eitaa logo
#رمان های جذاب و واقعی📚
3.7هزار دنبال‌کننده
338 عکس
314 ویدیو
6 فایل
کانال رسمی آثارخانم طاهره سادات حسینی #رمان هایی که نظیرش رو نخوندید #کپی برداری فقط با نام نویسنده مجاز است، بدون ذکر نام نویسنده حرام است تأسیس 26 خرداد ماه 1400 پاسخ به سؤالات...فقط در گروه کانال https://eitaa.com/joinchat/1023410324C1b4d441aed
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌺 اثبات وجود امام زمان عج طبق آیات قران و کتب اهل سنت👇👇 ها هم یک به یک ،تکراری اند مردمان هم ،این زمان در خواری اند فتنه ها از هر کران خیزد به پا می رسد از این فتن ،بر ما جفا یا عزیزا؛ فتنه و خواری بس است عالم اندر انتظار یک کس است آنکه او تجدید قرآن می کند لانه ی وهابیت، یکباره ویران می کند آنچه می گویم در اینجا،ازمنِ ناچیز نیست جز کلام«باقر»و گفتار«صادق»نیز نیست در کلام «صادق » آمد اینچنین: هست «مهدی» مقصودِ«هدی اللمتقین» سِرّ«والشمس والضحی» را گفت عیان شمس مولایم«علی»و الضحی«صاحب الزمان» ای که می گویی تو، قرآن حسبنا یکصد و پنج را بخوان از انبیاء کن نظر در آیهٔ و تعبیر آن یاوران مهدی صاحب زمان، تفسیر آن آیهٔ پنج قصص را باز بین تا شناسی وارثان این زمین گفت«سیوطی»درکتابِ خود به معنای فصیح هست آن«حجت» امام از بهرعیسیِ مسیح حال سؤالی از تو دارم اینچنین : حجت تو کیست در روی زمین؟! من به مولایم بنازم در جهان بر چه می نازی تو اندر این زمان؟! تا به کی تکفیر «شیعه» در جهان؟! تا کجا انکارِ خورشید عیان؟! بکن توبه ،تو از این بغض و کینه که از ره می رسد غمخوار شیعه.. «مهدی» ما، نسل او از انبیاست منجی تو، نسل او اندر کجاست؟! روز ما با عشق «مهدی» شب شود ذکر «حیدر» زینت این لب شود بارها فرموده آن خیر البشر اوصیای من بُوَد، اثنی عشر گرشناسی اوصیا، هرگز نیافتی تو به چاه کز برایش «مسلم»وهم«ترمزی»باشد گواه پس نما تحقیق در دینت ، ای گرام تا بدانی اصل دینت والسلام (سیوطی، مسلم ،ترمزی )از علمای اهل سنت هستند.... التماس دعا برای ظهور مولا 📝 ط_حسینی @bartaren 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ما نسل ظهور است ؛ اگربرخیزیم این ستم مطلع نور است ؛اگربرخیزیم عطر نرگس همه جا آکنده است موسم جشن وسرور است ؛اگربرخیزیم داغ دیوار و در و سیلی ومادر بردل منتقم رأس امور است ؛اگر برخیزیم گَه به حیله ، راه ظهورش بستند حفظ ایمان،رمز عبوراست ؛اگربرخیزیم ای که گفتی، یار ظهورش هستی وقت چسپاندن نان به تنوراست؛اگربرخیزیم شاید این جمعه بیاید....شاید ... مدعی هم به وفوراست ؛اگر برخیزیم سالها ،منتظر سیصدواندی یاراست این زمان،گاه حضور است ؛اگر برخیزیم 💦🌧💦🌧💦🌧 @bartaren
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امشب آسمان قلبم چراغانی ست... چرا که میلاد آن نور رحمانی ست... همو‌که خورشیدی در این دنیای ظلمانی ست.. آخرین حجت زندهٔ کبریایی ست... بگیرید دامانش که شب، شبِ رحمانی ست.. بخواهید حاجت، که موسم حاجت روایی ست.. ط_حسینی @bartaren 🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از آرامش حس حضور خداست
مداحی آنلاین - شب شب شادیه دلشادم - جواد مقدم.mp3
5.2M
🌸 (عج) 💐شب شب شادیه دلشادم 💐از غم و غصه ها آزادم 🎤 👏 👌بسیار زیبا 🌷مرجع رسمی های روز 🍃 🦋🍃 @takhooda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#رمان های جذاب و واقعی📚
شاهزاده ای در خدمت قسمت شصت و هفتم🎬: امر خدا نازل شد و توسط پیامبرش به مسلمانان ابلاغ شد، بیعتی که
شاهزاده ای در خدمت قسمت شصت و هشتم🎬: چند روزی از آمدن کاروان زائران خانه خدا به مدینه می گذشت، هنوز شهر مدینه در تب و تاب واقعهٔ بزرگ و فرخندهٔ غدیر خم بود و هر روز دسته دسته مردم از اطراف و اکناف به مسجد می آمدند و به حضور پیامبر و جانشین ایشان می رسیدند و با ابوتراب بیعت می کردند تا دین و ایمانشان کامل شود و امام بعد از پیامبر را بشناسند ، تا جاهل و بی ایمان از دنیا نروند. خبر جانشینی علی علیه السلام توسط حاجیان خانه خدا که با چشم خود دیدند و با گوش خود شنیدند ، به سرزمین های دور و نزدیک رسید و کم‌کم تمام مسلمین از این امر عظیم ، مطلع شدند و فضه شاهد بود که هر روز گروهی از سرزمین های مختلف برای بیعت به مدینه می آمد. فضه با روحیه ای شاد به انجام کارهای خانه مشغول بود ، پس از پایان کارها به نزد بانویش رفت و از او اجازه گرفت تا به مسجد برود ، آخر این روزها خبرهای خوبی در مسجد بود و هر روز عده ای تازه نفس میرسیدند تا به امر خداوند گردن نهند و فضه می خواست شاهد تمام ماجراها باشد ، طبیعت هیجان طلب این دختر مومنه او را به مسجد می کشاند. بانوی خانه با خواسته فضه مخالفتی نکرد و فضه تجدید وضویی نمود و چادر و روبنده به سر کرد ، از درب خانه خارج شد و به سمت مسجد حرکت کرد. نرسیده به مسجد ، شتر سواری که مشخص بود بسیار آشفته و عصبی ست و مدام زیر لب حرف میزد و گاهی دندان بهم می سایید و گویا از چشمان ترسناکش آتش می بارید، توجهش را به خود جلب نمود. آن مرد، برای فضه ناآشنا می آمد و حرکاتش هم عجیب بود ، پس فضه می خواست تا سر از کارش در آورد . سرعت قدم هایش را کم کرد تا درست پشت سر شتر قرار گرفت. کمی که جلو رفتند ، متوجه شد ، مقصد این مرد هم جایی جز مسجد نمی باشد. جلوی مسجد ، آن مرد از شتر به زیر آمد و با خشمی در حرکاتش ، شتر نگون بخت را به سمتی کشید و افسار آن را به میخ چوبی بست ، آن مرد بدون اینکه به اطرافش نگاه بیاندازد ، با همان خشم عصبانیت وارد مسجد ،شد. فضه هم شتابان به دنبالش حرکت کرد ، حسی درونی به او نهیب می زد که واقعه ای دیگر به وقوع خواهد پیوست...نمی دانست چرا ، اما نسبت به آن مرد احساس بدی داشت ، جلوی درب کفش هایش را با عجله به سمتی انداخت و هراسان وارد مسجد شد ، او می خواست بداند که آن مرد کیست و چرا به مسجد آمده و چرا اینگونه خشمگین بود. روی پنجه پا ایستاد و از بالای شانهٔ جمعیت داخل مجلس مردانه را نگریست و بالاخره آن مرد را در نزدیکی پیامبر دید. متوجه شد که او با همان حال طلبکارانه جلوی پیامبر ایستاده و می خواهد چیزی بگوید، فضه گوش هایش را تیز کرد تا بداند چه حرف هایی رد و بدل می شود. ادامه دارد... به قلم :ط_حسینی @bartaren 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5969923508292028275.mp3
6.35M
🎤 ویژه 🌠 شب نیمه‌ی شعبان، یک شب قدر قدرتمند و باعظمت است که ؛ خداوند آن را ای برای رشد انسان قرار داده است ! 🎋🎋🦋🎋🎋🎋 ✨ @Lootfakhooda