6.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⬅️ آزادسازی گروگان ۳ ساله در تهران
معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی پایتخت:
🔹با هوشیاری کارآگاهان اداره یازدهم یک باند کودکربایی، و سقط جنین، منهدم و در این رابطه یک گروگان ۳ ساله نیز از چنگال این باند آزاد شد.
🔹اواخر مردادماه امسال، پروندهای تحت عنوان کودکربایی در اداره یازدهم تشکیل و تحقیقات آغاز شد.
🔹با بازبینی دوربینهای مداربسته مشخص شد، ۲ متهم کودک ۳ ساله را در نزدیکی خانهشان ربوده و او را فروختهاند.
🔹کارآگاهان با اقدامات اطلاعاتی مخفیگاه اعضای باند ۸ نفره کودکربایی را در تهران و شمال کشور شناسایی و آنها را به دام انداختند.
🔸صبح امروز کودک ربوده شده به آغوش گرم خانوادهاش بازگردانده شد.
@barzokonlain
Mahmod GHazvavi.mp3
9.79M
@barzokonlain
#داستان_سلطان_محمود_غزنوی
با صدای شهید حاج شيخ احمد ضيافتے كافے
با اشتراک این لینک ما را به دوستان خود معرفی کنید
@barzokonlain
12.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اولش که نگاه می کنید فکر می کنید سر کاریه ولی در نهایت ...
@barzokonlain
Hamid Hesam - Ta Abad (320).mp3
8.6M
🎙حمید حسام
🎼 تا ابد ...𝄠♥️
🌨@barzokonlain
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بهترین سن ازدواج😂😂
@barzokonlain
#داستان_تاریخی
سرخپوست های آمریکا دوستدار طبیعت بودند؛ زندگی آنها به شدّت با حوادث طبیعی آمیخته بود. آنها حتّی نام های خود را از آنچه برای گیاهان و حیوانات رخ میداد انتخاب می کردند؛ نام هایی مثل غزال سفید ، سر به ابر سا ، پرنده ولگرد و ابر سرخ ، سرخپوست ها اولین ماه پاییز را هم ماهی که اردک ها باز می گردند و خود را پنهان می کنند نام گذاشته بودند. در همین ماه آنها در ساحل آمریکا منتظر کوچ اردک ها از جزایر اقیانوس اطلس بودند . چشم سرخپوست ها به آسمان و اقیانوس خیره بود؛ اما پیش از رسیدن اردک ها کشتی بزرگی را دیدند که به ساحل نزدیک می شود .
غریبه ها از جایی که کشتی لنگر انداخته بود با قایق های کوچکی به طرف ساحل به راه افتادند؛ در حالی که هر یک شمشیری در دست داشتند . سرخپوست ها به سرعت به طرف کلبه هایشان دویدند و با دستانی پر بازگشتند؛ آنها بسیار مهربان بودند و برای غریبه ها آب و غذا آورده بودند آن روز سوم اکتبر ۱۴۹۲ میلادی بود فرمانده غریبه ها كريستف کلمب نام داشت که برای نخستین بار به قارهٔ آمریکا قدم گذاشته بود .
کریستف کلمب این سرخپوست ها را که از قبیله ای به نام آراواک بودند این گونه توصیف می کند آنها برای ما طوطی ، توپ های پنبه ای و میوه های جنگلی آوردند و با میل و رغبت هرچه را که داشتند با ما مبادله می کردند . بدن هایشان ورزیده و چهره هایشان دلنشین بود . هیچ سلاحی حمل نمی کردند اصلاً هیچ سلاحی را نمی شناختند؛ مثلا وقتی شمشیرم را به آنها نشان دادم از روی نادانی به تیغۀ آن دست کشیدند و خود را مجروح کردند آنها مناسب خدمتکاری هستند؛ تنها با پنجاه سرباز می توانیم آنها را به زانو درآوریم و به هر کاری که مایلیم وادار کنیم .
آراواک ها در زمین هایشان ذرت و سیب زمینی می کاشتند ، به ریسندگی و بافندگی تسلط داشتند؛ اما با آهن آشنا نبودند. كريستف کلمب در گزارشی به دربار اسپانیا نوشت: این ،سرزمین شگفت انگیز است کوه و دشت سبز و حاصلخیزاست و رودخانه های بزرگ و پهن آن پر از طلا است او سپس صاحبان این سرزمین را اینگونه توصیف می کند به قدری خام و ساده اند و درباره دارایی خود آن قدر سخاوتمندند که اگر کسی ندیده باشد ، باور نمی کند. اگر چیزی از آنها بخواهید هیچگاه «نه» نخواهند .گفت حتی برعکس ، مایلند هر چیزی را که دارندبا دیگران تقسیم کنند کلمب در پایان به پادشاه اسپانیا قول داد که در سفر بعدی هر قدر طلاکه بخواهید و هر تعداد برده که آرزو کنید با خودم خواهم آورد .
📚راهپیمایی_اشک_ها
نویسنده : مهدی میرکیایی
@barzokonlain