ماجرای عجیب در بیمارستان امام سجاد(ع) شهریار/ نوزاد ‌زنده‌ای ‌که به سردخانه منتقل شده بود‌! افسر کشیک نیروی انتظامی مستقر در بیمارستان امام سجاد(ع): 🔹پدر نوزاد گفت: همسرم را برای زایمان به بیمارستان آوردیم و وقتی بچه به دنیا آمد پرستاران گفتند که «بچه مرده‌ است» و برای آخرین بار رفتم بچه را ببینم متوجه تکان خوردن نوزاد شدم و به هرکس گفتم کسی باور نکرد و اهمیت نداد که بررسی کند و گفتند که توهم دارم. 🔹در همان لحظه به سوپروایزر اطلاع دادم، اما کادر درمان گفتند «پدر نوزاد توهم دارد» و من هم پیگیری نکنم اما دلم آرام نگرفت و کلید سردخانه را بالاخره گرفتم و تک‌تک یخچال‌ها را باز کردم و یک کارتن کوچک دیدم و وقتی باز کردم بچه داخلش بود و وقتی کارتن را تکان دادم، بچه هم تکان خورد و شروع کرد به نفس کشیدن، این نوزاد از ۵ صبح تا ساعت ۲:۳۰ بعدازظهر در سردخانه بود. 🔹با یکی از پرستاران به سردخانه رفتیم و بچه را نگاه کردند و دیدند که زنده است و به بخش NICU منتقل کردند. 🔸بنابر اعلام وبدا، علیرضا مرعشی رئیس بیمارستان امام سجاد(ع) شهریار، صبح شنبه با دستور رئیس دانشگاه علوم پزشکی ایران برکنار شد. @bartarinhax

♦️امتیاز شهرآورد ۱۰۰ به قرمزها رسید 🔹پرسپولیس با تک گل دقیقه ۵۰ آل‌کثیر از سد استقلال گذشت. @bartarinhax

اگر دیروز پولی نداشتید و امروز وضع مالیتون خوب شده، لازم نیست هر روز مدل به مدل با لباس جدید و ماشین و... پست بزارید! هیجان دارید که وضعتون عوض شده؟ می‌فهمم! ولی ما دو نوع صبر داریم: صبر در مصیبت و صبر در نعمت! صبر در نعمت داشته باشید :) شاید دلی خواست! یا حسادت کرد! ✍️ علیرضا واعظ @bartarinhax

سلام 😊✋ صبح زیباتون بخیر ☕️🌸🍃 براتون صبحی دلنشین💓 روزی خوب و بی نظیر توام با سلامتی و سعادت🌸🍃 لبخند رضایت خدا 💕 و هزاران آرزوی زیبا همراه با موفقیت و سربلندی آرزومندم🌸🍃 🍃🌸دوشنبه تون زیبا @bartarinhax

🌷دوشنبه چهارم اردیبهشت ماه خود را معطر  می کنیم به عطر دل نشین صلوات🌷 🌷اَللّٰهُــمَّ صَلِّ عَلی ٰمُحَمَّدٍ 🌱وَّ آل محمد 🌷وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🌷در پناه حضرت محمد(ص) و خاندان پاکش علیهم السلام روزتون پر خیر و برکت🌷 🌷عمر و عاقبتتون بخیر ان شاء الله @bartarinhax

#دعــای خیر برای عزیزانم @bartarinhax

#جلوی گل‌فروشی دیدمش، امروز... گفت: "خاله یه فال بخر." گفتم: "چند؟" گفت: "هرچند خودت خواستی." گفتم: "الان بگم هزار تومن که میگی نه." گفت: "باشه، همون هزار تومن." دسته‌ی فال‌ها را گرفت جلوم. دستهای پنچ‌شش‌سالگی‌اش خشکی زده بود، انگار کن دستهای پنجاه‌شصت‌ساله باشد. یک فال برداشتم و دوهزار تومان دادم بهش. دو انگشتش را برد توی جیب جلوی شلوارش و یک هزار تومانی تاشده بیرون کشید. چنان با ژست مردانه دست‌به‌جیب شد که دلم برایش رفت. گفتم: "نمیخوام خاله‌!" گفت: "حرف زدیم." و طوری گفت که یعنی "مَرده و حرفش." هزارتومانی را گرفتم و سلانه‌سلانه رفتنش را نگاه کردم. داشت دو تومانی‌اش را می‌گذاشت توی کیف پول سیاه مردانه‌اش. توی قابِ تلقی کیف پول، عکس دخترکی همسن‌وسال خودش بود. زیرلب گفتم: بنازم مردونگیتو که از خیلی ریش‌دارها مردتری. پاکت فال را باز کردم. حافظ گفت: "بر سر آنم که گر ز دست برآید/ دست به کاری زنم که غصه سر آید" گفتم: "آید" قافیه‌ی خیر است، به فال نیک باید گرفت. @bartarinhax

🎹 موزیک ◻️ آهنگ "دردسرساز " 🎙 خواننده: ایوان بند @bartarinhax

🌷عصـ🌤ـرتون شاد و عاشــقانہ💞 @bartarinhax

🎥 این نابغه همه‌چیزدان، قرآن را اشرف علوم می‌دانست! @bartarinhax