفته است...
البته در چنین شرایطی نخبگان مصلح قادر نخواهند بود که هیچ اقدام موثری را انجام دهند...
نخبگان مصلح با افرادی که در توزیع رانت و برداشت های غیر قانونی نقش داشته و با قرار گرفتن در شبکه نخبگان فاسد، دارای قدرت چانه زنی و کسب منافع غیر قانونی هستند، مشکل خواهند داشت....
به این صورت که مصلحان واقعی در مواجهه با انبوهی از افراد قرار می گیرند که اولویت آنها منافع شخصی خودشان است و نه منافع ملی..... در این صورت است که عرصه برای فعالیت اقلیت نخبگان مصلح در مقابل اکثریت نخبگان فاسد تنگ تر می شود و نتیجه آن را شما در ماجرای قائم مقام مشاهده کردید...
@barsakht
به قول میرزا تقی خان امیرکبیر ، برای یک نخبه اصلاحگر « زمنجنیق فلک سنگ فتنه میبارد» و این سرنوشت ملتی خواهد بود که به خاطر نوع زندگی و تحمیل شرایط جغرافیایی ، نخواهد توانست به سادگی به توسعه دست پیدا کند و حتی اگر پاپیون و کراوات هم زده باشد ، باز عادت به غارت کرده است....